eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.6هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🤍🌼 چند سال پیش همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم، روانپزشک گفت: "فقط یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید، "چرا نیومدی؟" گفتم، "خُوب، جلسه‌ای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه وانت نو خریدم." پزشک با تعجّب گفت، "عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟" گفتم: "به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختت قایم بشه!" برای هر تصمیم گیری شتاب نکنیم و کمی بیندیشیم! @Harf_Akhaar
‹‹ طعم مرگ ›› 🌱حضرت ابراهیم(ع) از حضرت عزرائیل تقاضا کرد که شکل و هیبتش را هنگام قبض روح کافر ببیند. عزرائیل عرض کرد: طاقت ندارۍ! فرمود: 🌱میل دارم ببینم. عزرائیل خودش را به آن هیبت نشان داد. و ابراهیم(ع) دید مردی است که موهای بدنش ایستاده ، بدبو ، با لباسی سیاه و از دهان و بینیش شرارهٔ آتش و دود خارج می شود و... حضرت ابراهیم(‌ع) از شدت ترس غش کردند. پس از به هوش آمدن فرمودند: اگر کافر به جز دیدن تو هیچ عذابی نداشته باشد ، برای او بس است. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
با کلامتان به زندگی تان برکت دهید خیلی از مردم متوجه نمیشوند که با کلامشان زندگیشان را نفرین میکنند. باجملاتی مانند: از کار هیچ خبری نیست ،من هرگز استراحت خوبی ندارم واز این قبیل جملات هربار که شما میگویید نمیتوانم به ان خانه زیبا با ان شغل دلخواه برسم زندگی خودتان را نفرین کرده اید . در رابطه عاشقانه دلخواهتان نیز هر کلامی که به زبان جاری میکنید برکت یا نفرین را جاری کرده اید . دست از نفرین کردن اینده تان بردارید گاهی اوقات دشمن لازم نیست ما را شکست دهد. ماخودمان ،را خودمان شکست میدهیم. از همین لحظه نیت کنید؛ چیزهای خوب را پیش بینی کنید ،شروع به برکت دادن به زندگی کن 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 @Harf_Akhaar
🌱زنی شبانه در بیابان گم شد. از دور چراغی دید سوسو می زند، نزدیک رفت. خانه عابدی بنی اسراییلی بود. در زد و گفت: مرا در خانه خود شبی امان ده می ترسم درندگان مرا تا صبح غذای خود کنند. 🌱عابد او را به خانه راه داد و چراغ خاموش کرد تا او را نبیند. زن گفت: چراغ روشن کن که من از تاریکی می ترسم. عابد گفت: اگر چشمم در تو افتد میدانم گناه می کنم. زن گفت: وای بر تو که با 70 سال عبادت، هنوز اختیار پلک های چشم ات دست تو نیست تا ببندی و نیازی به خاموش کردن چراغ نداشته باشی!!! 🌱عابد را این سخن بسیار سنگین آمد و شبانه خانه را به او سپرد و پوستین خود برداشت و برای همیشه راهی کوه گشت. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 زندگی راطوری بگذران که گویی درحال خوردن هندوانه هستی... ازطعم شیرینش لذت ببر و قدردانی کن؛ به مزاحمت دانه های پخش شده درآن اهمیتی نده... ‹‹🤍🌼››  @Harf_Akhaar
🌱همیشه یادت باشه که در ارتفاعی معین، دیگه هیچ ابری وجود نداره. اگر آسمان زندگیت ابری‌ست، به این دلیله که هنوز اون‌قدر بالا نرفتی🌱 @Harf_Akhaar
🤍🌼🤍 🌱دنیا چه قشنگ است اگر جنگ نباشد بی پولی یک مرد بر او ننگ نباشد🌱 🌱دنیا چه قشنگ است اگر دست گرفتار در قافیه ی زندگی اش تنگ نباشد🌱 🌱دنیا چه قشنگ است اگر در گذر عمر آنکس که تو دلدادیش هفرنگ نباشد🌱 🌱دنیا چه قشنگ است اگر بلبل مستان از هجر گلش غمزده, دلتنگ نباشد🌱 🌱 دنیا چه قشنگ است اگر آن دلِ دلبر در پاسخ دلدادگیم سنگ نباشد🌱 🌱دنیا چه قشنگ است اگر در ره یاری این پای خدادادیمان لنگ نباشد...🌱 🌼🤍🌼 @Harf_Akhaar
هدایت شده از تبلیغات موقت پر بازده👇
دخترم چند وقت دیگه میخواست ازدواج کنه [×][×][×][×][×][×][×][×][×][×][×][×][×][×][×] ♻️من میخاستم واسش بهترین جهیزیه رو فراهم کنم اما مشکل 🔰اینجا بود که همه جا گرون بود قیمت ها و بی کیفیت بود😕 خیلی ناراحت بودم که نمی تونستم واسه دخترم کاری انجام بدم😔 داشتم توی ایتا میگشتم که چشمم افتاد به کانال لوازم خانگی رســـتا واقعا کیفیت های عالی دارن 🤩🤩⚡️💯 با بهترین_قیمت مناسب خدا خیرشون بده من واقعا راضیم🥳🥳🤲 اینم لینکش بزن روش تا پاک نشده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4012704620Cf8e3aaddbb
زندگی مثل یک پازله و هر تیکه‌ش مهمه... تعادل کلید موفقیته وقتی به جسم و روحمون رسیدگی کنیم، همه چیز سرجاش قرار میگیره پس یادمون باشه که هم به کار و هم به استراحت نیاز داریم تا این پازل زیبا کامل بشه :) 🌼🤍 @Harf_Akhaar
داستان مَثَل 🌱شخص ساده لوحی مکرر شنیده بود خداوند متعال ضامن رزق و روزی بندگان است . بهمین خاطر به این فکر افتاد که به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگیرد .🌱 🌱به همین قصد یکروز صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد .همینکه ظهر رسید از خداون طلب ناهار کرد ولی هرچه به انتظار نشست برایش ناهار نرسید تا اینکه شام شد و او باز از خدا طلب خوراکی برای شام کرد و چشم براه ماند.🌱 🌱چند ساعتی از شب گذشته بود که درویشی وارد مسجد شد در پای ستونی نشست ، شمعی روشن کرد و از کیسه خود غذایی بیرون آورد و شروع به خوردن کرد . مردک که از صبح با شکم گرسنه از خدا طلب روزی کرده بود و در تاریکی چشم به غذا خوردن درویش دوخته بود ، دید درویش نیمی از غذای خود را خورد و عنقریب نیم دیگر را هم خواهد خورد .مردک بی اختیار سرفه ای کرد و درویش که صدای سرفه را شنید گفت : هر که هستی بفرما پیش . مرد بینوا که از گرسنگی داشت میلرزید پیش آمد و مشغول خوردن شد . وقتی سیر شد ، درویش شرح حالش را پرسید و آنمرد هم حکایت خود را تعریف کرد.🌱 🌱درویش به آن مرد گفت : فکر کن تو اگر سرفه نکرده بودی من از کجا میدانستم تو در مسجد هستی تا به تو تعارف کنم و تو هم به روزی خودت برسی ؟ شکی نیست که خدا روزی رسان است ولی یک سرفه ای هم باید کرد .🌱 @Harf_Akhaar