#آقایان_بخوانند یکی از رفتارهای اشتباه آقایان این است که همسرشان را تحقیر می‌کنند یا باعث تنزل شخصیت او می‌شوند و در بدترین حالت، این کار را در انظار عمومی انجام می‌دهند. این که شما باعث شوید همسرتان احساس بدی نسبت به خود داشته باشد، نشان از آن است که شما نتوانسته‌اید شوهر خوبی برای همسرتان باشید و یک احساس خوب را در وی زنده نگه دارید. ‌‌‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

#عاشقانه #تو #لبخند 𓆩♡ •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*

#خدا #دعا #صبر 𓆩♡𓆪استوری🎞گراف𓆩♡𓆪]()* •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*

「‌‌‌‌ 𝓗𝓮𝓼 𝓐𝓻𝓪𝓶𝓮𝓼𝓱 」 . ژله رولی قشنگه واسه یه مهمونی عالی 😋 #آشپزی🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*

مهمترین جشن ما ایرانیان🤣🤣 #طنز🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*

خانما اینو به مناسبت روز مرد براتون میفرستم ابروداری کنید کادومرتب بدید 😂 #ترفند🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*

عشق یعنی در میان صد هزاران مثنوی ... بوی یک تک بیت ناگه مست و مدهوشت کند !!! -فاضل نظری   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🧚‍♀💞 ◇ ⃟◇

🔰سریال «دَمِ زندگی» روایت زندگی ۵ شهید حادثه تروریستی کرمان بزودی پخش از شبکه دو سیما 🔹این مینی سریال که به تهیه‌کنندگی و کارگردانی امین شجاعی تولید شده؛ در پنج قسمت به روایت زندگی پنج شهید و خانوادهٔ آن‌ها در حادثه تروریستی ۱۳ دی‌ماه گلزار شهدای کرمان خواهد پرداخت. قسمت اول  چهارشنبه ١٢ دی قسمت دوم پنجشنبه ١٣ دی قسمت سوم جمعه ١۴ دی قسمت چهارم پنجشنبه ۲۰ دی قسمت پنجم جمعه ۲۱ دی حدود ساعت ٢١:٣٠ شبکه دو 📌کاری از حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان، فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان، سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری کرمان و شبکه دو سیما #شهدای_کرمان🤍

. بـہ‌وقت‌آسمانے‌شدن‌حاج‌قاسم سالگرد‌شهادتت‌مبارک‌حاجے🖤🥀 1:20 🥀🥀🥀🥀🥀🥀

این جمعیت به عشق حاج قاسم♥️ به گلزار شهدای کرمان آمده‌اند برف می‌بارد ولی گرم است عشقِ بین ما تصاویری از زیارت مزار حاج قاسم در شب برفی😭 #حاج_قاسم🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*

فصل دوم ...... پارت ۴۳۷ ....... تشکری همراه با درد ازش کردم و دستم رو محکم تر از قبل فشار دادم .... فکر نیلوفر و حرفاش از سرم بیرون نمی رفت ..... حالا باید چیکار می کردم ..... به کی می گفتم زودتر ....‌ اون کی بود که سرش داد زد ....‌ هرچی بیشتر فکر می کردم دردم بیشتر میشد . اقا ماهان توی راه چندین بار با تلفن همراهش حرف زد و ادرس یه جایی رو داد .... بالاخره بعد از یه ساعت رانندگی توی تهران شلوغ رسیدیم به کلینیک .... اول از دستم عکس گرفته شد تا شکستگی تایید بشه و بعد شروع کردن به گچ گرفتن دستم .... خیلی درد داشتم .... چندتا امپول ضد درد بهم تزریق شد تا یکم دردش اروم گرفت . داشتم از رو تخت بلند میشدم که اقا سامان تشریف فرما شدن .... صحبتی اندک با برادرش انجام داد که اقا ماهان اومد جلو و کیسه دارو رو گرفت سمتم : بفرمایید ..... داروهاتون ..... با اجازه من میرم ..... برادرم اقا سامان شما رو می رسونن منزل . تشکری دوباره ازش کردم که رفت ..... کیفم رو با دست سالمم گرفتم و دارو ها رو چپوندم داخلش ..... بی توجه از کنارش رد شدم که بی مهابا از اینکه بهش بی توجهی کردم بند کیفم رو کشید : می رسونمتون . با شتاب بند کیفم رو از دستش کشیدم بیرون و با غیض از حرکت ناگهانیش به حرف اومدم : لازم نکرده .... خوردم پا دارم .... الحمد الله سالم هم هستن .... خودم میرم . خنده روی لبش پر رنگ شد : ماشینتون رو بدون سوییچ روشن کردم و براتون اوردم .... دستتون که فعلا تو گچه .... رانندگی با یه دست هم خیلی سخته .... لجبازی رو بذارید کنار .... می رسونمتون . نگاهی بهش انداختم : همیشه اینقدر اصرار دارید به وسایل شخصی دیگران رو بدون اجازه دست بزنید ؟ فهمید که دارم به قضیه تعمیر ماشینم اشاره میکنم که جواب داد : نه همیشه .... فقط واسه افراد خاص این کارو میکنم ‌. پر غیض توپیدم بهش : میشه من اون ادم خاص نباشم و شما دست از سر من برداری و دیگه ام نبینمتون ؟ اخمش غلیظ شد : خیر خانوم محترم ....‌ این یه مورد تغییر کردنی نیست . بحث کردن باهاش بی فایده بود ‌‌.... اهسته اهسته قدم برداشتم سمت درب خروجی ..... باهام اومد ..... تو حیاط کلینیک بودیم که دیدم ماشینم که کنار جدول پارکه .... من حتی با اون دست سالمم نمی تونستم همه کار ها رو انجام بدم چه برسه رانندگی اونم با یه دست .****با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ عشق در همین نزدیکی / فصل دوم 🌿 به قلم : (میم . ر) 🌿 ادامه دارد... دوست عزیز : نشر و کپی برداری به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد .**** 🌿 🌼 🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃

هرگزاینگونه فکر نکنید که یک زندگی زناشویی همیشه باید با آرمش همراه باشد و تناقضی پیش نیاید هیچ یک از شما زن وشوهر، کمال مطلق نیستید.