eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
8911215_896.mp3
16.27M
🎧🍃 🍃 [• #نوحه_خونے🎤•] . . 🏴رعیت این سلطانم گدای این دربارم 🏴 #حاج‌محمود‌کریمی #شهادت‌امام‌رضا #تسلیت . . متفاوت بشنویــد🙂👇 @Heiyat_Majazi 🍃 🎧🍃
[• (ع)☀️ •] 🏴 🏴 🏴 🏴 ✨بہ نام خــــداے علے✨ 🙂 من موندم تو این که همه حسودن. ☺️ یعنی چی همه حسودن؟ 🙂 این عقل چیه؟ به همین عقل‌ هم حسودی می‌کنن. ☺️ کی به اون حسودی می کنه آخه؟؟ 🙂 همین خود‌پسندی! خودپسندی یکی از حسودای عقلِ. دیگه خودت تا اخر بخون. 📚|• . حکمت ۲۱۲ مطابق با ترجمه ⛔️ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇 [•✍•] @heiyat_majazi
[• 👳🏻•] . . ❌: چرا امام رضا ولایت عهدی مامون رو پذیرفت ایا این پذیرفتن به معنای تایید مامون نبود ✅ شبهه: در کتاب سیره پیشوایان چنین امده است: به نظر می رسد عوامل زیر در پذیرش ولایت عهدی تأثیر داشت: 1️⃣امام رضا هنگامی ولایت عهدى مأمون را پذیرفت كه دید اگر امتناع ورزد، نه تنها جان خویش را به رایگان از دست می دهدکه جان شیعیان را نیز در خطر می اندازد از این رو امام بر خود لازم دید كه جان خویش و شیعیان و هواخواهان را از گزندها برهاند، زیرا امت اسلامى به وجود آنان و آگاهى بخشیدنشان نیازدارد . اینان بایستى باقى مى ماندند تا براى مردم چراغ راه و رهبر و مقتدا در حل مشكلات و هجوم شبهه ها باشند. آرى ، مردم به وجود امام ویارانش نیاز بسیار داشتند، چه ، در آن زمان موج فكرى و فرهنگى بیگانه بر همه جا چیره شده و در قالب بحث هاى فلسفى و تردید نسبت به مبادى خداشناسى ، كفر و الحاد را به ارمغان مى آورد؛ از این رو بر امام لازم بود كه بماند و مسئولیت خویش را در نجات امت به انجام برساند و دیدیم كه امام نیز با وجود كوتاه بودن دوران زندگیش پس از ولایت عهدى چگونه عملاً وارد این كار زار شد. حال اگر او با رد قاطع و همیشگى ولایت عهدى ، هم خود و هم پیروانش را به دست نابودى مى سپرد، این فداكارى معلوم نیست همچون شهادت حیات بخش و گره گشاى سید شهیدان گرهى از كار بسته امت مى گشود. 2️⃣علاوه بر این ، نیل به مقام ولایت عهدى اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار مى رفت دائر بر این مطلب كه علویان نیز در حكومت سهم شایسته اى دارند. 3️⃣دیگر از دلائل قبول ولایت عهدى از سوى امام آن بود كه مردم خاندان پیامبر را در صحنه سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشیشان نسپارند، و نیز گمان نكنند كه آنان همان گونه كه شایع شده بود فقط علما و فقهایى هستند كه در عمل هرگز به كار ملت نمى آیند. شاید امام نیز در پاسخى كه به سوال ابن عرفه داد، نظر به همین مطلب داشت . ابن عرفه از حضرت پرسید: اى فرزند رسول خدا به چه انگیزه اى وارد ماجراى ولایت عهدى شدى ؟ امام پاسخ داد: به همان انگیزه اى كه جدم على علیه السلام را وادار به ورود در شورا نمود. بحار الانوار،ج49 ص140 4️⃣گذشته از همه اینها، امام در ایام ولایت عهدى خویش چهره واقعى مأ مون را به همه شناساند. همان گونه كه حوادث بعدى نشان داد، امام مى دانست كه هرگز از دسیسه هاى مامون و دار و دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از مقام ، جانش نیز از آسیب آنان محفوظ نخواهد ماند. امام بخوبى درک مى كرد كه مامون به هر وسیله اى كه شده در مقام نابودى وى جسمى یا معنوى ـ برخواهد آمد. امام رضا به صورتهاى گوناگونى براى خنثى كردن توطئه هاى مامون موضع گرفت كه مامون آنها را قبلاً به حساب نیاورده بود. اینک به دو مورد از موضعگیری های حضرت اشاره می کنیم: 1- امام تا وقتى كه در مدینه بود از پذیرفتن پیشنهاد مامون خود دارى كرد و آن قدر سرسختى نشان داد تا بر همگان معلوم بدارد كه مامون به هیچ قیمتى از او دست بردار نمى باشد. حتى برخى از متون تاریخى به این نكته اشاره كرده اند كه دعوت امام از مدینه به مرو با اختیار خود او صورت نگرفت و اجبار محض بود. اتخاذ چنین موضع سرسختانه اى براى آن بود كه دیگران بدانند كه امام دستخوش نیرنگ مامون قرار نمى گیرد و بخوبى به توطئه و هدف هاى پنهانیش آگاهى دارد. با این شیوه امام توانسته بود مردم را از ا هداف شوم حکو مت آ گاه سازد. 2- به رغم آنكه مامون از امام خواسته بود كه از خانواده‌ اش هركه را كه مى خواهد همراه خویش به مرو بیاورد، ولى امام با خود هیچ كس حتى فرزندش جواد را هم نیاورد، در حالى كه آن سفر و ماموریت بسی بزرگ و طولانى بود كه مى بایست امام طبق گفته مامون رهبرى امت اسلامى را به دست بگیرد. سیره پیشوایان،مهدی پیشوایی،ص515 به بعد . . ⛔️ 🍃 هیچ شبهـه‌اےبے پاسخ نمونده😉👇 [•📖•] @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🍃 هوالمنصور (68) موضوع: هشتمین نور💔 🖤🍃
سلام علیکم حال دلاتون پرسیدنی نیست؛میدونم همه دلاشون یه گوشه از صحن گوهرشاده! آخرین شبه و همه نگاشون به معین الضعفای مشهدالرضاست.. خوشبحال این شهر که چون تو پا گذاشتی معروف دلهـا شد!
دلاتونو قرض میخوام! دیشبُ تصور کنید میگفتن شب آخره! چه حالی داشتی نمیدونم! اما میخوام دل و روحتو ببری شب های آخر صفر سالهای زندگیت... به یکی دو روز کاری ندارم تو دو ماه کاری تونستی بکنی؟
4_5805405481803449078.mp3
8.43M
فردا شب این موقع در به ‌درم تو کوچه‌ها ... فردا شب این موقع کجا برم کجا آقا ؟...
هیئت مجازی 🚩
فردا شب این موقع در به ‌درم تو کوچه‌ها ... فردا شب این موقع کجا برم کجا آقا ؟...
برا آماده کردن دلتون که هرچند آماده ی آمادس به این اهنگ دل بدید💔
الان یه عده نشستن گوشه گوهرشاد یه پتو انداختن رو دوششون که سرمای اول صبح اذیتشون نکنه دلشون تنگه نقاره خونه ست و منتظرن که بزنه یهو متوجه میشن روزهای عزا زده نمیشه
صدای یه مداح از گوشه ی یکی از حجره ها میاد که داره میخونه:
لحظه های اخرش بود صدا زد بیا اباذر فرشای حجره رو جمع کن بیاد شهید بی سر بیاد همون کسی که کربلا رو خاک صحرا پاره پاره شده جسمش به زیر نعلای اسبا
به خودشون میان و میبینن گنبدو که تو فضای چشمشون تاره گریه میکنن و گریه میکنن که هم درد بشن با امام زمان ... که بگن اقا اجرک الله ... که بگن اقا خدا بهت صبر بده ...
انگار همین دیروز بود که لابلای نجواهای عاشقانه ی عرفه بوی محرمُ استشمام کردیم و قلبمون از عشقِ ارباب تند تند زد که تو شادیِ عیدِ قربان به یادِ قربونیِ کربلا دلمون پر کشید تا صحرای پُر بلا.‌.
بعد از چراغونیای غدیر پرچم مشکیا اومد و در و دیوارِ عالمُ پوشوند و لحظه شماری شروع شد که زیرِ لب زمزمه کردیم میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم ..
شبِ اول گذشت و اشک شدیم از غمِ نائبی که حسین جان کوفه نیا رو از بالای دار العماره فریاد زد .. پشت بندش دق کردیم از غمِ شیش ماهه و شه زاده و رسیدیم به شبِ نهم و از تهِ چشمامون ای اهلِ حرم میر و علمدار نیامدُ ضجه زدیم و مُردیم برای علمدارترین علمدار ..
شبِ واقعه از راه رسید و صبحُ التماس کردیم که طلوع نکنه واسه بدنی که ظهرِ فردا زیرِ سمِ اسبان است جون دادیم و دلمون غروب کرد با غروبِ عاشورا.. شمع روشن کردیم و تو حرارتش سوختیم برای دلِ سوخته ی عمه زینب.. برای شامِ غریبانی که سحر نداره.. رقیه ای که پدر نداره..
مرهمِ زخمِ تموم شدنِ دهه ی اول شد ذوقِ اربعین و کربلایی شدن و گذروندیم روزا رو به همین امید همون وسطا سری زدیم به کنجِ خرابه و شدیم هم‌آوازِ دلِ سه ساله ای که از یتیمی میخونه ،از دلتنگیِ بابا..
سه ساله ای که با نوازشِ سرِ بابا آروم گرفت.. تا همیشه.. بوی اربعین کم کم پیچید تو فضا یه عده راهی شدن ، قدم قدم .. با یه علم .. یه عده جا موندن ، شبیهِ کسی که هر چی دویید ولی نرسید.. اربعینتم با همون داغِ جاموندگی که چسبید رو دلمون گذشت..
دل خوش ‌کردیم به آخرِ صفر و اشکایی که میشد پادزهرِ زهرِ دلتنگی به روضه هایی که از هر جاش رد میشدی یه کوچه به کربلا باز میشد..
دیدی وقتایی خیلی گرسنه ای و تا سفره پهن شد شروع میکنی یه خوردن تا وقتی بخواد سفره جمع شه
دو ماه توی چشم بهم زدن اومدن و رفتن، "محـرم و صـفر" چیزی از این سفره پربرکت نصیبت شد؟!
دوماه فرصت داشتیم همگی اگه بهرمند شدیم از این که خداروشکر اگر نشدیم که یه امشب زمان داریم
نام امام رو خدا انتخاب کرد رضا رضایت خداش رو به همراه داشت نه که بقیه امامان نداشته باشنا نه،اما خب هر کدوم به یه ویژگی معروف بودند
اموال و خمس و زکات و... به امانت نزد خزانه‌داران امام کاظم(ع)بود... اما وقتی امام شهید شد امامت آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا رو نپذیرفتن، حقیقت دلشون رو پول برده بود و چشمشون به دنیا و لذتاش بود و چون توی امامت امام کاظم متوقف شدن،فرقه واقفیه لقب گرفتن و بیت‌المال رو بالا کشیدن