eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
421 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
⊹📚⊹ ¦ ʏᴇ ɢʜᴀᴄʜ ᴋᴇᴛᴀʙ 📔 ❜❜↲ با چند ضربه بعدي به در، كمي هشيارتر، پهلو به پهلو شدم ... تا چشمم به ساعت ديواري افتاد يهو حواسم جمع شد و از جا پريدم ... ساعت 2 بود و قطعا مرتضي پشت در ... با عجله بلند شدم و در رو باز كردم ... چند قدمي دور شده بود، داشت مي رفت سمت آسانسور كه دويدم توي راهرو و صداش كردم ... چشمش كه بهم افتاد خنده اش گرفت ... موي ژوليده و بي كفش ... خودمم كه حواسم جمع شد، نتونستم جلوي خنده ام رو بگيرم ... دستي لاي موهام كشيدم و رفتيم توي اتاق ... ـ نهار خوردي؟ ... مشخص بود صبحانه هم نخورده ... خنديد و هيچي نگفت ... كيفش رو گذاشت روي ميز و درش رو باز كرد ... يه كادو بود ... ـ هديه من به شما با لبخند گرفت سمتم ... بازش كه كردم قرآن بود ... همونطور قرآن به دست نشستم روي تخت و صفحه اول رو باز كردم ... چشمم كه به آيات سوره حمد افتاد بي اختيار خنده ام گرفت ... خنده اي به كوتاه ي ي ك لبخند ... اون روز توي اداره، اين آيات داشت قلبم رو از سينه ام به پرواز در مي آورد و امروز من با اختيار داشتم بهشون نگاه مي كردم ... توي همون حال، دوباره صداي در بلند شد ... اين بار دنيل بود ... چشمش به من افتاد كه قرآن به دست روي تخت نشستم، جا خورد ... اما سريع خودش رو كنترل كرد ... ـ كي برگشتي؟ ... خيلي نگرانت شده بوديم ... ـ صبح ... دوباره نگاهي به من و قرآنِ دستم انداخت ... ـ پس چرا براي صبحانه نيومدي؟ ... نگاهم برگشت روي مرتضي كه حالا داشت متعجب بهم نگاه مي كرد ... هنوز اندوه و دل گرفتگي از پشت پرده چشم هاش فرياد مي كشيد ... نگاهم برگشت روي دنيل و به كل موضوع رو عوض كردم ... ـ بريم رستوران ... شما رو كه نمي دونم ولي من الان ديگه از گرسنگي ميميرم ... ديشب هم درست و حسابي چيزي نخوردم ... دنيل از اتاق خارج شد ... و من و مرتضي تقريبا همزمان به در رسيديم ... با احترام خاصي دستش رو سمت در بالا آورد ... ـ بفرماييد ... از بزرگواري اين مرد خجالت كشيدم ... طوري با من برخورد مي كرد كه شايسته اين احترام نبودم ... رفتارش از اول محترم و با عزت بود اما حالا ... چشم در چشم مرتضي يه قدم رفتم عقب و مصمم سري تكان دادم ... ـ بعد از شما ... چند لحظه ايستاد و از در خارج شد ... موقع نهار، دنيل سر حرف رو باز كرد و موضوع ديشب رو وسط كشيد ... ـ تونستي دوستي رو كه مي گفتي پيدا كني؟ ... نگران بودم اگه پيداش نكني شب سختي بهت بگذره ... نگاه مرتضي با حالت خاصي اومد روي من ... لبخندي زدم و آبرو بالا انداختم ... ـ اتفاقا راحت همديگه رو پيدا كرديم ... و موفق شديم حرف هامون رو تمام كنيم ... مي دونستم غير از نگراني ديشب، حال متفاوت امروز من هم براش جاي سوال داشت ... براي دنيل احترام زيادي قائل بودم اما ماجراي ديشب، رازي بود در قلب من ... و اگر به كمك عميق مرتضي نياز نداشتم و چاره اي غير از گفتنش پيش روي خودم مي ديدم ... شايد تا ابد سر به مهر باقي مي موند ... ـ صحبت با اون آقا اين انگيزه رو در من ايجاد كرد از يه نگاه ديگه ... دوباره درباره اسلام تحقيق كنم ❛❛ ‹ 💡 ›↝ :صدوهجدهم   ‹ 📝 ›↝ کتاب:مردی درآئینه ੭੭ قاچ‌به‌قاچ،جَهان‌رابِخوان ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹📚⊹
⊹🍄⊹ ¦ ᴇɴᴇᴋᴀꜱ 🤍 ❜❜ ↲ خدایا، شکرت که پرتقال رو آفریدی!🍊 شکرت به‌خاطرِ این نعمتِ خوش‌طعم و پرفایده که می‌تونیم وقتایی که سرما می‌خوریم، ازش استفاده کنیم و زودتر بهتر بشیم🧡 ❛❛ ‹ 🤲🏼 ›↝   ‹ ☘ ›↝ ੭੭ اِنعِکاسِ‌جِلوه‌ای‌اَزتو ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🍄⊹
⊹🕋⊹ ¦ ᴍᴇɴʙᴀʀ ɴᴇꜱʜɪɴ 🌿 ❜❜ ↲آقا امیرالمومنین‌علیه‌السلام: ارزش انسان به اندازه‌ی اوست! نهج‌البلاغه،حکمت۴۷.❛❛ ‹ ⭐️ ›↝ ‹ 🌙 ›↝ ੭੭ خاکی‌شُدَندتارَهِ‌اَفلاک‌واکُنَند ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🕋⊹
⊹♥️⊹ ¦ ᴘᴀɴᴀʜᴇ ᴀᴍɴ🫀 ❜❜↲بیین رفیق ،اگر توی این دنیا بهترین ورژن خودت و در حد توانت آدم خوبی باشی ،مطمئن باش خدا هم هواتو داره و از سختی و هراس روز حسابرسی نجاتت میده؛ پس بهش اعتماد کن!🦋 ⁵⁸ ❛❛ ‹ 💌 ›↝ 🤍 ‹ 🍒 ›↝ ੭੭ تواَگَرمَرابِرانی‌دَرِدیگَری‌نَکوبَم ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹♥️⊹
⊹🌸⊹ ¦ ᴅᴇʟᴀʀᴀ 💞 ❜❜↲ خدابااون‌عظمتش‌میگه: "أنَاجَلیٖسُ،مَنْ جٰالَسَنِیٖ" من‌همنشین‌اون‌ڪسی‌هستم‌ ڪه‌با‌من‌بشینہ! انگارخدادارہ،دنبال‌یه‌رفیقِ‌ناب‌میگردہ؛ یارفیقَ‌من‌لارفیق‌لہ! چقدرمنِ‌حقیرروتحویل‌میگیرے؟! ❛❛ ‹ 💟 ›↝ ‹ 🖇 ›↝ ੭੭ حَواسَم‌هَست‌چی‌تودِلِت‌میگذَره ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌸⊹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊹❤️‍🩹⊹ ¦ ᴋʜᴀᴅᴇᴍᴀɴᴇʜ ❜❜↲ ولادتت‌مبارک‌ بابایی‌ترین‌دختر‌دنیا...♥️🎉 ❛❛ ‹ 🫀 ›↝ ‹ 🌙 ›↝ ੭੭ از کودکی‌خادم‌این‌تبار‌محترم‌شده‌ایم ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹❤️‍🩹⊹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊹🌻⊹ ¦ ɴᴀꜱʟᴇ ᴍᴀʜᴅᴀᴠɪ 👨‍👩‍👧‍👦 ❜❜↲ 👤سخنرانی استاد عالی ⚠️عاق پدر و مادر توسط فرزند‼️ ❛❛ ‹ 💫 ›↝ ‹ 🐣 ›↝ ੭੭ این‌خانِواده‌نَسل‌ِنِجات‌وهِدایَتَند ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌻⊹
⊹💞⊹ ¦ ᴛᴀᴠᴀꜰᴇ ᴅᴇʟ 😇 ❜❜↲ بابِ حاجاتِ همه، نامِ شما باشد و بس چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس🌱🤍❛❛ ‹ 🕊 ›↝   ‹ 🌿 ›↝ ੭੭ ماگِرِفتارِتان‌نَه،بَلکه‌دُچارِتان‌شُده‌ایم ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹💞⊹
⊹🌡⊹ ¦ ᴛᴀʙɪʙᴀɴᴇʜ 🩺 ❜❜↲ برای درمان کمردرد چکار کنیم ؟🔎 رزماری تهیه کنید و دمنوش آن را مصرف کنید. مواد درون رزماری دارای خواص ضدالتهاب میباشد و کمردرد را آروم میکند.❛❛ ‹ 🧄 ›↝   ‹ 🥼 ›↝ ੭੭ گُفته‌بودی‌که‌طَبیبِ‌دِلِ‌هَربیماری ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌡⊹
⊹🌙⊹ ¦ ꜱʜᴀʙ ʙᴀʟᴇ ʙᴏʀᴏɴ 🌌 ❜❜↲ شهید سیدحسن نصرالله:🌱 انسان خسته میشود؛ روحش و جانش خسته میشود... محتاج میشود، به کسی که راه را به او نشان دهد؛ راهنمایی‌اش کند...❛❛ ‹ 🥀 ›↝ ‹ 🕯 ›↝ ੭੭ لاله‌زارِدیگَری‌می‌رویَداَزخونِ‌شَهید ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌙⊹
⊹💙⊹ ¦ ᴍᴀʜᴇʙᴀʀᴀɴ ❜❜↲ نماز شب بیست و چهارم ماه شعبان برای نجات از آتش جهنم وشفاعت پیامبران رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هركس در شب بیست و چهارم شعبان -دو  ركعت نماز بخواند -در هر ركعت سوره حمد یک  بار - سوره‌ى « إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» ده باربخواند،  خداوند متعال آزادی از آتش جهنم و نجات از عذابِ روز قیامت و عذاب قبر و نیز حساب رسی آسان و زیارت حضرت آدم و نوح و دیگر پیامبران علیهم السلام و شفاعت آنان را به او کرامت می کند. 📚 اقبال الاعمال چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم.🌱 ❛❛ ‹ 🌿 ›↝ ‹ 🫀 ›↝ ੭੭امید‌به‌باران‌رحمت‌توداریم ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹💙⊹
ضاحیه غروب جمعه قتلگاه شد.mp3
4.75M
⊹🎧⊹ ¦ ɴᴀᴠᴀᴢᴇꜱʜᴇ ʀᴏʜ 🎼 دلتنگ آن صدای مقاوم هستیم سید جان... ببخشید اگر ما کم بضاعتیم و وصال شما گران‌بهاست❤️‍🩹🥺 ‹ 👂🏼 ›↝ ‹ 🎙 ›↝ ੭੭ گوش‌ِدِل‌سِپُرده‌ایم‌به‌تو ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🎧⊹