eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
84 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
226 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
22.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همایش پیاده روی مردمی در بلوار پیامبر اعظم (حرم تا حرم ) و گوشه ای زیبایی ها این مسیر 💐عیدتان مبارک💐 ۱۴۰۲/۱۲/۶ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت نوزدهم 📝مبارز کوچک♡ 🌷سال ۱۳۵۷ در حالی که جگر گوشه ام هنوز دوازده سالش تمام نشده بود با شوق وارد حوزه محمودیه شهر فاروج شد محمدم با وجود سن کمی که داشت ضد شاه دست به کارهای بزرگی میزد که برخی توان چنین جسارتی را به حکومت وقت نداشتند ولی او در کنار تحصیل مبارز کوچکی بود که میخواست این گونه با عمل خود به عنوان یک طلبه از مرحوم امام خمینی حمایت کند. 🔸️چند هفته پس از ورود به حوزه برای دیدار خانواده به روستا برگشت و پالتوی طلبگی را پوشیده بود و من از شوق دیدارش اسفند به دست دورش میچرخیدم پس از دو روز محمدم را دیدم که کنار تشت تنور نشسته و زغالهای قطور سرد شده را در قوطی شیر خشکی می ریزد. او می گفت میخواهم آتشی به پا کنم که دودش چشم دشمنان امام و انقلاب را کور کند 🌷ولی من فکر می کردم زغالها را میبرد تا با دوستانش چای آتشی درست کند. دفعه دیگر که به روستا برگشت علاوه بر زغال تیر و کمان چوبی دوران کودکی اش را هم برداشت و با مشتی سنگ ریزه در ساک دستی اش جاساز کرد پرسیدم تیر و کمان برای چه میبری؟ پاسخ داد: با دوستان قصد تفرج داریم گمان میکردم این وسایل را آماده میکند تا با دوستانش آب و هوایی عوض کنند. 🔸️پس از یک ماه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و محمد تمام واقعیت را برایم تعریف کرد و گفت: ننه جان دوست ندارم حقیقت را از شما پنهان کنم بنده زغالها را از روستا می بردم و روی دیوارها شعار مینوشتم و تیر و کمان را هم برای شکستن شیشه اتومبیل مأموران شاه استفاده میکردم، مأموران خودروهای خود را در بیرون از محوطه شهربانی منتهی به خیابان پارک میکردندو ساعت مشخصی به تعقیب انقلابیها می پرداختند و بنده برای معطل کردنشان لاستیک خودرو آنهارا پنچر میکردم. 🌷اوهمچنین تعریف میکرد که شبی از حوزه علمية فاروج به قصد خرید مایحتاج به داخل شهر رفتم، در خیابان اصلی دکانی بود که صاحب دگان از طرفداران شاه بود و مشروب هم می فروخت، موقع برگشت از خرید ناگاه چشمم به چند نفر از مأموران شاه در همان دکان افتاد که مشغول مشروب خوری بودند 🔸️با دیدن این صحنه صورت خود را با شال و کلاهم پوشاندم و بی محابا یکی از شیشه های نوشابه دستم را به سمت مأموران شاه پرتاب کردم و گریختم، این پرتاب باعث شکستن شیشه دگان شد و پاشیدن خرده شیشه ها روی مأموران منجر به تحریک آنها شد، 🌷مأمورها که حسابی عصبانی شده بودند دنبالم میکنند بنده به مسجد دور میدان پناه بردم و تا چند ساعت در توالت مسجد مخفی شدم و پس از اطمینان از رفتن مأموران از راه میانبر به حجره بازگشتم... ادامه دارد .... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🍃🌷 السلام علیک یا اباصالح المهدی ‌‌‌🍃🌷 میلادت مبارک باد، ای سپیده پنهان که اهل زمین در آرزوی بوی بهشتی تو هماره دعای فرج را زمزمه می کنند ‌‌ ‌🍃🌷سلام واحترام به همه همراهان گروه بالاخص شما خانم امینی عزیز عیدسراسرنوروملکوتی نیمہ‌شعبان مبارک🎊 ‌🍃🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ یکشنبه‌ ☀️ ۶ اسفند ۱۴۰۲ ☪ ۱۵ شعبان ۱۴۴۵ ✝ ۲۵ فوریه ۲۰۲۴ متعلق به زوج مظلوم اما مقتدر بهشتی و علیهماالسلام ذکر امروز؛ یکصد مرتبه یَا ذَا الجَلَالِ وَ الاِکرَامِ 📆 روزشمار: 💐 ۱۶ روز تا آغاز ماه مبارک رمضان، ماه صیام و قیام 🌹 ۱۶ روز تا سالروز صدور فرمان حضرت امام خمینی رحمه‌الله مبنی بر تشکیل بنیاد شهید ۱۳۵۸ش - روز شهید 💐 ۲۳ روز تا آغاز سال ۱۴۰۳ هجری شمسی ▪️ ۲۵ روز تا سالگرد رحلت ام‌المؤمنين خدیجه کبری علیهاالسلام 💐 ۳۰ روز تا سالگرد میلاد سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه‌السلام •┈┈••✾•🌸مناسبت‌های امروز🌸•✾••┈┈• 📆 مناسبت‌های شمسی 📆 مناسبت‌های قمری 💐 سالروز میلاد بقیه‌الله‌العظمی؛ منجی عالم بشریت، حضرت امام مهدی موعود عجل‌الله‌فرجه ۲۵۵ق - روز جهانی مستضعفین 🔹سالروز وفات علی‌بن‌محمد سَمُری چهارمین نائب خاص حضرت حجةبن‌الحسن المهدی ارواحنافداه و آغاز غیبت کبری ۳۲۹ق 📆 مناسبت‌های میلادی 🖊 بیشتر بدانیم؛ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺 🇮🇷 🌺🍃 السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ... سلام بر تو! ای مولایی که صفای آمدنت، زمستان دل‌ها را بهار خواهد کرد و طراوت مهربانیت روزگار را نو. دیشب! دلم را خانه‌تکانی کردم ایمانم خاک گرفته بود، کمی هم انتظار نصفه و نیمه... اما تا دلت بخواهد غصّه‌ی روزهای نبودنت، گوشه و کنار دیوارهای دلم رخنه کرده بود. خانه‌ی دلم را آب و جارو نکردم که باز تنهایی‌ قسمتم باشد. منتظر مهمانم! قدم بر چشم دلم بگذار، یوسفِ نادیده‌ام! ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ ‍غرق تفکر؛ خط بر خاک می‌کشید؛ پدر خاک، با انگشت مبارکش. اصبغ بن نباته پرسید: چرا غرق فکرید؟ چرا خط بر زمین می‌کشید؟ آیا رغبتی به دنیا دارید؟ فرمود: علی و رغبت به دنیا؟!  هرگز! به خدا که لحظه‌ای چنین نبوده! در اندیشه مولودی هستم، که روزی خواهد آمد، یازدهمین فرزند از نسل من،  همان که لبریز  عدل و داد می‌کند، زمین خدا را، بعد از آنکه مالامال شده باشد، از ظلم و بیداد ... ... او ولی غیبتی دارد و حیرتی در روزگار غیبتش، عده‌ای گمراه می‌شوند و عده‌ای هدایت؛ با تعجب پرسید: آیا واقعاً چنین خواهد شد؟ شنید: آری! حتماً چنین خواهد شد... اما تو کجا و فهم این امر عظیم کجا! بهترین‌های امت‌اند و همنشین نیکان عترت، آنان که مومن بمانند به او، در عصر طولانی غیبتش! 📚کافی، ج۱، ص ۳۳۸ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠