ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
#زیارت_روز_پنجشنیه
🌲 روز پنجشنبه به نام حضرت عسکرى علیه السّلام است🌲
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 🌹
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
#پنجشنبه
🔻«زیارت اهل قبور»
🔸السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ...
🌺با قرائت یک #فاتحه روحشان را شاد کنیم.
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
امام خامنهای :
انگیزہ های بسیار شدیدی وجود دارد
برای فراموشی شهــدا..
نگذارید یاد شهـدا فراموش شود...
سلام✋
#عاقبتتان_شه🌹دایی
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
💠 امام صادق (عليه السلام) : هرگاه شخصى بگويد : «اَللّهُمَّ اغْفِر لِلْمُؤمِنينَ وَالْمُؤمِناتِ، وَالْمُسلِمينَ وَالْمُسلِماتِ، اَلْأَحياءِ مِنْهُم وجَميعِ الْأَمْواتِ»، خداوند به شمارِ هر انسانى كه درگذشته و هر انسانى كه باقى است ، يك دعا به او برمى گردانَد.✨
💠 امروز #پنجشنبه است. اسیران خاک را از صدقات و دعای خیر خود محروم نکنیم که روزی ماهم محتاج صدقات و خیرات زندگان خواهیم بود.✨
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
#کتاب_آرام_جان
#خاطراتی_از_شهید
#محمد_حسین_حدادیان
#به_روایت_مادر
#نویسنده: محمد علی جعفری
#نشر_شهید_کاظمی
#قسمت_بیست و هشتم
نیم خیز نشست .جلویم بهش می:گفتم خب راحت بشین روی
زمین!» سرسفره و موقع تماشای تلویزیون هم نداشت، انگار داشت دیرش میشد. تسبیح شاه مقصودش را توی دست جمع کرد حاج خانم از حاج خانم گفتنش فهمیدم قضیه
جدی است.
نظرتون درباره سوریه رفتن من چیه؟ دستم را گذاشتم روی سینه ام سرش را بوسیدم و گفتم یک عمره توی زیارت عاشورا به امام حسین میگم انى سلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربكم.» تسبیحش را انداخت بالا و
توی هوا چنگ زد بغلم گرفت و :گفت قربونت برم مشمول جان دیگر از سوریه حرفی نزد پدرش هر از
گاهی می
گفت که محمدحسین دارد
برای سوریه به درودیوار میزند. اما
پیش ما صدایش را در نمی آورد چند
نفر به فرهاد گرا داده بودند که پسرت آمده پیش ما. فرهاد میگفت هر جا رفته دست رد زدن به سینه ش، بسیجیها رو نمیبرن، تنها بچه های رسمی سپاه رو میفرستند.» دی ماه سال ۹۴ بود شب جمعه با شاه فرهاد آماده شدیم برویم عبدالعظیم رفتم توی اتاقش روی تختش به پهلو خوابیده بود؛ رو به
،دیوار رو به امام رضا (ع) تخت دو طبقه داشتند محمد حسین بالا میخوابید و زهرا .پایین لامپ را روشن نکردم هندزفری توی
گوشش بود. گوش تیز کردم ببینم
آهنگ گوش میدهد یا مداحی با
لرزش بدنش تخت غیر غیر صدا داد
انگار سنگینی حضورم را حس کرد برگشت نور مهتاب خیسی صورتش را بهم نشان داد. گفتم: «مگه نخوابیدی؟ گفت: «داشتم روضه گوش میدادم گفتم الان؟ این موقع شب؟! نیم خیز نشست روی
تخت
و گفت: «هر شب روضهٔ حضرت زهرا گوش میدم و
👇👇👇
میخوابم.»
بحث را عوض کردم بهش گفتم با بابا داریم میریم شاه عبدالعظیم
رفتیم و نزدیکیهای سحر برگشتیم
.چراغ اتاق بچه ها روشن بود اعتنایی
نکردم. خوابیدم. وقتی پا شدم برای
نماز صبح دیدم زهرا هراسان و به هم ریخته روی مبل نشسته تا من را دید اشک گوشه چشمش را پاک کرد پرسیدم چی
شده؟»
بی معطلی گذاشت کف دستم که
محمد حسین میخواد بره سوریه!» آستینم را بالا زدم «کی؟» یواش
گفت: «همین امروز «ظهر»
مطمئنی؟
آره مامان ساکشم بسته در دستشویی را باز کردم و گفتم
خب به سلامتی خدا
پشت و پناهش . زهرا بروبر نگاهم میکرد. رفتم وضو گرفتم چادر نمازم را پوشیدم بعد از نماز توی سجاده سفیدم نشستم. زیارت عاشورا خواندم انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم را زیاد تکرار کردم شاید ده بار شاید بیست بار نمیدانم بعد ازسجده زیارت رفتم توی رختخواب و راحت خوابیدم
.حول و حوش ساعت نه رفتم توی اتاقش روی تختش خوابیده بود گوشی اش را گذاشته بود زیر بالش
هندزفری هم توی گوشش. حاج محمود کریمی شور میخواند و او خواب هفت پادشاه میدید هندزفری را از توی گوشش بیرون
آوردم چند دفعه جنباندمش پا شد گفتم: «کجا به سلامتی؟ باید از زهرا
«بشنوم؟ زود خودش را جمع وجور
کرد.
میخواستم قطعی بشه بعد...
چطوری جور شد؟ بسیجیها
رو
نمی بردن
بین خودمون باشه هیچ کس نفهمه ما داریم با تیپ فاطمیون میریم.
الانم داریم میریم مشهد
خندیدم قربون اون شکل ماهت
تو که قاتی افغانستانی ها قشنگ
تابلویی همه میفهمن که ایرانی هستی .خندید با دست راستش
روی ابرویش خط کشید و
گفت
«کلامو تا اینجا میکشم پایین
وقتی دست از پا درازتر برگشتی بهت
میگم
این حرف را زدم ولی مطمئن بودم که میرود. مادر فرزندش را میشناسد سمج بودن توی خونش بود میدانستم اگر از در بیرونش کنند از
پنجره میرود.
زیارت اربعین که قسمتمون نشد؛ فوقش میریم زیارت حضرت زینب و
برمی گردیم
⬅️ ادامه دارد .....
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگزاری جشن دهه کرامت و گرامیداشت روز دختر با حضور بانوان پیشکسوت ، دختران و نوه هایشان ، امروز پنجشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۸
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی
«سلام الله علیها»
عرض سلام و خدااا قوت به همه عزیزانی که در برپایی جشن ما را همراهی کردند .
اجر همگی با اهل بیت «علیهم السلام »
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی
«سلام الله علیها»
#گزارش_تصویری_جشن_دهه_کرامت و
#بزرگداشت_روز_دختر_تجلیل از مادران دارای سه فرزند و اسامی معصومه نام، توضیح تشکیل صندوق ۱٪نذر امام زمان «عج » زیر نظر گروه جهادی روحانی شهید حسن ابراهیمی
پنجشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۸
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی
«سلام الله علیها»