- - - 🌸🍃 - - - حضررت ام البنین گفتن : خانوم جان پسرم کار خطایی کرده ؟ -نه خانوم پسرم خوب نجنگیده ؟ -نه ... - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - ام البنین وقتی حسن صدام میزد خواهر شاد میشدم وقتی حسین میگفت خواهر لذت میبردم اما تو دلم موند یه بار فقط یه بار عباس بهم بگه خواهر😭 همش میگفت خانومم - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - ام البنین گریه کرد : خانوم جان عباسم رو به من ببخش از روز اول بهش یاد دادم تو نوکر بچه های فاطمه هستی - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - اما دوستان علقمه چیشد؟! - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - حضرت زینب گفت اما ام البنین تو منو حلال کن ، منم یه جا شرمنده عباس شدم💔 - چیشده خانوم؟ آخه من تو گودال رفتم ، رگ های بریده حسینم رو بوسیدم اما وقتی خواستم برم علقمه ، به سمتم حمله کردن😭😭💔 - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - همون گودال هم خانوم به سختی تونستن برن😭 - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - هر جا هستی پاشو بشین رو دو زانو به سمت حرم سیدالشهدا به سمت گودال قتلگاه به سمت علقمه میخوام یچیزی گوش بدی - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - خانوم داره میره سمت گودال گوش بده💔 - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - ام البنین به حسین هم دیر رسیدم من😭 - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - امشب شب جمعه است؟؟ آخ کاش بین الحرمین بودیم کاش میرفتیم مینشستیم صحن علمدار - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - حس کن تو حرمی با آقا حرف بزن - - - 🌸🍃 - - -

- - - 🌸🍃 - - - شرمنده من اینترنتم به مشکل خورد - - - 🌸🍃 - - -