🌸یاس را باید کاشت
🌼توی گلدان ظریفی که پر از "عطر خدا"ست
🌸و سپس گلدان را
🌼روی یک میز گذاشت.
🌸پرده ها را باید پس زد
🌼و به خورشید فضا داد که آرام بتابد بر آن
🌸آن زمان خواهی دید
🌼با شمیم گل یاس،
🌸تو چه احساس قشنگی داری
🌼و درخشان شدن برگ گیاه
🌸چه تماشا دارد.
🌸در دلت بوته ای از یاس بکار …
🌼یاسی از عاطفه، امید، محبت، ادراک
🌸و بدان بی تردید،
🌼زندگی با تو سر مهر و وفا خواهد داشت.
#ترک_گناه
#گناه
#توبه
━━━⪻✧❁🕋❁✧⪼━━━
@Raha_sho📲
•°~🪴✨
سختاستببینیمهمهرا،غیررُخِتو
چشمانِهمیشهتَرمانغرقِتمناست:)♡
#السلامعلیڪیابقیةالله..🌱
#گناه
#توبه
━━━⪻✧❁🕋❁✧⪼━━━
@Raha_sho📲
🌸یاس را باید کاشت
🌼توی گلدان ظریفی که پر از "عطر خدا"ست
🌸و سپس گلدان را
🌼روی یک میز گذاشت.
🌸پرده ها را باید پس زد
🌼و به خورشید فضا داد که آرام بتابد بر آن
🌸آن زمان خواهی دید
🌼با شمیم گل یاس،
🌸تو چه احساس قشنگی داری
🌼و درخشان شدن برگ گیاه
🌸چه تماشا دارد.
🌸در دلت بوته ای از یاس بکار …
🌼یاسی از عاطفه، امید، محبت، ادراک
🌸و بدان بی تردید،
🌼زندگی با تو سر مهر و وفا خواهد داشت.
#ترک_گناه
#گناه
#توبه
━━━⪻✧❁🕋❁✧⪼━━━
@Raha_sho📲
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 #تلنگرهای_قرآنی
ای مردم شما همگی نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است. فاطر۱۵
💥 تـلـنــــــگر امــــروز:
قضیه این است که: هرچه خودت را به درگاه خدا نیازمندتر و فقیرتر بدانی غنیتر میشوی و هرچه خودت را از خدا بینیازتر بدانی فقیرتر میشوی!
#ما_با_قرآن_بیدار_میشویم
#گناه
#توبه
━━━⪻✧❁🕋❁✧⪼━━━
@Raha_sho📲
🔴 توابین (رها یافتگان)
✍عربده کشان وارد شهربانی شد، فریاد میزد این راسته یه شیر داره اونم مرتضی ست، گیر داده بود به تابلوی شهربانی ، عربده میکشید میگفت چرا عکس شیر روی تابلو حک شده ، شیر این محل منم، مرتضی!!! یکه بزن پاچنار بود، از این باباشملهای کله خراب، نوچه هایش هم کم نبودند، ولی با همه ی لات بازیهاش ذره ای هم مرام و معرفت سرش میشد. رفته بودند با نوچه هایش یکی از باغهای فرحزاد، شب جمعه بود، میزدند و میرقصیدند، جوانی مودب آمد سمتشان ، سلام کرد و گفت سید مهدی قوام(از وعاظ بنام آن دوره) همراه خانواده اش گوشه ی باغ نشستند،خوب است کمی مراعات حال حاج آقا را بکنید.
اسم سید مهدی قوام را که شنید بلند شد رفت بطرفش ، سلام و علیک کردند ، پیشانی سید مهدی قوام را بوسید، به سادات خیلی احترام میکرد، سید مهدی به او گفت: آقا مرتضی! اگر ما بخواهیم مثل شما داش (لات) بشیم چه کار باید کنیم ، جواب داد ما لوتیا حق نمک را نگه میداریم، نمکدان نمیشکونیم ، سید مهدی حواب داد: "خب این کار را که ما هم انجام میدیم ، اما بگو تو که نمک خدا را خوردی، چرا نمکدانش را میشکنی و گناه میکنی؟ مرتضی سرش را انداخت پایین و سکوت کرد، زانوهایش لرزید ، انگار...
انگار خدا دین را با همین یک جمله در دلش ریخت، اشکش سرازیر شد، مثل دیوانه ها های های گریه میکرد ، توبه ی مردانه کرد ، آدم شد، شد نوکر حسین، روضه که میخواندند نمیتوانستی آرامش کنی، هییتی تاسیس کرد بنام محبین الزهرا و تا آخر عمر نوکر اباعبدالله بود، شد از معتمدین بنام شهر،مردم خیلی قبولش داشتند، حسین است دیگر ، نوکرانش را آقا میکند...
📚برداشتی آزاد از زندگی مرتضی پادگان
#گناه
#توبه
━━━⪻✧❁🕋❁✧⪼━━━
@Raha_sho📲