🗯شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن واجب است! 🗯ثابت می‌کنیم چرا ؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

🔴راهبر قطار محله‌مون باشیم! فرداشب، ملت ایران در جشن ۴۶سالگی انقلاب از بالای پشت‌بام‌ها، ذکر الله اکبر سرخواهند داد. شاید برخی به‌خاطر جوِ فیکِ مجازی، شروع نکنند، اما با شنیدن اولین الله اکبر، قطاروار اضافه می‌شوند. بیائیم فرداشب راهبر قطار محله باشیم و ما شروع کننده باشیم.🇮🇷✌️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

ضربان قلب من یابن‌الحسن یا ایهاالعزیز ای واسم همه‌چیز من تا تورو نبینم ازت دست برنمی‌دارم ای مهربون‌تر از پدر و مادرم #نماهنگ🔊 #جدید🔄 #ابوذر_روحی🎙 #نیمه_شعبان🌙 #میلاد_امام_زمان(عج)🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

#دعای_دوم ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅┄ 🌺وَ قَرَّبَ الْأَقْصَيْنَ عَلَى اسْتِجَابَتِهِمْ لَكَ . 🤲 و(پیامبر) دورترین را به علّت پذیرفتن دین تو، به خود نزدیک فرمود. 📗#صحیفه_سجادیه ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅┄

#دعای_اول صحیفه سجادیه #ادامه_شرح_دعا قسمت۳۲ 🔹 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلَاتِ الْبَسْطِ ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ 🔸و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که در پیکر ما ابزار گشودن اندام را سوار کرد و آلات بستن آن‌ها را قرار داد و ما را با روان‌های زنده، از زندگی بهره‌مند ساخت و اعضای انجام دادن کار را در وجود ما استوار کرد و با روزی‌های پاکیزه خوراک داد. 🎤استاد محمدعلی انصاری

🇮🇷🇮🇷قسمت سی و سوم🇮🇷🇮🇷 🌺❤️ #بی_تو_هرگز❤️🌺 نغمه اسماعیل این بار که علی رفت جبهه، من نتونستم دنبالش برم … دلم پیش علی بود اما باید مراقب امانتی های توی راهی علی می شدم … هر چند با بمباران ها، مگه آب خوش از گلوی احدی پایین می رفت؟ … اون روز زینب مدرسه بود و مریم طبق معمول از دیوار راست بالا می رفت … عروسک هاش رو چیده بود توی حال و یه بساط خاله بازی اساسی راه انداخته بود … توی همین حال و هوا بودم که صدای زنگ در بلند شد و خواهر کوچیک ترم بی خبر اومد خونه مون … پدرم دیگه اون روزها مثل قبل سختگیری الکی نمی کرد … دوره ما، حق نداشتیم بدون اینکه یه مرد مواظب مون باشه جایی بریم … علی، روی اون هم اثر خودش رو گذاشته بود… بعد از کلی این پا و اون پا کردن … بالاخره مهر دهنش باز شد و حرف اصلیش رو زد … مثل لبو سرخ شده بود … - هانیه … چند شب پیش توی مهمونی تون … مادر علی آقا گفت … این بار که آقا اسماعیل از جبهه برگرده می خواد دامادش کنه … جمله اش تموم نشده تا تهش رو خوندم … به زحمت خودم رو کنترل کردم … - به کسی هم گفتی؟ … یهو از جا پرید … - نه به خدا … پیش خودمم خیلی بالا و پایین کردم … دوباره نشست … نفس عمیق و سنگینی کشید … - تا همین جاش رو هم جون دادم تا گفتم … ادامه دارد ..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد... پس آن را غنیمت شمارید و به شادمانی زندگی کنید... لحظه هاتان پر از شادی 💫شبتان آرام با یاد خدا 💫 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

خداوندا به ماننداین برف مولایمان راسرزده برسان اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹🤲🤲