eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
°⏳| (248) |⌛️° ✨امام حسیــن (ع)✨ براے هر غم و دردے درمانے است و درمان گناه ؛ طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خـــــداوند مے باشد . وسائل الشیعه،ج۱۶،ص۶۵ . . . پاتوق [ 👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°| (740) 😎💪 |° ✍ نمےدونم دقــت ڪــردین⚫️ توے ایـــن ده شب محرم به اطرافتـون به همـه ے آدمــایے ڪه انــدوهگیـن بــودن براے اربـــاب🏴🏴 یه وقتـــایے یه آدمــایے ڪه اسمــشون آدم نـــزاریم خیلے سنگـــین تــره👊👊 به هر درے میـــزنند ڪه یه اعتــقاداتے رو توے مـــا بچــه شیــعه ها ڪمــرنگ ڪنند😏 همیــن امســال اول اومــدن 👊 یه سرے شــایعه درست ڪـردن ڪه مشهد اینجــورے و اونجــورے شــده دوم اومــدن ڪنســولگرے👊 ایـــران و توے عــراق✊ آتیش زدن ڪه بگــن بـــابــا مـــا هستیــم همـــه ے اینــا تمــوم شد محـــرم اومـــد ده روز عزادارے ڪــردیم پُـــر شورتــر از همیشه یه خانمے ڪه به قـــول خــودشون زیـــاد پایبنــد اصول دینے نبــودن صحبــت مےڪــردن ڪه اصــلا اسم امام حسین علیه السلام میــاد ناخودآگـاه اشڪم در میــاد 😭😭 یا یه بنــده خدایے میگــفت آره من جـــوونم مشڪل ازدواج دارم مشڪل اقتصـادے دارم توے این شرایط سخت، امــا از امام حسین علیه السلام یاد گــرفتم تا آخـــر پاے اعتــقادم بایستــم حتے،اگــه شده به خاطــرش ڪلے سختے بڪشــم بعضے وقتــا ما میگیــم بـابا اینجـا بالا شهــر ڪسے امام حسین نمیشنـاسه امـا خــودم شـاهد بودم سیــل جمعیت توے مــیدونه شهـید تهرانے مقدم👈 سـعادت آباد تهران👇 یه عالمـه جــــوون انقلابے جــورے فــریاد هَل مِن ناصــراً یَنصُـرُنے میزدن ڪه پشت دشمــن از نجــواشون مےلرزید👊👊👊 15 قـــرن از نهضـــت امام حسین علیه السلام مےگذره بـــزرگتــر از شمــاها نتونستند ڪارے انجــام بدن شمــا ڪه انگشت کوچیڪشون هم نیستین مــا یــه ســـردار سلیمــانے نه 80 میلیـــون ســردار سلیمـانے داریـــم ڪه حاظـــرن براے یه نگــاه آقـــا جــــون بـــدن👊👊👊 40 ســـال نتونستیـــد مـــردم ایــرانو از صحــنه خارج ڪنــید از،این به بعدم نمےتونیــد مــا 8 ســـال جنــگیـدیم خون دادیــم جـــوون دادیــم مـــا به ایــن راحتےا پا پس نمےڪشیــم پــس باز زبــــونه خوش پــاتونو از توے ڪفشه مـا بڪشیــد بیرون تـــا اون رگ غیـــرت یه جـــوون ایرانیـو نـــدیدیـــــن👊👊👊👊 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
هدایت شده از نوحه خوانی
1_27171351.mp3
4.72M
🎧🍃 🍃 |° (79)🙏°| داره مےسوزه چـادر بچـه ها😭😭 مثـــل ستــاره ها روشنـے شبـــم😭😭 اسـارت قُل و زنجـیر، بےحـرمتے😭😭 🎤 🍃 @Heiyat_Majazi 🎧🍃
° (ع)☀️📖 [27] ° 🍃⚫️🍃⚫️🍃 ▪️|° شهادت امام حسین(ع) تسلیت باد°|▪️ ✨بہ نام خـــداے علے✨ 👆|• فتنه چیه؟🤔 😎 رویداد های مبهم که اول و آخرش معلوم نیست. 👆|• چرا فتنه ها یه دفعه ای سربر می دارند؟ 😎 یه دفعه ای نیستند. آشکار شدنش یه باره است. 👆|• یعنی چند مرحله داره؟🤔 😎 بله دومرحله است. پنهان و آشکار 👆|• یعنی رُشدم می کنه و بزرگ می شه؟ 😳 😎 بله مثل یه نوجوان رشدش سریع وپویاست. 👆|•در مقابلش چی کار کنیم؟ 😎 جواب سؤالت باشه برای جلسه بعدی!😁 😎 جلسه بعد همه حاضر باشن چون بحث مهمیِ! 😎 این👇خطبه امام علی رو هم پیش مطالعه بفرمایین: 📚|• نهج البلاغه. خطبه ۱۵۱ 🍃▪️🍃▪️🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
°| #نوستالژے(64) 📺🎈 |° دلـ💕ـ‌ها همـ به سادگے وسایل بود👌 خانمـ‌‌ها میفهمن چقدر آبمیـ🍹ـوه گرفتن با این وسیله سختـ بود نصفـ پوستـ دستـ همـ باهاش گرفته میشد😣 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 °|کلےشادابیجاتِـ ‌باحال‌گونہ از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد‌😎👇 {📻‌} @Heiyat_majazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
°| (741) 😎💪 |° دشمــن از هر راهے ڪه وارد مےشه به بــن بست مےرسه👊 تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 0⃣2⃣ معاویه دستش را جلو آورد
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 1⃣2⃣ وقتی خندیدم، نخست اخم کرد سپس با صدای بلند خندید و گفت: هنوز همان هستی که بودی... روزگار عوض شده اما تو هرگز! گفتم: اما من استادی چون تو دارم، بگویم کاغذ و دوات را بیاورند؟ گفت: تعجیلی نیست، حکمت را خواهم نوشت، اما نخست بگو میخواهی با علی چه کنی؟ چه ای در سر داری؟ گفتم: من یک هفته فرصت می خواهم تا درباره ی مردم شام کنم؛ باید دید مردم تا چه اندازه در کنار تو خواهند ماند. گفت: خیالت از جانب مردم شام آسوده باشد؛ آنها با ما دارند. گفتم: من تا خود این نکته را نیازمایم، باور نمی کنم. گفت: می پذیرم؛ یک هفته فرصت داری، سپس بگو چه باید کرد. بیست سال است که خاندان بر شام حکومت می کنند. مردم این سرزمین چون از مرکز حکومت دورند، علی را به خوبی نمی شناسند و با گذشته ی درخشان او ناآشنایند. پس می توان به راحتی علی را عثمان معرفی کرد. جنگ علی با عایشه همسر پیامبر در بصره و کشته شدن طلحه و زبیر دو تن از صحابه ی پیامبر نیز مزید بر علت است تا شامیان بر عليه على شورانیده شوند. ما دلایل کافی برای قاتل نمایاندن علی داریم؛ کافی است گسترده بر عليه على راه بیفتد، در این صورت مردم شام برای حفظ دین خود مقابل على خواهند ایستاد. امروز عصر من و معاویه خلوت کرده بودیم. همین نکات را به او گفتم و گفتم که اولین گام را باید او بردارد و امروز عصر پس از اقامه ی نماز، برای مردم سخنرانی کند؛ بگوید علی از دین خارج شده و او قاتل عثمان است. گفتم: به دنبال سخنرانی تو، ما عده ای را اجیر می کنیم و آنها را بین مردم خواهیم فرستاد تا بر علیه علی تبلیغ کنند، او را لعن نموده و اش بخوانند. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ باید هر روز، بلکه هر ساعت ضد على را گسترش دهیم. امامان جماعت مساجد شام را جمع کن و از آنان بخواه که از لعن و ناسزا و نفرين على . باید از علی ای وحشتناک در بین مردم بسازیم. معاویه سرش را تکان داد و گفت: خوب! دیگر چه؟ گفتم: دیگر این که به بزرگانی چون سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و اسامة بن یزید در مدینه نامه هایی بنویس. شنیده ام آنها با علی بیعت نکرده اند و راضی به جنگیدن علی در بصره نبوده اند. به آنها بنویس که على قاتل عثمان و برخی صحابه ی پیامبر اسلام است. اگر آنها با تو همراه شوند، خواهند توانست علی را در مدینه و مکه و سایر بلاد حجاز، تضعیف کنند. ایجاد شکاف در باران علی، قدم بعدی است که باید با جدیت پیگیری شود. معاویه با تبسم و نگاهی مشکوک که نمی توانستم بفهمم پشت آن چه نهفته است، پرسید: خوب! قدم بعدی؟ گفتم: باید به کوفه بفرستیم. آنها وظیفه خواهند داشت آنچه را در کوفه اتفاق می افتد مو به مو به ما گزارش کنند. ما باید بدانیم در جبهه ی علی چه می گذرد. معاویه گفت: خوب! بعد؟ گفتم: خودت را آماده کن؛ وقت نماز عصر نزدیک است، باید به مسجد برویم. با کنایه گفت: هم باید بگیریم. ◾️ بھ قلم✍: ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 1⃣2⃣ وقتی خندیدم، نخست اخم کر
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 2⃣2⃣ گفتم: برای لعن و نفرين على، وضو واجب است، اما برای نماز، تو بهتر می دانی... گفت: حالا خبری از من بشنو؛ عبيدالله از مدینه به شام آمده است. او اینک در نزد ماست. با تعجب پرسیدم: عبیدالله بن عمر؟ گفت: بله؛ عبيدالله بن عمر که در زمان عثمان سه نفر را به قتل رسانده بود. او از ترس على که گفته بود باید شود، فرار را بر قرار ترجیح داده است. گفتم: بهتر از این نمی شودا عبیدالله پسر خلیفه ی دوم است. نقشه هایمان با وجود او به خوبی پیش خواهد رفت. مردم خواهند دید که علی حتی قصد جان فرزند خلیفه ی متوفی را دارد. دقایقی بعد، با هم به طرف مسجد به راه افتادیم. نماز عصر به امامت او خوانده شد. بعد از نماز، به منبر رفت. فکر نمی کردم بتواند سخن به نکویی بگوید، اما الحق که بر اریکه ی سخن سوار بود. ای از علی ساخت که من هم باورم شده بود علی کافر شده است! بعد از سخنرانی، دوش به دوش هم از مسجد بیرون آمدیم و در حالی که در محاصره ی مأموران حفاظتی بودیم، به طرف کاخش که فاصله ی زیادی با مسجد نداشت به راه افتادیم. در بین راه، جوانی مقابلمان ایستاد و با صدای بلند گفت: عرضی دارم یا امیرا مأموران خواستند او را از سر راهمان کنار بزنند، من مانع شدم و گفتم: بگو ! چه میخواهی بگویی؟ جوان جلوتر آمد و گستاخانه گفت: یا امیرا این دروغ ها و تهمت هایی که به على روا داشتی چه بود؟ از خدا نمیترسی که پاک ترین مرد خدا در روی زمین را دشنام می دهی و او را قاتل و کافر می نامی؟! نگاهی به معاویه انداختم؛ چهره اش سرخ شده بود و زود هنگام او را در بر گرفته بود. فرماندهی محافظان جلو آمد و شمش و از غلاف بیرون کشید. مانع انجام کاری از سوی او شدم و گفتم: عقب بروید! بگذارید این جوان حرفش را بزند. معاویه گفت: چگونه اجازه بدهم او به من کند؟! دستور می دهم سرش را از بدنش کنند! گفتم: صبور باشید قربان، بگذارید حرفدهایش را بزند. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ جوان گفت: على قاتل عثمان نیست؛ اگر چنین بود، بسیاری از صحابه و همه ی مردم حجاز و عراق با علی بیعت نمی کردند. علی خلیفه ی مسلمین و جانشین رسول خداست و سر پیچی از او یعنی پشت و نمودن به دین خدا و سنت رسول الله ! جوان همچنان داشت یاوه سرایی می کرد که نفهمیدم چگونه معاویه به فرماندهی محافظان اشاره کرد و او با شمشیر چنان ضربتی بر گردن جوان زد که سرش مقابل پاهای معاویه بر زمین افتاد. هنوز لب های جوان تكان می خورد. ترجیح دادم سکوت کنم. معاویه چنان به خشم آمده بود که نمی توانست نگاه های خشم آلود مردمی را که در اطراف ما ایستاده بودند و نظاره مان می کردند حس کند. ◾️ بھ قلم✍: ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️
▪️🍃 🍃 •دَهہ ے اول مــ🌙ـاه •غَمتان رفت حسین_ع✋ •من همان آدم قبلم😞 •بہ بُزرگیت ببخـــش😢 💚 🍃 @heiyat_majazi ▪️🍃
°| (250) 😊✋ |° •|💕➰همه مےگویند: خوش بحال فلانے 〰شهید🌹🍃〰شد اما هیچڪس☝️ 🚫|•حواسش نیست‼️ڪه فلانے🙃 در زندگے شهید°|💚|°بود. . . . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°| (742) 😎💪 |° ✍ امـــروز 31 شهــریور🗓 مصـــادف با شــروع هفتـه دفاع مقدس است👌👌 در ایـــن روز عمـــوما در همـه ے شهـــرها رژه نیــروهاے مسلح اعـــم از سپــاه، ارتش، و..... انجـــام مےشـود👊 صبـــح امــروز در حاشیه مــراسم رژه در اهــواز☹️ 4 نفـــر تروریست از گــروه الاحوازیه از پشت جایگاه در مقابل پارڪ جنگلے بود👇 با لباس مُبدل به سمــت افـــرادے ڪه در محــل در حال رژه بودند ڪـــردند🔫🔫 امــا به ســرعت با واڪنش افـــراد حاظــر در صحنـه مواجه شدند ڪه 3 نفر آن به هلاڪت رسیدند دو نفـــر آن ها در صحنـه👊👊 و یڪ نفــر مجـروح شد و در بیمارستان به هلاڪت رسید👊👊 و یڪ نفــر آنها دستگیــر شد💪 این گـــروه الاحوازیه وابسته به عـــربستان است👇 عــربستان نوچــه ے آمـــریڪا و اســرائیل است👊👊 آقاے دونـالد تــرامپ فڪـر مےڪنه اینجـا سوریه اس ڪه با راه انـــداختن جنگ قومے و قبیله اے بتــونه آشــوب درست ڪنه اشتــباه گرفتے جــناب👊👊👊 میدونیـد چــرا میگـم جنگ قومے و قبیلــه اے👇👇 چــون این گـــروه یه گــروه تجـــزیه طلبـــه👊👊 پـــریروز داعش به مجــلس حمـله ڪـرد😏 جــوابش شد چنــدتا مــوشڪ💪 دیـــروز ڪـوموله حمـله ڪـرد😒 جــوابش شــد مــوشڪ💪 امــروز الاهوازے حمـله ڪرد👊 قطعــا بے جــواب نمیمونه👊 جالب اینجـاست ســـرڪردشون مصــاحــبه مےڪنه👇👇 گــروه مقــاومت ملے اهواز ایــن ڪار و ڪــرده👊 مگـــه اون زن و بچــه اے ڪه اونجـا بــودن چــه خطایے ڪردن ڪه سهمشون این هجم از تـــرس بـــود👊👊 شمـــا صــدام زمــانید👊👊 به بعضے از خـــودیــا اعـــم از آقاے👇 عمــاد بهاور ڪه ایشــون فعــال سیاسے عضـو هستـــه ے مـــرڪزے پــــویش👇 حمــایت از خـــاتمے و مــوسوے هستنـــد توئیــت زدن👇👇 فعـــالین سیاسے و هـــویت خواه به مـــراسم رژه ســربازان حمــله ڪــردند😐 و با بیــان عقـــایدشـان چنـــدین نفــر را ڪشتنــد و زخمے ڪردند👊 جناب عالے☝️ دیگــه از نفهمـــے گذشتے رســــما تعطیلے✊✊ به اینــا مےگن قــــاتل نه فـــــعال سیاسے👊👊 جـــــنگ اقتصــادے جــواب نــداد😉😌 زدن تو ڪار تـــرور☹️ منتـظـــره عــواقبش باشیـــد👊 ســــردار باقرے به گــروه ڪوموله هشدار داده بـــود ڪه مــا ســـره با هیچ ڪس شوخے نـــدارم👊 پـــس مــــراقـــب خــودتون باشید💪 مــوشڪ قـــاره پیمــا نداریم ڪه داریم موشڪ با بُــرد بلنــد نداریم ڪه داریم حـــالا شمـا ڪه ڪنـار خودمونے خــــــــرجش فقط چــندتا موشڪه👊 👊 💪 💪 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
° (ع)☀️📖 [28] ° 🍃⚫️🍃⚫️🍃 ▪️|° شهادت امام سجاد(ع)تسلیت°|▪️ ✨بہ نام خداے علے✨ 😎 کیا حاضرند؟😁 👆|• همه حاضر هستند. 😎 سؤال چی بود؟ 👆|• در مقابل فتنه چی کار کنیم؟ 😎درستِ. اما کس دیگه ای سؤال نداره؟ ☝️|• فتنه نشانه هم داره ؟ تا بهتر بشناسیم. 😎 از نشانه های فتنه: ۱-رقابت و هم چشمی برسر مادیات ۲-‌الگو گیری از گذشتگان (نه عبرت گیری) 👆|• وظیفه ما در مقابل فتنه چیه؟ 😎 مراقب باشیم که باعث فتنه و پرچــ🇺🇸ــمدار بدعت نباشیم با مردم همراه باشیم و به اختلافات دامن نزنیم . 👆|•کدوم خطبه بود؟🤓 📚|• نهج البلاغه. خطبه ۱۵۱ 🍃▪️🍃▪️🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
°| #نوستالژے(65) 📺🎈 |° این ساعتـ مـ🐔ـرغے یادتونه؟😍🐥 راستے ما ڪه آخرش نفهمیدیمـ چے به چیه؟ ساعـ⏲ـتا جلو بودن عقبـ ڪشیدیمـ یا عقبـ بودن ڪه بردیمـ جلو #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 °|کلےشادابیجاتِـ ‌باحال‌گونہ از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد‌😎👇 {📻‌} @Heiyat_majazi
°| (743) 😎💪 |° ✍ امســـال یه هیئت اصلاح طـلب تو شعـــر مداحش خـــواستـار رفع حــصر شده و مـــردم باهاش سینــه زدن⚫️⚫️⚫️ بعــد حالا همیــن به اصلاح دلـــواپســان👊 قبل از محـرم یه جـــریان و درست ڪـردن ڪه بابا هیئت امـــام حسین علیه السلام را سیاسے نڪنید😐😐 آدم مےمونه توے ڪار این خلق الله ڪه حـــرف زدن از فتنه و دفاع از مظلوم و حقــانیت اسلام سیاسیه👊 حــرف از رفع حصـــر سخــن حق و دفـــاع از مظلـــومه👊👊 جـــالب اینجــاست امـــروز یه ڪلیپ از جـناب ایشـــون مرجع تقلــید تشیع هستند و توے فضـاے مجــازے پخش شد ڪه ایشون توے روز عاشورا دعا ڪــردند ڪه خــدایا من خجــالت میڪشم از بس از صحبت ڪــردم خـــدایا خــودت یه ڪارے انجــام بده☹️☹️☹️ واقعـــا نمےفهمــید یا خودتونو زدیــن به نفهمـــے هتڪ حـــرمت توے روز عاشورا به امــام حسین علیه السلام ڪــردنــد بعــد شمــا از رفع حصـر حــرف مےزنے 👊👊👊 یعنے شمــا اصلاح طــلبا از همـــون بـــالا وقیـــح هستیـــد واے بر مــا ڪه مجـــلس و دولتمـــون دستــتونه☹️☹️☹️ اینــا رو میــگم ڪه از الان حـــواسمــون باشــه ڪه دوباره توے انتخابات مجــلس همــون اصلاح طلــبا بالا نیــان👊👊 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
°⏳| (249) |⌛️° ✍امام سجاد (ع) فرمودند😇 💠رسول خدا(ص) وقتى به خانه خویش میرفت، اوقاتش را 3 قسمت میکرد😃 1⃣بخشى براى خدا😍 2⃣بخشى براى خانواده😄 3⃣بخشى براى خود😊 📚مکارم الاخلاق . . . پاتوق [ 👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
•| #آے‌ڪیوسان(32)💡😃 |• سیگار...🚬 باعث کاهش استرس نمیشود. میزان استرس افراد سیگارے نہ تنها بیشتر از افراد سیگارے است،بلکہ از افرادے کہ بہ تازگے سیگار را ترک کرده اند نیز بیشتر است. در واقع سیگار یک ضد استرس جعلےاست.🍃 #سیگاریک_ضداسترس_جعلے🚫 #روشهاے_بهترےبراےآروم_شدن #انتخاب_کنیمـــ👌 دانستنےهاےجـذابــ و خاصــ👇 |•🎓•| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 2⃣2⃣ گفتم: برای لعن و نفرين
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت3⃣2⃣ ڪشیش وقتے سر از روی ڪتاب برداشت ڪہ ایرینا با فنجان چاے سبز روبہ رویش ایستاده بود. ڪشیش عینڪش را برداشت و روے میز گذاشت و با کپڪف دست، صورتش را ماساژ داد. بہ ایرینا نگاه ڪرد، ایرینا فنجان چــاے را روے میز گذاشت و پرسید: ڪتـاب درباره ے چیست؟ ڪشیش صورتش را بہ فنجان چاے نزدیڪ ڪرد، بوے آن را استشمام ڪرد و گفت: چہ عطـرے دارد این چاے سبــز! بعد، آخـرین ورقے را ڪہ مشغول مطالعہ ے آن بود، بہ دست گرفت و گفت: ڪتـاب است، ظاهراً مربوط به وقایع تاریـخے در دیـن اسـلام است. گمان ڪنم چیزهایے درباره ے علــے باشد؛ همان ڪہ مسلمانان شیعــہ در لبنان بہ او امــام علــے مےگویند. ایرینا گفت: علــے را ڪہ . پس بایـد براے مسلمانان ڪتــاب با باشد... ڪشیش گفت: اشخاصے بہ نام معاویــہ و عمــروعــاص قصد دارند با علــے بجنگند. جالب است کہ این ڪتــاب در همان زمان توسط عمروعاص شده است. او در یادداشت هایش از وقایعے صحبت مےڪند ڪہ احتمالا منجر بہ جنگ با علــے شده است. ایرینا لبخنـد زد و گفت: این ڪہ چـہ مےشود، چندان مـہـم نیست؛ مہم این است ڪہ تو الان صاحــب یڪ ڪتاب بسیار و با هستـے. شاید بتوانے آن را بہ مبلغ زیادے بہ یڪے از موزه هاے بفروشے. شاید مسلمانان لبنان نیز طالـب آن باشند. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ کشیش گفت: من قصد آن را بہ هیچ عنوان ندارم. باید رابطہ اے بین این ڪتاب و رویایے ڪہ دیشب دیدم وجود داشته باشد. دلم مےخواهد هرچہ زودتر این رابطہ را ڪشف ڪنم. ایرینا گفت: تو در لبنان دوستے داشتے به نام جـرج ؛ همان نویسنده ے ڪہ درباره ے علــے ڪتابے بـود و تو مے گفتے دلت مےخواهد آن را بخوانی. اما یادم نمےآید آن را خوانده باشے. ◾️ بھ قلم✍:‌ ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت3⃣2⃣ ڪشیش وقتے سر از روی ڪتاب
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 4⃣2⃣ ڪشیش انگشت اشاره اش را بہ طرف ایرینا گرفت و گفت: تو بہ نڪتــہ ے خوبــے اشاره ڪردے ایرینا. اصلا یادم بہ جرج جرداق و ڪتابش نبود. چقدر خوب مےشد ڪتــاب او را داشتم و مےخواندم. هر ڪتابے درباره ے علــے مے تواند مرا بہ درڪ بہتر این ڪتاب ڪمڪ ڪند. ایرینا صندلے اے را ڪہ ڪنار پنجره بود، برداشت و پہلوے میز گذاشت و روے آن نشست و گفت: پس خوب است تلفنے بہ او بزنے و بگویے ڪتابش را برایت بفرستد. ڪشیش سرش را تڪان داد گفت: پیشنہاد خوبے دادے ایرینا. او تنہا ڪسے است ڪہ مے تواند در این مورد ڪمڪم ڪند؛ چون اصلا دوست ندارم در این باره بہ سراغ مسلمانان بروم. ایرینا بہ فنجان چاے اشاره ڪرد و گفت: فعلا چایت را بخور تا سرد نشود. ڪشیش فنجان چاے را بہ دست گرفت، جرعہ اے از آن نوشید، بہ ساعت دیوارے نگاه ڪرد و گفت: بهتر است الان زنگے بہ سرگئی بزنم و بگویم شماره تلفن جرج را برایم ایمیل ڪند. سپس جرعہ ے دیگرے از چاے نوشید و گفت: ایرینا جان! برو گوشے موبایلم را برایم بیاور. ایرینا از جا بلند شد و گفت: تو باید به فڪر هزینہ هاے تلفن موبایلت هم باشے میخائیل. ڪشیش گفت: حق با توست، اما ڪار من الان از این حرف هاست. حتے هزار روبل پول تلفن، فداے سر این ڪتابے ڪہ امانت حضرت مسیح است. ایرینا از اتاق خارج شد و با گوشے موبایل برگشت. آن را بہ ڪشیش داد و گفت: جورے از حضرت حرف مےزنی ڪہ انگار واقعا او را اے! تو آن شب خستـہ بودے و گرفتــار توهــم شدے. ڪشیش در حالے ڪہ شماره ے تلفن سرگئے را جستجو مےڪرد، پاسخ داد: همیشه همین طور بوده است؛ با این ڪہ مریــم مقدس و حضرت عیســے، بارها بر مردمان خاڪے نازل شده اند، اما هنوز بسیارے گمان مےڪنند آن ها زمین را فرامـوش ڪرده اند، در حالے ڪہ آن ها از غصــہ ے زمین رنـج مےبرند. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ ایرینا خواست حرفے بزند ڪہ ڪشیش موبایل را روي گوشش گذاشت و با دست بہ ایرینا اشاره ڪرد ڪہ چیزے نگوید. انتظار ڪشیش بہ درازا نڪشید؛ صداے سرگئے از بیـروت واضح تر از همیشہ بہ گـوش رسید. ◾️ بھ قلم✍: ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️
•🏴• #حسینیه •|چقدر گریہ ڪردے آقاجانـ😔" •|مژه هایٺ بہ زحمت افتادند •|و قمرے قطعہ قطعہ💔 را دیدے •|نالہ هایٺ بہ لڪنٺ افتادند😓 #غریب‌_مدینہ° #السلام‌علیڪ‌یازین‌العابدین •🏴• @heiyat_majazi
°| (743) 😎💪 |° ✍ در پے حـادثه ے امــروز متن پیـام فــرمانده ڪل قــوا به شـرح زیـر اســـت👇 بسمه‌تعالے حادثه‌ے تلخ و تأُسفبار شهادت😢 جمعے از مردم عزیزمان😔 در اهواز به دست تروریستهاے مزدور، یک بار دیگر قساوت☹️ و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. 👊 این مزدوران قسے القلب که به روے زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند👊 دلهاے پرکینه‌ے آنان نمیتواند تجلّے اقتدار ملے در نمایش نیروهاے مسلح را تحمل کند جنایت اینها ادامه‌ے توطئه‌ے دولتهاے دست‌نشانده‌ے آمریکا در😒 منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنے در کشور عزیز ما قرار داده‌اند. به کورے چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همه‌ے دشمنے ها فائق خواهد آمد. اینجانب تسلّا و همدردے خود را به خانواده‌هاے این شهیدان عزیز عرض میکنم و صبر و سکینه‌ے الهق را برای آنان و علوّ درجات براق شهیدان مسألت مینمایم. دستگاه‌هاے مسئول اطلاعاتے موظفند با سرعت و دقت دنباله‌هاے این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجه‌ے مقتدر قضائے💪 کشور بسپارند.👊 سیّدعلے خامنه‌اے ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ ✅ ســــردار جوانے👇 معـــاون سیاسے سپــاه👇 ڪسانے ڪه این جنــایت را مرتڪب شــدند👊 و تعدادے از فـــرزندان ایــن ملت را مجــروح ڪرده یا به شهــادت رساندند و همچنین حـــامیان آنهــا باید بداننـــد ڪه با این نوع اقــدامات ڪور👊👊 و بــدون هر نوع ارزش نظامے هــرگز موفق به ایجـاد تزلزل در اراده ملت و نیــروهاے مسلــح ڪشـور نخــواهند شد👊👊 بعضےا توئیـت زدن انتقـــال نبــرد به عمق☹️ ایـــران گزینه اے اعلام شده است ڪه در جـــریان مـــرحله آینـده بیشتـر هم خــواهد شد😏😏 ایشــون ☝️☝️ مشــاور ولیعـــهد ابوظبے هستند😒 آرزو بر جـــوانان عیــب نیست احمق جـان😏 حـــالا تو گـــوش ڪن جــناب👊 مـــا نميزاریــم به مـــرحله بعــد بــرسه منتظـــر تــــاوان ڪارے ڪه ڪــردید باشیــد👊 درســت یه جــا یه زمـانے میزنمیـــمتون ڪه حتے فـــرصت یه ثانیــه نفس ڪشیدین بیشتــرو نداشتـه باشید👊👊👊 داعش از شمـا بـــزرگتــرو زدیـــم دخـــلشو آوردیم شمـا ڪه دیگـه هیچے نیستین💪 تا تــاوان ندادیـــد خلاصے نداریــد👊👊 14 خــرداد 1397👇 رهبر انقلاب👇 دشمــن مےدونه اگــر یه دونه بــــزنه👊 ده تـــا مےخـــوره👊👊 منتظــــر باشیــــــــــد👊👊👊 👊👊 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
🕯🍂 🍂 #حسینیه بعد از سہ روز جسم‌ عزیزش ڪفــن نداشٺ😔 یوسف‌ترین شهید خدا پیرهن نداشٺ آنقدر عاشقانہ بہ معراج رفتہ بود آنقدر عاشقانہ ڪه سردربدن نداشٺ😓 #یا_ثـارالله💔 #آجرك_الله_ياصاحب_الزمان 🍂 @heiyat_majazi 🕯🍂
°⏳| (250) |⌛️° 🌸امام سجاد (ع)😇 عمّه ام،زینب😇 با وجود همه مصيبت ها😓 و رنج هايى كه در مسيرمان به سوى شام به او روى آورد😞 حتّى يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت...😍😔 ‌ 📚بحار،ج۴۴،ص۴۴۱ . . . پاتوق [ 👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°| (744) 😎💪 |° ✍ اینجـانب عبدالخالق عبدالله🎤 مشــاور سیاسے ولیعهد امــارات👇 اعلام مےڪنم حمله به یڪ هدف نظامے اقـــدام تــروریستے نیست👊 و انتــقال نبــرد به داخل ایــران یڪ تصمـــیم علنے است و در آینــده افـــزایش خواهد یـافت👊 تحــــلیل جــزء به جــزء👇 ڪشــور امـارات بیـش از هشت میلیــون جمعیــت دارد👊 ایــن ڪشـور در جــنوب و در شرق شبـه جــزیـره عــربستان قـــرار دارد👊 به قـــول معــروف👇 مــورچه چیه ڪه ڪله پــاچش باشـه این امـــارت بنده خدا زورش به مــا نمےرسه چـــون اســاسا به این ڪشـور به عنــوان تجارتخــانه مے توان نگـاه ڪــرد👊👊👊 آمــریڪا مـانند همیشه خــــودش را یڪ دولـــت دلسـوز مــــردم ایـــران بایــد معـــرفے ڪنه به همـــین منــظور☹️☹️ 👊 سخنـــگوے شــوراے امنیت ملے آمـــریڪا اظهـــار فضـل ڪردند👇 آمــــریڪا در ڪنــار مـــردم ایــران ایســـتاده است و رژیــم تهــران را بـه تمـــرڪز بـر روے👌 ایجـــاد امنیت در این ڪشور تشــویق مےڪند👊👊 اینـــا دقیـــقا همــونایے هســـتند ڪه رئیس جمهــورشون👊 مــا رو تهـــدید نظـامے ڪرد👇 وزیـــر امـــور خارجشــون👇 پـــمپئــو از لفظ تابستـان داغ در راه ایران نام برد حداقـــل اگــه با مـا سره جنـــگ داریــد مثـــل یه مـــرد پاے مـــوضعــتون بایستین👊 ڪشـــورے ڪه هنــوز شجــاعت اینـــو نـداره و هـــر روز یه حـــرفے میـــزنه به درد مذاڪــره نمےخوره👊👊 از امـــروز هر شخصے حــرف از مذاڪــره زد یا واقعـــا نمیفهمــه یا خـــودشــو زده به نفهمے و ایـــن شخص توے مـــواقع حســـاس چـــون نـــداره جـــا میمـــونه👊👊 آمـــریڪا شجـاعت حرف زدن😏 نــداره نـــوچه هاشــــو اجـــیر مےڪنـه👊👊 👊 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
° (ع)☀️📖 [29] ° 🍃⚫️ 🍃⚫️🍃 ▪️▪️ اهوازِ سرفراز تسلیت▪️▪️ ✨بہ نام خــــداے علے✨ 😳 سلام. اِاِاِاِ بازم که شمایین! 🙂 بله . و باز هم شما! 😳باز که افتادیم وسط جنگ!😒 🙂آره . این جنگ⚔ صفینِ 😍آخ جون پس امام علی اینجاست. 😍بریم ببینیم امام چی دارن برامون 🙂 الان امام به سربازا دستور دادن ۱-فقط از خدا بترسید. ۲-وسایل تون رو چِک کنین ۳-اسلحه هاتون همیشه تمیز باشه ( همیشه آماده باشین) ۴-‌ تجهیزات کامل باشه. ۵-قدرت و استواری پاهاتون رو با اسلحه هاتون یکی کنین. 😍 قربونش برم چه اصولی رو داره یادمون میده!🙄 🙂 خب ما که رفتیم جنگ سخن امام رو شنیدیم شما م با این خطبه 👇 می تونید ببینید امام چی فرمودن. 📚|• نهج البلاغه. خطبه ۶۵ ▪️▪️▪️▪️▪️ باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 4⃣2⃣ ڪشیش انگشت اشاره اش را ب
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 5⃣2⃣ ایرینا توی آشپزخانه بود و داشت شام می پخت. بوی غذا و بخاری که از دیگ جوشان بیرون می زد، هوای سالن پذیرایی را خوشبو کرده بود. اما کشیش حواسش به ایرینا و «پیلمنی» که شام دلخواهش بود، نبود؛ غیب شدن مرد تاجیک ذهن او را به خود مشغول کرده بود. نگران او بود؛ مردی که گفته بود با فروش این کتاب، قصد دارد به زندگی خود و خانواده اش سروسامانی بدهد، چرا برای گرفتن پول کتابش مراجعه نمی کرد؟ کشیش ساده ترین علت را بیماری می دانست و در بدترین حالت، به آن دو جوان مشکوک فکر می کرد که آدم های سر به راهی به نظر نمی رسیدند و ممکن بود بلایی سر مرد تاجیک آورده باشند. این دو روز، وقتی کشیش به کلیسا می رفت، چشمش به در و حواسش به مراجعان بود تا مرد تاجیک را ببیند، پولش را بدهد و خیالش از بابت کتاب راحت شود. صدای ایرینا او را به خود آورد. او در حالی که داشت به طرف تلویزیون می رفت گفت: وا! چرا این قدر ساکت و آرام نشسته ای؟ بعد تلویزیون را روشن کرد، کنترل آن را روی میز گذاشت، کمی راست کرد و رو به کشیش گفت: برو جلوی آیینه به خودت نگاه کن ببین چه ریش و پشم شانه نخورده ای برای خودت درست کرده ای؟! کشیش به جای این که ریش بلند به هم ریخته اش را مرتب کند دستی به پیشانی و جلوی سر بی مویش کشید و به ایرینا خیره نگاه کرد. ایرینا گفت: حتما عجله داری بروی سراغ کتابت... الان شام را می کشم. کشیش اشتهایی برای خوردن غذا نداشت، اما می دانست که ایرینا بدون او شام نخواهد خورد. پشتش را به مبل تکیه داد و چشم به تلویزیون دوخت که داشت اخبار ساعت ۹ شب را پخش می کرد. با این که میلی به دیدن اخبار نداشت، اما فهمید خبر مربوط به ولادیمیر نخست وزیر روسیه است که در لباس جودو در حال مبارزه با ورزشکار جوانی از سن پترزبورگ است. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ ایرینا سبد نان و کاسه ی سالاد گوجه و خیار را روی میز غذاخوری گذاشت، ایستاد و همان طور که به تلویزیون نگاه می کرد گفت: بین پوتین با این سن و سال چه می کند؟! عین چان است؛ فرز و چابک! به آشپزخانه رفت. کشیش تبسمی کرد و گفت: باز هم نشسته ای و فیلم های جکی چان را دیده ای؟ ایرینا در حالی که پارچ آب و دو لیوان کریستال قدیمی را در دست داشت، آمد و گفت: اگر تو هم مثل من صبح و شب توی خانه تنها بودی چه می کردی؟ پارچ و لیوان ها را روی میز گذاشت و به کشیش نگاه کرد. کشیش از جا بلند شد، پشت میز غذاخوری نشست و گفت: می نشستم و همه اش می خواندم. بعد دست دراز کرد و از توی سبد، تکه کوچکی نان کند و در دهانش گذاشت. ایرینا قبل از این که به آشپزخانه برود و دیس نخود پلو را بیاورد، گفت: کتاب های تو که خواندنی نیستند؛ چند رمانی را هم که آوردی همه شان را خواندم. ◾️ بھ قلم✍: ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚|@Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️