🔰خاطره ی استاد از عملیات والفجر 8
✅هنوز به خاطر دارم، ایام جنگ بود و به لشکر امام حسین علیه السلام در دارخوین رسیدم. به همراه علی آقا ردانی پور مهمان فرمانده لشکر امام حسین علیه السلام حسین خرازی شدیم. این زمان آقا مصطفی ردانی در حاج عمران شهید شده بود، و ما چون همیشه وامانده.
✅شهید عزیز حسین خرازی ضمن صحبت گفت: عملیات بزرگی در پیش داریم، علی آقا ردانی با من باشه و شما با علی آقا زاهدی، او رفته لشکر قمر بنی هاشم علیه السلام را که تیپ بود، راه بیندازه، و در قواره لشکر وارد عملیات شود، اگر شما هم با او باشید، بهتره. البته حاج کریم نصر با اینکه قطع نخاعی شده بود در این عملیات روی تخت حضور داشته و فرماندهی را کمک می کرد.
✅چند روز بعد، عملیات والفجر ۸ با همه افت و خیزش با موفقیت انجام شد، و ما چند روزی را از اروند گذشته و در فاو به سر می بردیم.
هنوز دشمن نمی دانست کدام عملیات ما جدی است، در غرب، ما به دشمن زده بودیم و جنوب هم دو عملیات در طلایه و منطقه والفجر ۸ را داشتیم.
✅روز ۲۲ بهمن شد و راهپیمایی میلیونی مردم برگزار شد. سخنرانی پس از راهپیمایی با حضرت آقا روحی فداه بود، در میدان آزادی، که ناگاه آن سخنران خوش خبر، به ملت شریف ایران بشارت فتح دادند، که فاو فتح شد. رادیو و تلویزیون هم رسما به سرود پیروزی "مبارک باد" پرداخت و آقای گلریز با آن سرودش دلها را شاد کرد.
پیش از ظهر بود، همه بچه ها در فاو بودند، فرمانده عملیات، آقای زاهدی و دوستانمان، شهید حسین کهرنگیها و... در دلشان شادی غنج می زد، و از چهره شان شادی هویدا بود.
#مرتضی_آقاتهرانی
۱مهر۱۴۰۰
@aghatehranii