🔸اربعین زمانی تمدن ساز است که نماد عقلانیت شیعه باشد
🎙️ گزارش حرکت برخی کاروانها به سمت پایانه ها بعد از اعلان مقامات ایرانی و عراقی درباره عدم برگزاری مراسم اربعین را شنیدیم...
تعجب میکنم از کسانی که موج شیوع این بیماری سهمگین را می بینند، خسارتهای اقتصادی پیدا و پنهان ناشی از آن را خبر دارند، تلاشها و خستگی های کادر درمان را نظاره گرند، پرپر شدن عزیزان و داغدار شدن خانواده ها را حس می کنند، فتوای ضمان مراجع را مطلعند، توصیه و دستور، بلکه روش و مشی رهبر انقلاب را می بینند اما باز هم نمی توانند از فکر اربعین خارج شوند...
تعجب بیشتر از سخنرانها و روضه خوانهایی است که احساسات جوانهای پاکدل، نیک نهاد را تحریک می کنند و آنها را تحریض می کنند و در غیاب اطلاع آنان از مبانی دینی، مراسم اربعین را تا حد " افضل واجبات " و " ضروری " بالا می برند و برای اثبات ادعای خلاف عقل و خلاف شرع و خلاف مقررات خود وقتی هیچ دلیل معتبری (قرآن، روایت، عقل، اجماع) در دست ندارند به قسمهایی مثل "به جان امام حسین" و "به خدا" متمسک میشوند. بعید می دانم اینها ندانند که حفظ جان و سلامتی از #مقاصد_الشریعه است و نباید سهل انگاری کرد...
بر هیچ کس مخفی نیست که زیارت اربعین، توصیه ائمه ماست، روش علمای ما بوده و هست، بروز شور و عشق و دلدادگی شیعه است، وسیله ای است برای تحقق #تمدن_نوین_اسلامی... اما این همه، معنایش این نیست که بتوان جان مردم را به خطر انداخت و حرکت شیعه را در دنیا غیر عقلانی نمایش داد و مایه شین اهل بیت شد... #اربعین زمانی وسیله ساختن تمدن اسلامی است که پیام #عقلانیت را به دنیا مخابره کند همانطور که عشق را مخابره میکند.
آیا مقایسه کردن راه افتادن فضای کسب و کار و مشاغل، مترو و اتوبوس با راهپیمایی اربعین، درست است؟...آیا این خطبا، اندیشیده اند که الزام کردن مسولان به برپایی راهپیمایی اربعین در صلاحیت آنها نیست؟ آیا به این فکر کرده اند که وقتی جوانان متدین و دلداده کربلا را در مقابل مسولان قرار دهند و زمینه نافرمانی مدنی را فراهم کنند چه عواقبی دارد؟
📌بخشی از سخنان حجت الاسلام استاد حیدری در مسجد امام حسین ع اهواز ۲۸شهریور۹۹
@Heydari_org
هدایت شده از رضا حیدری
🔸اربعین زمانی تمدن ساز است که نماد عقلانیت شیعه باشد
🎙️ گزارش حرکت برخی کاروانها به سمت پایانه ها بعد از اعلان مقامات ایرانی و عراقی درباره عدم برگزاری مراسم اربعین را شنیدیم...
تعجب میکنم از کسانی که موج شیوع این بیماری سهمگین را می بینند، خسارتهای اقتصادی پیدا و پنهان ناشی از آن را خبر دارند، تلاشها و خستگی های کادر درمان را نظاره گرند، پرپر شدن عزیزان و داغدار شدن خانواده ها را حس می کنند، فتوای ضمان مراجع را مطلعند، توصیه و دستور، بلکه روش و مشی رهبر انقلاب را می بینند اما باز هم نمی توانند از فکر اربعین خارج شوند...
تعجب بیشتر از سخنرانها و روضه خوانهایی است که احساسات جوانهای پاکدل، نیک نهاد را تحریک می کنند و آنها را تحریض می کنند و در غیاب اطلاع آنان از مبانی دینی، مراسم اربعین را تا حد " افضل واجبات " و " ضروری " بالا می برند و برای اثبات ادعای خلاف عقل و خلاف شرع و خلاف مقررات خود وقتی هیچ دلیل معتبری (قرآن، روایت، عقل، اجماع) در دست ندارند به قسمهایی مثل "به جان امام حسین" و "به خدا" متمسک میشوند. بعید می دانم اینها ندانند که حفظ جان و سلامتی از #مقاصد_الشریعه است و نباید سهل انگاری کرد...
بر هیچ کس مخفی نیست که زیارت اربعین، توصیه ائمه ماست، روش علمای ما بوده و هست، بروز شور و عشق و دلدادگی شیعه است، وسیله ای است برای تحقق #تمدن_نوین_اسلامی... اما این همه، معنایش این نیست که بتوان جان مردم را به خطر انداخت و حرکت شیعه را در دنیا غیر عقلانی نمایش داد و مایه شین اهل بیت شد... #اربعین زمانی وسیله ساختن تمدن اسلامی است که پیام #عقلانیت را به دنیا مخابره کند همانطور که عشق را مخابره میکند.
آیا مقایسه کردن راه افتادن فضای کسب و کار و مشاغل، مترو و اتوبوس با راهپیمایی اربعین، درست است؟...آیا این خطبا، اندیشیده اند که الزام کردن مسولان به برپایی راهپیمایی اربعین در صلاحیت آنها نیست؟ آیا به این فکر کرده اند که وقتی جوانان متدین و دلداده کربلا را در مقابل مسولان قرار دهند و زمینه نافرمانی مدنی را فراهم کنند چه عواقبی دارد؟
📌بخشی از سخنان حجت الاسلام استاد حیدری در مسجد امام حسین ع اهواز ۲۸شهریور۹۹
@Heydari_org
🔵 فقه استنطاقی ۵
🎙برگردیم به روش استنطاق در علم فقه؛ چنین روشی در کلمات فقهاء مورد تصریح نبوده است و گفتیم که حتی كاربستِ واژه «استنطاق» هم در فقه بسیار معدود بوده است؛ ظاهراً تنها در دو باب قضاء و شهادت ، واژه «استنطاق» به معنی «درخواست سخن گفتن؛ به سخن درآوردن»بکار رفته است.
البته گاهی به بزرگانی مانند عبدالحسین لاری (که تبار دزفولی دارد و متولد ۱۲۲۶ش در نجف و متوفای ۱۳۰۳ش در جهرم است) کاربستِ این روش در فقه را نسبت داده اند چنانکه به شهید سید محمد باقر صدر (متولد ۱۳۱۳ش و شهید در سال ۱۳۵۹ش ) کاربستِ آن در تفسیر موضوعی قرآن را نسبت داده اند. اما فراموش نکنیم که هیچگاه روش شناسی آن بحث نشده است و مبانی استنطاقِ نصوص و نیز اصول فقهِ استنطاقی، به مثابه یک ابزار برای بدست آوردن حکم شرعی بحث نشده است.
من اجازه میخواهم وارد بحثی که برخی مطرح کرده اند نشوم. اینکه میگویند؛ [[ اصول فقه موجود تنها بیان کننده «وظیفه فهمنده ی نص» است که به تعهدات شارع و مبیّنان معصوم نپرداخته است لذا دفتر دومی میخواهد با موضوع « وظيفه مبیّنان شریعت»]] چون یک بحث اختلافی در «کلام جدید» است.
همچنین در این مجال به این بحث نمیپردازم که؛ [[ منهجِ استنطاق، ماهیتاً متفاوت از استنباط است، یا تفاوت آن صرفاً در پیچیدگیِ فرایند است. ]]
به نظر میرسد بدون غور در آن دو بحث نیز میتوان به هدف فقهی رسید. آنچه به آن اعتقاد دارم و به نظر میرسد حلاّل مشکل باشد این است که؛ درباره نصوص ادلّه مبیّن #مقاصد_الشریعة کار کنیم. در این زمینه کم کار کرده شده است. به نظر میرسد فهم مقاصد الشریعه و #علل_الشرایع و کنکاش در #فلسفه_احکام، فهم ما را از آیات و روایات به روز میکند و راه حل مسائل مستحدثه را بدست میدهد. مسائلی که ره آورد دنیای مدرن است و هیچگاه در دوره مبیّنان شریعت مطرح نبوده اند تا مورد پرسش بوده باشند و طبعاً بیانی از معصوم در خصوص آن به ما نرسیده لذا در دایره « ما لا نص فیه» طبقه بندی میشوند.
اما اینکه مقاصد الشریعه کدامند؟ و راه وصول به آنها چیست؟...(ادامه دارد...)
🔺برشی از تقریرات درس آزاد #القواعد_الفقهیه حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴
http://eitaa.com/Heydari_org
🔘 فقه استنطاقی ۶
🎙اما اینکه مقاصد الشریعه کدامند؟ و راه وصول به آنها چیست؟
مقاصد اصلى شریعت را با استفاده از آثارِ محققانِ این میدان در سه عنوان خلاصه مى کنیم:
۱. ضروریات حیات (مانند؛ حفظ جان و مال و عقل و دین و نسب و...).
۲. حاجیات (مانند؛ عقود و معاملات).
۳. تحسینیّات (مانند آداب، مستحبات، مکروهات و اخلاقیات).
این محققان از فریقین معتقدند تمام احکام ضرورى شرع، ناظر به حفظ یکى از اینهاست و باید در جمیع ابواب فقه از طهارات تا دیات برای استنباط احکام فقهى، مقاصد را مورد لحاظ قرار داد مثلاً شارع، جهاد را براى حفظ دین تشریع شده و قصاص را براى حفظ جان و حدّ شرب خمر را براى حفظ عقل و حد زنا را براى حفظ نسب و حد سرقت براى حفظ اموال.
توجه داشته باشید این تلقی عمومی که #مقاصد_الشریعه را منحصر به بحث ضروریات میداند درست نیست؛ بلکه همانطور که گفتیم بخش زیادی از احکام شریعت ناظر به عقود و معاملات است و بخش مهم دیگرى مربوط به تحسینیّات مى باشد مانند بخش عظیم مستحبات و مکروهات و اخلاقیات.
و ضروریات نیز منحصر به این پنج مورد نیست و اگر یک استقراء بیشتری بشود شاید حفظ عرض و حیثیّت و آبرو یکى دیگر از مقاصد ضرورى شریعت باشد و همچنین حفظ امنیت اجتماعی و نیز حفظ محیط زیست، شامل حفظ میاه و عدم اسراف در استفاده از منابع طبیعى، هم مقصد دیگرى باشد. بنابراین مقاصد ضرورى شریعت منحصر به پنج نیست.
اما اینکه راه وصول به این مقاصد چیست ؟
ظاهراً چهار راه عمده داریم:
۱_ بررسی نصوص قرآنى و روایات معتبر که دربردارنده علل و مناط احکام هستند یا دربردارنده مقصد هستند و استفاده از آن در «قیاس منصوص العلة».
توجه کنید که در این مجال، به دنبال تدقیق این بحث که رابطه مقصد با مناط و علت و حکمت حکم چیست نیستیم مفهوماً و مصداقاً.
۲_ بررسی مواردى که علّت یا مقصدى به طور صریح و منصوص در متن نصوص شرعى نیامده؛ ولى عقل به گونه اى یقینى آن را استنباط مى کند و از آن در « قیاس مستنبط العلة قطعی» استفاده میشود. دقت کنید قطعی نه ظنی، چون ظنی اعتبار ندارد.
۳_ استفاده از « قیاس اولویت قطعیه» دقت کنید باید قطعی باشد نه ظنی.
۴_ راهی که آن را با عنوان «الغاى خصوصیت» یا «تنقیح مناط » میشناسیم.
اینها همه برمبانی مشهور است که ظن مطلق، اعتبار ندارد لذا باید به ظنون خاصه یا قطع و یقین اکتفا کرد اما ممکن است فقیهی دیگر، بر مبنای دلیل انسداد و حجیت مطلق ظنون بتواند راههای دیگری بگشاید . (پایان درس).
🔺برشی از تقریرات درس آزاد #القواعد_الفقهیه حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴
http://eitaa.com/Heydari_org
🔵 فقه استنطاقی ۵
🎙برگردیم به روش استنطاق در علم فقه؛ چنین روشی در کلمات فقهاء مورد تصریح نبوده است و گفتیم که حتی كاربستِ واژه «استنطاق» هم در فقه بسیار معدود بوده است؛ ظاهراً تنها در دو باب قضاء و شهادت، واژه «استنطاق» به معنی «درخواست سخن گفتن/ به سخن درآوردن» بکار رفته است.
البته گاهی به بزرگانی مانند عبدالحسین لاری (که تبار دزفولی دارد و متولد ۱۲۲۶ش در نجف و متوفای ۱۳۰۳ش در جهرم است) کاربستِ این روش در فقه را نسبت داده اند چنانکه به شهید سید محمد باقر صدر (متولد ۱۳۱۳ش و شهید در سال ۱۳۵۹ش ) کاربستِ آن در تفسیر موضوعی قرآن را نسبت داده اند. اما فراموش نکنیم که هیچگاه روش شناسی آن بحث نشده است و مبانی استنطاقِ نصوص و نیز اصول فقهِ استنطاقی، به مثابه یک ابزار برای بدست آوردن حکم شرعی بحث نشده است.
من اجازه می خواهم وارد بحثی که برخی مطرح کرده اند نشوم. اینکه می گویند؛ [[ اصول فقه موجود تنها بیان کننده «وظیفه فهمنده ی نص» است که به تعهدات شارع و مُبیّنانِ معصوم نپرداخته است لذا دفتر دومی می خواهد با موضوع « وظيفه مبیّنان شریعت» ]] چون یک بحث اختلافی در «کلام جدید» است.
همچنین در این مجال به این بحث نمی پردازم که می گویند؛ [[ منهجِ استنطاق، ماهیتاً متفاوت از استنباط است، یا تفاوت آن صرفاً در پیچیدگیِ فرایند است. ]]
به نظر میرسد بدون غور در آن دو بحث نیز می توان به هدف فقهی رسید. آنچه به آن اعتقاد دارم و به نظر می رسد حلاّل مشکل باشد این است که؛ درباره نصوص ادلّه مبیّن #مقاصد_الشریعة کار کنیم. در این زمینه کم کار شده است. به نظر می رسد فهم مقاصد الشریعه و #علل_الشرایع و کنکاش در #فلسفه_احکام، فهم ما را از آیات و روایات به روز می کند و راه حل مسائل مستحدثه را بدست می دهد. مسائلی که ره آورد دنیای مدرن است و هیچگاه در دوره مُبیّنان شریعت مطرح نبوده اند تا مورد پرسش بوده باشند و طبعاً بیانی از معصوم در خصوص آن به ما نرسیده لذا در دایره « ما لا نص فیه» طبقه بندی می شوند.
اما اینکه مقاصد الشریعه کدامند؟ و راه وصول به آنها چیست؟...(ادامه دارد...)
🔍تبیین و نقد #فقه_استنطاقی
🔺برشی از تقریرات درس #القواعد_الفقهیه حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴
http://eitaa.com/Heydari_org
🔘 فقه استنطاقی ۶
🎙اما اینکه مقاصد الشریعه کدامند؟ و راه وصول به آنها چیست؟
مقاصد اصلى شریعت را با استفاده از آثارِ محققانِ این میدان در سه عنوان خلاصه مى کنیم:
۱. ضروریات حیات (مانند؛ حفظ جان و مال و عقل و دین و نسب و...).
۲. حاجیات (مانند؛ عقود و معاملات).
۳. تحسینیّات (مانند آداب، مستحبات، مکروهات و اخلاقیات).
این محققان از فریقین معتقدند تمام احکام ضرورى شرع، ناظر به حفظ یکى از اینهاست و باید در جمیع ابواب فقه از طهارات تا دیات برای استنباط احکام فقهى، مقاصد را مورد لحاظ قرار داد مثلاً شارع، جهاد را براى حفظ دین تشریع شده و قصاص را براى حفظ جان و حدّ شرب خمر را براى حفظ عقل و حد زنا را براى حفظ نسب و حد سرقت براى حفظ اموال.
توجه داشته باشید این تلقی عمومی که #مقاصد_الشریعه را منحصر به بحث ضروریات می داند درست نیست؛ بلکه همانطور که گفتیم بخش زیادی از احکام شریعت ناظر به عقود و معاملات است و بخش مهم دیگرى مربوط به تحسینیّات مى باشد مانند بخش عظیم مستحبات و مکروهات و اخلاقیات.
و ضروریات نیز منحصر به این پنج مورد نیست و اگر یک استقراء بیشتری بشود شاید حفظ عرض و حیثیّت و آبرو یکى دیگر از مقاصد ضرورى شریعت باشد و همچنین حفظ امنیت اجتماعی و نیز حفظ محیط زیست، شامل حفظ میاه و عدم اسراف در استفاده از منابع طبیعى، هم مقصد دیگرى باشد. بنابراین مقاصد ضرورى شریعت منحصر به پنج نیست.
اما اینکه راه وصول به این مقاصد چیست؟ ظاهراً چهار راه عمده داریم:
۱_ بررسی نصوص قرآنى و روایات معتبر که دربردارنده علل و مناط احکام هستند یا دربردارنده مقصد هستند و استفاده از آن در «قیاس منصوص العلة».
توجه کنید که در این مجال، به دنبال تدقیق این بحث که رابطه مقصد با مناط و علت و حکمت حکم چیست نیستیم مفهوماً و مصداقاً.
۲_ بررسی مواردى که علّت یا مقصدى به طور صریح و منصوص در متن نصوص شرعى نیامده؛ ولى عقل به گونه اى یقینى آن را استنباط مى کند و از آن در « قیاس مستنبط العلة قطعی» استفاده میشود. دقت کنید قطعی نه ظنی، چون ظنی اعتبار ندارد.
۳_ استفاده از « قیاس اولویت قطعیه» دقت کنید باید قطعی باشد نه ظنی.
۴_ راهی که آن را با عنوان «الغاى خصوصیت» یا «تنقیح مناط » میشناسیم.
اینها همه برمبانی مشهور است که ظن مطلق، اعتبار ندارد لذا باید به ظنون خاصه یا قطع و یقین اکتفا کرد اما ممکن است فقیهی دیگر، بر مبنای دلیل انسداد و حجیت مطلق ظنون بتواند راههای دیگری بگشاید. (پایان درس)
🔍تبیین و نقد #فقه_استنطاقی
🔺برشی از تقریرات درس #القواعد_الفقهیه حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴
http://eitaa.com/Heydari_org