واقعا از حرف خودم خندم گرفته بود😂😂
خودم میدونسم محاله و تقریبا
غیرممکن☹️
و بیشتر بخاطر اینکه چیشد که این حرفو زدم متعجب بودم..😶😕
بازهم بیخیال شدم
تو مدرسه مراسم داشتیم
مراسم عزای و سوگواری حضرت فاطمه الزهرا(س)
خیلی زحمت کشیده بودن که به بهترین شکل بشه
من رهبر گروه سرود بودم
برای همین
آهنگ "یازهرا " با صدای حامد زمانی
رو تمرین کرده بودیم
مراسم که شروع شد
با خودم عهد بستم توبه امو دوباره تجدید کنم
که مستحکم تر بشه و همین که حضرت الزهرا بهم نگاهی بیندازن
اون روز توی مجلس عزا
اول نوبت گروه ما بود که سرود رو اجرا کنه
رفتیم..
نمیدونم چیشد
که از همون #یازهرای اولش دلم شکست
و اشکام میومدن💔😔😭😭
برام مهم نبود دارن نگام میکنن
میخواستم فقط خالی شم😭😭
یادمه اون کسی رو که روضه رو میخوند
گفت..
گفت
اولِ روضه رو میخوام به حضرت زهرا پناه ببرید و توسل کنید بهش
من میگفتم که چرا حضرت زهرا صدای منه گناه کارو بشنون؟ میگفتم
از بین اینهمه دلشکسته نگاهی حتی بهم نمییندازن
اما بااین حال
نمیدونم چیشد که
از حضرت زهرا سه چیز خواستم😭😭
اولی #شفای خواهرم بود😔💔
دومی زیارت پابوس آقا😭❤️
سومی بازهم نمیدونم چرا و چطور
انگار اختیار زبونم دست خودم نبود
گفتم🙂
دیدار آقا امام خامنه ای رو نصیبم کن✋
جوابمو بده
میخوام وجودتونو حس کنم😭😭
اخه گفتن شما تو مراسم حضور داشتی
اگه راست میگفتن😔😔❤️
میشه یجوری بفهمونین بهم؟😭😭
با همون چشمای پر از اشک به سمت بیرونِ نمازخونه رفتم
دیدم تار بود بخاطر گریه هام
یهو دیدم رفیقم
همونی که عاشق #آقا امام خامنه ای بود
با شوق چ خوشحالی وصف نشدنی خودشو انداخت بغلم❤️
هنوز نمیدونسم چیشده