ادامه 👇👇
🌷🌿خاطرات شهدای مدافع حرم
📌( فصل اول: والدین)
🌿۷. اول پدر و مادر🌿
اعتقــاد داشــت اول از همــه، بایــد
از مأموریــت کــه برمیگشــت،
بــه دستبوســی پــدر و مــادرش بــرود. یــادم هســت یــک بــار وقتــی آمــد، گفتــم: «اول برویــم بــه کارهــای خودمــان برســیم، بعــد شــب بــرای شــام میرویــم خانــۀ پــدر و مــادرت.»
گفــت: «نــه! اول دستبوســی و دیدوبازدیــد، بعــد کارهــای
شــخصی .»
خانــۀ پــدر و مادرشــان در روســتای دوروان بــود. وقتــی رســیدیم
نزدیــک خانــه، دیــد مــادر نشســته اســت. محمــود قدمهایــش را تنــد کرد که زودتر به مادر برسد لازم نباشد مادر برای استقبال، چند قدم جلوتر بیاید، تا این حد سعی می کرد احترام پدر و مادرش را حفظ کند.
«شهید محمود نریمانی»
🌿هدیه به شهدا صلوات 🌿
#_سبک_ زندگی _مدافعان_ حرم
#_نویسنده_ مهدی _منصوریان
#_با _مهر_ آ
👈( مرکز امور بانوان نهاد رهبری در دانشگاه ها)👉
🔻به ما بپیوندید🔺
https://eitaa.com/bamehra