eitaa logo
حسینیه ی شعرا
265 دنبال‌کننده
83 عکس
287 ویدیو
11 فایل
خاطرت جمع در این عرصه ی ویرانی ها علم افتاده به دستان سلیمانی ها ارتباط: @Ana_Yamanii
مشاهده در ایتا
دانلود
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی به دنیا می دهد بی تابیِ گهواره پیغامی غریبیِ پدر را می زدی فریاد با گریه گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی بینم سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی تو در شش بیت حق مطلب خود را ادا کردی چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی تورا از واهمه در قامت عباس می بیند اگر تیر سه شعبه کرده پیشت عرض اندامی الا یا قوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا.... برید این جمله را ناگاه تیرِ نا به هنگامی چنان سرگشته شد آرامش عالم که بر می داشت به سوی خیمه ها گامی به سوی دشمنان گامی برایت با غلاف از خاک ها گهواره می سازد ندارد دفنت ای شش ماهه غیر از بوسه احکامی چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه... چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی... کنار گاهواره مادر چشم انتظاری هست برایش می برد با دست خون آلوده پیغامی ✍ @Hoseinie_Shoara
باده گاهی ز عنب هست و گهی از رطب است این همان است که در روی تو لب روی لب است دم کشیدند همه سبزدلان در هیئت چای سادات اگر سبز نباشد عجب است جام من هست کنون مثل دو تا عاشق مست چشمم از باده رخساره تو لب‌به‌لب است زلف در زلف و نگه در نگهند اهل نظر رفتن و آمدن ما به برت شب به شب است ابرویت حامی فرمان نگاهت شده‌اند قتل ما را سر کویت سبب اندر سبب است شکر فارس چو تجار برم سوی حجاز فارسی شعر بخوانید که یارم عرب است خم ابروی تو انگار خم وارونه است فتحه و ضمه تماما طرب اندر طرب است بوسه از دور دهم نیست اگر پای سفر لب ارادت برساند چو قدم بی‌ادب است تاک بنشان سر قبرم که مرا روز جزا چشم امید شفاعت به دخیل عنب است رنگ افشاندن ما فرصت ابراز نداشت گرچه هر دیده که عاشق شده فرصت‌طلب است ذوالفقار تو دو دم دارد و عیسی یک دم پس اولوالعزم ز شمشیر تو یک دم عقب است ✍ @Hoseinie_Shoara
یک چشم من از حادثه ی کوچه؛ تَر است چشم دگرم ز روضه ها خونجگر است یکروز به خاک مادرت می افتم در سجده دلم به دوست نزدیکتر است @Hoseinie_Shoara
گفتم: علی مدد قلمم ذوالفقار شد مضمون اسیر لشکر زلف نگار شد حرف از نجف که شد دل پیمانه‌ام گرفت آهی کشید و قافیه دیدم خمار شد من پای آن یمت یرنی رگ گذاشتم تیغت کجاست؟ وقت قرار و مدار شد اثبات این جنون به قیامت نمی‌رسد پرونده‌ام به خال لبت واگذار شد کفران نعمت است اگر کم طلب کنم قنبر به لطف بندگی‌ات شهریار شد اجداد ایل من همه معشوق مذهب‌اند سلمان اگر نشد نسبم مهزیار شد میثم به چین زلف تو تبعید دار شد مالک که چین ندید سیاستمدار شد از بس که وصله‌های عبایت شکوه داشت سلطانی از مقام خودش بر کنار شد رنگ احد پرید همین که نگاه کرد تیغی دو دم به گرده طوفان سوار شد گاهی مرا به چوب محبت بزن علی دل سر به راه ترکه آموزگار شد فکر رفوی پیرهن کهنه‌ات نباش پیراهن تو پرچم پروردگار شد با اینکه پای درد تو صفین گریه کرد دامان کوفه تا به ابد لکه‌دار شد وقتی کلون در پر شال تو را گرفت عالم دچار گریه بی‌اختیار شد رفتی و تا قیام قیامت امام عشق پیراهنی سیاه تن روزگار شد ✍ @Hoseinie_Shoara
2.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍《 》 ▪️ ➕من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه | ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد 🎤 سالروز درگذشت (ره) @Hoseinie_Shoara