°| #مغزبانے(738) 😎💪 |°
تاجــزاده گفتـــه
الان نوبت مطرح شــدن
مطالبــات مــردم از رهبریـــه😕
•|| مغــزبانے نــوشتـــ✍ ||•
بیشین بینیم بابا😡 ،
توخودت اولین مطالبه اےهستے
ڪه باید مطرح بشــه 😠
تقلب درانتخابات مجلس ششم نڪردے
ڪه ڪردی 😱
دعوت به اشوب حوادث تیرماه
۷۸ نڪردےڪه ڪردی😡
توے فتنه ۸۸شریڪ نبودے ڪه بودے😒
هیـــــــس هیچے ازمطالبه نگـــو
ڪه اول چوبش تو چشـــم خودت میــره
#هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇
#ڪپے⛔️🙏
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
.
.
.
••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈••
تحلیلهاے نابے ڪه هیچجا نخواندید
با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇
~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
°⏳| #منبر_مجازے(244) |⌛️°
#داستان_جذاب
💠 جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودڪی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه ڪلید از شما می خواهم😢🙏
👈قفل اول اینست ڪه دوست دارم یڪ ازدواج سالم داشته باشم😅
👈قفل دوم اینڪه دوست دارم ڪارم برڪت داشته باشد😍
👈قفل سوم اینڪه دوست دارم عاقبت بخیر شوم😔❤️
🌹 شیخ نخودڪی ره فرمود😇
🔹①برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان😃
🔹②برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان😃
🔹③برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان😃
جوان عرض ڪرد: سه قفل با یڪ ڪلید؟؟!😳
شیخ نخودڪی فرمود😇
نماز اول وقت شاه ڪلید است ...😊👏
.
.
.
پاتوق [ #منبر_مجازے👳🎙: 👇]
🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 5⃣1⃣ شب سیاه است و قیر گون و
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 6⃣1⃣
عبدالله رو بہ محمد گفت:
«اما خودت هم مے دانے ڪہ این حرف ها #دروغ است. #عثمان بہ دست عده اے از مصریان بہ قتل رسید. حتے علے سعے ڪرد جلوے آن ها را بگیرد.
از سویے، پدر خواهان بہ قتل رسیدن عثمان بود. همہ مے دانند پدر از #مخالفان عثمان بوده است. حال چگونہ مے تواند در خونخواهے #قتل عثمان در ڪنار معاویہ قرار گیرد؟!
بعد رو بہ من پرسید:
پدر!
مگر شما دشمن عثمان نبودید؟
از وقتے شما را از امارت مصر بر ڪنار ڪرد، بارها شنیدم ڪہ او را دشمن خود مے خواندید.
آیا درست است که در خونخواهے عثمان با علے بجنگید؟
معاویہ پسر عموے عثمان است و فرق چندانے با او ندارد. وقتے از هوش و تجربہ و زیرڪے تو بہره جست، تو را مثل هستہ اے تلخ، تف خواهد ڪرد.
بارها شنیدم ڪہ مے گفتے معاویہ همچون فیلے است ڪہ خرطومش براے جلب #منافع شخصے اش دراز است.
پس بدان ڪہ دعوت او از تو بوے دین خواهے و حق جویے نمے دهد. او تو را مےخواهد تا از این مہلڪہ اے ڪہ درست ڪرده، نجات یابد و ممڪن است تو را نیز با خود #ساقط کند و...
✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️
محمد حرف او را برید و گفت:
شرایط، این همہ ناامید ڪننده نیست ڪہ عبدالله مے گوید. علــے جرأت نخواهد ڪرد بہ شــام حملہ ڪند. معاویہ در آنجا قدرتمند است.
پدر را همہ بہ زیرڪے مے شناسند. اتحاد پدر با معاویہ، باعث #شڪست علــے خواهد شد. آن وقت هنگامے ڪہ معاویہ خلیفہ ے مسلمین شود، هم پدر، هم من و هم عبدالله بهره مند خواهیم شد.
من بہ ڪمتر از #حڪومت مدينہ تن نخواهم داد.
محمد ڪہ خندید، موجے از شیطنت در چشمانش، مرا به وجد آورد. محمد شبیہ جوانےهاےخودم است؛ فزونخواه و زیرک، حرف هایش بیشتر از سخنان عبدالله بہ دلم مے نشیند. عبدالله #عافيت طلب است و بہ آن چہ دارد راضے است. گمان مے ڪردم #حق با محمد است.
عبدالله گفت:
پدر!
تو میدانے ڪہ علــے، پسر عمو و داماد #پیامبر است. در دامان پیامبر بزرگ شده و #اولین ڪسے است ڪہ بہ اسلام ایمان آورده. ماجراے غدیر ڪہ پیامبر، علے را بہ جانشینے خود برگزید، فراموش نشده است. پس، جز شامیان ڪہ از علے دورند و او را نمے شناسند، کسے حرف های معاویہ را #باور نخواهد ڪرد. تو را هم ڪہ همہ مے دانند رابطه ات با عثمان چگونہ بوده است.
آیا باز هم مے خواهے در ڪنار معاویہ باشے؟
محمد در جواب عبدالله گفت:
تو از سیاست چیزے نمے دانے عبدالله هر چند حرف هایت درست است، اما مردم آن گونه #فڪر مے ڪنند ڪہ رهبرانشان مے خواهند.
معاویہ امروز به پــدر نیاز دارد. مگر نشنیدے ڪہ او پدر را روباهے مےخواند ڪہ قادر است با #حیلہ گری، بہ دهان شیرے برود و باز گردد.
اگر پدر با علے بیعت ڪند، او هیچ پست و مقامے بہ پدر نخواهد داد؛ اما اگر پدر در ڪنار معاویہ باشد و معاویہ هم بر علـــے پیروز شود، او را حاڪم مصر خواهد ڪرد.
مگر نشنیدے ڪہ علــے در جنگ بصره چہ ڪرد؟
او حتے طلحہ و زبیر را ڪہ با او بہ طمع گرفتن #مقامے بیعت ڪرده بودند، از خود راند و گفت ڪہ حڪومت اسلامے #ارثے نیست ڪہ بہ ڪسے واگذار شود. پس بہتر است پدر بہ نزد معاویہ برود و در ڪنار او باشد.
عبدالله رو بہ من گفت:
اما نظر من این است ڪہ در خانه ات بنشینے و نظاره ڪنے ڪار علے و معاویہ بہ ڪجا مے انجامد.
اگر علے پیروز شد، تو در سایہ ے #عفو و #عدل او زندگے خواهے ڪرد و اگر معاویہ بہ پیروزے رسید، او از تو بے نیاز نخواهد بود.
محمد خواست حرفے بزند، با دست بہ او اشاره ڪردم چیزے نگوید.
#ادامھ_دارد◾️
بھ قلم ✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
⚫️کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...◾️
رمان فوق العاده☝️
هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
🏴
سلام علیکم
ضمن عرض تسلیت این ایام به ساحت مقدس صاحب الزمان(عج)
و خدمت شما عزاداران حسینی
با آرزوی قبولی عزاداری هاتون
اشکتون جاری شد ؛ دلتون شکست برای همه ی اونایی که بهتون التماس دعا گفتن ...
دعا کنین
بسمک یاالله✋
🏴
🏴
میگن روز محشر
وقتی پیامبر رو میکنه به حضرت فاطمه میگه
حبیبه ی خدا دخترم برای شفاعت محبین و دوستدارانت چه ضمانتی داری ؟؟
🏴
🏴
خانوم دو دست بریده ی حضرت ابوالفضل رو میارن
میگن به این دستها بسنده کنید...
🏴
🏴
آخ بمیرم برای دست های بریدهی شما یا باب الحوائج
من به واسطه همین دست های شما حاجتمو از ارباب گرفتم
🏴
🏴
میدونید وقتی آقا امام حسین رو به دست های برادرش عباس قسم دادم حاجتمو از خدا گرفت
🏴
🏴
حالا دل میدی بهم تا آخر روضه؟
تا نَمی به گوشه چشمت بشینه؟
تا همون قطره بشه شافی محشرت؟
وقتی حضرت مادر گفتن خدایا گریه کن های حسین و عباسم را ببخش
سرت بالا باشه
به قول یکی از مراجع که میگن گریه بر امام حسین گناهان رو میشوره
🏴
🏴
آی جوون امشب رو تو باید پیش ببری ها
پسر محب اهل بیت تویی که غیرت داری روی خواهش های ناموست
دختر محجوبه ای که وارثدار چادر زینب جانمون از کربلایی
خوش به سعادتتون
امشب غیرت شما و چادر های شما روضه خونتون میخوان بشن ...
🏴
🏴
همه امشب کمک کنید تا هیئت مجازیمون بگیره
همه امشب آقا رو صدا بزنید و تسلای دلش بشید
تا به واسطه صدا زدن هاتون نظری کنن به این جمع ماهم 😭😭
🏴
🏴
نبینم دلت به غصه ی اهل بیت نلرزه ها
بچه شیعه ای
بچه مسلمونی
نذار همونجور که عمو خجالت زده ی بچه های برادرش شد
ماهم خجالت زده اهل بیت بشیم
که روضه و هیئت گرفتیم اما حقش ادا نشد😭
اصلا مگه میشه روضه از علمدار باشه
درد تیر داخل چشم
درد بریده شدن دست ها رو مجسم کنی
درد از بلندی افتادن
اخه وقتی میوفتی دستاتو سپر بدنت می کنی ولی بمیرم برای اقاجان دستی نبود که سپر بدنش بشه
مگه میشه این روضه ها رو بشنوی و گریت نگیره
آخ بمیرم برای دلتون امام زمان😭😭😭
🏴
🏴
میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
دل خون شد و از معرکه ی دلدار نیامد
#ای_اهل_حرم_میر_و_علمدار_نیامد
🏴
🏴
این بیت برات آشناست؟
با این بیت چقدر قبلا ها اشک ریختی؟
وقتی که دلت صافتر بوده با اهل بیت
وقتی گناهات کمتر بود از مصیبت اهل بیت تا میگفتن اشکات از چشمت سرازیر میشد
امشبم خودتو به حالت #بکاء بزن
هرچقدر میتونی سعی کن
تا گریه ات بگیره
نرسه فردایی که اشک برای مصیبت اهل بیت نریخته باشی
گناه رو گناه آورده باشی
کاری دیگه از دستت بر نیاد
🏴
🏴
غبار گناه رو با اشک برای اهل بیت پاک کنید
قلب هاتونو سیقل بدید
به من میگید بگو چجور از گناه خلاص شیم
آخه جوون مومن تو اگر محب اهل بیت باشی که سمت گناهم دیگه نمیری
اخه وقتی کسی رو دوست داری بخاطر اینکه ازت نرنجه تمام سعیت رو می کنی کاری انجام ندی که باعث ناراحتیش بشه ...
"دوست داشتنمون به حرف نباشه فقط"
با عزاداری برای اهل بیت حب اهل بیت رو تو دلت زنده نگهدار
🏴
🏴
اینقدر امشب اشک بریز تا امام حسین خودش بهت بگه باشه بخشیدمت
بخاطر دست های عباسم
بخاطر جرعه آبی که اورد تا لب اما لب نزد
بخاطر سه شعبه ای که به چشم برادرم زدن
بخشیدمت
قسمی پیش اباعبدالله بالاتر از دست های ابالفصل و پهلوی مادر نیست
امشب دیگه شب آخر جاهلی و گنه کاریته
همونجور که برای حر روز آخر گناهش بود و توبه کرد
#میشه_منم_مثل_حُر_بشم_آقا 😭😭😭
🏴
🏴
گناهت از حر که بالاتر نیست
مقابل اهل حرم باییستی
مقابل حرم الله
مقابل اهل بیت
مقابل آبرو و آل الله
اما راه توبه براش باز بود
با گریه اومد پیش اباعبدالله و توبه کرد
🏴
🏴
بعضی ازمقتل ها نوشتن:
فَسَمعَ الاطفال یَتَصارَخون العطش
یعنی بچه ها ، تشنه ها فریاد می زدن ، داد می زدن ...
فَرَکِب فَرَسَه
سوار براسب شد
مشک روبرداشت ، نیزه روبرداشت
وقَصَدَ نحوُ الفرات
رفت سمت آب ، لشکر روشکافت
تعداد زیادی رو به درک واصل کرد...
🏴
🏴
برای کربلا رفتن
به ما خیل گنهکاران فقط مشغول ارفاقی
برو اما بیا حتماً
رسیده از علی اصغر برای تو چه ابلاغی
بیا با مَشک یا بی مَشک
رقیه بسته با دست تو در خیمه چه میثاقی
🏴
🏴
برات کربلا میخوای؟
امشب از علمدار تمنا کن
شفای مریض میخوای؟
امشب از دو دست علمدار تمنا کن
دنبال حلال مشکلات زندگیتی؟
امشب از باب الحوائج تمنا کن
در حسرت دیدار خانوادتی؟
امشب از خجالت زده خیمه ها تمنا کن
اگر از گناهتم خجالت میکشی
امشب ابالفضل رو ببر واسطه بشه برات
بابا بسه گناه
بسه بی احترامی ها
بسه بد خلقی هات
بسه این صفاتی که همه رو رنجوند از دورت
🏴
🏴
تا به آب رسید داخل آب شد...
چه آبی بود این آب؟!
چه هابه روز حرم آورد این آب ....
بند مشک را که گرفت به روی دوش ، آب رو پر کرد...
راوی میگه :دست برد زیرآب ، آب رابالا آورد ...
#ای_حسین...
یادتشنگی امام حسین وبچه هاش افتاد
فَرَمَی الماء آب رو روی آب ریخت ...
🏴
🏴
رود میگفت
که یک جرعه مرا می نوشد
عشق میگفت
که نشناخته ای سقا را...
با سرانگشت خودش روی تن آب نوشت
دیدی آیا #لب_خشک_پسر_مولا را...
🏴