🌟 شفای دختر سنی
شیخ عبدالغنی مصری استاد دانشگاه الازهر مصر هنگامی که کتاب #الغدیر #علامه_امینی را دید،
تمام کتابهایش را کنار گذاشت و مشغول خواندن کتاب علامه شد.
بعد از خواندن کتاب آن قدر به وجد آمده بود که نتوانست شعف بوجود آمده از زیبائی کتاب را کتمان کند و شروع به نوشتن شعری در وصف علامه امینی(ره) کرد.
نامه به علامه رسید و بعد از خواندن،جواب نامه را اینگونه نوشت:
"آقای شیخ عبدالغنی با سلام. من آن کتاب را برای آقایم نوشتم.اگر میخواهی تعریف کنی از آقایم بنویس".
نامه به دست شیخ رسید. با تامل به دست خط علامه نگاه میکرد وبا خود گفت: نوکر واقعی این است که سنگ آقایش را به سینه میزند.
نامه بعدی را شعر در وصف امیر المومنین(ع) نوشت و پائین آن نوشت علامه:
☄شما که همچنین آقائی داری، به ایشان بگو من دختر مریضی دارم که همه دکترها جوابش کردهاند اگر می-شود برایش دعا کن.
نوشته اند نامه تا به دست علامه رسید معطل نکرد وبدون قبا و ردا، عبایش را بردوش انداخت و خود را به حرم امیرالمومنین(ع) رساند.
🌔 حال علامه عوض شده بود و شعر را روبروی ضریح برای آقا خواند. و در پایان عرض کرد آقا، شیخ دختر مریضی دارد و التماس دعا دارد.
💥علامه منقلب شده بود وشروع به گریه کردن کرد وبا زبان بیزبانی درخواست میکرد.
🌪نامه بعدی از شیخ به علامه رسید و نوشته بود :
علامه سلام من را به آقایت برسان و بگو ممنونم. هرچه از دخترم سوال میکنم میگوید:
شفاء للعلی٬شفاء للعلی و.....
💫کسی در وجودمان هست که دروغ نمی گوید. آیا ما سنگ خودمان را به سینه می زنیم یا .......؟
علی(ع)امام من است و منم غلام علی(ع)
هزار جان گرامی فدای نام علی(ع)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#این_الرجبیون
#أمیرالمؤمنین
#کانون_فرهنگی_شهید_بهشتی
#مسجدجامع_زازران