📚#حکایت_ملانصرالدین_و_گربه
ملانصرالدین چندین بار دل و جگر خرید و به زنش داد که بپزد. هر دفعه زن آن را می پخت و تنها می خورد. ملا روزی بتنگ آمد. از او پرسید: دل و جگری که خریدم چه کار کردی؟! زن گفت: همه آنها را گربه خورد.
ملا فورا دیگ را برداشت و در گنجه گذاشت و در آن را قفل کرد. زن گفت: چرا درِ گنجه را قفل می کنی؟ ملا جواب داد: گربه ای که جگر ده دیناری را بخورد به دیگ صد دیناری رحم نخواهد کرد!!!
@Harf_Akhaar