متحیر بودم دیدم حاجی میرزا عربی خوان معروف به ناظم سوار بر اسب از بهشت بیرون آمد جلوی در سلام کردم و گفتم مرا کمک کن و به بهشت ببر گفت نمی توانم چون این در مخصوص روضه خوان های حسین است اصرار کردم گفت یک راه دارد، تو روضه بخوانی و من مستمع شوم شاید بتوانم به این وسیله تو را ببرم، آن گاه پیاده شد و نشست و من برای او روضه خواندم، پس برای شما هم روضه می خوانم چند کلمه ای روضه خواند و از دنیا رفت.
از مرحوم آیت الله العظمی بهجت نقل شده است که فرمودند:
مرحوم علامه دربندی در حرم کربلا، خطاب به امام حسین (علیه السّلام) عرض کرد: به حق مادرت زهرا (سلام الله علیها)، شمر را شفاعت مکن !
از ایشان پرسیدند: مگر حضرت از شمر هم شفاعت می کند؟
جواب داد: امکان دارد، زیرا این ها مظهر رحمت پروردگارند.😭😭😭
آی گناهکارا هرچقدر هم گناه کرده باشی این خاندان اینقدر مهربونن که وقتی خدارو قسم بدی خدا میبخشه
و از کتاب (لسان الذاکرین الدمعه الساکبه) نقل شده است هنگامی که آن ملعون سر مطهر حضرت را از بدن جدا نمود، می گوید:
رأیت شفتیه یتحّرکان فلمّا قربته من أدنی سمعته یقول إلهی و شیعتی و محبّی.
دیدم لبهای حضرت به حرکت درآمد، گوش های خود را نزدیک بردم، شنیدم می گوید: پروردگارا ! پیروان و دوستداران مرا بیامرز.😭😭😭
مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.😭😭😭
اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید.😭😭😭
دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید.😭😭😭
سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است😭😭😭
چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم … .😭😭😭
ذبح کردن و نحر کردن دو چیز است: ذبح کردن سر از بدن جدا کردن است، و نحر این است که نیزه یا کاردی در نحر او، که گودی گردن است، فرو می برند، مانند شتر که او را نحر می کنند. لذا خطاب به ابی عبدالله در فقرات زیارت می خوانیم (السلام علی من هو نحره منحور)
یعنی زینب نمی تونست زودتر زیر گلو را ببوسه، نه می خواست تا لحظه ی آخر برای یک لحظه هم شده جان امام زمانش را بیشتر نگه داره، لذا لحظه ی آخر صدا زد، مهلاً مهلا😭😭😭
سکینه (سلام الله علیها) با آن زبان شیرین شروع به حرف زدن کرد، تا اینکه آقا از اسب آمدند و روی خاک ها نشستند، آغوشش را باز کرد، فرمود بیا عزیزم، مگر نگفتی بیایم پایین تا مرا بغل کنی، مگر نگفتی بیا برای آخرین بار دستامو دور گردنت بیندازم، پس چرا نمی آیی؟ صدا زد، بابا دلم برای بغل کردن تو تنگ شده ولی وقتی می خواستم این کار را بکنم از درون خیمه دیدم دو تا بچه های یتیم مسلم دارند نگاه می کنند، دلم نیامد که دل آنها بسوزد و یاد پدرشان بیفتند … .
گذشت تا زمانی که مولا در گودال قتلگاه افتادند، سکینه آرام به طرف عمه آمد، بالای گودال صدا زد، عمه این بدن کیه؟ زینب (سلام الله علیها) صدا زد: بدن باباتو نمی شناسی، این بدن بابات حسینه، سکینه (سلام الله علیها) خودش را روی بدن انداخت😭😭😭
بر این خاک کربلا امام زمان (عج) سه تا سلام در زیارت ناحیه می دهد:
السلام علی ساکن تربت الزاکیه
السلام علی من جعل شفاء فی تربته
السلام علی خدا التریب و شیب الخضیب
می گفت کربلا بودم یه پیرمرد ۷۰ ساله خیابون پشت قبله، تو کوچه پس کوچه ها مهر فروشی داشت، دیدم اهل دله، رفتم دیدنش، یه سؤال ازش کردم، گفتم این همه ساله دارند تربت کربلا درست می کنند مگه این خاک چقدر است، چرا تمام نمی شود، پیرمرد گفت: من بچه ی کربلام، ۷۰ ساله دارم تو کربلا زندگی می کنم، هر سال سه بار این شهر گرد و غبار عجیبی می آد، یکی دو روز اینقدر زیاد است که همه جا رو خاک می گیره، عبارت او این طور بود سالی سه بار خدا خاک کربلا را از آسمون می فرسته 😭😭😭
علامه امینی چنین نقل می کند:
پدر و مادری ناصبی دشمن اهل بیت بچه دار نمی شدند. مادر نذری کرد که اگر خدا به او پسری بدهد او را به راهزنی بر زائرین امام حسین (علیه السّلام) و کشتن ایشان قرار دهد !!
اتفاقاً بچه دار شده و بچه ی آن ها هم پسر بود، وقتی که به حد رشد و بلوغ رسید، پدر و مادر قضیّه ی نذر خود را به او گفتند: آن جوان قبول کرده و آمد در نواحی مسیّب که در نزدیکی کربلاست، منتظر کاروان زائرین ماند.
در همان هنگام، خواب بر وی غلبه کرد و قافله ی زائرین قبر امام حسین (علیه السّلام) گذشت در حالی که گرد و غبار زوّار بر بدن این جوان نشست، در همان حال در عالم رؤیا دید که قیامت برپا شده و فرمان آمده است او را به آتش دوزخ اندازند، وقتی در آتش افتاد متوجه شد آتش بدن او را نمی سوزاند، علت آن را در خواب به او اطلاع دادند که به خاطر گرد و غبار زائر امام حسین (علیه السّلام) آتش بدنش را نسوزاند !!
از خواب بیدار شده و از قصد بد خود برگشت و همان جا توبه کرد و جزء محبّان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت شده و هراسان خود را به قبر شریف حضرت سیدالشهدا رساند.😭😭😭
از آیت الله سیبویه سئوال شد: کدام یک از روضه هاست،که دل شمارو بیشتر می سوزونه؟فرمودند:(اسیری بی بی ،”صلّی الله علیک یا اباعبدالله”،از مرحوم آقا شیخ جعفر شوشتری،رفع الله درجاته نقل شده،ایشان فرموده بودند دو مصیبت،دو غصه بود،که امام حسین و کشت،آقا رو از پا انداخت،یکی غصه تشنگی بچه ها و یکی غصه اسیری عیال بود،این دو مصیبت،واین که آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف،خون گریه می کنه،مال همین اسیری عمه شون حضرت زینب سلام الله علیهاست،اینم،بعضی ها می گن ،امام زمان ارواحنا فداه می گن:یا جدا،اگه اشک چشمم تمام بشود،خون گریه می کنم،من می گم،نه،امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از اول خون گریه می کنه،از اولش خونه.)😭😭😭
دو جا امام چهارم داشت جان می داد یک جا در مجلس شام آن موقعی که حضرت سخنرانی کردند، یزید ملعون خواست امام را بکشد، زینب (سلام الله علیها) خود را سپر قرار داد، گفت: اول من را باید بکشید … .
یکی جایی هم وقتی آقا را از کنار کشته ها عبور می دادند، زینب نهیب زد به حضرت، ای بقیه الماضی ! چرا چنین می کنید، شما تنها جا مانده اید … . امام فرمود مگر این بدن، بدن بقیه الله نیست، پاره پاره است … .
شاید هم یک جای دیگر هم آقا همین حال شدند، وقتی دستاشون را باز کردند، به بدن رقیه نماز بخوانند از بس بدن سبک شده، آقا چطور جان دادن خواهر را دید؟ .. . .
و سیعلمون الذین ظلموا ایَّ منقلب ینقلبون
از خرابه می گذشتم، منزلم آمد بیاد
دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد😭😭😭
دلتون شکسته التماس دعای فرج دارم برای شفای مریض هاهم دعاکنید
اگه محفل امشب به دلتون ننشسته منه رو سیاه رو به حسین ببخشید و حلال کنید
التماس دعای فرج
حلال کنید وقتتون گرفتم