eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
77هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂اگر روی اتفاق بدی که افتاده تمرکز کنی رنج و غمت ادامه پیدا میکند اما اگر روى درسی که گرفتی تمرکز کنی 🍂رشدت ادامه پیدا میکند! @Harf_Akhaar
درخت گردو روزی ملانصرالدین زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن. مردی از آنجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت: اینکه دیگر شکر کردن ندارد. ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمی دانم عاقبتم چه بود؟! @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀خدایا انتهای دریا را برکه ها نمی فهمند پس ببخش اگر گاهی گم میکنم نشانت را...🍀 ❤️دوست دارم ای خدای دوست داشتنی من... ❤️ بخیر @Harf_Akhaar
🖋 تا زمانيکه روزگار شما را چندين بار به زمين نکوبيده باشد نمي توانيد به معناي واقعي بهاي زندگيتان را درک کنيد. تا وقتي که دلتان نشکسته باشد نمي توانيد کاملاً قدر عشق را بدانيد. و ماداميکه با غم و اندوه آشنا نشده باشيد قادر نيستيد ارزش خوشبختي را بفهميد. وتا زماني شکست عاطفي را حس نکرده باشيد قدر شخصيت خودرا هرگز نخواهيد دانست... @Harf_Akhaar
🖋 وقتى دارى روزهاى سختى رو ميگذرونى و متعجبى كه پس خدا كجاست، يادت باشه استاد هميشه موقع امتحان سكوت ميكنه @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حکایت اغلب ما مردم است... هر جا که به نفع ما باشد، عجیب ترین دروغ ها و داستان ها را باور میکنیم اما بزرگترین واقعیت ها را وقتی به ضررمان باشد نمیپذیریم @Harf_Akhaar
📔 📕 این داستان: تعارف راستی در موقع بی پولی رفقای ملا از او مهمانی خواستند. ملا هر چه عذر کرد نپذیرفتند. بالاخره به اصرار، خود آنها روزی را معین کردند و ملا هم قبول کرد به شرط آنکه غذای حاضری بسازند. روز موعود برای چاشت نان و ماست و خرما و پنیر و انگور تهیه دیده بود و به دوستانش اصرار بی اندازه میکرد که خجالت نکشید این غذا متعلق به خود تان است، همانطور که در منزل میل میکنید اینجا هم بی تکلیف صرف نمائید. رفقا از تعارف ملا خیلی شاد گشتند و با کمال میل چاشت را صرف کرده و روزی را به خوشی گذرانیدند. ولی وقتی بیرون آمدن از منزل ملا، کفش و عبای خود را نیافتند. از ملا پرسیدند: آنها را کجا گذاشته اید؟ ملا گفت: نزد سمسار سرگذر. دوستان سوال کردند: برای چه؟ ملا جواب داد: مگر نه اینکه وقتی غذا میخوردید میگفتم مال خود تان است، دروغ نگفتم قیمت کفش و عبایتان بود. رفقا مجبور شدند پولی بین خود جمع کرده به ملا بدهند که برود کفش و عبایشان را از گرو بیرون آورد. ملا هم به آنها فهماند که اصرار بی موقع ضررش نصیب خود شخص خواهد گردید. @Harf_Akhaar
زندگی" بـه من آموخـت آدمها نـه " دروغ " می گویند نه زیر " حرفشان " می زنند اگر " چیزی " می گویند صرفا " احساسشان " درهمان لحظه ست نباید رویشان " حساب " کرد @Harf_Akhaar
تحلیل انصراف کاندیدا به نفع هم.mp3
11.41M
آیا انصراف کاندیدا های انقلابی به نفع یک نفر کار درستی می باشد؟ 📍تحلیل دقیق از انتخابات 📌 🔸قرارگاه مجازی جبهه انقلاب👇 https://eitaa.com/joinchat/3292987481C40dfad58b7
هدایت شده از تبلیغات
حتما تا حالا تو ایتا خیلی نظرسنجی از انتخابات دیدی اما آیا کسی برات تفسیرش کرده؟ مثلا می دونی الان بیشترین احتمال رای آوری با کیه؟ یا می دونی امسال کی پدیده انتخابات میشه؟ 📍به نظرم حتما به کانال قرارگاه مجازی جبهه انقلاب یه سر بزن👇 https://eitaa.com/joinchat/3292987481C40dfad58b7
حسادت احساس وحشتناکی است ؛ به هیچ یک از رنج ها شبیه نیست ، زیرا در آن هیچ گونه شادی یا حتی غم واقعی وجود ندارد . فقط رنج می دهد و بس. نفرت انگیز است ! 📕 روزهای برمه ✍🏻 جرج اورول. @Harf_Akhaar
مترسک: من مغز ندارم تو سَرم پر از پوشاله دوروتی: اگه مغز نداری پس چه جوری حرف میزنی؟ مترسک: نمیدونم... ولی خیلی از آدمها هم هستن که بدون مغز یه عالمه حرف میزنن! ویکتور فلمینگ @Harf_Akhaar
زنبور كه نيش ميزند ميميرد، شايد از عذاب وجدان! انسانها اما نيش ميزنند نيش ميزنند و نيش ميزنند تا ميميرانند! و ندارند كه عذابی داشته باشند @Harf_Akhaar
گفتم خدایا دلم را شکستند گفت: ببین نگران نباش! آن ها هم برای خوشبختی شان به آسمانم رو میدازند وعده ما باشد همان روز! @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی زیباست... زشتی های آن تقصیر ماست درمسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست!... زندگی آب روانی ست روان میگذرد آنچه تقدیر من وتوست همان میگذرد... @Harf_Akhaar
شاگردی از استادش درباره ی جلب رضایت خدا و بهترین راه آن پرسید استاد گفت: به گورستان برو و به مرده ها توهین کن شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت. استاد گفت: جواب دادند؟ شاگرد گفت : نه استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را ستایش کن شاگرد اطاعت کرد و همان روز عصر نزد استاد برگشت. استاد بار دیگر از او پرسید که آیا مرده ها جواب دادند؟ و شاگرد گفت : نه استاد گفت: برای جلب رضایت خدا همین طور رفتار کن ✔️نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان ✔️بدین صورت است که می توانی راه خودت را در پیش گیری @Harf_Akhaar
پیر مرد در حال مرگ به فرزندش گفت: فرزندم منتظر هیچ دستی 🍃🌸 در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن همه رهگذرند...🍃🌸 ‌@Harf_Akhaar
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ🌸 اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ اگر ملک سلیمانت ببخشند در آخر خاک راهی عاقبت هیچ🌸🍃 @Harf_Akhaar
خر نامرد روزی ملانصرالدین از راهی می گذشت. درختی پیدا کرد و زیر سایه آن کمی خوابید. ناغافل دزدی آمد و خرش را دزدید. ملا وقتی از خواب بیدار شد و دید خرش نیست، خورجینش را برداشت و به راه خودش ادامه داد تا اینکه چشمش به خر دیگری افتاد که بدون صاحب بود. آن را گرفت و کوله بارش را روی آن گذاشت و به راه خود ادامه داد و با خودش گفت: خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری. چند روز بعد صاحب خر پیدا شد و گفت: این خر مال من است. ملانصرالدین هم زیر بار نمی رفت و می گفت مال من است. صاحب خر پرسید: خر تو نر بود یا ماده؟ ملا گفت: نر. صاحب خر گفت: این خر ماده است. ملانصرالدین هم جواب داد: اما خر من، خر نامردی بود. @Harf_Akhaar
📚 👈 زورمندی مکن بر اهل زمین 🌴در زمان های قديم ، حاکم ظالمی بود که هيزم کارگرهای فقير را به بهای اندک می خريد و آن را به قيمت زياد به ثروتمندان می فروخت. صاحبدلی (يکی از اهل باطن) از نزديک او عبور کرد و به او گفت: 🍂ماری تو که هر که بينی بزنی 🍂يا بوم که هر کجا نشينی بکنی 🍂زورت ار پيش می رود با ما 🍂با خداوند غيب دان نرود 🍂زورمندی مکن بر اهل زمين 🍂تا دعايی بر آسمان برود 🌴حاکم ظالم از نصيحت آن صاحبدل، رنجيده خاطر شد و چهره در هم کشيد و به او بی اعتنايی کرد، تا اينکه يک شب آتش آشپزخانه به انبار هيزم افتاد و همه دارايی او سوخت و به خاکستر مبدل شد. 🌴از قضا روزگار، همان صاحبدل روزی از نزد آن حاکم عبور می کرد، شنيد حاکم می گويد: نمی دانم اين آتش از کجا به سرای من افتاد؟ به او گفت: اين آتش از دل فقيران به سرای تو افتاد.(يعنی آه دل تهيدستان رنجديده، خرمن هستی تو را بر باد داد.) 🍂حذر کن ز دود درون های ريش 🍂که ريش درون عاقبت سر کند 🍂بهم بر مکن تا توانی دلی 🍂که آهی جهانی به هم بر کند @Harf_Akhaar
« زندگی » و « زمان » معلم های شگفت انگیزی هستند.🍃🌸 « زندگی » به ما می آموزد از « زمان» درست استفاده کنیم. و « زمان » به ما ارزش « زندگی » را می آموزد. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا یکی رو مثل خودت سر راهت قرار بده این میتونه بهترین یا بدترین دعای ممکن برای یه نفر باشه همش بستگی به خودش داره به اینکه برای دیگران چطور آدمی بوده و چیکارا کرده حواسمون باشه که به جایی نرسیم که تحمل آدمی مثل خودمون رو نداشته باشیم @Harf_Akhaar
💟آدمها مثل کتابند! از روی بعضیها باید  مشق نوشت و آموخت از روی بعضیها باید جریمه نوشت و عبرت گرفت بعضیها را باید نخوانده کنار_گذاشت و بعضیها را باید چند.بار.خواند تا معنیشان را فهمید. @Harf_Akhaar
روزی از راهبی پرسـیدند: عید شـما چه وقت است؟ گفت: روزي که در آن گناه نکنیم. عید از آن کسـی نیست که جامه نو به تن کند، بلکه از آن کسی است که از عذاب آخرت ایمن باشد. @Harf_Akhaar
چوب و هیزم در برابر طلا هیچ ارزشی ندارد. اما هنگام غرق شدن نجات جان ما به همان تکه چوب بی ارزش وابسته است و آنجا حاضریم طلاهایمان را به دریا بریزیم اما آن تکه چوب را دو دستی می چسبیم و به طلاهایمان توجهی هم نمیکنیم. هیچوقت دوستان خود را از دست ندهید حتی اگر شده مانند تکه چوبی باشند. @Harf_Akhaar
✅️ در زمان گذشته مردم براي اينکه نشان دهند نامه يا دست خطي که نوشته اند متعلق به انهاست، انتهاي آن را مهر مي کردند. در روي اين مهر ها اسم شخص صاحب نامه نوشته شده بود که مثلا اگر شخص حاکم بود در بالاي آن لفظ "الملک الله "و شعري که حاکي نام شاه بود بر روي مهر کنده مي شد.مردم عادي و طبقات فرودست فقط نام خود بر روي مهر ذکر مي کردند. در برخي دهات مردم آنقدر فقير بودند که مهر را نه از آهن يا چوب بلکه از صابون و يا کشک درست مي کردند و وقتي در انتهاي نامه اي چنين مهري بود، معلوم مي شد که شخص صاحب نامه فرد معتبري نيست و مي گفتند :"مهرش کشکي است. " از آنجا اصطلاح "کشکي حرف مي زند "در ميان مردم رايج شد، که منظور آن است حرف هاي گوينده، آن بي پايه و اساس است و اعتبار چنداني ندارد. @Harf_Akhaar
🌾 به پیچ و خم جاده می‌اندیشند؛ و به زیبایی‌های آن . . . هر دو به مقصد می رسند؛ اما یکی با حسرت و دیگری با لذت . . . @Harf_Akhaar
روزی از عارفی پرسیدند که انسان درونش باید نیکوتر باشد یا بیرونش. گفت: چون درون و برون انسان برابر باشند، انصاف است. زمانی که درونش نیکوتر از برون باشد، فضل است و آن گاه که بیرونش نیکوتر از درون باشد، هلاك است. @Harf_Akhaar
💎به تعظیم مردم این زمانه اعتماد نکن! تعظیم آنان همانند خم شدن دو سر کمان است که هر چه بهم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است.! @Harf_Akhaar
📓اثــر طـلــب یحیی بن خالد به چیزی که یکی از دوستانش داشت نیازمند شد. کسی گفت: از او بطلب یحیی بی‌درنگ جواب داد: بگذار وی مانند قدیم با من دوست بماند و طلب میان ما جدایی نیندازد. @Harf_Akhaar