eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
77.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
🤍در برابر آنچه که هست تسلیم شوید به هستی آری بگویید آنگاه ببینید چگونه بجای آنکه هستی بر ضد شما باشد ناگهان برای شما شروع به کار می کند ,,, @Harf_Akhaar
انسانی که به شناخت خویش نرسیده باشد، بیسواد حقیقی است، هر چند تمام کتب دنیا را خوانده باشد... اگر درونت پر از خشم، نفرت، خودخواهی و غرور، حسادت و زباله‌های دیگر است، بدان که هیچگاه چیزی را نیاموخته‌ای و هنوز رشد نکرده‌ای... 🌱 🌱 @Harf_Akhaar
بزرگمهر و انوشیروان بزرگمهر وزیر دانای انوشیروان هرروز صبح زود خدمت انوشیروان می‌رفت و پس از ادای احترام رو در روی انوشیروان می‌گفت: سحر خیز باش تا کامروا گردی. شبی انوشیروان به سرداران نظامی‌اش دستور داد تا نیمه شب بیدار شوند و سر راه بزرگمهر منتظر بمانند. چون پیش از صبح خواست به درگاه پادشاه بیاید لباس‌هایش از تنش در بیاورند و از هر طرف به او حمله کنند تا راه فراری برای او باقی نماند. صبح روز فردا وقایع طبق خواسته انوشیروان اتفاق افتاد. بزرگمهر راه فراری پیدا نکرد. چون صلاح ندید برهنه به درگاه انوشیروان برود، به خانه بازگشت و دوباره لباس پوشید. آن روز دیرتر به خدمت پادشاه رسید. پادشاه خندید و گفت: مگر هر روز نمی‌گفتی سحر خیز باش تا کامروا باشی؟ بزرگمهر گفت: دزدان امروز کامروا شدند، زیرا آنها زودتر از من بیدار شده بودند. اگر من زودتر از آنها بیدار می‌شدم و به درگاه پادشاه می‌آمدم، من کامرواتر بودم. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱🌱 هیچوقت از خودمون پرسیدیم قیمت یه روز زندگی چنده؟؟ ما که قیمت همه چیز رو با پول میسنجیم تا حالا شده از خدا بپرسیم: خدایا قیمت یه دست سالم چنده؟ یه چشم بی عیب چقدر می ارزه؟ چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنیم؟؟؟؟ قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟؟ ما همه چیز رو مجانی داریم ولی شاکر نیستیم .... "خدایاشکرت"🤍🤲 @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 پدر و پسر شبی پدری به پسرش گفت: بچه بلند شو سنگ یک من همسایه‌مان را بگیر که آرد بکشیم، بدهم مادرت نان بپزد. همین‌طور که حرف می‌زد گربه‌ای داخل خانه شد. پسر گفت: این گربه را من ده دفعه کشیدم، یک من است. پدر گفت: خوب برو نیم گز خانه همسایه را بگیر تا ببینم مادرت از قالی چقدر بافته است. پسر گفت: من ده دفعه دم گربه را متر کردم، نیم گز است. پدر ناراحت شد و گفت: بلند شو ببین باران می‌آید یا نه؟ پسر گفت: این گربه همین حالا از حیاط آمده، دست بکش ببین تر است، اگر تر است باران می‌آید. پدر که دید هرکاری به بچه می‌دهد از زیرش در می‌رود، گفت: خوب بلند شو یک قلیان چاق کن بکشیم. پسر که دید این کار را نمی‌تواند کلک بزند، گفت: همه کارها را من کردم، این یکی را دیگر خودت بکن @Harf_Akhaar
از همه کسایی که به من نه گفتن ممنونم، چون باعث شدن خودم کارهام رو انجام بدم. 🌱- آلبرت انیشتین🌱 @Harf_Akhaar
📗 شبی که مرحوم کاشف الغطاء پسرش را سعادتمند کرد بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم یکی از سیره‌های آیت الله العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء (ره) این بود ه که دیگران و از جمله اعضاء خانواده را برای نماز شب بیدار می‌کرد. فرزند ایشان (شیخ حسن) می‌گوید: در یکی از شب‌ها که ایشان برای تهجّد و نماز شب برخاسته بود، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد و فرمود: بلند شو تا به حرم مطهّر برویم و در آنجا نماز بخوانیم. فرزند جوان که بیدار شدن از خواب در آن ساعتِ شب برایش سخت بود، گفت: من فعلاً آماده نیستم، شما منتظر من نشوید؛ بعداً مشرّف می‌شوم. پدر فرمود: نه، من این جا ایستاده‌ام؛ آماده شو که با هم برویم. آقا زاده، به ناچار از جا برخاست و بعد از وضو گرفتن، با هم راه افتادند. هنگامی که کنار درب صحنِ مطهّر رسیدند، در آنجا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است. آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود: این شخص در این وقتِ شب برای چه این جا نشسته است؟ فرزند گفت: برای گدایی و تکدی از مردم. آقا شیخ جعفر فرمود: به نظر شما چقدر مردم به او پول می‌دهند؟ فرزند مبلغ ناچیزی را گفت (مثلاً یک درهم) مرحوم کاشف الغطاء فرمود: فرزندم! خوب فکر کن و ببین این آدم برای به دست آوردن مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (که آن را هم شاید به دست بیاورد)، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست تذلّل به سوی مردم دراز کرده! آیا تو، به اندازه‌ای که این شخص به بندگان خدا اعتماد دارد، به وعده‌های خدا درباره شب‌خیزان و متهجّدان اعتماد نداری!؟ که [در قرآن] فرموده است: فَلاَ تَعْلَمُ نفسٌ ما أخفی لهم من قرَّة أعیُنٍ؛ هیچ کس نمی‌داند چه پاداش‌های مهمّی که مایه روشنی چشم‌هاست برای آن‌ها نهفته شده است. سوره سجده/ آیه 17 گفته‌اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زنده‌دل خود چنان تکان خورد و تنبّه یافت که تا آخر عمر از شرف و سعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد. @Harf_Akhaar
هيچوقت دست از انجامِ کارهای کوچک برای ديگران برندار. گاهی اوقات همان کارهای کوچک، بزرگترين قسمت قلب آنها را فرا ميگيرند.🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند همه چیزرو جفت آفرید: دودست.. دوپا... دوچشم.. ولی ما یه بینی داریم ! یه دهن داریم ! یه قلب داریم ! یعنی:بشر... برویه هم نفس یه هم زبون یه همدل پیداکن... فقط یه دونه روپیدا کن !🌱 @Harf_Akhaar
خسرو شکیبایی میگه: کاش می‌شد آدمی، گاهی فقط گاهی به اندازه ی نیاز بمیرد، بعد بلند شود آهسته آهسته خاک‌هایش را بتکاند، اگر دلش خواست برگردد به زندگی، و اگر دلش نخواست بخوابد تا ابد... @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 ساعت شنی به من یاد داد بایدخالی شوی تا پُر کنی تا پُر کنی‌، کسی را، دلی را چشمی را، گوشی را خالی کنی خودت را‌ از نفرت تا پُر کنی کسی را از عشق خالی کنی دلت را از غم تا پُر کنی دلی را از شادی خالی کنی چشمت را از کینه تا پر شود چشمی از آرامش خالی کنی گوش‌هایت را از دروغ تا پر کنی گوش‌هایی را از زمزمه‌های عاشقانه  و مبادا اشتباه کنی مبادا خالی شوی به قیمت لبریزی دیگران  یادت باشد ساعت شنی روزی می‌چرخد و این بار، این تو هستی که پُر میشوی از آنچه خودت پُر کرده‌ای دیگران را . . . @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین سیاست سکوته ... هرکی هرچی پشت سرت و جلوت گفت ... تا میتونی سکوت کن ، بی اعتنایی نسبت به کسی که قصد داره با روانت بازی کنه از پا درش میاره ...!🌱 @Harf_Akhaar
تلخ باش اما خودت باش این صداقت بهتر است ترش رویی از دو رویی بی نهایت بهتر است🌱 من تو را بازيچه كردم يا تو من را؟ بگذريم اين قضاوت بين ما روز قيامت بهتر است🌱 با ترحم از خدا شادی برایم خواستی! ناسزاى ديگران از اين محبت بهتر است🌱 از پشیمانی نگو انقدر و ناشکری نکن آن گناه‌آلودگی از این ندامت بهتر است🌱 بی‌وفا جان دوستت دارم هنوز اما برو هر چه از من دورتر باشى برايت بهتر است🌱 @Harf_Akhaar
کمک کردن به یک انسان ممکن است تمام دنیا را تغییر ندهد، اما میتواند دنیا را برای یک انسان تغییر بدهد. @Harf_Akhaar
اکثر مردم حتی خودشان را نیز نمی‌شناسند و نمی‌دانند که واقعا از زندگی چه می‌خواهند! پس نظر آن‌ها در مورد شما چرا باید مهم باشد…؟👌👌 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍خدا🤍 خداوند بی نهایت است به قدر نیاز تو فرود می آید به قدر آرزوی تو گسترده میشود و به قدر ایمان تو کار گشا. هیچ غیر ممکنی وجود ندارد همت از خود طلب و توکل بر خدا کن بخشش او واسع است رحمتش همه را شامل است ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ @Harf_Akhaar
📗 پیرمرد طمعکار و دختر کشاورز ▫️کشاورزی از یک پیرمرد در روستا پول قرض گرفته بود و موفق نشده بود که در زمان مقرر بدهی خود را ادا کند. پیرمرد طلبکار نزد کشاورز رفت و به صورت اتفاقی دختر بسیار زیبای او را دید. فکری عجیب به سرش زد و تصمیم گرفت نقشه‌اش را عملی کند. پیرمرد به کشاورز گفت: در صورتی که دختر تو با من ازدواج کند من تمامی بدهی تو را می‌بخشم. برای نشان دادن حسن نیت خود یک کیسه سیاه بر می‌دارم و یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در آن می‌اندازم؛ در صورتی که دختر تو سنگریزه سیاه را از کیسه خارج کند، با من ازدواج می‌کند و من از بدهی تو چشم‌پوشی می‌کنم و آن را می‌بخشم. حال اگر دخترت سنگ‌ریزه سفید را از کیسه خارج نماید، نیازی به ازدواج با من نیست و من باز هم بدهی تو را می‌بخشم. همچنین در صورتی که دختر تو راضی به انجام این کار نشود مجبوری به زندان بروی! ▪️دختر کشاورز از پشت پنجره تمامی صحبت‌های پیرمرد و پدرش را شنید و نقشه‌ای کشید تا بتواند خود و پدرش را از این مخمصه نجات دهد و با پیرمرد طمع کار ازدواج نکند. ▫️پیرمرد دو سنگ‌ریزه از زمین مزرعه برداشت و داخل کیسه‌ای سیاه انداخت. دخترک چشمان بسیار تیز بینی داشت و متوجه شد که پیرمرد حیله‌گر دو سنگریزه سیاه داخل کیسه انداخته است تا دخترک با برداشتن هر یک از آن‌ها مجبور به ازدواج با پیرمرد فریبکار شود! اما سکوت کرد و منتظر ماند تا پدرش او را صدا کند. ▪️پیرمرد کیسه را جلوی دخترک گرفت و از او درخواست کرد یکی از سنگ‌ها را از کیسه بیرون بیاورد و آن را نشان دهد. دخترک دست خود را داخل کیسه کرد و یکی از سنگریزه‌ها را خارج نمود. سریع سنگریزه را به زمین انداخت و وانمود کرد که سنگریزه از دستش لغزیده و به زمین افتاده است. سپس با ناراحتی گفت: آه من چقدر بی دست و پا هستم، یک سنگ‌ریزه را هم نتوانستم در دستم نگه دارم. حال می‌توانید سنگریزه‌ای که داخل کیسه مانده است را نگاه کنید، اگر سیاه باشد، مشخص می‌شود که سنگریزه‌ای که من برداشتم سفید بوده است. ▫️پیرمرد سنگریزه‌ای که داخل کیسه بود را برداشت و با دیدن سنگریزه سیاه معلوم شد که سنگ‌ریزه‌ای که از دست دخترک افتاده، سفید بوده است. بدین ترتیب پیرمرد طمعکار ناچار شد تا بدهی مرد کشاورز را طبق قولش ببخشد و دخترک نیز با او ازدواج نکند. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍خدایا... 🌙نعمت سلامتى مبداء 🌱همه نیازها ست 🌙و عاقبت بخیرى 🌱مقصد همه نیازها 🌙تو را به مهربانیت 🌱این دو را به همه 🌙عزیزانم عطا فرما شبتون زیبـا و در پناه حق🌙🤍 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼صبح که می‌شود 🌱پنجره را باز کن 🌼بگذار بادی به سر و صورت 🌱روزمرگی‌هایت بخورد 🌼بقچه‌ی امروزت را 🌱پُراز مهربانی کن و راه بیفت 🌼این ‌روزها مردم نا اُمیدند 🌱کار سختی نیست 🌼لبخنــد بزن😊 🌱 صبح‌ بخیـر زندگی🤍🌼
🌼🤍 7 تابلو موفقيت در اتاقتان: تابلو سقف: اهداف بلند داشته باش. تابلو ساعت: هر دقيقه با ارزش است. تابلو آيينه:  قبل از هر كاري بازتاب آن را بينديش. تابلو پنجره: به دنيا بنگر. تابلو دریچه کولر: خونسرد باش تابلو تقويم: به روز باش. تابلو در: در راه هدفهايت ، سختيها را هل بده و كنار بزن. 🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خجالتی و کم رو که باشی اونی که بهت بدهکاره هم عین طلبکارا باهات رفتار میکنه! @Harf_Akhaar
جوان به پیرمردگفت: خوشبخت خواهم شد؟ خواستگارم به خاطر من پدر و مادرش را پس زد پیرمرد گفت: خوشبخت نمیشوی کسی که چشم بر زحمت پدر و مادر بست بخاطر تو روزی چشم بر تو هم خواهد بست بخاطر دیگری @Harf_Akhaar