eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
✨💏✨ ✍ وقتی زوجین ۲۰ ثانیه همدیگر را بغل می‌کنند سطح اکسیتوسین در بدنشان بالا رفته وکورتیزول که هورمون استرس است پایین می‌آید. بنابراین معطل نکنید و آغوش به همسرتان هدیه دهید. ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️الهی امشب هرچی خوبیه 🌙و خوشبختیه خدای مهربون ⭐️براتون رقم بزنه 🌙کلبه‌هاتون ازمحبت گرم باشه ⭐️و آرامش مهمون همیشگی 🌙خونه‌هاتون باشه ⭐️شبتون گرم و در پناه خــدا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
••𓂅              امـروز در آهنـگ صبح         شعری‌باید‌گفت پر ازطلوع              قصـه‌ای بایـد گفـت‌                 پـر از هیــجان             وترانه‌ای‌ باید خواند                  پـر از پـرواز                            ꒷︶꒷꒥꒷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ..... پارت ۲۶۸ ....... با اومدن مهمونا خودمو پشت کابینت اشپزخونه پنهان کردم ..... هرچی صدا
فصل دوم ...... پارت ۲۶۹ ....... اب دهانم رو قورت دادم : اون روز تا غروب داخل کمد زندانی بودم ..... صدای خوشگذرونی ارسلان با اون دختر غریبه داخل خونه پیچیده بود ..... غروب در حالیکه سرم رو به درب کمد دیواری تکیه داده بودم ..... نفسم بالا نمی اومد .... چون هوای تازه بیشتر از ۱۲ ساعت بود به ریه هام نرسیده بود .... اولش بعد از جدایی از ارسلان فکر می کردم خوب میشم و این نفس تنگی برام موندگار نیست .... ولی موندگار شد . کیایی به اینجای حرفم که رسید با تعجب به حرف اومد : پس ازش جدا شدی ؟ اره ..... درست شنیدم الان ...... چطور با این ادم روانی دووم اوردی ؟ اشکی که از روی چشمم روان بود رو پاک کردم جواب دادم : بهتره گوش کنید ادامه اش رو .... این زندگی دست من نبود .... فقط تقدیرم بود که برام رقم خورد .... اونم به بدترین شکل . غروب اون روز بعد از ۱۲ ساعت ..... ارسلان درب کمد دیواری رو باز کرد ..... نای بیرون اومدن نداشتم .... خشک شده بودم ..... اولش فکر کردم اون دختره دیگه نیست که اومده درب رو باز کرده ..... نگو سر گرمی هاشون تموم شده بود و اومده بودن من بدبخت رو اذیت کنند . با ناچاری زیر نگاه ارسلان مثل ادم های خشک از کمد دیواری اومدم بیرون ..... پام به زمین نرسیده بود که دستی موهام رو توی مشت خودش گرفت .... از درد نگاهی بهش کردم ارسلان فقط می خندید و نگاه می کرد ..... اون دختره بود که با تمسخر به حرف اومد : کی بهت اجازه داده ارسلان منو اذیت کنی و اعصابش رو بهم بریزی عتیقه ؟ ...... حالت رو جا میارم . به زور دو نفری منو بردن به یه صندلی بستن .... اونم وسط پذیرایی ..... گریه امونم نمی داد .... با گریه و بغضی که به شدت داشت خفه ام می کرد رو کردم سمت ارسلان : تو رو خدا بذار من برم شیراز ارسلان ..... قول میدم هیچی به هیچ کس نگم ..... ارسلان .... ارسلان تو رو خدا ..... من دیگه طاغت ندارم . به اینجای حرفم رسید دوباره نفسم گرفت ..... کیایی با عجله از ماشین پیاده شد و دیدم رفت سمت سوپر مارکت و با یه اب میوه برگشت سمتم و درب سمت من رو باز کرد و روی دوتا پاهاش نشست .... کمکم کرد اول اسپری رو بزنم بعد برام اب میوه رو باز کرد و به حرف اومد : دیگه نمیخواد تعریف کنی نیلوفر خانوم ..... اون زندگی سراسرش برات رنج و عذاب بوده ..... اروم باش ..... اروم باش ..... این اب میوه رو بخور .... شیرینه ..... فشارت رو می بره بالا .... حالت انگاری اصلا میزون نیست ..... اروم باش .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ...... پارت ۲۶۹ ....... اب دهانم رو قورت دادم : اون روز تا غروب داخل کمد زندانی بودم .....
فصل دوم ...... پارت ۲۷۰ ....... اب میوه رو ازش با لرزش دست گرفتم ولی سعی کردم به خودم مسلط باشم : تا الان اینطور کامل برای کسی تعریف نکردم .... حتی بعد از فرارم از اون خونه لعنتی هم برای بازپرس اینطور با جزئیات تعریف نکرده بودم ..... ولی بذارید یه بارم شده کامل تعریف کنم تا شاید روحم یکم ارامش بگیره .... البته شاید شما هم دیگه نخواین بشنوین .... که اگر اینجوریه منم دیگه حرف نمیزنم . با عجله پرید وسط حرفم : نه ..... نه ..... راحت باش .... حرفت رو بزن نیلوفر خانوم ..... من امشب اومدم اینجا که فقط حرفات رو بشنوم ..... ببخش که خیلی اذیت شدی .... هر وقت اروم شدی ادامه اش رو برام بگو ...... مشتاقم بدونم چه بلایی سر اون عوضی میاد . کمی که اب میوه انبه رو خوردم ..... چون شیرین بود جون تازه ای گرفتم ..... انگاری حالم بهتر بود .... نگاهی به ساعتم انداختم ...... تقریبا نزدیک هشت بود .... باید زودتر تمومش می کردم تا برگردم خونه ..... با چند لحظه مکث ادامه دادم : اون روز غروب ارسلان و دختره شده بودن فرشته عذاب من .... ارسلان حسابی مست بود و حرکات و رفتارش دست خودش نبود .... موهای سرم رو از پشت سرم کشید تا دهانم باز بشه و اون دختره که خدا لعنتش کنه کلی از اون زهرماری ریخت تو حلقم که سرفه ام گرفت و تقریبا نصفش رو بالا اوردم . ارسلان دم گوشم با حالتی روانی حرف میزد : یادت میاد اومدم خواستگاریت .... بابای بیشعورت چرت و پرت تحویلم داد ..... اونجا قسم خوردم فقط عقدت کنم و هر بلایی دوست داشتم سرت بیارم .... فقط برای اینکه همه بفهمن ارسلان هر چیزی رو بخواد حتی اگر همه مخالف باشن بدست میاره . بعد اومد رو به روم و نشست روی زمین : اوایل که عقدت کردم خیلی به خودم گفتم یه کاری باهات بکنم و مثل یه تفاله پرتت کنم توی خیابون تا بپوسی ولی دیدم نه ..... هر جایی باز پرتت کنم میای یقه ام رو میگیری ..... تصمیم گرفتم توی همین خونه اونقدر بلا سرت بیارم که خودت روانی بشی و بری سر بذاری به کوه و بیابون .‌ با درد نالیدم : مگه من چه گناهی در حقت کردم ارسلان .... چرا با زندگی و اینده من بازی کردی ؟ پوزخندی گوشه لبش نشست : فقط دلم می خواست اون دختر عموی چموشم بیاد زیر دستم .... که ببینم بازم برام طاقچه بالا میذاره .... که ببینم اون بابات که خیلی بهت می نازه .... اصلا دستش به جایی بند هست که بفهمه دختر ناز پروده اش الان تو چه وضعیتی هست ...... همه این کارو کردم که دلم خنک شه .... حالا حالا ها باهات کار دارم ..... کاری میکنم روزی برسه از اینکه دو سال وقتم رو هدر دادی و هی منو چزوندی ارزوی مرگ کنی که از زیر دست ارسلان خلاص شی .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️
♥️🍃 تو.. دوست داشتنی ترین نسخه ای هستی که می شود پیچید! به دست و پای زندگی من... تا هی قد بکشی توی لحظه هایم و حالم را خوب تر کنی... ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌺🪴🌺 🪴🌺 🌺 همسرت را بپذیر 🌸 وقتی که هیچشانسی برای تغییر همسرت نداری و دلایل خوبی داری که او را ترک نکنی ( یعنی می خواهی با او ادامه بدهی ) ، تنها راه باقی مانده این است که او را به همان صورتی که هست بپذیری . 🌸 اجازه بدهید همسرتان همان گونه ای که هست باشد و به جای این که سعی کنید او را تغییر دهید ، بر خودتان تمرکز کنید . 🌸 منظور از این حالت این نیست که با بی تفاوتی او را به حال خود رها کنید یا تسلیم او شوید ، بلکه او را به همان شکل که هست بپذیرید . 🌸 پذیرش ، فرایند فعالی است که می تواند زندگی سراسر رنج را به یک زندگی معنادار تبدیل کند. ‌‌‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
♥️🍃 💑 تعـــارض و اختلاف نظـــر در رابطـــه امــری طبیعــی است! 🔸تعارض در همه رابطه ها وجود دارد و هيچ رابطه ای بدون تعــارض و مسئله نيست. آن چيزى كه مهم است اين است كه ما بتوانيم از روش های منطقی و درست برای حل تعارض هايمان استفاده كنيم. 🔸خيــلى از افرادی كه می خواهـند ازدواج كنند يا در مراحل أوليه تشكيل رابطه هستند گمان می كنند خوشبختی يعنی داشتن رابطه ای بدون تعارض و مشكل. 🔸اين يك تصـــور رويــايی و غيــرواقعی از رابطــه است. از ديد روان شناسی، خوشبختی يعنی توانايی برقراری رابطه ای توام با احترام و محبت و استفاده از راهكار های درست برای حل اختلاف نظرها. ‌‌‌ ‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
💐🌸🍃 مهمترین تفاوت‌های زن و مرد در زندگی مشترک اهمیت استقلال برای مردان 💞 مخالفت وعدم توجه همسر به استقلال‌طلبی مرد باعث بروز اختلافات میشه. تمایل زنان به دیده‌شدن 💞 وقتی زن حس كنه از طرف همسرش مورد بی‌توجهی قرارگرفته،آزرده میشه و واكنش‌های عاطفی شدید نشون میده. اهمیت مدیریت خانه برای مردها 💞 مرد درخانواده بانقش مدیریت شناخته شده و تصمیم‌گیری بدون نظر و مشورتش مشكلاتی روایجاد می‌کنه. توجه زنان به گفتگو 💞 حرف زدن زن‌ها بیشتر از مردهاست و عدم آگاهی نسبت به این موضوع، همسران رو دچار مشکلات جدی می‌کنه. کلی‌نگری مردها و جزیی‌نگری زن‌ها 💞 عدم توجه به این تفاوت، مرد رو بی‌توجه به مسائل و زن رو فردی حساس نشون میده. اهمیت جذابیت‌های جسمی برای مردها 💞 مردها بیشتر از زن‌ها تحت‌ تأثیر جذابیت‌های جسمی و آراستگی ظاهری قرار می‌گیرند. بیشتر بودن عاطفه زن‌ها 💞عاطفی‌تر بودن زن‌ها و توجه‌شون به مناسبت‌ها باعث انتظار از مردها میشه! عدم توجه به این موضوع دلسردی ایجاد می‌کنه. تفاوت دیدگاه نسبت به مسائل جنسی 💞 جنبه‌های عاطفی ارتباط جنسی درمردها برخلاف زن‌ها کمتره و بیشتر جنبه فیزیولوژیک و ارضای غریزه داره. ‌‌‌ ‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
♥️🍃 اگر عظمت فرد دیگری را تحسین می کنید، آنچه می بینید عظمت خودتان است. اگر شما این عظمت و خصلت را نداشتید، نمی توانستید این ویژگی را در دیگری تشخیص دهید و جذب آن شوید. ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
♥️🍃 ❤ باور کنید که سکوت موفق ترین ازدواج ها را هم ویران می کند. اگر می خواهید زندگی مشترک شما عاقبت خوبی داشته باشد، نگذارید سکوت جایش را در خانه شما باز کند. ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi