یا غفار!
پاک کن را بردار
چشم بپوشان بر کوچکی ام
به بزرگی ات ببخش
از اول شروع می کنم!
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
فرق بین دوستت دارم و عاشقت هستم چیست؟
پاسخی زیبا از چارلی چاپلین:
وقتی گلی را دوست دارید آن را می چینید
اما وقتی شما عاشق گلی هستید، آن را هر روز آبیاری می کنید.
‹‹🌱››
@Harf_Akhaar
شب ها آرامشی دارند
از جنس خدا
پروردگارت همواره
با تو همراه است
امشب از همان شب هایی ست
که برایت یک
شب بخیر خدایی آرزو کردم...🌙🤍
@Harf_Akhaar
هدایت شده از 🇵🇸دختران انقلاب 🇮🇷
✊#دختران_انقلاب برگزار میکند:
تجمعِ بزرگ و خانوادگی دخترانِ مقاومت
🇱🇧با سخنرانی خواهر دبیر کل حزب اللّه لبنان
🌷با حضور دختران شهیدان:
حاج قاسم سلیمانی
نیل فروشان
و #پدر_موشکی ایران شهید تهرانی مقدم
🚀 با حضور فرماندهان ارشد
#سپاه_پاسداران و حمایت پرشور مردمی از #حمله_موشکی به اسرائیل
✊همراه با رجـز خوانی حماسی توسط سردار حاج صادق آهنگران و حاج امیــر عباسی
👊و ثبت نام جهت اعزام
به جنگ با اسرائیل
✅ جزئیات بیشتر👇
https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱جمعه تون سرشار از مـهربانی
🌼بـه انـدازه نعمت های خــدا
🌱شادمانی برایتان آرزو میکنم
🌼میدانم که این شادی
🌱قرینِ سـلامتی ست
🌼پس میگویم
🌱خـدایا یه حالِ خـوب
🌼نصیبِ دوستانم عطا فرمـا
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا همیشه آنلاینه…
کافیه…
دلت رو به روز رسانی کنی…
اون موقع می بینی که در تک تک لحظات کنارت بوده
و هست و خواهد بود…
اگر دیدی خط ها شلوغه و حس میکنی جوابی نمیاد،
از پسورد ” خدایا پناهم بده ” استفاده کن…
خدا به این پسورد حساسه و به سرعت نور جواب میده!
گاهی که حس میکنیم ارتباط قطع شده!
مشکل از مخاطب نیست
دل ما ویروس گرفته...
‹‹🌱››
@Harf_Akhaar
اگر میخواهی شخصیت واقعی یک انسان را بشناسی ،
به حرفهایی که دیگران درباره او می زنند توجه نکن ...!
بلکه ببین او درباره دیگران چطور صحبت می کند ...!
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
🌱💚
سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا
السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💚🌱
@Harf_Akhaar
ایستادن
در پلههای
موفقیت
موجب
سقوط
می شود ،
اصولا هر گونه
سکون مقدمه سقوط است ... ! 🌱
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دروغ بزرگــــیست که زمان
همه چیز را حل میکند ،
زمــــان فقط موهایمان را سفید،
زخمهایمان را کــــهنه،
دردمان را بزرگــتر ،
دلــــتنگیمان را بیشتر ،
روزگارمان را سیاه تر میکند ،
بیـــــــزارم از هر دردی که درمانش"زمــان" اســـت!!!
زمـــانی که دق میدهدتا بگذرد .
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب عجیب یک شب بچه داری!
•••🌱•••
#حجت_الاسلام_عالی
@Harf_Akhaar
دیگـران را ببخش
حتـی وقتـی متاسـف نیسـتند!
بگذار حق با آنها باشـد
اگـر این چیـزیسـت که بـه آن نیازمـندند
برایشـان مهـر بفرست و خامـوششان کـن
خـودت را به کـوته فکـری گـره نزن
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
🌼سوادزندگی
🌼اطرافتان را با آدمهای مثبت پُر کنید.
🌼دکتر نیکولاس کریستاکیس و جیمز فولر، محققان دانشگاه هاروارد و دانشگاه سندیهگو، دریافتند هر یک دوست شاد و سرحال، امکان شاد شدن فرد را تا ۹ درصد افزایش میدهد.
اگر احساس کسل بودن میکنید با یکی از دوستانتان ارتباط بگیرید، کسی که از شما خوش بینتر باشد.
مغز ما نرونهای آینهواری دارد که چیزی را که دیگران ابراز میکنند تقلید مینماید، بنابراین هروقت نیاز به کمی القا مثبت داشتید، با کسانی که این امکان را به شما میدهند ارتباط برقرار کنید.
🌱🌼
@Harf_Akhaar
‹🤍🌼›
فرهنگ این نیست که هرچی من
میگم درسته هر چی بقیه بگن اشتباهه !!
فرهنگ اینه که اجازه بدیم مخالف من و افکارم حرفش را بزند و من گوش بدم ...
فرهنگ اینه که درعین متفاوت بودن به
افکارهم بهم احترام بگذاریم ... 🌱
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای تربیت بچه باید هزینه کرد
از هزینه کردن نترسید!
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
احترام به پدر و مادر!
شیخ باقر نجفی، از شیخ صادق که دلاک بود، نقل می کند: ایشان پدر پیری داشت و در خدمتگزاری او کوتاهی نمی کرد حتی کنار دستشویی برای او آب حاضر می کرد ومنتظر می ایستاد تا او را به مکان استراحتش ببرد و کوچک ترین کوتاهی در خدمت به پدر نمی کرد. مگر در شب های چهارشنبه که به مسجد سهله می رفت.
پس از مدتی رفتن به مسجد را هم ترک نمود. از او پرسيدم:چرا رفتن به مسجد را ترک کرده ای؟
گفت: چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم، هفته ی چهلم وقت گذشته بود که حرکت کردم. اتفاقاً آن شب مهتاب نمایان بود.مقداری از راه را رفته بودم که مرد عربی سوار بر اسب بود دیدم او به سمتت من آمد وقتی به من رسید سلام کرد وپرسید: به کجا میری؟
گفتم: به مسجد سهله می روم.
فرمود: خوراکی همراه داری؟
گفتم: نه
فرمود: دست در حسب خود ببر.
گفتم: چیزی ندارم.
باز همان سخن را تکرار کرد، من هم دست خودم را در جیبم کردم، مقداری کشمش یافتم که برای فرزندم خریده بودم ولی فراموش کرده بودم بهت او بدهم.
آنگاه آن مرد اسب سوار به من فرمود: «اوصیک بالعود»یعنی تو را نسبت به پدر پیرت، سفارش می کنم. و این عبارت را سه بار تکرار کرد و از نظرم غایب کردید. متوجه شدم ایشان حضرت مهدی(عج) بوده است و همچنین فهمیدم که آن حضرت راضی به جدایی من از پدرم، حتی در شب های چهارشنبه نیست. به همین خاطر دیگر به مسجد سهله نرفتم.
منبع: بحار الأنوار، جلد ۵۳، صفحه ۲۴۵
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
اگر بی شعوری درد داشت باز هم
عده ای مسکن میخوردند و به کارشان ادامه میدادند ...
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
هر اتفاق دوبار می اُفته:
اول توی ذِهنت
بعد توی واقعیت
حواسِت به اتفاقایی که تو
ذِهنت می اُفته باشه
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
#داستان_خواندنی
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد.
و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.
اول از *نگهبان* شروع کرد پس گفت:
انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد:
آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.
بعداً از *کشاورزی* که پیش او کار میکرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟
کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم.
بعد از آن سوال از *آشپز* بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.
و در سری آخر از *پسری* که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.
پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است*
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت .
و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث میشود
پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🤍🌼🤍
تنها خداست که هر
ناممکنی را ممکن میسازد...
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افلاطون را گفتند:
چرا هرگز غمگین نمیشوی؟
گفت دل بر آنچه نمی ماند، نمی بندم !
فردا یک راز است، نگرانش نباش.
دیروز یک خاطره بود،
حسرتش را نخور
و امروز یک هدیه است ،
قدرش را بدان و از تک تک
لحظه هایت لذت ببر !
از فشار زندگي نترسيد به ياد داشته باشيد که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبديل ميکنه ...
نگران فردايت نباش
خدای ديروز و امروز خداى فردا هم هست ...🌱
ما اولين بار است كه بندگي ميكنيم.
ولى او قرنهاست که خدايى ميكند پس به خدايى او اعتماد كن و فردا و فرداها را به او بسپار...🌱
@Harf_Akhaar
همه آدم ها بلدند شکایت کنند؛
اما فقط 5% آدم ها راه حل می دهند.
دنیا برای پیشرفت بیشتر به این 5% نیاز دارد.
جزء این 5% باشیم!
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
🌼دوستی با دوستان خدا
🌼حکایت شده است كه نوجوانى كه هنوز به سنّ بلوغ نرسيده بود، به پيامبر صلى اللّه عليه و آله سلام كرد و از خوشحالىِ ديدن ايشان، چهره اش گشاده گشت و لبخند زد.
🌼پيامبر صلى اللّه عليه و آله به اوفرمود:" اى جوان! مرا دوست دارى؟
گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، آرى! فرمود:" همچون چشمانت؟".
گفت: بيشتر.
فرمود:" همچون پدرت؟".
گفت: بيشتر.
فرمود:" همچون مادرت؟".
گفت: بيشتر.
فرمود:" همچون خودت؟".
گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، بيشتر.
فرمود:" همچون پروردگارت؟".
🌼گفت: خدا را، خدا را، خدا را، اى پيامبر خدا! كه اين مقام، نه براى توست و نه ديگرى. در حقيقت، تو را براى دوستىِ خدا، دوست مى دارم.
در اين هنگام، پيامبر صلى اللّه عليه و آله به همراهان خود روى كرد و فرمود:
" اين گونه باشيد. خدا را به سبب احسان و نيكى اش به شما، دوست بداريد و مرا براى دوستى خدا، دوست بداريد".
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدربزرگم همیشه می گفت
وقتی کسی رو دوست داری
اونو همونجوری دوست داشته باش
که هست ...
نه اونجوری که ترجیح میدی باشه !
نقص های انسان،
جزئی از وجود انسانه !
با اونا زندگی میکنه
راه میره ..
میخنده ..
گریه میکنه ...
هیچوقت به خودت اجازه نده
راجع به کسی نظر بدی
انسان ها رو با نقص هایشان "بپذیر" !
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
غم انگیزترین انسان ها
کسانی هستند
که برداشت دیگران
برایشان زیادی مهم است...
پابلو پیکاسو
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
🌱پزشک زیرک
🌼در یکی از شهرهای ترکیه به جهت اهمال پرسنل یک آسایشگاه روانی درب آسایشگاه باز مانده و کلیه 423 بیمار روانی و دیوانه موفق به فرار شده و در سطح شهر پراکنده می گردند. بعد از کشف خطا و بحران ایجاد شده برای چاره جویی به پزشک اصلی مراجعه می کنند. پزشک تقاضای یک سوت می کند و میگوید چند نفر از کادر بیمارستان نیز پشت سر او حرکت کنند.
🌼پزشک سوت زنان وارد خیابانها شده و با کمک سایر همکاران دوت دوت کنان قطار انسانی تشکیل می دهند. دیوانه های فراری نیز با شنیدن صدا و دیدن صحنه خوشحال خندان دنبال قطار افتاده و خود نیز در تجسم واگن و لکوموتیو سوت میزنند.
🌼 صف طولانی تشکیل شد و دکتر سوت زنان پس از گشت در همه شهر به آسایشگاه برمیگردد. پرسنل همه خوشحال از اینکه با روش هوشمندانه دکتر موفق به جمع آوری همه بیماران روانی گردیند بودند.
🌼 اما نکته جالب داستان هنگام شمارش بیماران صورت گرفت. تعداد کسانی که دنباله قطار دکتر وارد شدند 612 نفر بود!!!! خیلی بیشتر از تعداد فراری ها...🌱
@Harf_Akhaar
ﻧﻪ ﻣﺴﺘﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﮐﻔﺮ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﯾﻨﺪﺍﺭﯼ🌱
ﻧﻪ ﭘﺎﮐﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺘﯽ
ﻧﻪ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﻭﺭﻭﯾﯽ🌱
ﻧﻪ ﻣﻮﯾﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﺮﺯﮔﯽ،
ﻧﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻗﺪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﭘﺎﮐﯽ...🌱
ﻫﺮ ﮐﺲ ﻫﺮ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﻮﯾﺪ ﻧﻪ ﺁﻧﮑﻪ
ﻇﺎﻫﺮﺵ ﮔﻮﯾﺪ!🌱
ﻧﻪ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺑﺪﯼ ﺑﺎﺵ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ
ﺗﺪﻓﯿﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ...🌱
@Harf_Akhaar
🌼بزرگترین سرمایه، اعتماد به نفس است
فردی ڪه به خود اطمینان دارد
محتاج تعریف دیگران نیست
به خودتان و به توانایی هایتان
ایمان داشته باشید
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
🌱پادشاه، وزير و نگهبان
🌼مردي نابينا زير درختي نشسته بود، پادشاهي نزد او آمد، اداي احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهي ميتوان به پايتخت رفت؟
پس از او وزير همين پادشاه نزد مرد نابينا آمد و بدون اداي احترام گفت: آقا، راهي که به پايتخت ميرود کدام است؟
🌼سپس مردي عادي نزد نابينا آمد، ضربهاي به سر او زد و پرسيد: احمق، راهي که به پايتخت ميرود کدام ست؟
🌼هنگاميکه همه آنها مرد نابينا را ترک کردند، او شروع به خنديدن کرد.
مرد ديگري که کنار نابينا نشسته بود، از او پرسيد: براي چه ميخندي؟
نابينا پاسخ داد: اولين مردي که از من سؤال کرد، پادشاه بود.
مرد دوم نخستوزير او بود و مرد سوم فقط يک نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابينا پرسيد: چگونه متوجه شدي؟ مگر تو نابينا نيستي؟
نابينا پاسخ داد: رفتار آنها.
🌼پادشاه از بزرگي خود اطمينان داشت و به همين دليل اداي احترام کرد. ولي نگهبان بهقدري از حقارت خود رنج ميبرد که حتي مرا کتک زد. او بايد با سختي و مشکلات فراوان زندگي کرده باشد.
@Harf_Akhaar