eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
417 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
[• 📿 ] 💐🌸💐 آیت‌الله صدیقی: 🌿🍃 تا جوانید قدر جوانیتون رو بدونید! 🌹🌸 زیاد کار سختی نیست، بیست دقیقه قبل از اذان صبح بیدار بشو. 🌿🍃 اگه نمیتونی یازده رکعت نماز شب رو بخونی دو رکعت نماز شفع رو هیچوقت ترک نکنید. 🌹🌸 سحر ها در رحمت خاصه خدا دوستان خصوصیشو سحر دعوت میکنه. 🌿🍃 فاسق ها، فاجر ها و ... همه خوابند کِیفاشون رو کردند مثل سنگ افتادند 🌹🌸 ولی سحره که خدا داد میزنه میگه بیایید الان فضا پاکه.. بیایید بندگان من! 🌿🍃 بعضی شب ها که نتونستی و خواب بهت غالب شد، حداقل بلند شو یه "یا الله" بگو بعد بخواب. 🌹🌸 حداقل بلندشو در بزن بعد بخواب دیگه. بگو خدا من اومدم. 🌿🍃 سحر ها خیلی چیزا تقسیم میکنند، برو یه دری بزن بگو منم اومدما! پاتوق نخبگـــان😌👇 [•⏳•] @Heiyat_Majazi
[• #🌸حرفاے_خودمـونے☺️🦋] خُـدایا ! مے دانـمـ ڪم ڪارے از من اسٺ.😔 خُـدایا ! مے دانـمـ ڪہ من بی ٺوجہـم.😢 خُـدایا ! مے دانـمـ ڪہ من بی همٺـم.😞 امـا خـود مے گـویی ڪہ بہ سمٺ من بـاز آییـد آمـدهـ امـ خُــدا..‌😌 ✨ڪمڪم ڪن 🙏 "ٺـا از این جسـمـ دنیـوے و فڪرهاے مـادے نجـاٺ یابـم بہ مـن هـم مثـݪ شیـوهـ گـذراندن ایـن دنیـاے فانـی و محـݪ گـذر را بیـاموز بہ من هـم معـرفٺ امـام زمانـمـ را عنایـٺ ڪن..." ☙پرِ پروازمان را بسازیم🕊↯ خــدا رو احساس 👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[• 📚•] ¹ ↯ 😍🍃 هرچه یک دختر به سن و سال او دلش میخواست داشته باشد او داشت. هر جا میخواست میرفت و هر کار میخواست میکرد. می ماند یک آرزو: این که یک سینی بامیه متري بگذارد روي سرش و ببرد بفروشد. تنها کاري که پدرش مخالف بود فرشته انجام بدهد... و او گاهی غرولند میکرد چه طور میتوانند او را از این لذت محروم کنند. آخر، یک شب پدر یک سینی بامیه خرید و به فرشته گفت توي خانه به خودمان بفروش. حالا دیگر آرزویی نداشت که بر آورده نشده باشد.... پدر همیشه هواي ما رو داشت لب تر میکرد همه چیز آماده بود ما چهارتا خواهر بودیم و دوتا برادر. فریبا که سال بعد از من با جمشید برادر منوچهر ازدواج کرد، فرانک، فهیمه و من، محسن و فریبرز. توي خونه ما براي همه آزادي به یک اندازه بود. پدرم میگفت: هر کاری ميخواید، بکنید فقط سالم زندگی کنید ... چهارده پانزده سالم بود که شروع کردم به کتاب خواندن. همان سالهاي پنجاه و شیش و پنجاه و هفت هزار و یک فرقه باب بود و میخواستم ببینم این چیزها که میبینم و میشنوم یعنی چی. از کتابهاي توده اي خوشم نیومد. من با همه وجود خدا رو حس میکردم و دوستش داشتم نمیتونستم باور کنم که نیست. نمی تونستم با قلبم و با خودم بجنگم گذاشتمشون کنار دیگه کتابهاشون رو نخوندم. کتابهاي مجاهدین از شکنجه هایی که می شدند می نوشتند. از این کارشون بدم اومد. با خودم قرار گذاشتم اول اسلام رو بشناسم بعد برم دنبال فرقه ها. به هواي درس خوندن با دوستان مینشستیم کتابهاي دکتر شریعتی رو می خوندیم. کم کم دوست داشتم حجاب داشته باشم. مادرم از چادر خوشش نمیومد. گفته بودم براي وقتی که با دوستام میریم زیارت چادر بدوزه... هر روز چادر رو تا می کردم می گذاشتم ته کیفم و کتابها رو میچیدم روش. از خونه که میومدم بیرون سرم میکردم تا وقتی بر میگشتم. اون سالها چادر یک موضع سیاسی بود. خونوادم از سیاسی شدن خوششون نمیومد. پدرم میگفت: من ته ماجرا رو میبینم شما شر و شورش رو... اما من انقلابی شده بودم، میدونستم این رژیم باید بره... • • ادامھ‌ دارد...😉♥ • • 🖊:نقل از همسر شهید منوچهر مدق 😌🖐 ⛔️⇜ ...⛔️ [•📙•] @Heiyat_Majazi
[• 📚•] ¹ ↯ 😍🍃 در پشتی مدرسمون روبروی دبیرستان پسرانه باز می شد. از اون در با چند تا از پسرا اعلامیه و نوار امام رد و بدل میکردیم. سرایدار مدرسه هم کمکمون می کرد. یادم هست اولین بار که نوار امام روگوش دادم بیشتر محو صداش شدم تا حرفاش. امام مثل خودمون بود. لهجه امام کلمات عامیانه و حرفهاي خودمانیش. میفهمیدم حرف هاش رو... به خیال خودم همه ی این کارا رو پنهان میکردم. مواظب بودم توي خونه لو نرم... 《پدر فهمیده بود که فرشته یک کارهایی میکند. فرشته با خواهرش فریبا هم مدرسه اي بود. فریبا میدید صبح که می آید مدرسه چند ساعت بعد جیم می شود و با دوستانش می زند بیرون. به پدر گفته بود اما ، پدر به روي خود نمی آورد. فقط میخواست از تهران دورش کند. بفرستدش اهواز یا اراك پیش فامیل ها. فرشته می گفت: چه بهتر آدم برود اراك نه که شهر کوچکی است راحت تر به کارهایش می رسد. اهواز هم همینطور. هرجا میفرستادنش بدتر بود! هرجا خبري بود او حاضر بود...! هیچ تظاهراتی را از دست نمیداد. با دوستانش انتظامات میشدند. حتی نمیدانست که در تظاهرات 16 آبان دنبالش کرده بودند و چیزی نمانده بود گیر بیوفتد... 》 16آبان گاردي ها جلوی تظاهرات رو گرفتن ما فرار کردیم چند نفر دنبالمون کردن. چادر وروسري رو از سر من کشیدن و با باتوم می زدن به کمرم... یک لحظه موتور سواري که از اونجا رد میشد دستم رو از آرنج گرفت و من رو کشید روی موتورش... پاهام رو میکشید روی زمین کفشم داشت در می اومد... چندتا کوچه اونطرفتر نگه داشت لباسم از اعلامیه باد کرده بود و یک طرفش از شلوارم زده بود بیرون... پرسید : اعلامیه داري ؟ کلاه سرش بود صورتش رو نمیدیدم. گفتم:آره گفت :عضو کدوم گروهی گفتم: گروه چیه؟ اینها اعلامیه امامه کلاهش رو زد بالا.. -تو اعلامیه امام پخش میکنی؟ بهم برخورد...مگه من چم بود؟ چرا نمیتونستم این کار رو بکنم؟! گفت :وقتی حرف امام رو خودت اثر نداشته، چرا این کار رو میکنی این وضعه اومدي تظاهرات؟ و روش رو برگردوند... • • ادامھ‌ دارد...😉♥ • • 🖊:نقل از همسر شهید منوچهر مدق 😌🖐 ⛔️⇜ ...⛔️ [•📙•] @Heiyat_Majazi
[• ☎️ •] . . ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🍃 فَتَوَلّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ 🍃 أَبْلَغْتُکُمْ رِسالَهَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ 🍃 لَکُمْ وَ لکِنْ لا تُحِبُّونَ النّاصِحِینَ پس(صالح)از آنان روی برگرداند و گفت:ای قوم من! همانا پیام پروردگارم را به شما رساندم و برای شما خیرخواهی کردم،ولی شما دلسوزان و خیرخواهان را دوست ندارید. سوره 👈 اعراف آیه 👈 79 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇 [•💚•] @heiyat_majazi
[• ☺️ •] 🌿🌹🌿🌹🌿 دلم کـــــــــــمی خدا میخواد…😔 کمی سکـــــــــــوت… کمی دل بریدن میخواد…💔 کمی اشک…😢 کمی بهت…😳 کمی آغوش آسمانی کمی دور شدن از این دنیا…!🌏 کمی رسیدن به ✨خدا✨… خــدا رو احساس ڪن👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیئت مجازی 🚩
[• 👜•] 👱🏻‍♀👩🏻‍🍳 . .  🥧😋 ١٠٠ گرم پودررقند(يك ليوان سر خالي) دو عدد زرده تخم مرغ ٢١٠ گرم آرد(دو ليوان) يك ق چ خوري وانيل ١٠٠ گرم كره ٢٥ گرم كاكائو(حدودا ٤ ق غ) يك ق غ شير طرز تهيه : 💁🏻‍♀ كره سرد رو باپودر قند مخلوط كنيد تا به شكل خرده نان باشد سپس زرده و وانيل و بعد كاكائو و مخلوط كنيد،من يك ق غ شير هم زدم كه تو مراحل يادم رفت اشاره كنم،بعد مخلوط شدن كامل آرد كه الك شده رو اضافه كنيد،ورز بديد با نوك انگشتان زياد نباشه كه به روغن بيفته ،وقتي خمير لطيفي به دست اومد بزاريد داخل كيسه و سپس برا نيم ساعت در يخچال، بعد خمير رو باز كرده داخل قالب كمربندي يا قالب تارت پهن كنيد وسط خمير چنگال بزنيد و كاغذ روغني روي خمير بزاريد تا هنگام پخت پف نكنه بريم،بزاريد لر به ندت ٤٠ دقيقه با درجه ١٧٠....بريم سراغ مواد داخل تارت.... 🥧مواد تارت: ٢٠٠ گرم خامه قنادي يك بسته خامه صبحانه يك و نيم ليوان شير(يك و يك دوم پيمانه) آرد يك ق غ شكلات صبحانه:٤الي٥ ق غ پودر كا كائو:دو ق غ (هر قاشق پر ١٠ گرم هست) شكر ٥ ق غ وانيل و كره كمي پودر ژلاتين دو ق غ يك ق غ قهوه(دلبخواه) طرز تهيه : 💁🏻‍♀ اول يك ليوان شير رو با آرد مخلوط كرده همراه شكر رو اجاق هم بزنيد تا قوام بياد در آخر كره و وانيل رو اضافه كنيد كنار بگذاريد تا سرد بشه....سپس روي ما بقي شير كه نصف ليوان بود ژلاتين رو پاشيده و روي بخار كتري بزاريد تا اسفنجي بشه... ...خامه صبحانه رو با شكلات صبحانه مخلوط كنيد،بعد پودر كاكائو و قهوه رو و بعد خامه قنادي رو اضافه كنيد زياد نزنيد كه مواد وا بره و شل بشه وقتي مواد شير سرد شدو ژلاتين رو اضافه كرده داخل تارت كه پخته و سرد شده بريزيد...بزاريد يخچال بعد چند ساعت آماده ست نـــوش جـــ🤩ــان . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•👒•] @heiyat_majazi
[• 📿 •] . . 😇|• امام علی علیه‌السلام: 🥀|• بزرکترین عیب آن است که آنچه را که مانند آن در خود توست عیب بشماری. 📚|• نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص۵۳۶ ، ح۳۵۳ . . پاتوق نخبگـــان😌👇 [•⏳•] @Heiyat_Majazi
11C5748C-E829-45D2-8EB6-582DCE3B7BC3.wav
467.4K
📱🍃 •[ #ڪد_عاشقــے☎️ ]• 💞🍃 ای نور چشم مصطفے میر و علمدار حنین ای همسر خیر النساء باب حسن باب حسین... همــراه اول ⬅️ ارسال کد 67525 به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل⬅️ ارسال کد 4419237 بہ شماره۷۵۷۵ رایتــل⬅️ ارسال کد on4006065 بہ شماره ۲۰۳۰ 📱🍃 @heiyat_majazi
سلام و عشق🖐😍 حالِ دلآتون خوبھ‌ ان‌شاءلله؟!😉 داش مشتیاے هیئت مجازے، از اونجایے ڪ ما شگفتے خلقتیمـ😜 و دوستدار شگفتانھ‌ 🤓🤗 از شما دعوت مےڪنیم ڪھ‌ داستانِ فوقِ عاشقانھ‌ مـا رو بخوونید و لذت فراووووون ببـــــــــریـــد😃😌 https://eitaa.com/heiyat_majazi/21396 ایناهاااش☝️🤩 . . 🖐😎 ♥🍃