#با_شهدا_گم_نمی_شویم
فرازی از وصیتنامه
البته یک عده منافق که در صدر اسلام هم بودند. کمونیستها، سلطنت طلبها و ... که پشیزی بیش نیستند، نمیخواهند اسلام بر ایران حکومت کند؛ پس شما امت حزب اللهی، میبایست با این افراد بجنگید، که این جنگیدن با جنگیدن در جبهه هیچ فرقی نمیکند...
ای برادران حزب الله و ای پیشمرگان روح الله! شما مسئولیتی بسیار سنگین بر دوش دارید؛ مسئولیتی که کوهها تاب مقاومتش را ندارند؛ این مسئولیت، از خون صدها هزار شهید سنگینتر و از خون بهشتیها، رجاییها و باهنرها هم سنگینتر است؛ پس شما وظیفه دارید از جمهوری اسلامی به تمام معنی حفاظت و نگهبانی کنید و نگذارید یک عده این جمهوری اسلامی را به شرق یا غرب که هر کدام از یکدیگر پستترند وابسته کنند.
"شهید محمد رمضانی زیارانی"
#سالروز_شهادت
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
#شهید_مدافع_حرم
#محمودرضا_بیضایی
پیکر #محمودرضا سر تا پا غرق خون بود.
پیکر آمد بهشت زهرا(س) و لباسهای رزم از تنش خارج شد.
#بازوی_چپ از کتف جدا بود و با چند عضله به بدن بند بود.
روی بازو، در اثر ترکشها و موج انفجار، تا روی مچ بشدت آسیب دیده بود.
#پهلوی_چپ پر از جراحت بود.
بعدا شمردم، روی پیراهن طرف پهلوش ۲۵ جای اصابت ترکش بود.
سر یکی از ترکشهایی که اصابت کرده بود از زیر #کتف راست خارج شده بود.
ساق #پای_چپ شکسته بود و ترکش کوچکی هم به سرش گرفته بود.
با همه جراحاتی که جلوی چشمانم بر پیکرش میدیدم ...
زیبا بود ....
زیباتر از این نمىشد که بشود ....
#غبطه میخوردم به وضعی که پیکرش داشت.
توی دلم گذشت و زیر لب گفتم ماشاءالله داداش!
ای والله!
حقا شبیه #امام_حسین_ع شدهای.
اما نه !
شبیه #حضرت_زهرا_س بیشتر ...
چه میگویم ؟...
هیچکس نمیدانست حرف آخری داشته یا نه ؟!
آنهایی که بالای سرش رسیده بودند میگفتند :
نفسهای آخرش بود و حرف نمی زد.
نمىدانم ...
شاید وقتی با موج انفجار به دیوار کانال خورد، یا #زهرا گفته باشد.
#سالروز_شهادت ۱۳۹۲/۱۰/۲۹
راوی : #برادر_شهید
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi