.
#عید_قربان
👏سرود
فارسی ترکی 🌸
🎶سبک_از_کودکی_هام....
💐
دل بی قراره/روز نگاره/شدعیدقربان
عیدرسوله /حجا قبوله/به امریزدان
روزنویده/صبح سپیده/باشه مبارک
نورخدایی /به دل دمیده/باشه مبارک
به امر ایزدتبارک
نام خودش شده به دل حک
اگه نمودی نفس قربان
عیدت باشه امروزمبارک
💐یارب یاالله لک لبیک
امروز چه زیباست/چون عید دلهاست/عیدسعیده
حاجی اصلی/یوسف زهراست/دلش سفیده
صاحب عصره/یوسف مصره/حاجی زهرا
تودست آقام /پرچم نصره/زده به دلها
دلاتومکه الرسوله
مگه دلی هست که ملوله
همه بگید ایشالا امروز
حاجیاحجتون قبوله
💐یارب یاالله لک لبیک
آچیلدی نامه/گلورمشامه/بایرامین عطری
صاحب خانه/وروب جهانه/عزت ونصری
روز دعادی /حاجت روادی/دیون یا الله
حاجی لرعشقی/مروه صفادی/دولوب بیت الله
مبارک اولسون سیزه بایرام
دیون نماز عیده قدقام
اذان سسی گلورمنادن
کعبه اولوبدورنجه گلفام
💐یارب یا الله لک لبیک(۴)
گیوبلراحرام/کسوبلراحشام/تمام حجاج
سینوبدی اصنام/آلوبدی اکرام/تمام محتاج
مبارک حاجی/باشیندا تاجی/ساخلا همیشه
مواظب اول کی/ایتمیه ناجی/سینمیاشیشه
بوگوندی موقع عبادت
نارل اولوبدی چونکه رحمت
سنده دعا ایله کی اولسون
بوایل سنه مکه ده قسمت
💐یارب یاالله لک لبیک
✍شعر:حجت مرتضایی/کیان
#عید_قربان
♨️#عید_قربان
♨️#سبک : ستاره بریزید
شب عید قربان
مست مرتضی شدم
شکر خدا امشب
مهمان رضا شدم
♨️علی علی مولا
♨️مولا یا علی علی
همه امشب، مست ولایت
جان به فدایت علی علی
دل من افتاده به پایت
جان به فدایت، علی علی
♨️علی علی مولا
♨️مولا یا علی علی
خاک کف پای
اولاد پیمبرم
ساقی بده جامی
مست مست حیدرم
♨️علی علی مولا
♨️مولا یا علی علی
همه قرآن، مدح و ثنای
آل علی و علی بُوَد
دل احمد، در شب قربان
به عشق حیدر جلی بود
♨️علی علی مولا
♨️مولا یا علی مدد
#عید_قربان
#عید_قربان
خواستم تبریک گویم عید قربان را نشد
صحنه ای افتاد یادم این لبانم وا نشد
خواستم شادی کنم مثل تمام عیدها
واژه ای در قوه ی افکار من پیدا نشد
خواستم طبق رسوم دینمان ذبحی کنم
یادم آمد قصه ی جان سوز عاشورا نشد
خواستم آرام باشم مثل هم نوعان خود
اشک جاری شدزچشمم همچویک دریا نشد
صحنه های کربلا را می زدم در دل ورق
دیدم این دنیا به کام زاده ی زهرا نشد
#عبـــــــــــادے_طارمے
#سرود
#زمزمه
#عید_قربان
به سبک
ای صفای قلب زارم ....
بند ۱
عید قربان آمد و دل ها پر از نور جلی شد
ذکر روی لب هامون نام زیبای علی شد
فدای او منم / گدای او منم
غلام و نوکر / سرای او منم
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۲
عیدتان بادا مبارک عید رحمت عید نور است
روزیتان ای محبان شادی و شور و سرور است
دلم را ده جلا / به من هم کن عطا
بده عیدی به ما / برات کربلا
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۳
تو مَه روی زمینی ، سرور اهل یقینی
کوری چشم حسودان ، تو امیر المومنینی
دلم شد منجلی / به این ذکر جلی
امیر ما بود / فقط مولا علی
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۴
عاشق صحن و سراتم ، عاشق ایوون طلاتم
نجفت باغ بهشتم ، خاک پای نوکراتم
منم خاک درت / غلام و نوکرت
به قربان تو و / نبی و همسرت
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۵
در فراق روی ماهت عقده ی دل وا نکردم
هر چه گشتم خیمه ات را من ولی پیدا نکردم
کجایی ماه من / قدم بر دیده زن
به جان مادرت / بیا یابن الحسن
( بیا یابن الحسن ۴ )
#سرود
#زمزمه
#عید_قربان
به سبک
ای صفای قلب زارم ....
بند ۱
عید قربان آمد و دل ها پر از نور جلی شد
ذکر روی لب هامون نام زیبای علی شد
فدای او منم / گدای او منم
غلام و نوکر / سرای او منم
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۲
عیدتان بادا مبارک عید رحمت عید نور است
روزیتان ای محبان شادی و شور و سرور است
دلم را ده جلا / به من هم کن عطا
بده عیدی به ما / برات کربلا
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۳
تو مَه روی زمینی ، سرور اهل یقینی
کوری چشم حسودان ، تو امیر المومنینی
دلم شد منجلی / به این ذکر جلی
امیر ما بود / فقط مولا علی
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۴
عاشق صحن و سراتم ، عاشق ایوون طلاتم
نجفت باغ بهشتم ، خاک پای نوکراتم
منم خاک درت / غلام و نوکرت
به قربان تو و / نبی و همسرت
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۵
در فراق روی ماهت عقده ی دل وا نکردم
هر چه گشتم خیمه ات را من ولی پیدا نکردم
کجایی ماه من / قدم بر دیده زن
به جان مادرت / بیا یابن الحسن
( بیا یابن الحسن ۴ )
#حضرت_علی_اکبر
#عید_قربان
غصهات هاجر شبیه غصۀ لیلا نشد
عید قربانت شبیه روز عاشورا نشد
تو خراشی بر گلوی نوجوانت دیدهای
تار مویی از سرش برگو که کم شد یا نشد
روی دامان تو سر بنهاده و آرام بود
چون عزیز من سرش بر نیزۀ اعدا نشد
گرچه با پای خودش راهی قربانگاه شد
لیک سویت بازگشت و مادرش تنها نشد
گرچه در گرمای مکه اندکی آزار دید
پیکرش دیگر پراکنده در آن صحرا نشد
جای اسماعیل تو ذبحی دگر آمد زحق
من دعا کردم ولیکن دیگری پیدا نشد
در منا تکبیرگو جبریل با شادی رسید
کربلا جز خندۀ دشمن نصیب ما نشد
در منا خنجر به فرمان خدا گردید کند
از چه رو این ماجرا در کربلا اجرا نشد
دلبر تو شادمان آمد به همراه پدر
اکبرم از صدر زین افتاد و دیگر پا نشد
پیکر فرزند من از بس که قطعه قطعه بود
در حصیری جای دادند و تمامش جا نشد
خواستم تا بوسهای گیرم ز ماه روی او
جای یک بوسه میان تیر دشمنها نشد
خواستم با یک نظر جانی دهد بر مادرش
چشم زیبای علی دیگر به رویم وا نشد
خواستم تا آخرین دفعه بگیرم در برش
تیغ و تیر و نیزه را سازم جدا اما نشد
تا نگاه من به عمق زخم پهلویش فتاد
ذکر لبهایم به جز ای وای یا زهرا نشد
#مرتضی_کربلایی