📚#حکایت_خرما_خوردن_ملانصرالدین
ملانصرالدین مقداری خرما خريد. همينطور با هسته مشغول خوردن خرماها بود، زنش آن صحنه را ديد. پرسيد: چرا خرما را با هسته ميخوری؟!!
ملا گفت: مگر دكان خرما فروشی، خرما ها را بدون هسته به من فروخته كه من هم آنها را بی هسته بخورم؟!!!
@Harf_Akhaar
📚
ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﮐــــﻮﺭﻭﺵ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺷﻤﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ “ﭘــﻮﻝ ” ﻣﯽ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﻣﺎ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ”ﺷـــــــﺮﻑ ”
✍ ﮐــﻮﺭﻭﺵ ﺑﺰﺭﮒ گفت:
👌ﺁﺷﮑﺎﺭﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﻣﻠﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻧــﺪﺍﺭﺩ ﻣﯿﺠﻨﮕﺪ
@Harf_Akhaar
هرگز برای پول
ازدواج نکنید،
چون برای پول
در آوردن راههای
آسانتری هم وجود دارد...
#جرج_برنارد_شاو
@Harf_Akhaar
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت گوشت بدن خود را میکندو به جوجه هایش میداد زمستان تمام شد و کلاغ مرد
و بچه هایش نجات پیدا کردن
و گفتند خوب شد که مرد خسته شدیم ازین غذای تکراری
این است واقعیت تلخ روزگار...
@Harf_Akhaar
عده ای مثل قرص جوشانند درلیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر میروند اما کافی ست کمی صبر کنی، بعد میبینی که از نصف لیوان هم کمترند!
#دکتر_علی_شریعتی
@Harf_Akhaar
همه رابطه ها یک قانون
اساسی دارند، هیچ گاه باعث
نشوید کسی که دوستتان دارد
احساس تنهایی کند.
بخصوص وقتی کنارش هستید!
#موریس_مترلینگ
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓۱۴۰۳/۱/۵
🌸 خورشید هر صبح
🌷 یادآور این نکته است که
🌸 میشود از اعماق تاریکی
🌷 دوباره طلوع کرد
🌸 پس ناامید نباشیم
🌷 و با روحیه امروز را شروع کنیم
🌸 پیش به سوی موفقیت و پیروزی
🌷 سلام صبح بخیر
🌸 یکشنبهتون گلباران و زیبا
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی زندگی،
صد دلیل برای گریه کردن
به شما نشان میدهد؛
شما هزار دلیل برای خندیدن
به آن نشان دهید...
#چارلی_چاپلین
@Harf_Akhaar
از اﺭﺳﻄﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺷﻮﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ
ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ!
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﺁﺳﺎﻧﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﮐﻨﻨﺪ..
@Harf_Akhaar
❤️🌺چقدر زیباست این متن👌
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺷﺨﺼﻲ ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ . ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ ، ﺑﺎﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺗﮑﻠﻴﻒ ﻣﻨﺰﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﺁﻥ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ . ﻫﻴﭽﻴﮏ ﺭﺍ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ . ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﮑﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ ﺁﻭﺭﺩ .
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺖ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺁﻧﺮﺍ ﺣﻞ ﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ، ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺁﻥ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻳﺎﻓﺖ .
ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ ...
" ﺣﻞ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ، ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ ."
@Harf_Akhaar
📚#حکایت_ملانصرالدین
✍#دزد_را_پیدا_کنید
مُلانصرالدین از دهی عبور میکرد. دزدی آمد و خورجین خرش را ربود. مُلا پس از نیم ساعت متوجه جریان شد و فریاد زد و خطاب به اهالی ده گفت: زود دزد خورجین را پیدا کنید وگرنه کاری را که نباید بکنم خواهم کرد. دهاتی ها بلافاصله جستجو را شروع کردند و خورجین او را از دزد مزبور گرفتند و پس دادند.
یکی از آنها پرسید: خوب، حالا که خورجینت پیدا شده بگو اگر آنرا پیدا نمی کردیم چی می کردی؟ مُلا سرش را تکان داد و در حالی که سوار خرش می شد تا از آنجا برود گفت: هیچ... گلیمی را که در خانه دارم پاره می کردم و خورجین دیگری از او می ساختم!
@Harf_Akhaar
مردم تا موقعی دوست هستند که بتوانند سودی از آن ببرند ، دوستی که به هنگام احتیاج دوستی کند در حقیقت دوست نیست ، بلکه فقط یک وام گیر است...!
#آرتور_شوپنهاور
@Harf_Akhaar
این نکته را به یاد بسپار:
هر روز در طول بیست و چهار ساعت حتما یکی دو عمل انجام دهید که توقع چیزی در برابر آن نداشته باشید. شما هر کاری که میکنید به این دلیل است که در مقابل، چیزی دریافت کنید...
به طور منظم، هر روز، کاری بکن که در مقابل آن انتظار دریافت چیزی را نداشته باشی. اینها اعمال عاشقانه خواهند بود، اینها به تو کمک خواهند کرد تا عشق در وجودت زاده شود.
اگر انسان هر روز کاری را انجام دهد که در مقابل، انتظار دریافت هیچ چیزی را نداشته باشد، از آن بسیار بهره خواهد برد، زیرا همین کار سبب فعالشدن مرکز عشق در درونش خواهد شد...!
#اشو
@Harf_Akhaar
ایدهها مثل ماهی میمونن.
اگه میخوای یه ماهی کوچیک بگیری، میتونی تو آب سطحی بمونی اما اگه بخوای ماهی بزرگتری بگیری باید به جای عمیقتری بری. ماهیهایی که تو عمقِ زیادن قویتر و خالص ترن. اونها بزرگ و آرمانیان ،
و خیلی هم زیبان...
#دیوید_لینچ
@Harf_Akhaar
خدایا!
انتهای دریا را برکه ها نمیفهمند؛
پس ببخش اگر گاهی گم میکنم نشانت را...
@Harf_Akhaar
📚#حکایت_ملانصرالدین
✍#دستور_صحیح
شخصی پشت بام را قیرگونی کرد. وقتی می خواست پائین بیاید راهی نبود. اتفاقا مُلا از آنجا می گذشت؛ پرسیدند: چه کنیم که بیرون آید؟ ملا گفت: طنابی بالا انداخته تا به کمرش ببندد، بعد او را پائین بکشید. چون طناب را بستند و او را کشیدند از بالا پرت شد و تلف شد. به مُلا گفتند: این چه قسم دستوری بود که دادی؟ ملا جواب داد: پدرم در چاه افتاده بود. طناب به کمرش بستم و بالا کشیدم. این شخص اجلش رسیده بود وگرنه نمی مُرد!!!
@Harf_Akhaar
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد، آهنگ زندگیتو جوری ادامه بده، هیچ کس نفهمه به تو چی گذشت؛
حتی اونی که سیمو پاره کرد...
@Harf_Akhaar
📚 #حکایت_نصیحت_کردن_ملا
ملانصرالدین دختر خود را به یک مرد دهاتی داده بود. شب عروسی عده ای از خویشاوندان داماد از ده آمدند و دخترک را سوار بر خری کردند و با خود بردند. هنوز مقدار زیادی از خانه ملا دور نشده بودند که ناگهان ملا دوان دوان خود را به آنها رساند. یکی از همراهان عروس از ملا پرسید: چه شده؟ برای چه با این عجله به اینجا آمدی؟ ملا نفس نفس زنان گفت: باید لحظه خداحافظی، نصیحتی به دخترم می کردم ولی یادم رفت. و سرش را نزدیک به گوش او کرد و گفت: دخترم یادت باشد که هر وقت خواستی چیزی بدوزی پس از اینکه تار (نخ) را داخل سوزن کردی تَه آن را گره بزنی، وگرنه از سوراخ بیرون خواهد رفت.😄
@Harf_Akhaar
ﺍﺯ ﺍﻓﻼﻃﻮﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﺗﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :
از ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﻋﺠﻠﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !
ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺐ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﯾﻪ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ
ﺳﭙﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﭘﺲ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﭘﻮﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻃﻮﺭﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺮﺩ
ﻭ ﺑﻌﺪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ !
ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ کند
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺘﻮجه ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﯾﺎ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﺍﺳﺖ
@Harf_Akhaar
سلام بر قلب هایی که جز دوست داشتن،
چیزی نیاموخته اند...
@Harf_Akhaar
📚#حکایت_خر_فروشی_ملانصرالدین
روزی مُلانصرالدین خری را به بازار برد که بفروشد. هر مشتری که برایش میرسید، اگر از جلو می آمد، خر دهانش را باز می کرد که گاز بگیرد و اگر از عقب می آمد لگد می زد. شخصی به مُلا گفت: با این وضع کسی خر را نخواهد خرید. ملا گفت: خودم می دانم؛ قصد من هم فروش آن نیست؛ فقط می خواهم مردم بدانند که من از دست این حیوان چی می کشم!!!
@Harf_Akhaar
مهم نیست اکنون
زندگی ام چگونه می گذرد ...
عاشق آن خاطراتی هستم که تصادفی از ذهنم عبور می کنند؛
و باعث لبخندم می شوند ...!
#پابلو_نرودا
@Harf_Akhaar
📚#حکایتی_زیبا_از_مثنوی_معنوی
آورده اند که : موشی افسار شتری را گرفت و به راه افتاد . شتر به دلیل طبع آرامی که داشت با وی همراه شد ولی در باطن منتظر فرصتی بود تا خطای موش را به وی گوش زد کند. این دو به راه ادامه دادند تا به کنار رودخانه ای رسیدند
موش از حرکت باز ایستاد و شتر از او پرسید : چرا ایستاده ای تو رهبر و پیشاهنگ من هستی؟
موش گفت : این رودخانه خیلی عمیق است
شتر پایش را در آب نهاد و رو به موش گفت :
عمق این آب فقط تا زانوست
موش گفت :
میان زانوی من و تو فرق بسیار است!
شتر پاسخ داد : تو نیز از این پس رهبری موشانی چون خود را بر عهده گیر
چون پیمبر نیستی پس رو براه
تا رسی از چاه روزی سوی جاه
تو رعیت باش گر سلطان نیی
خود مران چون مرد کشتی بان نیی
@Harf_Akhaar
خیلیها به دنبال عشق هستند...
خیلیها میگویند عشق را ندیدهاند...
اما من میگویم عشق را همه
روزانه دیدهاند و لمس کردهاند...
عشـق همان "پدر" و "مادر" است...
@Harf_Akhaar
📚#حکایت_بهلول
بهلول پای پياده بر راهی می گذشت قاضی شهر او را ديد و گفت : شنيده ام الاغت سقط شده و تو را تنها گذاشته است!
بهلول گفت: تو زنده باشی يك موی تو به صد تا الاغ من می ارزد
@Harf_Akhaar
📚#خیام_و_بهشت
به عقیده خیام هر کس که در این دنیا بتواند شاد زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، بطور حتم اگر بعد از مرگش دنیایی باشد در بهشت خواهد بود.
زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی نه به کسی ظلم می کند و نه تفکرات منفی نسبت به دیگران دارد. پس دنیا و آخرتش برای او بهشت خواهد بود.
بنابراین نباید زندگی را به خود سخت گرفت و به خود وعده فردایی بهتر داد..
گردون نگری ز قدّ فرســوده ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ماست
دوزخ شـرری ز رنج بیهــوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست
@Harf_Akhaar
آموزش به بیشعور ها همانقدر بی ثمر است که بخواهیم با صابون ذغال را سفید کنیم .
کیتز
@Harf_Akhaar
❗️#زن_دوم
روزی زﻧﯽ از یک ﺣﻘﻮقدان ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺗﺎ ﮐﯽ ﻣﯽ ﺧﻮاهید ﺑﻪ ﻣﺮدان اﺟﺎزه ﺑﺪهید زن_دوم ﺑﮕﯿﺮند ؟؟!!
ﺣﻘﻮقدان ﮔﻔﺖ :
ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ زﻧﻬﺎ ﯾﺎد ﺑﮕﯿﺮند زن دوم ﻫﯿﭻ ﻣﺮدی نشوند ...
" از ماست که بر ماست "
✍#سیمین_دانشور
@Harf_Akhaar
🔹صیادی، یک آهوی زیبا را شکار کرد و او را به طویله خران انداخت. در آن طویله، گاو و خر بسیار بود. آهو از ترس و وحشت به این طرف و آن طرف میگریخت. هنگام شب مرد صیاد، کاه خشک جلو خران ریخت تا بخورند. گاوان و خران از شدت گرسنگی کاه را مانند شکر میخوردند. آهو، رم میکرد و از این سو به آن سو میگریخت، گرد و غبار کاه او را آزار میداد. چندین روز آهوی زیبای خوشبو در طویله خران شکنجه میشد. مانند ماهی که از آب بیرون بیفتد و در خشکی در حال جان دادن باشد. روزی یکی از خران با تمسخر به دوستانش گفت: ای دوستان! این امیر وحشی، اخلاق و عادت پادشاهان را دارد، ساکت باشید. خر دیگری گفت: این آهو از این رمیدنها و جستنها، گوهری به دست آورده و ارزان نمیفروشد. دیگری گفت: ای آهو تو با این نازکی و ظرافت باید بروی بر تخت پادشاه بنشینی. خری دیگر که خیلی کاه خورده بود با اشاره سر، آهو را دعوت به خوردن کرد. آهو گفت که دوست ندارم . خر گفت: میدانم که ناز میکنی و ننگ داری که از این غذا بخوری.
🔸آهو گفت: ای الاغ! این غذا شایسته توست. من پیش از اینکه به این طویله تاریک و بد بو بیایم در باغ و صحرا بودم، در کنار آبهای زلال و باغهای زیبا، اگرچه از بد روزگار در اینجا گرفتار شدهام اما اخلاق و خوی پاک من از بین نرفته است. اگر من به ظاهر گدا شوم اما گدا صفت نمی شوم. من لاله سنبل و گل خوردهام. خر گفت: هرچه میتوانی لاف بزن. در جایی که تو را نمیشناسند میتوانی دروغ زیاد بگویی. آهو گفت : من لاف نمیزنم. بوی زیبای مشک در ناف من گواهی میدهد که من راست میگویم. اما شما خران نمیتوانید این بوی خوش را بشنوید، چون در این طویله با بوی بد عادت کرده اید.
@Harf_Akhaar
📚#حكایت_ملانصرالدین
ملانصرالدین تبری داشت که بسیار برایش با ارزش بود و هر شب آن را در تنور پنهان می کرد و در تنور را هم می بست. عیالش گفت: ملا تبر را چرا در تنور می گذاری؟ ملا جواب داد: از دست گربه قایم می کنم.
زن گفت: گربه تبر را می خواهد چه کند؟ ملانصرالدین گفت: عجب زن احمقی هستی! گربه تکه گوشتی را که قیمتی ندارد می برد، اما تبری را که ده دینار خریده ام رها خواهد کرد؟
@Harf_Akhaar