eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
85 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
224 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰یازدهمین بزرگداشت شهدای امنیت پایدار ماموریت شمالغرب لشکر عملیاتی ۱۷علی ابن ابی طالب(ع) 🔹سخنران:حجت الاسلام مهدی طائب 🔹با روایت گری سردار اهوازیان 🔹مداح: حاج ابوذر بیوکافی 🔸دوشنبه ۲۲ اسفند ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۹ " گلزار شهدای علی ابن جعفر (ع)_ حسینیه امام خمینی(ره) "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ✨روز دوشنبه روز زیارتی (علیه السلام) (علیه السلام) بسم الله الرحمن الرحیم 🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَیَانَ حُکْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ.🌷 🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌷 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | استوری موشن ♥️ دعوا سر سربند یا فاطمه بود 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی قراری فرزند شهید💔 ایام سال نو دیدن خانواده های شهدا بریم . ....🌹 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : یکصد و سیزده حسین اینجا که رسید بغضش ترکید همه ما به عمق عشق و ارادت او به محمود شهبازی خبر داشتیم بارها گفته بود هرچه دارم از محمود شهبازی .دارم حالا با حسرت از سی سال زندگی بدون او حرف میزد. دم غروب به شلمچه رسیدیم یک غروب دلگیر که خورشید داشت پشت نخلها رنگ می باخت یکی از حسین پرسید: «چرا اینجا این اندازه غمناکه؟!» حسین گفت : چون وجب به وجب این زمین ،خون شهیدی ریخته شده و به خاطر همین خون ها مقدس ترین جبهه شده و شما هر حاجتی دارید از این شهدا بخواهید مطمئن باشید برآورده به خیر میکنند گروه خواستند بیشتر درباره شلمچه و عملیات کربلای پنج صحبت کند،همه روی خاک نشستند و حسین روی یک تانک باقی مانده از دوران جنگ نشست و شروع به صحبت :کرد تو این قطعه از خاک جبهه ها تمام کفر در مقابل تمام اسلام ایستاد و سرنوشت جنگ در سالهای پایانی تو این سرزمین رقم خورد غرب و شرق با جدیدترین سلاحهایشان به حمایت آشکار صدام اومدن اما ما فقط به نیروی الهی متکی بودیم. بعد از دو ماه نبرد ،تو ،شلمچه اولین قطعنامه سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ صادر شد 👇👇👇
یاد شلمچه و خاطرات حسین مرا بهروزی برد که او فرمانده لشکر قدس استان گیلان بود و در همین جبههٔ شلمچه تیر کالیبر به زانویش خورد دوست داشتم بلندگو را از حسین بگیرم و از اینکه با پای آش و لاش دوباره به شلمچه برگشت خاطره بگویم .هرچند میدانستم خوشایند او نیست. از همه کس تعریف کرد جز خودش فقط احساسش را از دوری شهدا گفت که در کربلای پنج ۱۸ نفر بیسیم چی و پیک داشته که تمامشون شهید شدن اینها رو با گریه گفت و اشک همه رو درآورد حتی برادرم آقارضا که خیلی احساساتی نمیشد شب برای استراحت به آبادان رفتیم حسین که تا آن زمان جز با حسرت و اشک حرف نمیزد باشادی :گفت «اینجا شهر منه به آبادان خوش آمدید.» انگار که از تغییر فامیلی او بی خبرم، پرسیدم پس چرا فامیلی شما همدانیه.» جوابی داد که از سؤالم پشیمان شدم« چون از قدیم ،گفتن اهل اونجایی که زن گرفته ای.» جمع خوششان آمد و گوش تیز کردند که من چیزی بگویم اما ادامه ندادم یکی پرسید حالا که اومدیم شهر شما حتماً ما رو میبری به هتل خوب.» حسین گفت: «چرا که نه، به هتل خوب که شاید تا به حال تجربه نکرده باشین. و بردمان یک مدرسه چند کلاسه، که به هرکسی سه تا پتو رسید دراز کشیدیم چند تا موش روی پتوها دویدند و صدای جیغ و داد بلند شد. چراغها که خاموش شدند مانور پشه کوره ها شروع شد. پتو رویمان میکشیدیم گرما کلافه مان میکرد پتو را کنار میزدیم پشه ها وزوزکنان حتی از روی لباس می گزیدند تا صبح خواب به چشم بچه ها نیامد صبح شد بیشتر دختر و پسر بچه ها با دست و صورت ورم کرده به حسین شکایت کردند که اینجا کجاست که ما را آوردی؟! حسین خندید و گفت «منطقه جنگی آبادان بعد از صبحانه گفت: «کسانی که مایلن بریم پارک احمدآباد بسم الله.» همه به قصد تفرج و رفع خستگی شب گذشته اعلام آمادگی کردند. البته من و بزرگترهای گروه میدانستیم که حسین به قصد رفتن به سر مزار پدرش ما را به احمدآباد می برد. ⬅️ ادامه دارد .... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر ولایت راز شهادت از زبان رهبر انقلاب | برای شهید شدن چکار باید کرد؟ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا