️⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️
🕊 #با_بابا ۳۴
🕊 #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
درک حقایق ۱
مدتها بعد از بهبودي، برخي دوستان به من گفتند: تو هجده روز در یک سفر معنوي الهي (تجربهٔ نزدیک به مرگ) بودي و مطالب بسياري را متوجه شدي، آنچه را در این سفر برداشت کردي براي همه بنویس. من هم مطالبی که در خاطرم داشتم را اینگونه نوشتم:
خدا را شکر که دعاي مرا براي ديدار از بهشت شهدا اجابت فرمود، هرچند این انتقال از خاک به افلاک، بسیار سخت گذشت ولي دريچه اي از عالم معنا را براي این بنده کمترین گشود. معارفی را فهمیدم که در مسير زندگي بسيار به من کمک نمود و قصد نداشتم به دیگران بگویم. اعتقاد داشتم " آن را که خبر شد خبري باز نیامد"
ولی بعد از سالها احساس کردم شهدا مرا لایق دانسته اند که آن معارف ناب(که همگي در قرآن و روایات به آنها اشاره شده) را به کساني که طالب آنند بیان کنم. باشد که قبول درگاه الهي قرار گيرد.
۱_ در آنجا فهمیدم که خوشبخت ترین افراد و کاملترین انسانها و با ایمان ترین مردم، کسانی هستند که به خودشان سختي ميدهند تا روحشان پرورش یابد. آنان با اینکه به جسم خود ظلمي نمي کنند ولي دغدغه تن پروري نداشته و اشتهاي طعام و غریزه جنسی، آنها را از فضائل انسانی دور نساخته است. آنان در عمل به واجبات ديني و خوبيها و ترک گناهان از همه جلوترند. خيرخواهي، خدمت به خلق، محبت، نوع دوستي، آنها را برجسته و محبوب نمود. آنها نه حسرت گذشته را ميخوردند و نه نگراني و ترس از آینده دارند.
آنها ظرفیت روحشان بالا رفته و دیدار و گفتارشان خدايي شده و قلبشان به آرامش رسیده. آنها دوست نداشتند تنهایی به بهشت بروند و خوبیها را براي همه میخواستند. آنقدر خوب بودند که محبوب قلبها و امام متقین شدند. آنجا فهمیدم که "والعاقبة للمتقين" يعني چه؟!
در عالم ملکوت درک میکردم که شهدا و مجاهدان، پیشواي متقین هستند و خدا آنها را پذیرفت و "عند ربهم یرزقون" گشتند و به خلوت پروردگار دعوت شدند. خوش به سعادت آنها
۲_ در آنجا ميفهمیم که چقدر در دنیا بيخود و بيدليل غصه مسائل پیش پا افتاده را خوردیم! در آنجا میفهمیم که به گفته بزرگان دین: "ما مامور به انجام وظیفه انسانی و اسلامي خود هستیم، نه نتيجهٔ مطلوبي که تصور مي كرديم" کارها به دست خداست و ما باید سرباز الهي و مؤمن واقعي باشيم، فقط به او توکل کنیم و از او کمک بخواهیم. هرگاه از فشار کار روزمره خسته شدیم، با یاد او خستگي را به در کنیم و نظارت و یاری او را جدي بدانیم. اگر اینطور شد مشتاق وقت اذان میشویم. چرا که زمان تکلم با حضرت یار است. این صدا ما را به خلوتی آرامش بخش دعوت میکند. آنجاست که تمام کارها را رها میکنیم و به سوي ملاقات او ميشتابیم تا دوباره نیرو بگیریم.
در ملکوت درک میکردم که اگر مشتاق وقت نماز نباشیم و به این فرصتِ دیدار، که هر روز پنج بار ایجاد میشود اهمیت ندهیم، چقدر خود را از مقصد دور ساخته ایم و اگر عاقل باشیم چاره ای میاندیشیم، اما افسوس که شیطان با وسوسه اش ما را مغرور میکند تا نفهمیم چقدر محتاج نماز و تشکر از خدا هستیم...
۳_ آنجا ميفهمیم خداوند متعال چقدر در دنیا به ما خوبی کرده و دست ما را گرفته، اما شیطان با وسوسه هایش کاري کرده تا الطاف خدای مهربان را نبینیم یا فراموش کنیم و خداي نخواسته از خدا طلبکار شویم. آنجا این حدیث را درک میکنیم که خداوند نسبت به بندگانش هزاران برابر، از مادر مهربانتر است و اینکه خداوند مشتاق بندگانش است و اگر بندگان از شدت علاقه خداوند به خودشان اطلاع داشتند از شوق، جان می دادند...
در آنجا می فهمیم؛ تمام مشکلات زندگی به نفع ما بوده. در ملکوت میفهمیم که الطاف خفيه الهي از الطاف آشکار او بیشتر است. ائمه (علیهم السلام) و اولیاء خدا بارها به این موضوع تاکید کرده اند ولی ما باور نکردیم.
حتي معصومين (علیهم السلام) ما را را مي بینند و بر مشکلات ما آگاهند. باور کنید در ملکوت این جمله از زیارتنامه را لمس خواهیم کرد: "أشهَدُ انَّکَ تَسمَعُ كلامي و تَرُدُّ سلامي" آنها به امر خدا صداي ما را ميشنوند و جواب سلام ما را در حد شايستگي و لياقت ما ميدهند...
چشم دل بازکن که جان بيني
آنچه ناديدي است آن بيني
#برزخ #معاد #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
https://eitaa.com/Hojat_al_mahdi