زمانی ارتقا پیدا میکنید که در جواب یک آدم احمق کلی جواب داشته باشی
ولی سکوت اختیار کنی...🌱
@Harf_Akhaar
#تیکه_کتاب
ترس از تنها ماندن ترس مهلکی است که بسیاری از مشکلاتمان از آن سرچشمه میگیرد. برای آغاز
اصلاح این وضعیت، باید از بچگی یاد بگیریم که تنها ماندن بـه معنی مشکل داشتن نیست؛ تنهایی یعنی به قدر کافی صبور بودن تا پیدا شدن چیزی که واقعا مورد نظرمان است. این کار
نتیجه تصميم ماست، نه اینکه سزای اشتباهاتمان باشد. به علاوه، تنها بودن به معنی جدا افتادن از دیگران نیست؛ این حالت مطمئنترین راه برای ارتباط عمیق با
دیگران و پر کردن ذهنمان با ایدهها و خیالات میلیاردها نفر در سراسر جهان و تاریخ است.
📗 گاهی که از نه شنیدن میترسیم
🌱آلن_دوباتن🌱
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱دکتر سعید عزیزی 🌱
@Harf_Akhaar
🌼🤍
رفته بودم سوی قبرستان شهر!
هر که را دیدم سوا خوابیده بود🌱
در کنار یکدگر ریز و درشت
هر کسی در زیر پا خوابیده بود🌱
خاک بر سر بود در گل هر کسی
بی غذا و بی هوا خوابیده بود🌱
دلبر از عاشق جدا خوابیده و
عاشق از دلبر جدا خوابیده بود🌱
پهلوانی با همه کوپال و یال
بی توان و ادعا خوابیده بود🌱
آنکه دورش بود ده ها پاچه خوار
زیر گل در انزوا خوابیده بود🌱
قلدری که حق ما را خورده بود
مرده با نفرین ما خوابیده بود🌱
آنکه جر می داد خود را با صداش
زیر سنگی بی صدا خوابیده بود🌱
یا فقیری مرده بود از گشنگی
در کنار اغنیا خوابیده بود🌱
آنکه می چربید نازش در جهان
بی لحاف و متکا خوابیده بود🌱
سوختم وقتی که دیدم تاجری
در کنار یک گدا خوابیده بود🌱
با همه مال و منالش طفلکی
مثل آن یک لا قبا خوابیده بود🌱
ظالم و مظلوم هم در یک ردیف
رعیتی با کدخدا خوابیده بود🌱
زور می زد آنکه عمری در معاش
ساکت و بی اشتها خوابیده بود🌱
دوست با دشمن همه در زیر خاک
با غریبی آشنا خوابیده بود🌱
حاکمی که امر دایم می نمود
زیر گل بی اعتنا خوابیده بود🌱
دختری که از همه دل می ربود
در کنار مورها خوابیده بود🌱
آنکه عمری حق و ناحق می گرفت
رشوه و مال ربا خوابیده بود🌱
سارقی که مال مردم می ربود
دست خالی در عزا خوابیده بود🌱
پس دو دستی بر سر خود کوفتم
چونکه دیدم هر که را خوابیده بود🌱
گوشه ای دیدم فهندژ هم غریب
توی قبری بی نوا خوابیده بود🌱
@Harf_Akhaar
این موارد میتونه خودمراقبتی محسوب بشه:
-همهچیز رو به همهکس نگفتن🌱
-مدتی کمرنگ شدن و کارکردن روی اهدافت🌱
-جواب ندادن به آدمای سمی🌱
-حد و مرز قائل شدن برای روابطی که داری🌱
-پاک کردن، آنفالو کردن یا بلاک کردن افراد و چیزایی که انرژیت رو میگیره🌱
-بخشیدن یه عده در سکوت🌱
-بالا بردن آگاهی و دانشت🌱
-تمرین برای رسیدن به خودتنظیمی و کنترل هیجاناتت در موقعیتهای مختلف🌱
@Harf_Akhaar
🌼🤍
انسانیت یعنی...
به کسایی احترام بذاری که،
نه برات کاری کردن،
نه قرار کاری کنن ...
وگرنه همه به ادمایی که
بهشون نیاز دارن احترام میذارن ...!
@Harf_Akhaar
#ضربالمثل
«چاه نکنده منار را می.دزدد»:
ضرب المثل چاه نکنده منار را می دزدد به افرادی گفته میشود که قبل از مقدمات کار شروع به کار میکنند.
زمینه پیدایش
در روزگاران قدیم مردمی از اهالی روستاهای کویری ایران سخت تلاش کردند تا توانسته بودند در روستای خود چاهی بکنند. مردم از این چاه برای آبیاری زمینهای کشاورزی خود استفاده میکردند. این آبیاری صحیح باعث شد آنها محصولات خوبی برداشت کنند و سود خوبی نیز نصیبشان شود. سال به سال وضع مردم این روستا بهتر شد تا اینکه شروع کردند به ساختن خانههای جدید برای خودشان و چون برای خانه سازی نیاز به آجر داشتند ، تصمیم گرفتند یک کورهی آجرپزی بسازند تا با خاکهای همانجا آجر تولید کنند و خانه بسازند.
با ساختن این کوره با آن منارهی بلندش کار ساخت و ساز روستای آنها سرعت گرفت و کم کم در طی چند سال تبدیل به شهر کوچکی شد و سطح زندگی مردم نیز بالاتر رفت ، به طوری که رشد و ترقی این روستا زبان زد روستاهای اطراف شد. بعضی از روستاها رشد آنها را ناشی از همکاری و پشتکاری که داشتند میدانستند. ولی مردم یکی از این روستاهای اطراف عامل پیشرفت آنها را فقط ساخت مناره آجرپزی میدانستند و میگفتند اگر ما هم چنین مناری داشته باشیم رشد میکنیم.
یک روز عدهای از مردم این روستای فقیر و کم درآمد جمع شدند و تصمیم گرفتند ، راه پیشرفت آنها را به هر روشی شده طی کنند و به این نتیجه رسیدند بهترین راه داشتن مناره است.
برای به دست آوردن مناره همه با هم تصمیم گرفتند به آن شهر کوچک بروند و شبانه بدون اینکه کسی بفهمد مناره را بدزدند و به شهر خود بیاورند. همان شب چندین مرد قوی هیکل و صد تا الاغ برای حمل کردن مناره و آوردن آن تا آن روستا به طرف روستای دیگر به راه افتادند ، وقتی آنها وارد آن روستای آباد شدند مردم همه خوابیده بودند و شهر در سکوت بود. روستاییان از فرصت استفاده کردند. طنابهایی به دور منار بستند و شروع به کشیدن کردند تا منار را از جا بکنند ، الاغها را هم طوری قرار دادند تا منار یکراست روی آنها بیفتد و بتوانند به راحتی به روستای خود برگردند و منار را با خود ببرند. ولی هرچه تلاش کردند و زور زدند فایدهای نداشت. مردها خیس عرق شدند ولی مناره ذرهای تکان نخورد. از صدا و همهمهی مردم پیرمردی که در کورهی آجرپزی کار میکرد و شبها همانجا استراحت میکرد بیدار شد. سرکی به بیرون کشید و فهمید مردم روستای کناری به قصد دزدی مناره دارند تلاش میکنند ، در دل شروع به خندیدن کرد.
مناره چندین متر در داخل زمین پایه داشت و به این راحتیها حتی تکان هم نمیخورد. اول فکر کرد اصلا" خودش را نشان ندهد ، تا آنها تلاش خود را بکنند و هر وقت خسته شدند بروند.
مدتی گذشت و مردان قوی هیکل هرچه توان داشتند برای تکان دادن مناره به کار بردند خسته هرکدام به کناری افتادند تا استراحت کنند. پیرمرد که این رفتار آنها را دید دلش سوخت و خواست به آنها کمک کند. چند سرفه کرد و آرام از مناره خارج شد. چند نفر از آنها آمدند پیرمرد را گرفتند تا مبادا داد و فریاد به راه بیندازد و همهی مردم را از حضور آنها مطلع کند. پیرمرد گفت : نیازی به این کارها نیست. من از کار سخت داخل این کوره داغ آجرپزی خسته شدهام ، من خوشحال هم میشوم شما این کوره را با خود ببرید. فقط یک سوال ، اگر شما این مناره را دزدیدید میخواهید چه کارش بکنید؟ یکی از مردان روستا گفت : خوب در روستای خود نصب میکنیم تا باعث ترقی ما هم شود. پیرمرد گفت : خوب این آنقدر بزرگ است که مردم اینجا سریع میفهمند که شما دزد آن بودهاید و به سراغتان میآیند ، شما بهتر نیست ابتدا چاهی بکنید به این اندازه که مدتی این مناره را داخل آن پنهان کنید.
اهالی روستا که دیدند پیرمرد راست میگوید به روستای خود برگشتند و شروع به حفر چاهی کردند که مناره داخل آن جا شود. آنها تصمیم گرفته بودند هرچه سریعتر روستای خود را رشد دهند. چند روزی که چاه را کندند به آب رسیدند. وقتی به آب رسیدند ، فکر دزدیدن مناره را کنار گذاشتند و از آب که مایع اصلی آبادانی است استفاده کردند کشاورزی خود را وسعت دادند و روستای خود را آباد کردند. و دیگر کار سخت دزدیدن مناره را فراموش کردند.
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
وقتی شما بدانید که آرزو یا خواسته ی قلبی تان چیست و به لحاظ فکری تنها روی آن متمرکز شوید، احساستان نیز به تبع آن تغییر می کند و سبب احساس آرامش در شما می شود.
وقتی شما سعی نمایید تمرکزتان را متوجه خواسته تان کنید( نه روی فقدان آن و نه روی چیزهای ناخواسته و اتفاقات ناخوشایند ) کم کم می توانید توجه به خواسته هایتان را وسعت داده و بیشتر و بیشتر به آن فکر کنید و بدین صورت آرامش و احساسات خوب و خوشایند را از آن خود خواهید کرد.
@Harf_Akhaar
#یک_جرعه_حرف_حساب
▪️این دو تعریف را به خاطر بسپارید
▫️ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﯾﻌﻨﯽ:
ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
▪️ﮐﯿﻨﻪ ﯾﻌﻨﯽ:
ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
▫️آرامش زندگیت رو
فدای حرف دیگران نکن!
▪️اونا تورو یادشون میره
اما این تویی که با حال بد زندگی میکنی...
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک نقاش وقتی رنگ به تابلو میزنه،
ممکنه خطا کنه
اما برای جبران این اشتباه نمی تونه
رنگ رو از بدنه بوم نقاشی پاک کنه!
مجبور میشه ی لایه رنگ دیگه
به اون اضافه کنه
و از روی اون طرح خودش رو
دوباره نقاشی کنه.
حال و روز ما بی شباهت
به این داستان نیست!
خطا می کنیم
اشتباه می کنیم
شکست می خوریم
شکسته می شویم
اما چیزی نمی تونه این لکه رو
از وجودمون پاک کنه.
باید از نو رنگ بزنیم و روی آن
طرحی دیگر پیاده کنیم.
حتی وقتی می خندیم دیگران نمیدونن
چند لایه زخم زیر این لب ها پنهونه!
@Harf_Akhaar
#شکرگزاری معجزه میکند، قدردانی به خاطر هرچیزی باعث جذب هرچه بیشتر آن به زندگی می شود،
پس هر روز به خاطر چیزهایی که طالب آنی سپاسگزار باش..
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر کسی تو ظاهر همه چیز تمام بود ، شک کنید
🌱استاد عزیزی 🌱
@Harf_Akhaar
خیلی ناراحت شدم، گذشت
خیلی گریه کردم، گذشت
خیلی خوشحال شدم، گذشت
خیلی دوست داشتم، گذشت
همه چیز میگذره
تو این زندگی چیزی نبوده که نگذره ...
میگذره دوست من🌱
@Harf_Akhaar
🌼🤍
زبان معمار است
و حرف خشتِ خـام
مــبــادا کج بچینی ،دیـوار سـخـن را
کـه فـرو میریـزد ، بـنـای شـخصیـت را
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱🌱
برای اعتراف به کلیسا میروم
رو در روی علفهای روییده
بر دیوار کهنه میایستم
و همهی گناهانِ خود را
یکجا اعتراف میکنم
بخشیده خواهم شد به یقین
علفها...
بی واسطه با خداوند سخن میگویند
🌱حسین پناهی🌱
@Harf_Akhaar
هر چی بیشتر میگذره
هر چی عاقل تر میشی
یاد میگیری دورتو خلوت کنی کمتر بحث کنی،
یکی دو نفر که از ته دلت دوسشون داری و دوستت دارن رو کنار خودت نگهشون داری،
به خودت اهمیت بدی خودتو دوست داشته باشی، خیلی ها هم تو این مسیرت ممکنه بهت برچسب خودخواهی و افسردگی بزنن
ولی تو بدون توجه به اونا،
تمرکزتو بیشتر میزاری رو هدف خودت و برای خواسته هات تو سکوت تلاش میکنی و میجنگی..
@Harf_Akhaar
📗داستان پندآموز
▫️ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ بکنید.
▪️ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ!!
پیرزن ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ.
ﻭ ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ،
ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ....
▫️پیرزن ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ. ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ... ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ.
▪️ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ،
ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ.....
@Harf_Akhaar
من ميدانم كه هر تصويرى بر ضمير ناخودآگاهم بنشانم .
روزى محقق خواهد شد .
پس ھمیشه به رفاه و سعادتى كه در حال فزونى است مى انديشم .
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱🌱
در گذر از جاده ی زندگی آموختم که زندگی، طولانی ترین داستان دنیاست؛
که نمیشه زودتر صفحه آخرش رو خوند و برای دونستن آخر داستان، باید تمام
عمر و هستیت رو صرف خوندنش کنی؛
كه خدا عشقه و همیشه
باید به باران رحمتش امیدوار باشم.
آموختم از هر کسی تنها به اندازه ی شعورش انتظار داشته باشم اینطوری کمتر اذیت میشم
و اینکه آموختم كه زندگي سخته ولي من از اون سخت ترم.
@Harf_Akhaar
از شادی دیگران شاد باش ...
نوبت خودتم میرسه 🌱
ضمیر ناخودآگاه ما
ما رو از دیگران تشخیص نمیده
وقتی از شادی دیگران شادیم
یا وقتی وانمود میکنیم که شادیم
اتفاقهای شاد برامون رخ میده
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر كه نداشته باشی...
هیچکس نمیفهمه تو دنیا
چي بهت میگذره...
مادر كه نداشته باشی...
هیچکس درک نمیکنه پشت
هرلبخندت چند هزارتا بغض
پنهان شده
مادر كه نداشته باشی...
نبایداز هيچ کس ؛
هیچ انتظاری داشته باشی ...
مادر كه نداشته باشی....
هرلحظه اززندگیت تو دلت میگی ؛
اگه مادرم بود الان اینجوری نمیشد...
مادر كه نداشته باشی...
همیشه یه هاله اشک تو چشاته ...
مادر كه نداشته باشی...
هیچ سایه ای بالا سرت نیست🌱
@Harf_Akhaar
🌼🤍
وقتى شب يكيو ناراحت ميكنى
صبح با كمال پر رويى
باهاش چشم تو چشم نشو و يه جورى
برخورد نكن كه انگار عين خيالتم نبوده
اون آدم شبشو به زور صبح كرده
و با رفتار بدت صدبار ديگه هم ناراحت شده!
مسئوليت دلى رو كه ميشكنى قبول كن رفيق!
يكى غمگين شده!
اين چيز كمى نيست...!
باور كن شب به اندازهى كافى غم داره!
تو بدترش نكن!
يا همون شب از دلش در بيار
يا صبح كارى نكن كه فكر كنه
هيچ ارزشى براى ناراحتيش قائل نيستى.
@Harf_Akhaar
🔴در لبنان آتش بس شده اما هنوز خانههای ویران مردم ساخته نشده و نوزدان لبنانی نیازمند شیرخشک هستند؛ مردم با غیرت یاعلی بگید و کمک کنید
🔸فعالیت های جبهه جهانی شبابالمقاومة در امور لبنان با هماهنگی دفاتر رسمی حزبالله لبنان در قم و بیروت انجام میشود.
🔹جهت کمک به تامین شیرخشک نوزدان و امور اجتماعی مربوطه کمکهای خود را به بنام «جبهه جهانی شباب المقاومة» به این شماره کارت واریز نمایید.👇👇
6037997750004344🔸کانال رسمی شباب المقاومة👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb
زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم
همه تغییر دمی بود و نمیدانستیم
حسرت رد شدن ثانیه های کوچک
فرصت محترمی بود و نمی دانستیم
عمر ماجمله به سر رفت و به قول سهراب
آب در یک قدمی بود نمیدانستیم
🌱سهراب_سپهری🌱
@Harf_Akhaar
توبه گرگ مرگ است !
كسی كه دست از عادتش بر ندارد .
آورده اند كه ...
گرگ پیری بود كه در دوران زندگیش حیوانات و جانواران و پرندگان زیادی را خورده بود و به دیگران هم زیان فراوان رسانده بود . روزی تصمیم گرفت برای اینكه حیوانات دیگر هم او را دوست داشته باشند ، به نقطهٔ دور دستی برود و توبه كند . به همین قصد هم به راه افتاد .
در راه گرسنه شد ، به اطرافش نگاه كرد ، اسبی را دید كه در مرغزاری می چرد .
پیش اسب رفت و گفت ! می خواهم به سرزمین دوری بروم و توبه كنم ، اما حالا خیلی گرسنه ام از تو می خواهم كه در این راه با من شریك بشوی ؟!
اسب گفت : كه از دست من چه كاری بر می آید ؟
گرگ گفت : اگر خودت را در این راه قربانی كنی من می توانم از گوشت تو سیر شوم و از گرسنگی نجات پیدا كنم و هم اینكه دیگران از گوشت تو می خوردند و سیر می شوند . تو با این كار خودت به همنوعان خود كمك می كنی .
اسب برای نجات جان خود بفكر حیله افتاد و رو به گرگ كرد و گفت : عمو گرگ !
من آماده ام كه در این كار خیر شركت كنم و خودم را قربانی كنم .
اما دردی دارم كه سالهای زیادی است كه ز جرم می دهد . از تو می خواهم در دم را چاره كنی ،بعد مرا قربانی كنی ! گرگ جواب داد : دردت چیست حتماً چاره اش می كنم ، اگر هم نتوانستم پیش روباه می روم تا درد ترا علاج كند . اسب گفت : چه گویم ؟ ، چند سال قبل ، پیش یك نعلبند نادان رفتم كه سم هایم را نعل بزند ، اما نعلبند نادان نعل را اشتباهی روی گوشت پایم زد و این درد از آنروز مرا زجر می دهد .
از تو می خواهم كه نزدیك بیایی و زخمهای مرا نگاه كنی .
گرگ گفت : بگذار نگاه كنم ، اسب پاهایش را بلند كرد و چنان لگد محكمی به سر گرگ زد كه مغزش بیرون ریخت ، گرگ كه داشت می مرد به خودش گفت : آخر ای گرگ ! پدرت نعلبند بود ، مادرت نعلبند بود ؟ ترا چه به نعلبندی ؟
اسب هم از خوشحالی نمی دانست چه كند ؟ هی می رقصید و به گرگ می گفت توبه گرگ مرگ است.
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دقیقه طلایی با #دکتر_انوشه
هيچگاه انسان سالم، دیگری را شکنجه نمیکند.
این انسان آزار دیده است که آزار میرساند.
زخم خورده ها علاقه عجیبی به زخم زدن به دیگران دارند،
آنها که از عزت نفس پاییني برخوردارند
میل عجیبی به تحقیر کردن و گرفتن اعتماد به نفس
و عزت نفس دیگران دارند.
تو هیچ گاه کنار آنها بزرگ نمی شوي، فقط تحقیر مي شوي.
چون، یک فرد ناسالم، هرچیز در اطرافش را بیمار میکند.
🌱کارل گوستاو يون🌱
@Harf_Akhaar
خوشحال زندگی کردن
می تواند انتخاب هر روز تو باشد
و همین انتخاب کافیست
تا انگیزه ای قوی
برای ادامه دادن داشته باشی
با یک انتخاب عالی شاد زیستن را خلق کن.
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقیقت تلخیه؛
از اهمیت دادن زیاد ....
بی اهمیت میشوید....
از خوبی کردن زیاد....
بدی میبینید...
از مهربونی کردن زیادم
احمق به حساب می آیید...
اگر در احساساتت با آدما
تعادل نداشته باشی یا
ازت زده میشن
یا ازت سواستفاده میکنن...🌱
@Harf_Akhaar
نلسون ماندلا مبارز سیاسی آفریقای جنوبی بعد از ۲۷ سال که در زندان بود آزاد شد و در بدو آزادی از زندان برای مردم سیاه پوست خودش سخنرانی کرد ،
گفت ای مردم !
چه کسی بیشتر از همه زندان بوده ؟
جمعیت سیاه همه یک صدا فریاد زدند:
- نلسون، نلسون
- ای مردم!
چه کسی بیشتر از همه کتک خورد؟
- نلسون ، نلسون
- چهکسی بیشتر تحقیر شد؟
- نلسون، نلسون
- ای مردم! چه کسی بیشتر انفرادی و تنهایی کشید؟
- نلسون، نلسون
حالا دیگر سکوت همه میدان را گرفته بود.
نلسون چه میخواهد بگوید!؟
نلسون نگاهی به انتهای جمعیت انداخت ، جمعیتی که سیاه سیاه بود، یک سفید بینشان نبود ، و همه پر از هیجان، پر از انرژی، پر از نیاز به "فرمان حمله و انتقام دهها سال تحقیر"!
-گفت ای مردم!
من بخشیدم
من همه را بخشیدم، شما هم ببخشید...
ما میخواهیم زندگی کنیم، میخواهیم پیشرفت کنیم، میخواهیم الگوی فرزندانمان باشیم، میخواهیم آینده را بسازیم. ما فرصتی برای کینهورزی نداریم! ما برادری میخواهیم، با همان سفیدهایی که ما را انسان نمیدانستند...
ما بزرگیم، ما پاسخمان به آنها محبت است، ما پاسخمان کنار هم ایستادن است.
چون ما بزرگیم...
آن روز سیاهان رقصیدند، آن روز سیاهان کینهها را دور ریختند، آن روز سیاهان مردی را شناختند که خیلی بزرگ بود.
مردی که حرفهای نو داشت.
رهبری که دنیا را به شگفتی وا داشت.
رهبری که بزرگی را میشناخت...
و با نفرت ؛ با دشمنی و تکبر میانهای نداشت.
"نلسون ماندلا" برای همیشه در تاریخ ماند.
نه پوزهای را به خاک مالید!
نه مشتش را بیجهت گره کرد
نه خشم گرفت
نه دستور انتقام داد
انسانیت را به جهان نشان داد
نلسون ماندلا برای همیشه زنده ماند.
@Harf_Akhaar
خیلی مهم است
زندگیات را
با افرادی بگذرانی
که نه تنها خوبی تو را میبینند؛
بلکه تو را
به آدم بهتری
تبدیل میکنند.
📗 از عشق گفتن
🌱 ناتاشا لان🌱
#قطعهایازیککتاب
@Harf_Akhaar