حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ...... پارت ۶۷ ..... همراه مریم از بین جمعیت کم کم جلو رفتیم تا از اونجا خارج شدیم . اون
فصل دوم ......
پارت ۶۸ .....
اهی از نهادش بلند شد : راست میگی .... ولی یکم باید صبر کنم .... البته اینم بگم مامان تا حدودی قضیه رو فهمیده و خوشحاله .... تو خونه چپ میره و راست میره حرف مریم رو میزنه ولی وقتی بهش میگم مامان در مورد کی حرف میزنی بحث رو عوض میکنه .
پس نگران نباش .... خود مادرت بعد از یه مدت دست به کار میشه و میره جلو واسه خواستگاری .... شاید مادرت بتونه منو از دست تو نجات بده .
فرهاد خودشو با خنده نزدیکم کرد : جان من یه هفته منو نبینی احساس نمیکنی یه کمبودی چیزی توی زندگیت هست یا پیچی شل شده کسی نیست سفتش کنه .
از حرفایی که میزد خنده ام گرفته بود و به خاطر اینکه خودمو کنترل کنم دستمو گذاشتم جلوی صورتم .... فرهاد فقط خلق شده بود برا اینکه بخندونه ..... حال منو خوب کنه .... با نبودش واقعا یه چیزی کم بود .
همون لحظه بود که کیانا و مریم با دو تا سینی پر از غذا اومدن داخل حیاط .... بلند شدم و رفتم سمتشون و یه سینی رو که خیلی سنگین بود گرفتم .... حسابی هم زحمت کشیده بودن .
سحری در کنار تعارفات وقت و بی وقت فرهاد نسبت به همه خورده شد .... خواستم تشکری کنم و برای گرفتن وضو راهی واحد خودمون بشم که کیانا هم از سر جاش بلند شد و رو کرد سمتم : حقیقتش اقا امیر .... می خواستیم برا چند روز ازتون مرخصی بگیریم که بریم مازندران ..... درسته خیلی وقت از اومدنمون به اینجا نمی گذره ولی خانواده هامون دلتنگمون هستن .
با اینکه راست و ریست کردن کار ها برام یکم سخت بود و برنامه ها دوباره بهم می ریخت ولی جواب دادم : الان که ماه مبارکه باید ۱۰ روز بمونید تا روزتون درست باشه .... ولی فکرم اینه که از بعد عید فطر دیگه راحت برید سفر تا چند روز .... خودتون بهتر می دونید این چند روزی که اومدید چقدر کار ها جلو افتاده .
مریم با شوق از جاش بلند شد : عالیه اقا امیر .... دستتون درد نکنه .... ما نهایتا پنج یا شش روزه برمی گردیم .
دستام رو داخل جیبم کردم : خب پس برای شب عید فطر براتون بلیط تهیه میکنم از بهترین تعاونی اتوبوس رانی که برید به سلامت .
خواستم راه کج کنم که برم فرهاد خیلی ناگهانی به حرف اومد : می خواین من شما رو برسونم شمال و برگردم ؟
برگشتم سمتش ... با اینکه بهش گفته بود اینا با بقیه دخترایی که تو عمرمون دیدیم زمین تا اسمون فرق دارن ولی به گوشش نرفته بود که مریم جوابش رو داد : نه .... دستتون درد نکنه ... ما با وی ای پی بریم راحت تر هستیم .... خود اقا امیر زحمت بلیط رو می کشن از حقوقمون کسر می کنند .
فرهاد از جواب محکمی که مریم داده بود مثل شیر برنج وا رفت ..... دلم براش سوخت ولی من بهش هشدار داده بودم .
از همه تشکر کردم و رو کردم سمت فرهاد : بیا بریم .... الانه که اذان بزنه و نماز بخونیم .
دنبالم راه افتاد و دخترا هم رفتن واحد خودشون ..... فرهاد همچنان دمغ بود و حرفی نمیزد .... لباسم رو عوض کردم و وضو گرفتم و بعد از اذان صبح نمازم رو خوندم .💐با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/Hesszendegi/61558
❤️❤️❤️
❤️
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ...... پارت ۶۸ ..... اهی از نهادش بلند شد : راست میگی .... ولی یکم باید صبر کنم .... البته
فصل دوم .......
پارت ۶۹ .....
فرهاد هم تازه سلام نمازش رو داده بود هی دست به صورتش می کشید که رو کردم سمتش : قبول باشه اقا فرهاد .... نبینم گرفته ای .
سرش رو از پشت دستاش اورد بیرون : گرفته نیستم .... یکم خوابم میاد .
خواست سجاده رو جمع کنه و بره سمت تخت که به حرف اومدم : نگو حالت گرفته نشد که که باور نمی کنم .... اخه مرد حسابی اونم حرف بود تو زدی .... خب معلومه قبول نمی کنن جان من .
وای امیر حرفشو نزن دیگه .... اعصابم بهم می ریزه .... من که قرار بود بعد از عید فطر تشریفم رو ببرم شمال و با شرکت رامسری تسویه حساب کنم واسه کار قبلیم .... از دهنم در رفت بهشون تعارف کردم ..... لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود .
حالا اشکالی نداره ..... پیش میاد از این چیزا ..... من که قبلا بهت گفته بودم اینا با بقیه فرق دارن .... خیلی هم دارن ..... اگر چند سال پیش اینا رو ندیده و نشناخته می اوردم تهران شاید هیچ وقت ابم باهاشون توی یه جوب نمی رفت ولی الان شکی ندارم که این دوتا تو خیلی از مسایل با دخترای دور و برشون فرق دارن .
سجاده ام رو جمع کردم و رفتم کنارش و ادامه دادم : از من به تو نصیحت برادرانه اگر می خوای با مریم خانوم به نتیجه برسی خودتو سنگین نگه دار .... بذار فکر کنه با یه مرد فهمیده طرفه ..... سر هر چیزی خودتو قاطی نکن .
دیدم حالش خیلی گرفته هست ..... پیشونیش رو ماچ کردم و رفتم زیر پتو ..... می دونستم الان بخوابه صبح بلند شه همه اینا رو فراموش کرده و حالش میزون میشه .
زمان در حال سپری شدن بود و فرهاد دیگه تا اخر ماه مبارک پیشم نیومد .... منم که تنها بودم و حسابی دلم برای دوستی که از برادر عزیزتر بود تنگ شده بود ولی مثل اینکه حرفم رو اویزه گوشش کرده بود و می خواست ثابت کنه به مریم که با یه مرد فهمیده طرفه ..... خوشحال بودم که راه و چاه درست رو نشونش داده بودم .
از اون شب سحری که دور هم خورده شد و بحث مرخصی مطرح شد تموم سعیم رو گذاشتم که برنامه ها رو یه جوری بچینم که توی مدتی که نبودن کارهام بهم نریزه .... نا گفته نمونه که همین چیدن برنامه ها باعث شد یکم خلقم تنگ بشه و توی رفتارم عصبی بودن رو نشون بدم .
روزه اخر ماه مبارک بود ..... امروز یه روز پر کار واسه من بود .... صبح زود برای پیگیری یه پرونده قضایی باید می رفتم دادگاه و از اون طرف یه کلاس پر حجم و سنگین داشتم و بعدشم داخل دفتر کار باید با چندتا از موکلایی که پرونده بزرگی داشتن پیشم سر و کله می زدم و قانعشون می کردم که بهترین کار برای رسیدن به هدفشون چیه که همونو انجام بدن .
از شب قبل به دخترا گفته بودم که با اشتراک اژانس اینجا برن دانشگاه و منتظر من نباشن .... که خدا رو شکر موقع رفتن دم درب حیاط دیدمشون و سفارسششون رو به راننده اژانس کردم .
خودم سوار ماشین خودم شدم و با سرعت رفتم سمت دادسرا .💐با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/Hesszendegi/61558
❤️❤️❤️
❤️
کودکان، بسیاری از ویژگیهای پدر و مادر را درونی می کنند یعنی آنها را جزئی از شخصیت خودشان می کنند.
اگر می خواهید فرزندی مهربان،
مستقل، توانمند و... داشته باشید
بهتر است تلاش کنید تا همین
ویژگیها را درخودتان تقویت کنید.
تا به معجزه تماشای کودکان و الگو
برداری شان از والدین، ایمان بیاورید.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#مهارتهای_ارتباطی
📌انسان عبد و بنده محبت است و در مقابل محبت زانو میزند.
ما به کسی علاقمند میشویم که نیاز خود را از او جواب بگیریم ، چون با پاسخگویی به نیاز ، در قلب ما محبت ❤️میکارد.
چقدر محبت در دل بقیه می کارید ؟
همانقدر برداشت می کنید.
بنابراین بدون توقع نیازهای دیگران را جواب دهید تا دلها را جذب کنید.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
✨🌹✨🌹✨🌹✨
هواشو داشته باش از همین اول ...
👈برای اینکه احترام نامزدتون از همین اول،توی خانواده خودتون بیشتر بشه:
🌸🍃#اولا همیشه از خوبی هاش توی خانوادتون بگین و سعی کنین جریان اختلافات رو برای خانوادتون تعریف نکنین چون شما دو تا آشتی میکنین ولی اون تصور بد داخل ذهن خانوادتون یا هر کسی که جریان رو براش تعریف کنین میمونه.
🌸🍃#دوما اینکه توی جمع همیشه اسمش رو با احترام و الفاظ قشنگ صدا کنین. مثل "بهار خانوم"...
حتی وقتی که نیست توی تعریف هاتون نگین "بهار" بگین "بهار خانوم"
اینجوری بقیه هم حواسشون هست و احترام بیشتری به نامزدتون میذارن و احترام بیشتر به نامزدتون احترام بیشتر به شماست.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
هدایت شده از 💚تبلیغات خصوصی شهید ابراهیم هادی💚
#فراخوان_آموزش_طب_سنتی_رایگان
https://formafzar.com/form/0wm3g
🌸ذکات علم نشر آن است 🌸
✅دوره آموزشی رایگان طب سنتی شامل
1⃣ مبانی اولیه طب سنتی
2⃣ شیوه درمان در طب سنتی
3⃣ معرفی گیاهان دارویی با ارزش
4⃣ مزاجشناسی
5⃣ توانمندی بالای این طب در درمان مشکلات روحی و بیماریها
6⃣ پاسخ به سوالات شما
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🟥هزینه و شرایط دوره :
🔅 رایگان
🔅افراد ۱۸ سال به بالا
🔅افراد متعهد و علاقمند به یادگیری طب سنتی
آموزش در ۴ جلسه یک ساعته و بصورت آنلاین برگزار میشه🙏🙏
جهت شرکت در دوره طب سنتی فرم زیر را تکمیل کنید 👇
https://formafzar.com/form/0wm3g
https://formafzar.com/form/0wm3g
بیش از حد به مشکلات زندگی خود فکر نکنید
تحقیقات نشان داده است بیش از حد فکر کردن
باعث می شود مشکلاتی را خلق کنید که درابتدا اصلا وجود نداشته اند .
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می ترسم از آدم ها …
آدم هایی که دست می گذارند روی تنهایی ات …
مجوزِ ورود می گیرند …
و تنهاترت می کنند …
آدم هایی که سایه می اندازند روی سرت …
و بی تفاوت، سایه سنگین می کنند …
آدم هایی که ساده می گیری بودنشان را …
و سخت می کنند گذرِ لحظه هایت را …
آدم هایی که کوهِ معرفت می شوی برایشان …
و آنها مدام می لرزانندت با آتشفشانِ بی معرفتی هاشان …
آدم هایی که به هزار و یک خاطره، دلبستۀ شان می شوی…
و انها بي تفاوت ميگذرندو ميروند …
@ZendegieMan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
زن مرد #مقتدر را دوست دارد
مرد حتی اگر ضعیف باشد نباید ابراز ضعف کند
دست کم
نشان دهید که مقتدر هستید
خرابی های خانه را اصلاح کنید و مسئولیت پذیر باشید
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
طوری
زندگی کن
که برای دیگران
دوست داشتنت آسان،
در هم شکستنت دشوار،
و فراموش کردنت محال باشد.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
بحث کردن با احمق؛
مثل کشتن پشه
روی صورت خودته...!
شاید پشه رو بکشی یا نه
اما در نهایت یه سیلی
به صورت خودت زده ای...!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
نکات همسرداری🧐😌❤️
در مورد پیامکهای #عاشقانه بهتون یه توصیه میکنم :
دوست من #نیازی نیست که هر روز پیامک خاص و خیلی رمانتیک و.... بزنی.
این طور پیامها رو گاهی بفرست که همیشه #جذاب باشه.
ولی در طی روز #حتما به همسرت پیام بده که حضورت رو در #کنارش بهش یادآوری کنی.
پیامک شما حتی اگه بهتون جواب هم نده #مطمئن باشید که تمام وجود همسرتون رو گرم میکنه و #تاثیر بسیار مثبتی خواهد داشت.
این پیام میتونه خیلی ساده باشه. مثلا ؛
(خدا قوت #کوه استوارم) یا
( #دوستت_دارم
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi