عارفی به شاگردانش گفت:
بر سر دنیا کلاه بگذارید
(دنیا را فریب دهید)
پرسیدند : چگونه؟
فرمود:
نان دنیا را بخورید
ولی برای آخرت کار کنید.
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
روایت نوروزی
امام صادق علیه السلام فرمودند: نوروز، روزى است که خداوند متعال، در آن روز، از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگى بپرستند و براى او شریکى قرار ندهند، و به پیغمبران و امامان معصوم علیهمالسلام ایمان آورند.
این روز، روزى است که طوفان حضرت نوح علیهالسلام فرونشست و کشتى آن حضرت بر کوه «جودى» قرار گرفت.
نوروز روزى است که رسول خدا صلى الله علیه وآله بتهاى کافران قریش را در مکّه شکست و پیش از آن حضرت ابراهیم علیهالسلام نیز، در این روز بتهاى کافران را درهم شکست.
در این روز، رسول خدا صلى الله علیه وآله به اصحاب خود امر کرد که با على علیهالسلام به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با ایام نوروز بوده است). نوروز، روزى است که قائم آل محمّد علیهالسلام ظاهر خواهد شد.
آنگاه فرمود:
هیچ روز نوروزى نیست مگر آن که ما در آن روز انتظار فرج مىکشیم، زیرا از روزهاى ما و شیعیان ما است. آن روز را، مردم عجم حفظ کردند و حرمت آن را نگه داشتند، ولى شما مردم عرب آن را ضایع ساختید
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
عارفی معروف به نانوایی رفت
و چون لباس درستی نپوشیده بود
نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت،
به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت: نه.
مردگفت: فلان عابد بود.
نانوا گفت:
من از مریدان اویم،
دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت:
سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد پاسخ داد :
"دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی."
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
گوشت و گربه در ترازو
مردی زن فریبکار و حیلهگری داشت. مرد هرچه میخرید و به خانه میآورد، زن آن را میخورد یا خراب میکرد. مرد کاری نمیتوانست بکند. روزی مهمان داشتند مرد دو کیلو گوشت خرید و به خانه آورد. زن پنهانی گوشتها را کباب کرد و با شراب خورد.
مهمانان آمدند. مرد به زن گفت: گوشتها را کباب کن و برای مهمانها بیاور. زن گفت: گربه خورد، گوشتی نیست. برو دوباره بخر. مرد به نوکرش گفت: آهای غلام! برو ترازو را بیاور تا گربه را وزن کنم و ببینم وزنش چقدر است. گربه را کشید، دو کیلو بود. مرد به زن گفت: خانم محترم! گوشتها دو کیلو بود گربه هم دو کیلو است. اگر این گربه است پس گوشتها کو؟ اگر این گوشت است پس گربه کجاست؟
مثنوی مولوی
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📜حکایت
پادشاهی گرسنه شد.
دستور داد خوراک بادمجان برای او بیاورند.
خورد و خوشش آمد.
گفت: «بادمجان خوراکی خوشمزه است». شاعری در نزد او بود.
درخوبی و خوشمزگی بادمجان چند بیت سرود و خواند.
چون پادشاه سیر شد، گفت: «بادمجان خوراک زیان آوری است!». شاعر در زیانباری بادمجان چند بیت خواند.
پادشاه خشمگین شد و گفت: «همین چند لحظه پیش بود که از خوبی بادمجان میگفتی».
شاعر گفت: «من شاعر تو هستم، نه شاعر بادمجان. باید چیزی بگویم تو را خوش بیاید، نه بادمجان را !»
🔻 برگرفته از بهارستان جامی
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📜 عاقبت تقلید کورکورانه
کلاغی آواز کبک را شنید و بر دلش نشست.
او تصمیم گرفت که آواز کبک را بیاموزد و از این طریق با کبک ها دوستی گزیند و همنشین آنها شود.
کلاغ بسی کوشید اما به جایی نرسید.
سرانجام نا امید شد و خواست به رفتار خویش باز گردد، اما نتوانست.
او آواز خود را نیز فراموش کرده بود و دیگر زبان کلاغ ها را نمی دانست.
بنابرین از اینجا مانده و از آنجا رانده شد.
تقلید نکنیم،
بهترین خودمان باشیم...
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📜 حکایت مور با همت
موری را دیدند به زورمندی كمر بسته و ملخی را ده برابر خود برداشته.
به تعجب گفتند: "این مور را ببینید كه با این ناتوانی باری به این گرانی چون مى كشد؟"
مور چون این سخن بشنید بخندید و گفت: "مردان، بار را با نیروی همّت و بازوی حمیت كشند، نه به قوّت تن و ضخامت بدن." 👏
🔻 برگرفته از "بهارستان" جامی
#جامی
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دعای روز سیزدهم ماه رمضان
🔹 أللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذار وَ صَبِّرْنِی فیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَ وَفِّقْنِی فیهِ لِلتُّقَی وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِكَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَساکین
🔸خدایا! در این روز مرا از پلیدی و کثافات پاکساز و بر حوادث خیر و شرِ قضا و قدرت، صبر و تحمل عطا کن و بر تقوا، پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران موفق دار. به یاری خود، ای مایۀ شادی و اطمینان خاطر مسکینان!
🔰پیامهای دعا
1- درخواست پاکی از پلیدیهای ظاهری و باطنی
2- صبر بر مقدرات الهی
3- توفیق تقوا و مصاحبت با خوبان
4- اجابت دعاها
44.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠تند خوانی جزء سیزدهم قرآن کریم
🔹 با صدای استاد معتز آقایی
حکایت سیلی ابلیس به فرعون
فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و تناول می کرد.
ابلیس نزدیک او آمد و گفت: "هیچ کس تواند
این خوشه انگور تازه را مروارید سازد؟"
فرعون گفت: "نه."
ابلیس به لطایف سِحر آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت.
فرعون تعجب کرد و گفت: "عجب استاد
مردی هستی!"
ابلیس سیلی بر گردن او زد و گفت:
"مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند،
تو با این حماقت دعوی خدایی چگونه می کنی؟"
برگرفته از "جوامع الحکایاتِ" محمد عوفی
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•✅️
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟
گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.
مگوی انده خویش با دشمنان
که لا حول گویند شادی کنان
گلستان سعدی ,باب چهار,فواید خاموشی
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟
گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.
مگوی انده خویش با دشمنان
که لا حول گویند شادی کنان
گلستان سعدی ,باب چهار,فواید خاموشی
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔶 پیرمردی بود که پس از پایان هر روزش از درد و ازسختیهایش مینالید،،،
دوستی، از او پرسید:
این همه درد چیست که از آن رنجوری،،؟؟
▪پیرمرد گفت:
دو باز شکاری دارم،🦅🦅
که باید آنها را رام کنم،
دو تا خرگوش هم دارم🐇🐇
که باید مواظب باشم، بیرون نروند،
دوتا عقاب هم دارم🦅🦅
که بایدآنهارا
هدایت و تربیت کنم،
ماری هم دارم🐍
که آنرا حبس کرده ام،
شیری نیز دارم🦁
که همیشه، باید آنرا
در قفسی آهنین، زندانی کنم،
بیماری نیز دارم🥴
که باید از او مراقبت
کنم،، و در خدمتش باشم،،
▪مردگفت:
چه مےگویی،
آیا با من شوخی میکنی؟
مگر مےشود انسانی اینهمه حیوان را با هم در یکجا، جمع کند و مراقبت
کند!!؟
پیرمرد گفت: شوخی نمےکنم،
اما
حقیقت تلخ و دردناکیست،
🔵 آن دو باز چشمان منند،👀
که باید با تلاش وکوشش ازآنها مراقبت
کنم تا به جایی که نباید، نگاه نکنند،،
🔵 آن دو خرگوش پاهای منند،🦵🦵
که باید مراقب باشم بسوی ظلم و گناه
نروند،
🔵 آن دوعقاب نیز، دستان منند، 🙌
که بایدآنها را به درست کار کردن، آموزش دهم تا مایحتاج زندگی ام را از راه درست و حلال کسب کنم ،
🔵 آن مار، زبان من است،👅
که مدام باید آنرا دربند کنم تا مبادا
کلام ناشایستی از او ، سر بزند،
🔵 شیر، قلب من است❤
که با وی همیشه در نبردم
که مبادا کینه و کدورتی در آن جای بگیرد و نسبت به کسی کینه بورزد،
🔵 و آن بیمار، جسم وجان من است،👤
که برای بهبودی خود،
محتاج هوشیاری، مراقبت و
آگاهی من است،
✨این کار روزانه من است
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
پادشاهی را وزیری عاقل بود از وزارت دست برداشت
پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟
گفتند :
از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است.
پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید :
از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟
گفت از پنج سبب:
اول: آنکه تو نشسته میبودی و من به حضور تو ایستاده میماندم اکنون بندگی خدایی میکنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن میکند.
دوم: آنکه طعام میخوردی و من نگاه میکردم اکنون رزاقی پیدا کردهام که اونمی خورد و مرا میخوراند.
سوم: آنکه توخواب میکردی و من پاسبانی میکردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمیخوابد و مرا پاسبانی میکند.
چهارم: آنکه میترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید.
پنجم: آنکه میترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه میکنم و اومی بخشاید .
خدایا مارا یک لحظه به حال خود وامگذار...
#ماه_رمضان
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
روزی حاکمی به وزیرش گفت:
امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند.
چند روز بعد حاکم به وزیر گفت:
امروز میخواهم بدترین قسمت
گوسفند را برایم بیاوری
و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت:
یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟
وزیر گفت:
"قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
#حجاب
#ماه_مبارک_رمضان
#قرآن
#امام_زمان
#روزه
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
روباهی از شتری پرسید:
«عمق این رودخانه چه اندازه است؟»
شتر جواب داد: « تا زانو »
ولی وقتی روباه توی رودخانه پرید، آب از سرش هم گذشت و همین طور که دست و پا میزد به شتر گفت:
«تو که گفتی تا زانو! »
شتر جواب داد: « بله، تا زانوی من، نه زانوی تو »
هنگامی که از کسی مشورت میگیریم یا راهنمایی میخواهیم باید شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم . لزوما هر تجربهای که دیگران دارند برای ما مناسب نیست.
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#امام_زمان
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✍🏼 گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشههای دامن را گره زد و رفت!
در راه با پروردگار سخن میگفت: ای گشاینده گرههای ناگشوده! عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای.
در همین حال ناگهان گرهای از گرههایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
که این گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانهها روی ظرفی از طلا ریختهاند!
ندا آمد که:
❤️تو مبین اندر درختی یا به چاه💛
💙تو مرا بین که منم مفتــاح راه💚
《 مولانـــــا 》
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#امام_زمان
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب ...
💚 دلت را در غروب بقیع میهمان میکنم
هرچند امشب شادمانههای میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام است اما برات دلت زیارت غربت حرمش میشود از پشت پنجرههای بقیع دست به سمت حرم میبرم و ملتمسانه حاجت میخواهم ✋
تو هم همسفرم باش💫
وبا اذن دخول ملائک سر بر آستان مهرش بگذار.
حاجت روا مسافر مدینه 🤲
زیارت قبول ☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دعای روز پانزدهم ماه رمضان
🔹أللَّهُمَّ ارْزُقْنی فيهِ طاعةَ الخاشعينَ وَاشْرَحْ فيهِ صَدری بِإنابَةِ المُخْبِتينَ، بِأمانِكَ يا أمانَ الخائفينَ
🔸خدایا! در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع را نصیب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما. به حق امانبخشی خودت، ای ایمنی دلهای ترسان.
🔰پیامهای دعا
1- عبادت خاشعانه
2- درخواست شرح صدر
3- در امان بودن دلهای خداترس
📿🌺🍃
🌺
❇️ نصیایح امام حسن مجتبی علیهالسلام
1⃣ بخشش آن است که: اما و اگری پیش از آن نباشد و منت گذاری درپی آن نیاید.
2⃣ بخشندگی پیش از درخواست، از بزرگترین بزرگواریهاست.
3⃣ گناه را با کیفر مداوا مکن و در میان آن دو، راهی برای عذرخواهی بگذار.
4⃣ شوخی، هیبت را میبلعد.
5⃣ انسان ساکت، بر هیبت و وقار خود میافزاید.
6⃣ آن کس که از او چیزی بخواهند، آزاد است تا آن زمان که وعده دهد. و برده است، تا آن زمان که به وعده عمل کند.
7⃣ فرصت زودگذر است. و به کندی و سختی دوباره به دست میآید.
8⃣ نعمتها تا زمانی که هستند، ناشناختهاند و هنگامی که رخت بربستند، شناخته میشوند.
📚 معانیالأخبار، ص۲۵۷، ح۲
47.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠تند خوانی جزء پانزدهم قرآن کریم
🔹 با صدای استاد معتز آقایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ تصویری: غربت آفتاب
🔸معرفی امام حسن مجتبی (علیه السلام) از ولادت تا شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠امام حسن مجتبى عليه السلام در توصيف و شرح حال قرآن مجيد فرمود:
🔹إنَّ هَذَا اَلْقُرْآنَ فِيهِ مَصَابِيحُ اَلنُّورِ وَ شِفَاءُ اَلصُّدُورِ فَلْيَجْلُ جَالٍ بَصَرَهُ وَ لْيُلْحِمِ اَلصِّفَةَ فِكْرَهُ فَإِنَّ اَلتَّفَكُّرَ حَيَاةُ قَلْبِ اَلْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي اَلْمُسْتَنِيرُ فِي اَلظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ
🔸 براستى كه در اين قرآن، چراغهاى روشنايى [بخش] و شفاى سينه ها [از بيماريهاى دلها] است. پس، جلا دهنده، بايد كه به نور آن [ديده دل خويش را] جلا دهد و اوصاف قرآن را [به دل خويش ]پيوند زند؛ زيرا كه انديشيدن [در قرآن] مايه حيات دل شخص با بصيرت است، همچنان كه آدمى در تاريكيها، با كمك نور راه خود را مى پيمايد.
📗بحارالأنوار ج89 ص32
💠شیر جمل
🔹به مناسبت ولادت امام حسن مجتبي (علیه السلام)
🔸محمدحسین پویانفر
✅روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسهی سکهی مردی غافل را می دزدد هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
✍اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزدکیسه در پاسخ گفت:
✨صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم. واین دور از انصاف است...!
🔺و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند
و هم دزد باورهای شان ... !!!
#ماه_رمضان
#حکایتهای_شنیدنی
#حکایت
کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•