eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
84 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
226 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان شناسی 93.mp3
11.73M
۹۳ ✦ عشق، وحدت می‌آفریند ❗️ عاشق که می‌شوی، همه جا فقـــط تو هستی و او ... و دیگر هیچ! وسطِ همه‌ی شلوغی‌ها و رفت و آمدها، چیزی نه قلبت را می‌دزدد و نه فکرت را! ✦ برای عاشق، فقط همان یک نفر مهم است و... تمام! او برایش بماند... بقیه را بی خیال! چگونه می‌توان به مقام "بی‌خیالِ همه" رسید! 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
از عارفے پرسیدند: از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟!! او جواب داد: اگر براے امام‌ زمانت کارے مےکنے... یه تبلیغے انجام میدهے... و خلاصه قدمے بر مےدارے... و به ظهور آن حضرت کمک میکنے... بدان که بیدارے. و اِلّا اگر مجتهد هم‌ باشے در خواب‌ غفلتی..!! خداکنه درخواب غفلت نباشیم😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ✋ صبح زیبای برفی تون بخیر و خوشی 💚 دلتون شاد💚💚 زیباترین نعمت الهی در این روزهای خشکسالی اینه که صبح وقتی پا میشی ببینی همه جا سفید پوشه !! خدایا شکر به همه نعماتت 😍 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
51.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا امام زادگان عشقند و دوستدارانشان را شفاعت می کنند . مصاحبه خواهران خادم الشهدا با یکی از زائرین حرم ۱۴ شهید گمنام کوه خضر نبی در روز برفی شهر مقدس قم ۱۴۰۲/۱۲/۷ با ما همراه باشید👇 قرارگاه فرهنگی شهدای گمنام خضرنبی(ع)
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل در گرو شهدا داشتن یعنی اینکه در روز برفی که همه تو خونه هاشون میمونند یکی مشغول برف روبی مزار مطهر ۱۴ شهید گمنام بشه !!! شهدا را یاد کنیم با قرائت و ذکر با ما همراه باشید👇 قرارگاه فرهنگی شهدای گمنام خضرنبی(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
170949772 (1).pdf
562.4K
لیست نهایی نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی در قم منتشر شد
خواهر عزیز و بزرگوار سلام علیکم. لینک زیر حکم ماموریت شماست شخصا مشاهده بفرمایید👇 https://DigiPostal.ir/cupzznm
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 مصاحبه‌ با یک دختر خانم در مسیر پیاده‌روی جمکران کاملا اتفاقی بود!😞
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت بیست و یکم 📝ورود ممنوع♡ 🌷برادرم؛ محمد در همان شهری که بنده ساکن بودم درس میخواند و البته خیلی هم به من سر میزد. یک هفته ای میشد که از محمد خبری ،نداشتم هر چه کردم نتوانستم خودم را قانع به ماندن کنم چادرم را پوشیدم و دوان دوان خودم را به حوزه محمودیه رساندم. 🔸️در حوزه علمیه نیمه باز بود با احتیاط نگاهی به داخلش انداختم، طلبه های جوانی در صحن حیاط مشغول گفت و گو با یکدیگر بودند وارد شدم و به طرف یکی از جوانان قدم برداشتم و با صدای بلند پرسیدم پسر جان برادرم اینجا درس میخواند او را میشناسی؟ 🌷جوان نگاهش را زمین انداخت و گفت: خواهرم شما را به دفتر مدیریت می برم هر سؤالی دارید بپرسید تا شما را راهنمایی کنند به اتاق مدیریت رفتیم. پرسیدند: خواهرم اینجا چه میخواهی؟ با التماس گفتم برادرم اینجا درس میخواند مدتی است که او را ندیده ام دلتنگش هستم ا لطفاً صدایش کنید او را ببینم. مدیر لبخندی زد و گفت خواهرم نام برادرتان چیست؟ گفتم: محمد علی برزگر 🔸️مدیر همان جوان را به دنبال محمّد فرستاد تا بیاید تا آمدن محمد در دفتر نشسته بودم و چایی میخوردم که صدای محمد در گوشم پیچید سلام علیکم حاج آقا! با بنده فرمایشی داشتید؟ در خدمتم با خوشحالی استکان را روی میز رها کردم و چادرم را مثل دو بال به رویش گشودم و او را در آغوش کشیدم و گفتم کجا بودی داداش جان؟ نمیگویی چشم انتظارت میمانم. 🌷محمد با تعجب نگاهی به من انداخت و پرسید: آبجی شما اینجا چه میکنی؟ گفتم: از بس دل تنگت شدم که دیگر نتوانستم دوریت را تحمل کنم به این دلیل سراغت آمدم تا تو را ببینم. مدیر ما را تنها گذاشت. محمد :گفت بندگان خدا خیلی محبت داشتند که شما را اجازه ورود داده اند. پرسیدم: چرا نگذارند؟ حجابم که کامل است. 🔸️محمد خندید و گفت: آبجی اینجا هم قوانین مخصوص به خود دارد، نباید زنان به محوطه ما وارد شوند پرسیدم: من که با تو ،محرمم اشکالی ندارد محمد گفت: البته ولی برای جوانان این مدرسه که نامحرم .هستی آنجا بود که فهمیدم چه کار نادرستی را انجام داده ام، خدا خیرشان بدهد، با این وجود کسی بر من خُرده نگرفت تا اینکه محمد مرا آگاه کرد. 🌷بلافاصله پس از گفته های محمّد خودم را جمع و جور کردم و از مدیر عذرخواهی کردم وفوراً به منزلم بازگشتم چه کنم؟! دیدار محمد روحم را تازه و حرف زدن با او آرامم میکرد... ادامه دارد ... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠