eitaa logo
. حَنیفـھ☁️ .
3.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
753 ویدیو
5 فایل
__ _ بھ‌توکل‌نام‌اَعظمـت🌿 . رسانہ‌فرهنگی‌/هنرۍحنیفھ . وَ بڪاوید ؛ 🐋| @Haniinfo * نشـرمُحتواهمراھِ‌حفظ‌نشـان‌واره ! بیمه‌شده‌ۍ‌حضـرت‌زهـراۜ . 🤍 .
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بنر های روز یکشنبه تبادلات گسترده یازهرا!🌼
بسم الله الرحمن‌الرحیم داستان علی گند آبی توی یکی از محله های همدا زندگی میکرد اسمش علی بود. علی گند آبی قیافه بسیار خوبی داشته. اما لات بود ولی مرامعرفت ته دلش داشته. یه بار جلو قهو خونه نشسته بود داشت قلیون میکشید یهو دید😳 یه دختری که تاز شوهر کرد داره بهش نگاه میکنه علیم تیپ زده م علی گند آبی بلند شود موهاشو ژولیده کردکلاه روسرشو پرت کرد گذشت روضه خونی رفت روستا میاد که برگرده می بینه در ها دروازه بستس میاد در برنه که میبینه😮وای علی گندآبی بارفیق هاش مسته قمه🔪 به دست عربده کشون پشت در وایساده. حالاروضه خون نه میتونه بره نه وایسه. میگه دلو زدم به دریا توکل کردم به خدا 🤲در زدم علی گند آبی درو باز کرد تامنو دید منو کشید برد گفت شیخ حسن اینجا چیکار می کنی میگیه گفتم《 رفته بودم روستا های اطراف روضه بخونم》. علی گند آبی میگه 《نوبرشو آوردی سال به دوازده ماه روضه روضه چه خبره ول کنید شیخ حسن میگه 《 علی فرق میکنه 》 علی :چطور؟ آخه شب اول محرمه امام حسینه(ع) علی مست قمه به دست تابهش میگه امشب محرمه هی باسر میزنه تو دروازه باخودش میگه علی خجالت نمی کشی محرم امده تو مستی حیا کن همه وقت گناه محرمم گناه یکم که آروم میشه ‌‌‌‌................. بقیشه رو میخوای خیلی قشنگه راست میگم نه برای جذب ممبر بیا اینجا تو این کانال @LabbaikYa_Mahdi:لینک کانال🌱 😉فقط وقتی خوندی لف نده چون حرام میشه