#امام_کاظم
صالح ترین عبد خدا موسی بن جعفر
حق است هرکس هست با موسی بن جعفر
ما بنده و آقای ما موسی بن جعفر
محتاجها گویند یا موسی بن جعفر
در پای جودش اغنیا محتاج هستند
قربانیش در ماه حج حجاج هستند
مستیم مست باده باب الحوائج
هستیم ما دلداده باب الحوائج
قربان خانواده باب الحوائج
آقاست آقا زاده باب الحوائج
با بچه هایش صاحب سرمایه هستیم
با مشهد و شیراز و قم همسایه هستیم
بال ملائک هست فرش زیر پایش
ایزد مسخّر کرده هستی را برایش
هستند در ایران ما فرزندهایش
معصومهاش آمد به دنبال رضایش
انوار او تقسیم شد بر مشهد و قم
او را زیارت میکنم در مشهد و قم
او آیت عظمای آیات خدا بود
شب تا سحر گرم مناجات خدا بود
مات رخش شد عرش او مات خدا بود
واضح ترین تصویر از ذات خدا بود
او جلوه رب بود اما بندگی کرد
انسان کامل بود و ساده زندگی کرد
«والکاظمین الغیض»، صبرش حد ندارد
خوب است و در بین صفاتش بد ندارد
در مومنینش یک نفر مرتد ندارد
در صحبتش با خادمان «باید» ندارد
خاری رَوَد در پای فرزند عزیزش
اخمی نخواهد کرد بر روی کنیزش
تابوده این بوده ست «آقا؛ تو، گدا؛ من»
مدح تورا گفتن کجا آقا کجا من؟
تو جان بخواه و مابقی کار با من
بدکاره آمد محضرت شد پاک دامن
با دیدنت ذکر خدا ورد لبش شد
از تو سرودن کار هر روز و شبش شد
تو آمدی از عرش بر دامان مادر
دست تو را دادند بر دستان مادر
مثل طلای خالص است ایمان مادر
جان امام کاظم است و جان مادر
وقت ولادت مادرت تکبیر میگفت
این عالمه بهر زنان تفسیر میگفت
در عشق حق عاشق ترین عاشق تو هستی
مجرای فیض عالمی، رازق تو هستی
هرچند مخلوقی ولی خالق تو هستی
تنها وصی حضرت صادق تو هستی
علم لدنّی پدر در سینه توست
جود و کرامت عادت دیرینه توست
آرش براری
Shahadat Emam Kazem 1384 Sibsorkhi [Mohjat_Net].mp3
2.11M
#حسین_سیب_سرخی
#شهادت_امام_کاظم
خسته ام از این همه غم از شب تار جدایی
ای تمام دلخوشی ام ای رضاجانم کجایی
لحظه ی آخر بیا ای نور چشمان تر من
کن نظاره ای رضاجان غرقِ در خون پیکر من
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
گرچه در زندان هارونم اگر در کاظمینم
از همینجا زائر شش گوشه ی جدم حسینم
در دلم دارم تمنا بعد از این رنجی که بردم
کاش میشد مثل جدم سرجدا جان میسپردم
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
کاش این جسم مرا بر خاک غم ها میکشیدن
کاش مانند عمویم دست من را میبریدن
کاش تا روز ازل از غصه جان بر لب نمایم
بی کفن بر خاک غم من هم سه روز و شب بمانم
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
شعله ور از آتش غم در شب تنهایی ام من
غرقه ی دریای اشکم کشته شد شیدایی ام من
من که با اشک دو دیده سوده ی الماس سُفتم
کنج تنهایی نشستم با حبیبم راز گفتم
من که عمری کنج زندان ناله ی دلگیر دارم
روی جسمم صد اثر از حلقه ی زنجیر دارم
کس ندارد از دل زارم خبر یا رب غریبم
همرهم دارم نشان از سلسله بر تن حبیبم
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
تاب کرده طاقتم را غصه های بی کرانه
گاه ضرب سیلی و گه ضربه های تازیانه
هر کجا زد دشمنم با تازیانه بر سر من
زنده میشد پیش چشمم خاطرات مادر من
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
یک نفر میزد مرا اما چه گویم زین همه سوز
مادر من با چهل تن در کشاکش بود آن روز
صد بهارم بر خزان آمد نگار من نیامد
چشم من مانده به ره اما قرار من نیامد
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
#سیب_سرخی 🎤
شهادت #امام_کاظم
#نوستالژی
.
موسی بن جعفر باغری قان.mp3
4.54M
موسی بن جعفر باغری قان جان وئردی دینجلدی
بوینوندا زنجیر گران جان وئردی دینجلدی
صبح و مسا خون جگر رخساره باغلاردی
عالملری زندانیده آهیله داغلاردی
معصومه نی یاده سالوب آهسته آغلاردی
معصومه دن دل ناگران جان وئردی دینجلدی
باشه یتوردی عمرینی سوز و گداز اوسته
عجّل وفاتی سسلدی راز و نیاز اوسته
ایتدی جسارت سند دون از بس نماز اوسته
قدی دونوب اولدی کمان جان وئردی دینجلدی
#امام_کاظم علیه السلام #شهادت_امام_کاظم #ترکی
موسی بن جعفر باغری قان.mp3
4.54M
موسی بن جعفر باغری قان جان وئردی دینجلدی
بوینوندا زنجیر گران جان وئردی دینجلدی
صبح و مسا خون جگر رخساره باغلاردی
عالملری زندانیده آهیله داغلاردی
معصومه نی یاده سالوب آهسته آغلاردی
معصومه دن دل ناگران جان وئردی دینجلدی
باشه یتوردی عمرینی سوز و گداز اوسته
عجّل وفاتی سسلدی راز و نیاز اوسته
ایتدی جسارت سند دون از بس نماز اوسته
قدی دونوب اولدی کمان جان وئردی دینجلدی
#امام_کاظم علیه السلام #شهادت_امام_کاظم #ترکی