آهو از دشتِ غزل دل بکَن استثنائاً
بوی سيب آمده چون از خُتَن استثنائاً
من خراسانیام اما وطنم كربوبلاست
متفاوت شده حبّ الوطن استثنائاً
من اويس توام و كار ندارم به بهشت
بوی تو میوزد از اين قَرَن استثنائاً
آخر اینجا چه بهاریست که در هر قدمش
پر شد از لاله ی پرپر چمن استثنائاً
پدرت جای تو بخشيد زکات انگشتر
نبری كاش عقيقِ يمن استثنائاً
بين هفتاد و دو عاشق چه كسی غير شما
بوريا داشت به جای كفن استثنائاً
همه ی دار و ندارش که به غارت رفته
دست بردار از اين پيرهن استثنائاً
مادری در دل گودال تمنا میکرد
زينب! اين بار برو دل بکن استثنائاً
حرمله! بعدِ کمان دست به شلاق شدی؟
اين رباب است بيا و نزن استثنائاً
ساكن طشت طلا! با فقرا هم بنشين
یک سری هم به خرابه بزن استثنائاً
#ابوالفضل_عصمتپرست
@Hoseinie_Shoara