eitaa logo
هور (پایگاه انتشار تولیدات انقلابی)
4.4هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
304 فایل
✅"هور" پایگاه انتشارتولیدات دیجیتالی هنرمندان انقلاب اسلامی 🔘 @Hoor_Art ارتباط با مدیرکانال @Mahsa_nasiri70
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ امروزه ''تعقیبات مستحبی'' بعـد از نمــــاز ها فعالیــت در ''فضای مجـــازی'' اســت. 🔹مقام معظم رهبری https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ 🔹️ برای اولین بار توسط سخنگوی ارشد نیروهای مسلح اعلام شد که ایران فناوری نظامی و مستشار مجرب به فرستاده است. 🔹این یعنی، یمنی‌ها فعلا فقط با تجربیات نظامی ایران دمار از روزگار اشغالگران سعودی درآورده‌اند. 🔹وای به روزی که تجربیات هم با تجهیزات نظامی ایرانی پا به میدان بگذارند. https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ معرفی کتاب / سفر سرخ مقاومت او در برابر تانک هاۍ سرمست عراقےدر دشت هویزھ نقطہ عطف این آشنایۍ بود. هنگامۍ کہ در غروب ۱۶ دۍ ۱۳۵۹ با جسد آغشتہ به خونش مواجہ شدم فهمیدم این مرد برگ‌زرینۍ از تاریخ این دیار خواهد شد. - نصرت‌اللہ‌محمودزاده‌مـۍ‌نویسد .. https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ تحقیر نیروی دریایی ارتش تروریستی آمریکا در خلیج فارس 🎥 انتشار برای اولین‌بار| رهگیری و شناسایی ناوگروه نیمیتز آمریکا توسط پهپادهای نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ ربات هوشمند کاراکال 💢ربات کاراکال برای نبرد زمینی طراحی و بسیار چابک و دارای سیستم تعلیق مستقل است. 💢این ربات با حداکثر سرعت 30 کیلومتر بر ساعت و برد عملیاتی بیش از 1 کیلومتر ، دارای قابلیت حمل سلاح های سبک و نیمه سنگین و همچنین دارای سیستم کنترل از راه دور هوشمند و مسافت یاب لیزری و سامانه اپتیکی است. https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ تحلیل پشت پرده مستند بی.بی.سی تحلیلگر | سردار حسین نجات 💢ما در زمان جنگ دو جریان نفاق داشتیم؛ یک جریان نفاق آشکار بود که همان منافقین بودند که‌ به صدام پناهنده شدند و اخبار و اطلاعات جنگ را یا به صورت تخلیه تلفنی یا به واسطه نفراتی که داشتند، در اختیار صدام می‌گذاشتند. 💢جانشین قرارگاه ثارالله تهران با بیان اینکه یک جریان نفاق پنهان هم داشتیم که در دفتر آقای منتظری جمع شده بودند، اظهار داشت: 💢این جریان که تبلور آن در داماد آقای منتظری و برادر دامادش، سید مهدی هاشمی بود که بعدا اعدام شد، از ساده‌لوحی آقای منتظری استفاده و احساس می‌کردند که می‌توانند همه کارهایی که مدنظرشان است را از طریق ایشان انجام دهند. ایشان فقیه وارسته و زحمت کشیده‌ای بود ولی متاسفانه بسیار ساده بود و روی ایشان اثر می‌گذاشتند. 💢آنها اولین کاری که کردند، این بود که توانستند با جریان‌سازی به گونه‌ای که کسی هم متوجه چگونگی آن نشود - به خاطر صلاحیت‌های فقهی و سابقه مبارزاتی که آقای منتظری داشت - توانستند در مجلس خبرگان ایشان به عنوان قائم مقام رهبری رای‌گیری کنند، بدون اینکه با امام مشورت یا صحبتی کرده باشند.   💢بعدها امام (ره) در نامه‌ای فرمودند که والله از همان اول من با قائم مقامی آقای منتظری مخالف بودم و با من هم مشورت نشد. 💢این جریان دنبال بازوی دوم هم بودند یعنی سپاه را به عنوان یک قدرت برای خود می‌خواستند بنابراین جریانی بر علیه فرماندهان آن مقطع سپاه درست کردند دو نفر مد نظرشان بود یکی مهدی هاشمی مسئول واحد نهضت های سپاه که بعدها به اتهام همکاری با ساواک و قتل مرحوم شمس آبادی و دو نفر دیگر و عامل اصلی نفوذ در بیت منتظری اعدام شد و دیگری هم آدم بدی نبود لیکن به بیت آیت‌الله منتظری خوش‌بین بود و تابع آنان بود. 💢زمانی که ما درگیر جنگ بودیم و احتیاج به اتحاد داشتیم، این افراد جریانی توسط تعداد محدودی از برادران یکی از  یگان‌های ما درست کردند که موجه و پاک بودند ولی آنها اینطور وانمود کردند که فرمانده وقت کل سپاه در جبهه‌ها خیانت می‌کند، در صورتی که در آن موقع همه تلاش محسن رضایی معطوف به این بود که همه نیروها و سلیقه‌ها را جمع کند تا در جبهه پیشروی انجام دهد.   💢آن جریان قبل از عملیات بدر در جلسات مختلف بر علیه فرمانده وقت کل سپاه موضع‌گیری کردند. حتی در جلسه‌ای هم آقای منتظری به خدمت امام رسیده و گفته بود که فرمانده سپاه کودتا می‌کند که امام چون می‌دانست این از کجا آب می‌خورد، به آقای منتظری گفته بود اینها که بچه‌های خودمان هستند، بگذارید کودتا کنند. بچه‌های خودمان که علیه ما کودتا نمی‌کنند.   💢جریان کودتای خزنده به عنوان تغییر فرمانده کل سپاه و گذاشتن فردی هم‌راستای خودشان در دست دفتر آقای منتظری بود. آنها همان بلوا را راه انداختند که در آن زمان فرمانده سپاه پاسخ‌شان را داد که قبول نکردند. 💢نهایتاً امام (ره) پیامی توسط شهید محلاتی دادند که در پادگان ولیعصر قرائت شد. اول امام افرادی که این بلوا را با راه انداختند، نصیحت کرد و گفتند فریب نخورید ما با غوغاسالاری فرمانده عوض نمی‌کنیم. الان وقت جنگ است همه باید به جنگ توجه کنید.   💢ایشان گفتند چون می‌دانم شما فریب خورده‌اید و به اصطلاح خائن نیستید، شما را می‌بخشم، بروید دنبال جنگ. اگر بعد از این کسی این قضیه را ادامه دهد، آن موقع برخورد دیگری می‌کنم. آن برادران هم چون فهمیدند که اشتباه کردند و مسیر بدی را طی کردند، اتفاقاً در یگان‌های دیگر به صورت ناشناس رفتند، جنگیدند و یکی، دو نفر از آنها که من یادم هست، شهید شدند.   💢بعضی از آن افراد مانند اکبر گنجی که خود او هم عامل بیت منتظری و سیدمهدی هاشمی‌ها بودند، همان فتنه‌انگیزی‌ها را ادامه دادند که منجر به فرارشان از ایران شد. طیف اکبر گنجی و اینها که سنجیده کار نفاق را انجام می‌دادند، همین الان هم در خارج از کشور با رسانه‌های بیگانه همکاری می‌کنند ولی جریانی که فریب خورده بودند، شهید شدند. https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ دفاع مقدس، دانشگاه انسان سازی 🔸۱۸ عراقی که با اذان ابراهیم هادی عاقبت بخیر شدند؛ 🔹٢٠ آذر سال ۶٠ برای آزادسازی ٧٠ کیلومتر از منطقه علمیاتی گیلانغرب عملیات شد؛ رزمندگان اسلام تقریبا همه مناطق را آزاد کرده بودند ... عراق تلفات سنگینی داده بود ... یکی از تپه ها که اتفاقا موقعیت مهمی داشت هنوز مقاومت میکرد؛ بچه تلاش کردند آنرا هم آزاد کنند. در تاریکی صبح روز بعد به سمت تپه حرکت کردیم؛ نیروهای زیادی از عراق روی تپه مستقر بودند. 🔹با فرماندهان ارتش صحبت کردیم و هر طرحی دادیم به نتیجه نرسید... ناگهان ابراهیم هادی به سمت تپه عراقی ها حرکت کرد و بعد روی تخته سنگی رو به قبله ایستاد و با صدای بلند شروع به اذان گفتن کرد؛ هر چه داد زدیم که بیا عقب الان تو را میزنند ... فایده نداشت ... 🔹 تقریبا اواخر اذان ابراهیم بود که صدای تیر اندازی عراقی ها قطع شده بود... ولی همان موقع یک گلوله شلیک و به گردن ابراهیم اصابت کرد... خون زیادی از ابراهیم میرفت. به کمک امدادگر زخم ابراهیم بسته شد ... 🔹در ادامه یکی از بچه ها آمد و گفت یک سری از عراقی ها آمدند؛ دستشان را بالا گرفته و دارند تسلیم میشوند ... فورا گفتم مسلح بیاستید شاید حقه ای باشد؛ 18 عراقی به همراه یک افسر خودشان را تسلیم کردند... به کمک مترجم از افسر عراقی پرسیدم چقدر نیرو روی تپه هستند؟ گفت هیچی... ما آمدیم و خودمان را تسلیم کردیم بقیه نیروها را هم فرستادم عقب؛ الان تپه خالیه ... با تعجب پرسیدم چرا؟ گفت: چون نمیخواستند تسلیم شوند ... گفتم یعنی چی؟ افسر عراقی با بغض و اشک در پاسخ گفت: اًین موذن؟ 🔹بعد گفت: به ما گفته بودند شما مجوس و آتش پرست هستید ... به ما گفتند ما برای اسلام با ایرانی ها میجنگیم. ما وقتی میدیدم فرماندهانمان مشروب میخورند و اهل نماز نیستند در جنگ با شما دچار تردید شدیم. امروز وقتی صدای اذان رزمنده شما را شنیدم تمام بدنم لرزید ... وقتی که نام امیرالمومنین را آورد با خودم گفتم: تو با برادرانت میجنگی؟ نکند مثل ماجرای کربلا ... گریه امانش نداد. بعد گفت: به نیروهایم گفتم من میخواهم تسلیم شوم هر کس میخواهد با من بیاید. 🔹اینها با من آمدند؛ بقیه که نیامدند برگشتند عقب... آن سربازی هم که به موذن شلیک کرد را هم آورده ام اگر دستور بدهید او را میکشم. حالا بگویید او زنده است یا ...؟ 🔹 گیج شده بودم ... گفتم زنده است ...رفتیم پیش ابراهیم که داخل سنگر بستری بود ...تمام هجده اسیر آمدند و دست ابراهیم را بوسیدند و رفتند نفر آخر به پای ابراهیم افتاده بود و گریه میکرد و میگفت من را ببخش من شلیک کردم ... بغض گلوی من را هم گرفته بود... 🔹از آن ماجرا پنج سال میگذشت ؛ زمستان سال ۶۵ بود و ما درگیر عملیات کربلا5 در شلمچه بودیم ... کار هماهنگی لشکر با من بود. برای توجیه بچه های لشکر بدر که همگی از بچه های عرب زبان و عراقی های مخالف صدام بود به مقرشان رفتم. پس از صحبت با فرماندهان؛ یکی از بچه های لشکر بدر جلو آمده و گفت شما در گیلانغرب نبودید؟ گفتم بله... گفت: مطلع الفجر یادتان هست؟ ارتفاعات انار تپه آخر؟ گفتم: خوب؟ گفت هجده عراقی که اسیر شدند یادتان هست؟ گفتم بله ؛ شما؟ با خوشحالی گفت: من یکی از آنها هستم ... با تعجب گفتم :اینجا چه میکنی؟ گفت همه ما هجده نفر در این گردان هستیم با ضمانت آیت الله حکیم آزاد شده و قرار شده بیاییم با بعثی ها بجنگیم. گفتم فرمانده تان کجاست: گفت: در همین گردان مسئولیت دارد ؛ گفتم: اسم گردان و نام خودتان را روی این کاغذ بنویس بعد از عملیات مفصل میبنمتان... همینطور که نامها را مینوشت پرسید: نام موذن شما که بود؟ یکبار دیگر میخواهیم او را ببینیم ... 🔹بغض گلویم را گرفت؛ گفتم آن شاالله توی بهشت همدیگر را میبینید... خیلی حالش گرفته شد ...عملیات شروع شد ...و نبرد ادامه یافت ... .. اواخر اسفند ۶۵ بود که عملیات به پایان رسید... 🔹رفتم پیش بچه های لشکر بدر ...از یکی از مسئولین آن سراغ ١٨ عراقی را با نام هایی که داشتم گرفتم.گفت این گردان منحل شده؛ در عملیات آنها جلو پاتک سنگین عراقی ها را گرفتند تلفات سنگینی هم گرفتند ولی عقب نشینی نکردند. کاغذ نام انها را به او دادم. چند دقیقه بعد گفت: همه اینها شهید شده اند ... ماتم برد ...دیگر حرفی نداشتم... 🔹با خود فکر میکردم ابراهیم با یک اذان چه کرد ... یک تپه آزاد شد یک عملیات پیروز شد ... هم هجده نفر از قعر جهنم به بهشت رفتند ... منبع: کتاب سلام بر ابراهیم صفحه ١٣٣ تا ١٣٩ 🌹 شادی روح شهدا صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ 🔹به مناسب هفته دفاع مقدس: طبق فرموده مقام معظم رهبری باید جلوی تحریف دفاع مقدس رو بگیریم! 🔹یکی از اون حقیقت هایی که سانسور میشه و خیلی از مردم ممکنه ندانند این است که صدام جنایتکار از آلمان سلاح شیمیایی می گرفت و بر سر مردم مظلوم و بی گناه می ریخت، وقتی مجروحین برای درمان به آلمان فرستاده میشدند نمونه پرونده آنها را برای تولید کننده سلاح شیمیایی ارسال میکردند تا نقص سلاح‌ها رو اصلاح کنند! https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ معرفی کتاب 🔹عنوان :خدا حافظ سالار 🔹گذری بر خاطرات شهیدمدافع حرم سردار حسین همدانی 🔹نویسنده:حمید حسام به روایت همسر شهید https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ مهم این است که ملت ایران، دفاع مقدس را هرگز از یاد نبرد 🔹رهبرمعظم انقلاب: آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخىِ حساس - مقطع دفاع مقدس - را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. من از این حرکت راهیان نور - که چند سال است بحمداللَّه روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده - بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. و معتقدم این مقطع حساس برای ما یک تجربه است. شما جوانهای امروز اگر آن روز هم بودید، توی این میدان، با عزم راسخ حاضر میشدید. ۸۹/۱/۱۱ https://eitaa.com/abietarazdarya
38.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ 16 مهر، روز نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سالروز شهادت شهید شاخص نیروی دریایی سپاه، نادر مهدوی گرامی باد. https://eitaa.com/abietarazdarya
⭕️ مانده بر پای وطن... رهبر معظم انقلاب: 🔹️ در دفاع مقدس، نقش پشت جبهه به قدر جبهه اهمّیّت داشت. برخی با حمایت‌های فرهنگی و تبلیغاتی دائم مشغول خنثی‌سازی عملیّات روانی دشمن بودند، از شعر و شعار و پذیرایی از جنگ‌زده‌ها، تا ماندن مردم شهرها زیر موشک‌باران دشمن، مثل دزفول؛ یکی از موارد افتخارآمیز پشت جبهه، ماندن مردم اهالی شهرهای زیر موشک‌باران بعضی از شهرها بود. ۹۹/۶/۳۱ https://eitaa.com/abietarazdarya