حَنـʜᴀɴɪɴـین'🤍
شهیده نرجس خانعلیزاده✨
شهیده نرجس خانعلیزاده متولد ۳۰ اردیبهشت سال ۱۳۷۴ در کلاچای است که بهعنوان پرستار در بخش اورژانس بیمارستان میلاد لاهیجان مشغول به خدمت بود که در شش اسفند سال ۹۸ با آغاز شیوع ویروس منحوس کرونا در کشور و استان گیلان حین پرستاری از بیماران و مبارزه با این بیماری، خود نیز درگیر کرونا شد و بهعنوان اولین شهیده راه سلامت به دیدار حق شتافت و الگویی برای ایثار و ازخودگذشتگی دیگر همکاران خود در حوزه امنیت سلامت جامعه شد.
حجتالاسلاموالمسلمین تقی روحانی در نخستین مراسم سالگرد شهیده نرجس خانعلیزاده که به صورت خودجوش و مردمی بر سر مزارش در روستای چایخانسر برگزار شد، اظهار کرد: این شهیده که زینبگونه برای پرستاری کردن از بیماران، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و متعهدانه در مسیر تأمین امنیت سلامت جامعه حتی جان خود را نثار کرد جای تقدیر است.
وی شهیده نرجس خانعلیزاده را مایه فخر و مباهات گیلانیان دانست و افزود: استان گیلان مفتخر است به داشتن چنین فرزندانی برومند و جان نثار در عرصههای مختلف دفاع از امنیت کشور و دفاع از سلامت جامعه که گیلان جزو نخستینهای این جاننثاریها است که نخستین استاندار کشور، نخستین شهید مدافعحرم و نخستین شهید عرصه سلامت همه از افتخارات این سرزمین در کنار آن 8 هزار شهیدی که جانشان را برای انقلاباسلامی فدا کردند.
وی با بیان اینکه شهیده نرجس خانعلیزاده یکی از هزاران جوانی است که در این کشور خودش را نشان داد و شکوفا شد، افزود: این شهیده و همه شهدای راه سلامت با آگاهانه گذاشتن پا در مسیر شهادت، آینده این کشور و انقلاباسلامی را ترسیم کرده و جلوی چشمان همگان گذاشتند.
شهادت
شهیده نرجس خانعلیزاده، ۴ اسفند ۱۳۹۸ در پی شیوع گستردهٔ ویروس کرونا در ایران، با عوارض مشابه ابتلا به ویروس کرونا، در حین رسیدگی به بیماران در محل کار خود از حال رفت و به زمین افتاد. وی به دلیل عوارض ریوی و تنگینفس در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شد و در بعدازظهر روز ۶ اسفند ۱۳۹۸ در بیمارستان میلاد لاهیجان به شهادت رسید.
مردمهروقتکارتونجاییگیرکرد:
امام زمانتونروصدا کنیدیاخودشمیاد،
یایکیرومیفرستهکهکارتونروراهبندازه:)🤍
#شهیدتورجیزاده🌱
السلامعليالحسين
وعليعليأبنالحسين
وعليأولادالحسين
وعلياصحابالحسين✨
#امام_حسین_من♥️
حَنـʜᴀɴɪɴـین'🤍
شهیده زهرا دقیقی خداشهری✨
شهیده زهرا دقیقی خداشهری متولد ۲۰مهر ۴۹ در روستای خداشهر از توابع شهرستان فومن در استان گیلان بود. مادرش سلطانخانم و پدرش احمد نام داشت.
وی در سایه محبتهای پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را تا مقطع متوسطه با موفقیت به پایان رساند و سپس تحصیلات خود را در حوزه علمیه رشت تا سطح یک ادامه داد. ایشان در سال ۱۳۷۶ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر به نامهای محمدجواد و فاطمه شد.
از خصوصیات بارز اخلاقی ایشان میتوان به: تقیّد نماز اولوقت، خوش اخلاقی، اطاعت از همسر و پرستاری از وی و همچنین تربیت فرزندان خوب، کمک به نیازمندان، شرکت در مراسمات شهداء و… اشاره کرد.
شهیده دقیقی همه زندگیاش را به پای یک جانباز شیمیایی ریخت و با او ازدواج نمود. وقتی علت این کار را از او سؤال نمودند گفت: «مگر دوست نداری که با یک شهید گفتوگو کنی؟! با یک شهید زندگی کنی؟! من در هر لحظه از زندگی با همسرم به سرزمین شهادت میروم، به دشتهای سبز ایمان میروم، به انبوه کارزار میروم، به کوههای بلند انسانیت میروم، به سرخی شفق میروم، به قله توحید میروم... ما با هم از چشمههای وحدت مینوشيم! من با او به جهاد میروم، من با او به جهاد اکبر میروم، من با او به نبرد اهریمن نفس میروم...»
او با عمق جانش، با رژفای اندیشهاش، با اوج باورش، با لطافت نسیم گونه روحش، با عطر روح افزای معنویتش و در یک کلمه با صلابت و صداقتش، این سخن را گفته است.
آری! خدای خالق جهان از هر موجود دوجنس آفريد. در خلقت انسان ظرافت، عاطفه، صبر، مهرورزی و هنر عشق ورزيدن را، مواد اوليه وجود نازک و مهربان زن قرار داد.
ايستادن در نوع زنانه در زندگی شهيده «زهرا دقيقی» تجلی يافت.
ايستادن نه تنها جنس نمیشناسد، كه گنجها را بيرون میريزد از سبد تاريخ... زن، گنج زمانه است. محكم، سخت، ساكت و سر به زير!
این شهیده عزیز همه زندگیاش وقف انقلاباسلامی بود. اعتقاد داشت آن كس كه اسير «خويشتن» است، اسير «دشمن» هم هست! زيرا خويش و نفس هم دشمن است. دشمنی نزديک، دشمن جا گرفته در زير پوست!
شهادت
شهیده زهرا دقیقی پس از سالها زندگی با همسر جانباز هفتاد درصد که طبق گفتههای خودش با شهید زندگی کرد، سرانجام در تاریخ ۱۳۹۰/۰۸/۱۷ در سن ۴۱ سالگی در جاده سامرا-بغداد هنگام انجام مأموریت به عنوان طرح صالحین سپاه گیلان بر اثر انفجار بمب گروهکهای تروریستی به فیض شهادت نائل گردید. پیکر مطهرش پس از انتقال به ایران در زادگاهش فومن آرام گرفت. سلام و درود خدا بر پیکر پاک و مطهرش(:
- آنچه از نیکیها به تو میرسد،
از طرف خداست!
آنچه از بدی به تو میرسد،
از سوی خود توست...
`` سوره نساء - آیه۷۹ ``
‹#آیه_گرافی›⇢
السلامعليالحسين
وعليعليأبنالحسين
وعليأولادالحسين
وعلياصحابالحسين✨
#امام_حسین_من♥️
عرشیان امشب زمین را لاله باران میکنند
خاک را خوشبوتر از زلف نگاران میکنند
آفرینش فیض از دیدار احمد میبرد
کعبه امشب سجده بر خاک محمد میبرد
میلاد پیامبر«ص» مبارک!
🎉💫
حَنـʜᴀɴɪɴـین'🤍
شهیده مهری زارع✨
شهیده مهری زارع یکی از شهدای انقلاب در مشهد است که به عنوان فرزند بزرگ خانواده در نبود مادر به خوبی نقش مادر را بازی میکرد. ایشان در سال 1344 در مشهدمقدس به دنیا آمد و با وجود سن کم در راهپیماییهای ضد رژیمطاغوت در سال 1357 شرکت میکرد.
مهربان و دلسوز بودن و اقامه نماز اول وقت و فعالیت در حضور فعالانه در مراسم ولادت و شهادت ائمه اطهار از خصوصیات این شهیده بود. او در مدرسه راهنمایی فرزانگان کوچه فروغ در محله گنبد سبز مشهد درس می خواند.
شهیده زارع تنها کسی بود که وقتی دید دوست صمیمیاش، الهه زینالپور یکی دیگر از شهدای انقلاب مشهد گوشه لباسش به تانک گیر کرده و دهها متر بر روی زمین کشیده شده است، در حالی که همه از ترس مواجهه با مزدوران شاه فرا میکردند از جان گذشتگی کرد و به کمک وی شتافت و او را نجات داد.
هر چند که الهه با کمک مهری نجات یافت، اما پس از سه روز بستری شدن در بیمارستان بر اثر ضربهمغزی به شهادت رسید اما فداکاری مهری زارع دختر نوجوان 14ساله فراموش نخواهد شد.
مهری دختری جدی، سر به زیر و در عین حال آگاه بود. وی با پدر روابطی صمیمانه داشت و بیشتر حرفهای دلش را به پدر میگفت و با اینکه سن و سالش کم بود، اما درک بالایی داشت و همیشه به پدر میگفت:« امام را تنها نگذارید، این انقلاب پیروز میشود و ما باید کاری کنیم تا همه زیر پرچم اسلام و انقلاب بیایند. »
انسیه رفائی، دوست و همکلاسی شهیده زارع در مورد شخصیت این شهیده میگوید: مهری برای رعایت حجاب در مدرسه مصمم بود، در آن سالها برای رعایت حجاب سختگیری میشد. من، مهری و همکلاسی دیگرمان حمیده قروی از معدود بچههایی بودیم که برای رعایت حجاب در مدرسه مصمم بودیم و حاضر نبودیم روسری از سرمان بیافتد، اما برخی از معلمها سختگیری را از حد گذرانده بودند و با تنبیههای بدنی بچهها را مجبور به رعایت حجاب میکردند.
چادر قهوهای گلگلیاش را هیچوقت یادم نمیرود! با بچهها به مسجد محله میرفتیم، ما بچهها سر صف نماز شوخی و بازی هم میکردیم، اما موقع نماز که میشد او جدیتر از همه بچهها از ما جدا میشد و میرفت وسط صف بزرگترها میایستاد.
شهادت
این دختر شجاع و صبور و مهربان روز 9دی 1357 همچون بسیاری از روزهای دیگر که در راهپیماییهای ضد رژیم مردم مشهد شرکت میکرد، آن روز هم به جمع معترضین نظام شاهنشاهی پیوست اما در این روز که مردم مشهد توسط دژخیمان رژیم شاه به خاک و خون کشیده شدند پس از طی مسافتی در میدان 15خرداد (میدان ضد سابق) مورد حمله مزدوران طاغوت قرارگرفت و دچار مجروحیت شدید شد و بعد از سه ماه مجروحیت در سن 14سالگی در 9 فروردینماه سال 1358 به مقام والای شهادت نائل آمد و در بهشت رضا بلوک12 قطعه شهدای انقلاب به خاک سپرده شد.
سلام
دوستان عزیز بدلیل اینکه ناشناس کارنمیکنه اصلا، من لینک جدید گذاشتم.
هم اینجا هم لیست ادمینا
به لینک زیر پیام بدید✨
تا عصر فرصت هست🌱
https://abzarek.ir/service-p/msg/1412822
رفع گرفتاریها و برآورده شدن حاجات:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عجّل فَرَجهُم
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
پروردگارا!
امروزمان گذشت...
فردایمان را با گذشتت شیرین کن♥️
ما به مهربانیات محتاجیم، رهایمان نکن:)
- شبتون منور به نور ِ خدا✨