#آقایوووون👱🏼
همواره با زنان مدارا کنید .😇
💫 گاهی لجبازی می کنند ؛
💫 گاهی بی جهت غُر می زنند ؛
💫 گاهی به خانوادتان اهانت می کنند ؛
💫 گاهی کینه های گذشته را تکرار میع کنند
💞 در همه حال ،
💞 با عشـق و محبت ،
💞 با خنده و شوخی و شادی ،
💞 از مسائل اختلاف زا ، دور شوید .
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
❤️
*بگذار خیالٹ را
راحٹ ڪنم☺️
دوسٹ داشتنٹ
مشروط بہ
هیچ شـرطۍ نیسٹ
چہ بـاشـۍ
چہ نبـاشـۍ
تا ابد
عاشقانہ💓
دوستٹ خواهم داشٹ😍*
🍃🌸
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
Roze-Panahian-BeBabaCheGofti-18k.mp3
768.3K
استاد پناهیان:
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
╔═🏴🕯════╗
@paradisetime
╚════🕯🏴═╝
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
...: #رمان_فرشتهیمن #فصل_دوم #قسمت_60 صدای پا شنیدم.سرم رو بلند کردم و دیدم که یه زن و شوهر جو
...:
#رمان_فرشتهیمن
#فصل_دوم
#قسمت_61
سرم رو بالانگرفتم چون می دونستم آقامحسنه.آروم گفتم:
_سلام
و بعدش اومدم کنار.آقامحسن گفت:
+سلام خانوم مهاجر
بعد هم آروم رفت کنار.یه "ببخشید"آروم گفتم و رفتم بیرون.صدای پاش رو شنیدم که داشت پشت سرم میومد.صدا زد:
+نیلوفرخانوم
وایسادم و آروم برگشتم سمتش.همونطور سر به زیر گفتم:
_بله؟
+من دارم تلاشمو میکنم.فقط یه سوال؛شما به این وصلت راضی هستید؟یعنی شما هم دوست دارید با من ازدواج کنید؟
معلوم بود داره از خجالت آبمیشه وقتی این حرف ها رو میزنه.نمیدونستم چه جوابی بدم.بعداز چند ثانیه گفتم:
_اگه راضی نبودم مطمئن باشید مخالفت میکردم
زیرچشمی نگاهش کردم.لبخندی از سر رضایت زد و گفت:
+پس شما هم تلاشتونو بکنید.من دارم همه تلاشمو میکنم.البته منت نمیزارم ولی واقعا برای رسیدن به شما کم نمیزارم.مطمئن باشید
لبخند کوتاهی زدم.با اجازه ایگفتم وسرم رو انداختم پایین و داشتم میرفتم که صدای مریم رو شنیدم:
+نیلوفر،نیلوفر یه لحظه وایسا
برگشتم سمتش و گفتم:
_جانم؟کاری داشتی؟
دستم رو گرفت و گفت:
+چلّه بگیر
_یعنی چیکارکنم؟
_نیت کن یه کاری رو ۴۰روز انجام بده تا حاجتت برآورده شه.مثلا۴۰روز زیارت عاشورا یا دعای توسل بخون.یا۴۰ جمعه دعای ندبه بخون یا هرکاری که فکر میکنی خوبه و ثواب هم داره رو ۴۰ روز انجام بده
قیافه ام رو مظلوم کردم و گفتم:
_تاثیر داره؟
لبخند زد و گفت:
+اگه با اطمینان و یقین کامل کارت رو انجام بدی مطمئن باش تاثیر داره.خدا اینقدر بنده اش رو دوست داره اگه با اخلاص و اطمینان کامل چله بگیری ان شاءالله اگه حاجتت خیر باشه بهش میرسی.خیلیا با چلهگرفتن به حاجت هاشون میرسن
آروم گفتم:
_ان شاالله منم به حاجتم برسم.ممنون که راهنماییم میکنی مریم
تصمیم گرفتم چله دعای توسل بگیرم و به ۱۴ معصوم توسل کنم.هرشب سرخوندن دعای توسل کلی اشک می ریختم و از خدا میخواستم تا حاجتمو بده و کاری کنه بابام راضیشه به این وصلت؛
#زینب_شهبازیزاده
#ادامه_دارد...
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
...: #رمان_فرشتهیمن #فصل_دوم #قسمت_61 سرم رو بالانگرفتم چون می دونستم آقامحسنه.آروم گفتم: _س
...:
#رمان_فرشتهیمن
#فصل_دوم
#قسمت_62
البته همیشه میگفتم خدایا اگه خیر و صلاح من تو این وصلته این وصلت صورت بگیره و همیشه خیر و صلاحمو از خدامیخواستم.
روز سی و هشتم وقتی داشتم دعای توسل میخوندم در اتاقم باز شد.سریع اشکامو پاک کردم و ساکت شدم.سرم رو برگردوندم طرف در و دیدم که بابام اومده تو اتاق.خواستم بلند شم که گفت:
+نمیخواد،بشین.میخوام باهات حرف بزنم.کارت دارم
نشستم سرجام،بابام هم نشست روبروم.ساکت موندم تا حرفش رو بزنه.بعداز چندثانیه سکوت گفت:
+این پسره هست،چی بود اسمش؟آهامحسن صدیقی!!دیوونم کرد اینقدر اومد محل کارم و برام سخنرانی کرد و التماسم کرد.تو به من بگو ازش خوشت میاد؟دوست داری باهاش ازدواج کنی؟راستش هنوزهم زیاد ازش خوشم نمیاد ولی احساس میکنم واقعا دوستت داره
داشتم از خوشحالی بال درمیاوردم ولی نمیدونستم بایدچه جوابی بدم که پررویی حساب نشه.سرم رو انداختم پایین و گفتم:
_به نظرمن پسر خوبیه. با حجب و حیاست،به زن های نامحرم نگاه نمیکنه،باهاشون شوخی نمی کنه،زرنگ و فعاله،با ایمانه،خوش اخلاقه،میدونم که میتونه خوشبختم کنه،منطقیه..
بابام خنده ای کرد و گفت:
+باشه باشه،بسه؛فهمیدم فرشته است.از آسمان تشریف آورده رو زمین تا تورو بگیره
خنده ریزی کردم و چیزی نگفتم.دلم میخواست بال در بیارم و برم تو آسمون.بابام گفت:
+من هنوز هم کامل با این ازدواج موافق نیستم ولی چون خودت میخوای و خودمم تا حدودی نسبت به این پسره مطمئنم دیگه مخالفتی نمیکنم.هرجور خودت دوست داری.ولی بازهم خوب فکرهاتو بکن زندگی با اینجور آدمها راحت نیستا
بعد هم بلند شد و داشت از اتاق بیرون میرفت که صداش کردم:
_بابا
+بله؟
_ممنونم
اومد سرم رو بوس کرد و گفت:
+امیدوارم خوشبخت بشی دخترم.من فقط دوست دارم خوشبختیتو ببینم
#زینب_شهبازیزاده
#ادامه_دارد...
#فرزند_دلبندم
💢 به کودکان خود کمک کنید تا احساسات خود را درک کنند. کودکان نیاز دارند احساساتشان مورد پذیرش و احترام قرار بگیرد. بعنوان مثال 👇
1. شما می توانید با توجه و آرامش کامل به حرف های کودک گوش دهید.
2. شما میتوانید احساسات کودکتان را با کلمهای تایید کنید. "آه. راستی! متوجه هستم."
3. شما میتوانید به احساسات آنها نامی بدهید. "به نظرم این کار بینتیجه است"
4.شما می توانید آرزوهای آنان را به طور خیالی برآورده کنید. "کاشکی میتونستم همین حالا یک عروسک بزرگ برات حاضر کنم"
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
💗
باید اینو قبول کنین که تو زندگی مشترک، لازمه به حریم خصوصی همسرتون احترام بزارین. تلفن همراه، رايانه و تبلت همسرت محدودههای شخصی اونه...🙅🏻♀🙅🏻♂
😇تصور نكنید ممنوع بودنِ وارد شدن به اين محدودهها، به معنی اينه كه اتفاقات ممنوعه وحشتناكی توی اونها داره!!!
❌حق نداری به تلفن همسرت سرک بكشی؛
نه به اين دليل كه ممكنه تو پيامکها و تماسهاش رد پای رابطه ممنوعهای رو ببینی!!!
✅اين حق همسرته كه درد و دلهای پيامكیش با خواهر یا مادرش رو دور از چشمت نگه داره يا اينكه تو دفترچه يادداشت گوشیش حرفهای دلش رو بنویسه...
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
❗️آزادی دادن بیش از حد و افراطی به کودک زمانیست که به کودک از دو سالگی صبر را نیاموختید.
🔸یا زمانیکه می توانسته کارهایش را با کندی انجام دهد شما به جایش انجام دادید و مسؤلیت مطابق سنش را به او نیاموختید.
🔸یا با دیدن جیغ و داد و کتک زدن خود شما و دیگری تسلیم شدید.
#تفاوت_های_زن_و_مرد
❌برای جذب و تصاحب قلب مردها تنها نگاه و لبخند یک زن کافیست!
👈اما زن ها توجه زیاد میخواهند و تا از علاقه شان مطمئن نباشند دل نمیدهند
زن ها راحت به دست می آورند اما سخت میمانند پای عشقشان
❌اما مردها سخت به دست می آورند و راحت پا میگذارند روی عشقشان...
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
#سیاستهایزنانه 🙅🏻💞
✨تماس چشمیتان را حفظ کنید:
👀در تمام مدت بحثهایتان تماس چشمی با همسرتان را حفظ کنید.
گرفتن نگاه از همسرتون به این معناست که نسبت به او بی اهمیت هستین👉🏻
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿