شاید قرار نبود آنلاین باشی..
شاید بجای اینجا و خوندن پیامها
قرار بود جاهای دیگه سیر کنی
مثلا کانالای دیگه از صفحهی ایتات رو بگردی
ولی چطوریه که ی امشبی
اونم اینجا و اینطوری رزقت شد؟
حالا یچی بگم؟
ماهم امشب یهویی اطلاعیه ی هییت رو گذاشتیم اینجا..
درواقع قرار نبود امشب محفلی باشه
خیلی یهویی ولی اتفاق افتاد
پس حتما دست خدا یطور دیگه توی کاره رفقا ..
هیئت مجازی 🚩
رخصتِ امشب رو از خدایی گرفتیم که نفسهای حق رو دقیقا این ساعت و دقیقه دور هم جمع کرد ..
تا یه گوشه از اون خیلِ عظیم
عَلَم رسونی به اون آقای عالَم باشیم .. :)
اومدیم و هستیم و میمونیم
تا اونی ک باید ساخته بشیم برای مولامون :)
جوارحهای بدن باس شهادتشو بدن :)
و سر آخر ؛ خونِمون باس گواه بشه ..
آخرین باری که چهارتا کلوم با تموم غیرت
و تعصبت ؛ با مولای خودت حرف زدی
کِی بود؟! :)
حضرت نرجس خاتون
قبل اینکه مادر حضرت مهدی عج باشن ؛
قبل اینکه همسر آقا امام حسن عسگری باشن ؛
اول چشم خدا
بعد چشمِ حجتِ اون زمانش
یعنی آقا امام هادی ع
چطور بانو نرجس خاتون رو میگیره
ولی حقیقتا
اصل و خودیتمون
برمیگرده به این خاندان تبارک :)
مگه نه اینکه همه دار و ندارمون از سفره ی این خاندانه؟! :)
نفسه رو تاچه حد خواستیم حقش کنیم
پاکش کنیم ؛ تا اگه از ما چیزی به محضر آقا میرسه ؛ دلشون خنک شه از وجودِ ما؟!
- شما هم بگید :)
بگید که وقتی به کسی مثلِ
حضرت رباب میرسید
یا هانیه عروسِ ام وهب ..
یا ..
که کم نیستن تو طولِ تاریخ
.
.
میرسید چه حسی پیدامیکنید ..
بچه ناخلف ها سایه باز تَرن :)
ما ناخلفا به این خوشیم که
با سایه ی چادر مادر خوشی بسازیم :)
مٌزد زحمت بحق داده میشه
اگه داده نشد
مونده تو دستگاهِ خدا ..
محاله پاسکاری شه بین
دودوتا چهارتای دنیا :)
اونقدر عشقِ مولا رو
تو خونمون پرورش بدیم
تا ازین پنجشنبه
تا اون دوشنبه ای که
قراره کارنامه ی اعمالمون برسه دست آقا
یچیزی واسه گفتن داشته باشیم ..
تمام ارادتمون رو توی اعمال و رفتار بیاریم
که دوشنبه و پنج شنبه ها
این ارادت رو اقا از پرونده هامون میخونن و
کیفشو میکنن :)
جیگرشون حال میاد ..
دنیا و این جهان
به اندازه ی کافی
چیزایی داره هرگوشه
که بانی غم و غصه ی آقامون بشه ..
روزای دوشنبه و پنج شنبه ها
میرن سراغ پرونده های تک تکمون
دونه دونه چکمون میکنن
از رو دوست داشتنه ولله
از بس بهمون علاقه دارن :)