May 11
پژوهش های اصولی
#تلنگر
🔴ماجرای خواندنی و جانسوز عکس معروف خادم بدون دست
⭕️مقتل خوانی جانسوز خادمی که بدون دست ساقی زائران تشنه لب شده بود
❓ساقی زوار حسین هستی یا روضه خوان علمدارِ سپاه؟
🔸هر جرعه آب که به مشت زائری میریخت، سر به آسمان میکرد و ناله میزد:
السلام علیک یا ساقی العطاشی...
🔹و چنان به سوز میگریست، که خود روضه خوان شده بود این جماعت را
🔸میز و خیمه ای نداشت و موکبی مهیا نکرده بود ، تنها یک شلنگِ آب داشت ، آن را نیز به دو دست قطع شده اش که میان دستمالی مخفیشان کرده بود، نگه داشته بود و هر زائر را به التماس بفرما میزد
🔹حلقه ی جماعتی که گِردش جمع شده بودند از تمام موکب ها شلوغ تر بود
🔸هر که از حلقه اش جدا میشد صورتی غرق اشک داشت و به حالی دگرگون ادامه میداد مسیرش را
🔹مدتها بود خیره ی حال و روزش مانده بودم و نمیدانستم چه میگوید این جماعت را که اینگونه انقلابی به دلهاشان برپا میکند. تنها صدایش را میشنیدم که مکرّر میپرسید : مقتل خوانده ای؟ و آنگاه ادامه میداد سخن را...
🔸آنقدر صبر کردم تا هوا تاریک شود و زوار به موکب ها روند
🔹مرد ساقی هم اطرافش خلوت شده بود و همچنان دنبال تشنه لبی میگشت تا سیرابش کند
🔸 آرام به سویش رفتم ، برق امید به چشمانش نشسته بود و به لهجه ای شیرین خوش آمدم میگفت
🔹دستم دراز کردم تا آب بنوشم ، دستان قطع شده اش دیگر از خستگی میلرزید و تاب نگاه داشتن شلنگ آب را نداشت
🔸بغض راه گلویم بسته بود و آب را هرچه سوگند میدادم از گلو به زیر نمیرفت
🔹مرد همچنان آب در مشتم میریخت و میپرسید: مقتل خوانده ای؟
🔸بی فایده بود تلاشهایم، نمیتوانستم آب بنوشم
🔹دست از آب کشیدم و نگاهم به صورتش دوختم:
🔸ساقی زوار حسین هستی یا روضه خوان علمدارِ سپاه؟
🔹صبح تا به غروب میخوانی و سوز جگرت تمامی ندارد!
🔸آب را زمین گذاشت و روی چهارپایه کوچکی که کنارش بود نشست
🔹نفسی کشید و به آسمان خیره شد...
📝 شرح ماجرای خادم :
💠 خادم موکب عظیمی بودم، دلخوشیم این بود یک سال روی زمین مردم زراعت کنم و آنچه سر سال مزد تلاشم میدهند ، بیاورم طبخ کنم و میان زوار تقسیم نمایم
💠امسال نزدیک اربعین شده بود و من دستانم به واقعه ی انفجاری از دست داده بودم
💠نه دستی بر کار کردن و نه آذوقه ای بر طبخ کردن داشتم
💠دلشکسته کنار خانه حسرت میخوردم توفیقهای از کف داده را, و ورق میزدم مقتل کنج کتابخانه رانگاهم به جمله ای رسید که دلم به آتش کشیده بود و سر بر دیوار میکوبیدم
💠علقمه را برایم تداعی کرده بود و آه میکشیدم
💠 مصیبت خود فراموش کرده بودم و به صد اشک و آه تنها همین یک جمله را ورد زبان کرده بودم
فَوَقَف العَبّاس مُتحیّرا...😭
💠به گوشه ی دست بر سر و سینه میکوبیدم و تکرار میکردم
فوقف العباس متحیرا...
💠از سویدای دل ناله میکردم:
فوقف العباس متحیّرا...😭
💠روزنه های امید در دلم تابید و دانستم خریدار بیچارگیم کیست
💠یقین کردم سرگردانیم را کسی پاسخگوست که خود طعم تحیّر چشیده باشد.
💠و چون متوسل کویش شدم، نهیبی آمد در دلم :
💠دستی نداری تا خدمت کنی ، اما دستی داری که بدان ذکر مصیبت کنی زوار را ...
💠آذوقه ای نداری تا طبخ کنی،
💠اما آبی داری تا بدان سیراب کنی تشنه لبان را....
💠و سرخوش از تواناییهاییم، با خود عهد کردم تا اربعین دل هر زائری که به دیدن دستانم منقلب میشود ، روانه ی کوی عباس کنم
نیت کردم اشکهاشان به یاد تحیّر عباس سرازیر کنم😭
💠میخواهم آتش ناامیدی سقا را به جگرهاشان کشم
💠چندی نگذشت که آسمان تاریک تاریک شده بود و من و او کنار هم نشسته بودیم
💠او مقتل میخواند و من به دستانی مشت شده و او به دستانی قطع شده بر سینه میکوبیدیم و اشک میریختیم تحیّر عباس را....
💠يا كاشف الكرب عن وجه الحسين (ع)، اكشف كربي بحق اخيك الحسين بظهوره الحجة
✍️ فرستنده سجاد بهرامی از طاقانک( شهر کرد )
goo.gl/kwomwk
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
📩 دلنوشته ها، خاطرات و سفرنامه های خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به ID زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#سفرنامه #دل_نوشته_مخاطبان #اعضا #مخاطبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
✅سفرنامه و دلنوشتههای اربعینی در :
🆔 @ArbaeenIR
@Hoseinmehrali
#تلنگر
روایتی از زندگی طلبه جوان، همسر و 11 فرزندش
📎https://www.farsnews.com/qom/news/13980705000102/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B4
@Hoseinmehrali
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
#تلنگر
🕊🌹از نگاه نکردن به دختران درحال شنا تا .....
داستان این شهید رو حتما بخونید
تا ببینید بعضی وقتا گذشتن از یک گناه آدم رو به چه جاهایی که می رسونه...
یکی از همرزمانش می گفت: در لحظه ی شهادت ترکشی به پهلویش اصابت کرد. وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم.
وقتی روی پایش ایستاد رو به کربلا دستش را به سینه نهاد و آخرین کلام را بر زبان جاری کرد:
🕌❤️((السلام علیک یا ابا عبدالله)) بعد هم به همان حالت به دیدارارباب بی کفن خود رفت.
🔆آيت الله حق شناس (رحمه الله تعالی) در عظمت شهید فرمود:
این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم از احمد پرسیدم چه خبر؟
به من فرمود :
تمامی مطالبی که (از برزخ و...) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و ...
اما من را بی حساب و کتاب بردند.
بعد ایشان مکثی کردند و فرمودند:
رفقا آیت الله العظمی بروجردی حساب و کتاب داشت اما نمی دانم این جوان چه کرده بود چه کرد تا به این جا رسید...
📜🍃🌹داستان تحول از زبان خود از شهید نیری:
یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند.
یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار…
منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید.
از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.
تا چشمم به رودخانه افتاد یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن نمیدانستم چه کار کنم .
همان جا پشت درخت مخفی شدم …
می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت و کنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شنا بودند
همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن.
خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شود اما خدایا من به خاطر تو ازین گناه می گذرم🔥😭
از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها ومشغول درست کردن آتش شدم.
خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود
یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت .
گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میکنم😔
حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک می ریختم ومناجات می کردم.
خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله…
به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!!
همه می گفتند سبوح القدوس و رب الملائکه والروح…😓
از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد...❗️
📒 در سال ۱۳۹۱ دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد اقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود، بدست آمد .
در آخرین صفحه نوشته بود که در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زیارت کردم...🌸💚
🕊🍃🌹روحش شاد و یادش گرامی
📚 کتاب عارفانه
🌹شهید احمد علی نیری
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین
بسم الله الرحمن الرحیم
سفرنامه اربعین ششم
صفر المظفر 1440
آبان ماه 1397
✅قسمت اول:
❇️ پاداش زیارت امام حسین(علیه السلام) با پای پیاده
🔹عن أَبی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَة.
🔻امام صادق علیهالسلام فرمود:
هرکس با پای پیاده به زیارت قبر حسین(علیه السلام) برود، خداوند با هر قدمی که بردارد برایش هزار حسنه مینویسد و هزار گناه از او پاک میکند و رتبه او را هزار درجه بالا میبرد.
📚 کامل الزیارات، ص133
🖋 یک سال دیگر از عمر گران با چشم بر هم زدنی گذشت. هر چه فکر می کنم، هنوز دست خالی ام و اگر دست خالی از دنیا برویم، احدی به فریادمان نخواهد رسید.
البته تنها امیدم به همین زیارت های اربعین و مجالس این چنینی اهل بیت علیهم السلام است.
یا من بدنیا اشتغل
قد غرهّ طول الامل
الموت یاتی بغتة
والقبر صندوق العمل
ای کسی که دنیا تورا مشغول خود ساخته
و آرزوهای دراز مغرورت کرده
(بدان) مرگ ناگهان میرسد
وقبر صندوق اعمال است
در نهج البلاغه از مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام علیه السلام منقول است:
بسیار به یاد مرگ باش و به یاد آنچه به سوى آن مى روى و پس از مرگ در آن قرار مى گیرى به گونه اى که هرگاه مرگ به سراغ تو آید تو خود را از هر نظر آماده ساخته و دامن همت را در برابر آن به کمر بسته باشى.
نکند ناگهان بر تو وارد شود و مغلوبت سازد و سخت بر حذر باش که دلبستگى ها و علاقه شدید دنیاپرستان به دنیا و حمله حریصانه آنها به دنیا، تو را نفریبد و مغرور نسازد زیرا خداوند تو را از وضع دنیا آگاه ساخته و نیز دنیا خودش از فنا و زوالش خبر داده و بدى هایش را براى تو آشکار ساخته است.
جز این نیست که دنیاپرستان همچون سگ هایى هستند که پیوسته پارس مى کنند و براى تصاحب جیفه اى بر سر یکدیگر فریاد مى کشند یا درندگانى که در پى دریدن یکدیگرند، در برابر یکدیگر مى غرند، و زوزه مى کشند، زورمندان، ضعیفان را مى خورند و بزرگ ترها کوچک ترها را مغلوب مى سازند یا همچون چهارپایانى هستند که دست و پایشان به وسیله مستکبران بسته شده و بردگان سرسپرده آنهایند و گروه دیگرى همچون حیواناتى هستند رها شده در بیابان شهوات عقل خود را گم کرده و راه هاى صحیح را از دست داده اند و در طرق مجهول و نامعلوم گام گذارده اند.
آنها همچون حیواناتى هستند که در وادى پر از آفتى رها شده و در سرزمین ناهموارى به راه افتاده اند نه چوپانى دارند که آنها را به راه صحیح هدایت کند و نه کسى که آنها را به چراگاه مناسبى برساند در حالى که دنیا آنان را در طریق نابینایى به راه انداخته و چشم هایشان را از دیدن نشانه هاى هدایت برگرفته، در نتیجه در وادى حیرت سرگردانند و در نعمت ها و زرق و برق هاى دنیا غرق شده اند، دنیا را به عنوان معبود خود برگزیده، و دنیا نیز آنها را به بازى گرفته است و آنها هم به بازى با دنیا سرگرم شده اند و ماوراى آن را به فراموشى سپرده اند.
الان در حالی این سفرنامه را می نویسم که هنوز معلوم نیست امسال توفیق تشرف داشته باشم. البته قصد و نیت قطعی برای زیارت دارم ولی فقط خداوند متعال می داند که این قصد محقق خواهد شد یا خیر.
در روایات به این مضمون آمده است:
ان العبد یدبر و الرب بقدر:
بنده تدبیر و برنامه ریزی می کند ولی رب العالمین تقدیر می نماید.
بین خوف و رجا هستم چون نمی دانم تقدیر الهی چیست.
پروردگارا، اگر چه لیاقت زیارت ندارم ولی به پهلوی شکسته صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها قسمت می دهم که اسم مرا را هم در لیست زائرین مخلص اربعین امسال قرار دهی و ما را در زمره جا ماندگان قرار ندهی.
می خانه دگر جای من بی سر و پا نیست
بگذار که پشت در میخانه بمیرم...
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین
قسمت دوم: حنا بندان
🖋 دیشب تا حدود ده شب در کتاب خانه مطالعه می کردم تا پیش پیش مقداری از برنامه های علمی و پژوهشی ام جلو بیفتم و در ایام اربعین با وجدان و خیال راحت به زیارت بپردازم.
پس از خروج از کتاب خانه، حقیقتا به آرامش خاصی رسیده بودم چون به واجب فراموش شده تحصیل علم عمل کرده بودم. در روایات آمده است: طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه: تحصیل علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.
افسوس که این واجب در حال حاضر در میان اکثر مسلمین به طور کامل فراموش شده است و به همین دلیل است که ملت های مسلمان بسیار عقب مانده هستند.
با طمانینه خاصی داشتم بر می گشتم که یک دفعه یادم افتاد امشب قرار بود حنا روی نقاط حساس بدنم ببندم تا از تاول و عرق سوز پیشگیری کند لذا باید سرعت عمل به خرج می دادم.
باید زودتر و با معده خالی به رخت خواب می رفتم و نباید تا صبح به سرویس بهداشتی و ... نیاز پیدا می کردم تا حنا اثر کند.
در بین راه یکی از دوستان را دیدم که از شاعران و مادحان ائمه اطهار علیهم السلام است و اشعار پر مغز و زیبایی هم سروده است.
پس از احوال پرسی گفت دارم به یک موکب اربعینی می روم که بسیار با صفا است و چای عراقی و حال و هوای موکب های عراقی را دارد و پیشنهاد داد با هم برویم.
هم عجله داشتم و هم چای خوردن با برنامه حنا جور نبود ولی به هر حال حاجت مؤمنی که شاعر اهل بیت علیهم السلام است را نمی شد رد کرد. اتفاقا به سرماخوردگی سختی هم مبتلا بودم و نیاز به استراحت مطلق داشتم.
به هرحال حرکت کردیم و در راه مقداری از اشعارش را برایم خواند.
یکی از زیباترین سروده هایش که در مدح امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است، این است:
دهان خویش رااگرکسی به مدح واکند
چه بهتراست ازسخن خدای خودرضاکند
به امر آفریدگار، زبان شده است وقف یار
یکی شده از آن هزار،مدح زمرتضی کند
عبدبرای کبریا، اسوه ی جمله اولیا
خالص و پاک از ریا عبادت خداکند
ناجی نوح در خطر، خلیل را داده تبر
صاحب سر مستتر، معجزه بی عصا کند
به ذات ناشناس او، بشر شده لباس او
چیست صفات خاص او؟ بهر که رونما کند
از دم اوست کن فکان، خلق زمین و آسمان
نشأت جمله خاکیان، دست خود خدا کند
به غیرمرتضی اسدنمی کندزمان رصد
براوبردکسی حسد که مادرش خطاکند
جهاد بی ولای او، جنگ بود علیه هو
به منکر علی بگو، جهاد خود رها کند
عطر بهشت، مهر اوست، سوز جحیم قهر اوست
روز حساب دهر اوست، سلطنتش چه ها کند
حرف ختام این حقیر،براوکه دست من بگیر
ازطرف تو ای امیرکرامت اقتضا کند
بر درتوآمده ام، ازدر دیگر زده ام
مرقد تومیکده ام،باتودلم صفاکند
ازنجفش کی بشود،پیاده ره طی بشود
دست یدالله مرا راهی کربلا کند
به موکب که رسیدیم، بسیار شگفت زده شدم. حدود بیست سماور برقی بزرگ در موکب نصب کرده بودند که با انواع و اقسام دم نوش های اصیل گیاهی اعم از آویشن و بادرنجبویه و به لیمو و... از مردم پذیرایی می کردند.
سماوری که به بزم حسین می جوشد
بخار رحمت آن جرم خلق می پوشد
حدیث کوثر و تسنیم و سلسبیل مگوی
بگو حکایت مستی که چای می نوشد
خادمین فراوانی هم در موکب فعال بودند و با احترام خاصی با میهمانان و عزاداران سیدالشهدا علیه السلام برخورد می کردند. واقعا با صفا و دیدنی بود لذا خیلی خوشحال بودم که دعوت را رد نکرده بودم.
در این چند سال اخیر تبادل فرهنگی ویژه ای بین ایران و عراق صورت گرفته است و شیعیان مخلص عراقی روی ایرانی ها هم اثر مثبت گذاشته اند و جلوه هایی از ایثار و اخلاص آنان در این موکب قابل رویت بود.
شب به یاد ماندنی بود. به هر ترتیب، پس از اندکی توسل و گفتگو، دو سه استکان کوچک دم نوش آویشن به نیت شفا نوشیدیم و برگشتیم...
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین
قسمت سوم:
ورزش
🔆"عن الامام الصادق علیه السلام: النُشرَهُ فی عَشَرَهِ أشیاءَ: المَشیِ و الرُّکوبِ و…"
🔅شادابی در ده چیز است : پیاده روی ، سوارکاری و… .
(خصال شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه ، ص ۴۴۳)
🖋 امام امت اسلام، رهبر معظم انقلاب اسلامی سه وظیفه اساسی همگانی خصوصا جوانان را ورزش، تحصیل علم و تهذیب نفس می دانند.
چند سالی است که تمام سه محور مذکور در برنامه هایم را حول محور اربعین حسینی قرار داده ام.
به عنوان مثال، تمام سال سعی می کنم ورزش را ترک نکنم تا در پیاده روی اربعین موفق تر عمل کنم. هم چنین در ماه های منتهی به اربعین، کیفیت و کمیت ورزش را افزایش می دهم.
امسال نیز به همین منوال گذشت. چند ماه مانده به اربعین باشگاه ورزشی رفتن را از سر گرفتم تا بعلاوه اهداف مذکور، به آیه شریفه «و اعدوا لهم ما استطعتم بالقوه» عمل کرده باشم.
وقتی ورزش می کنم، احساس شادابی و طراوت بیشتری دارم و روحیه و انگیزه مضاعف در درونم ایجاد می شود.
به علاوه سموم بدن هم دفع می شود و صحت و سلامتی به بدن باز می گردد.
شب قبل از حرکت به سمت مرز مهران، بعد از بازگشت از باشگاه، در معیت یکی از سادات و ذریه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم.
طلبه جوان و بزرگوار و با تجربه ای است. به من یادآوری کرد که از داروخانه، ماسک فیلتر دار و پماد ضد عرق سوز تهیه کنم. خیلی از این تذکر خوشحال شدم چون کاملا فراموش کرده بودم.
پس از تهیه این دو مورد، برای یک استراحت و خواب شیرین آماده شدم تا فردا این سفر زیارتی رؤیایی را با تمام قدرت آغاز کنم...
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین
قسمت چهارم:
مباحثه علمی در اتوبوس
🔆عن النبی الاکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
خیر ما یخلّف الإنسان بعده ثلاث ولد صالح یدعو له و صدقه تجری یبلغه أجرها و علم ینتفع به من بعده.
(نهج الفصاحه)
🔆 از پیامبر اکرم حضرت محمّد مصطفی (صلّیالله علیه و آله و سلم) نقل شده است:
بهترین چیزى که انسان پس از خود وا مى گذارد سه چیز است:
1. فرزند پارسا که براى او دعا کند؛
2. صدقه جارى که پاداش آن بدو رسد؛
3. دانشى که پس از وى از آن بهره مند شوند.
🖋روز چهارشنبه دوم آبان ماه بلافاصله پس از نماز جماعت ظهر و عصر قرار بود حرکت کنیم.
پنجاه نفر طلبه بودیم. چهل نفر در اتوبوس و ده نفر در ماشین سواری. کسانی که مهارت رانندگی و گواهی نامه داشتند قرار بود با سواری سفر کنند تا در مرز همه به هم ملحق شوند. من هم جزو آن ده نفر بودم.
از جهاتی سواری سخت تر بود و از جهاتی سواری بهتر بود. هر دو جهات حسن اختصاصی داشت که دیگری نداشت. در اتوبوس جمع چهل نفری متنوع تری بود و امکان برگزاری مراسم روضه و ... جمعی وجود داشت ولی ابتکار عمل در سواری بیشتر بود، لذا شخصا سواری را از جهاتی ترجیح می دادم.
قرار بود ما با دو ساعت تاخیر حرکت کنیم. چند لحظه به حرکت اتوبوس، مسئول کاروان به من گفت فرزند یکی از مسافران اتوبوس، دچار شکستگی از ناحیه سر شده و درخواست کرد جابجایی صورت بدهیم تا آن بنده خدا بتواند به ساعت حرکت سواری برسد. من هم قبول کردم و دست تقدیر الهی مرا در لیست اتوبوس قرار داد.
چون دیر به من خبر دادند، طبیعی بود که با تاخیر به قرار برسم. با ده دقیقه به تاخیر سوار شدم. یکی از حاضرین گفت چون تاخیر کردید، باید رفقا را بستنی مهمان کنید. من هم ابتدا گفتم که قرار نبود من با اتوبوس بیام و دقیقه نود خبر دادند لذا دیر شد و... ولی در نهایت پدیرفتم تا در اولین پذیرایی از زوارالحسین علیه السلام شریک شوم.
در راه پیشنهاد دادم تا بحث علمی کنیم و ثواب مباحثه علمی و طلب العلم را به ما بدهند.
چون در انتهای اتوبوس نشسته بودم، امکان مشارکت دیگران هم فراهم بود. خودم یک موضوع پیشنهاد دادم. اتفاقا خیلی جواب داد و حدود هشت نفر در این بحث مشارکت کردند.
نتیجه بحث به صورت خلاصه به شرح ذیل جمع بندی شد:
پنج عامل اصلی در تربیت موثر است:
1. خانواده؛
2. رفیق و دوست؛
3. محیط آموزشی و مدرسه و ...؛
4. محیط زندگی؛
5. وراثت.
بعد وارد این بحث شدیم که آیا محیط زندگی در قم محیا تر است یا در دیگر شهر ها؟
هم چنین بررسی کردیم که کدام یک از این عوامل مهم تر و موثر تر است و چگونه می توان فرزندان مهذب تری تربیت کرد.
همه اتفاق نظر داشتند که تربیت فرزند حتی بر تحصیل علم هم مقدم است و اهمیت آن به مراتب بیشتر است، لذا باید تمام این عوامل را به صورت دقیق و کامل مد نظر قرار داد تا نتیجه حاصل شود و نباید به خاطر تحصیل علم بیشتر از این امر غافل شد.
البته تحصیل علم هم واجب است لذا باید با یک برنامه ریزی دقیق به هر دو امر نائل شد.
قرار شد این مبحث را در ادامه سفر تکمیل کنیم و در انتها ان را مکتوب نماییم و در اختیار دیگران قرار دهیم تا بلکه ذخیره آخرت گردد.
از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است:
وقتى انسان از دنیا می رود، دنباله کارهاى نیک او بریده شود جز سه چیز صدقه جارى و دانشى که کسان از آن بهره ور شوند و فرزند درست کارى که براى او دعا کند.
عن النبی الاعظم صلی الله علیه و آله و سلم:
إذا مات الإنسان انقطع عمله إلّا من ثلاث صدقه جاریه أو علم ینتفع به أو ولد صالح یدعو له.
(نهج الفصاحه)
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین
قسمت پنجم:
ماجرای نیم روز
اعوذ بالله من الشیطان الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
🔆وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّه ِ أمْواتا بَلْ أحْياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرْزَقُونَ.
(آل عمران:169)
🔅«و كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند البته مرده مپندار ، بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى خورند».
✅روی عن رسولُ اللّه ِ (صلى الله عليه و آله):
فَوقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بِرٌّ حتّى يُقتَلَ الرجُلُ في سبيلِ اللّه ِ ، فإذا قُتِلَ في سبيلِ اللّه ِ فليسَ فَوقَهُ بِرٌّ .
(الکافی:4/348/2)
✅از نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است:
بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری وجود دارد، غیر از کشته شدن در راه خدا،
پس بالاتر از شهادت (کشته شدن در راه خدا) هیچ نیکی وجود ندارد.
🖋راننده اتوبوس مرد خوب و با صفایی به نظر می رسید. اواسط راه، یک دفعه دیدیم صدای تلویزیون اتوبوس بلند شد. گویا یک فیلم سینمایی گذاشته بودند.
در ابتدا اندکی نگران شدم. با خودم گفتم اگر از این فیلم های سینمایی کذایی باشد، ممکن است زیارتمان خراب شود. مقداری که تبلیغات پخش کرد، شروع به اکران فیلم سینمایی ماجرای نیم روز کرد. بسیار جذاب و با هیجان بود.
قضایای ترور های منافقین در دهه شصت را به خوبی به تصویر کشیده بود. جان فشانی نیروهای انقلابی و مردم برای دفع شعله های آتش فتنه های منافقین را هم تا حدودی نمایش داده بود. خیلی فیلم آموزنده ای است. ارزش دیدن داشت. خصوصا قدر امنیت را بعد از دیدن آن، بیشتر به ذهن منتقل می کرد.
درک این معنا که این که این انقلاب، با چه جانبازی ها و ایثارهایی به دست ما رسیده است بسیار مهم و آرامش بخش است.
خون شهدا و خون دل مادران عزیز شهدا است که باعث شده است ایران امت ترین نقطه جهان در نا امن ترین منطقه جهان باشد.
و این سوال دوباره در ذهنم خطور کرد که به راستی «بعد از شهدا ما چه کردیم؟» ...
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین
قسمت ششم:
چذابه یا مهران
🔆عن الامام الصادق علیه السلام:
من اراد ان یکون فى جوار نبیه و جوار على و فاطمه (علیهم السلام) فلا یدع زیارة الحسین (علیه السلام).
🔅امام صادق علیه السلام:
کسى که مى خواهد در همسایگى پیامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و در کنار على عليه السلام و فاطمه (سلام الله عليها) باشد، زیارت امام حسین (عليه السلام) را ترک نکند.
(وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۳۱، ح ۳۹)
🖋در راه مردد بودیم که بهتر است از کدام پایانه مرزی عبور کنیم. مسیر چذابه حدود دو ساعت طولانی تر است، ولی معمولا بسیار خلوت تر از مهران است، لذا در مجموع بهتر است.
البته اکثر ایرانی ها با مرز مهران، مانوس ترند و شاید نزدیک تر بودن مسیر را ترجیح می دهند و از مهران عبور می کند لذا ازدحام شدید آن، بسیار آزار دهنده است.
در قرون گذشته، وقتی حکام سفاک و خون ریز عباسی، زیارت کربلا را ممنوع کرده و منوط به قطع دست نمودند ، شیعیان زیارت را ترک نکردند و می رفتند و یک دست را می دادند و زیارت می کردند.
حتی برخی دست اول را یک سال و دست دیگر را سال بعد می دادند تا زیارت مجدد کنند. بنا بر این، در مقابل سختی ها و اخلاص و ارادت و شیعیان آن زمان، این ازدحام ها و سختی ها چیزی نیست، ولی این امر، دلیل نمی شود که برنامه ریزی نکنیم.
به هر حال در نهایت امر و با مشورت، مرز مهران انتخاب شد. خصوصا که خبر دادند مهران در حوالی زمان عبور ما خلوت خواهد بود.
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین
قسمت هفتم:
تقدم نجف اشرف یا کربلا؟
🔆عن النبی الاعظم (صلی الله علیه و آله و سلم):
مَنْ زارَهُ فَقَدْ زارَنى وَ مَنْ زارَنى فَکَأَنَّما زارَاللّهَ وَ حَقٌّ عَلَى اللّهِ اَنْ لا یُعَذِّبَهُ بِالنّارِ.
🔅از نبی مکرم اسلام حضرت محمّد مصطفی (صلّیاللهعلیهوآله) روایت شده است:
هر کس او (امام حسین علیه السلام) را زیارت کند، مرا زیارت کرده است و هر که مرا دیدار کند، گویى خدا را زیارت کرده است و بر خداوند است که او را به آتش دوزخ عذاب نکند.
(وسائل الشیعه، ج 10، ص 352)
🖋حدود دو ساعت به اذان صبح پنجشنبه، به مرز رسیدیم. روال سال های گذشته هیچ وقت این نبود که مستقیم از مرز به کربلا برویم. ولی امسال برخی اصرار داشتند که این کار را انجام دهیم تا در شب جمعه که شب زیارتی سیدالشهدا علیه السلام است، کربلا باشیم.
برخی هم می گفتند زیارت مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام)، مهم تر از کربلا است، لذا مقدم است.
به هر حال، شاید به دلیل رعایت نظر اکثر، مستقیم به کربلا رفتیم. راننده مسیر را خوب نمی دانست و چند جا اشتباه رفت.
حدود اذان ظهر در ترافیک سنگینی قرار گرفتیم. پیاده شدیم تا فضیلت نماز اول وقت را از دست ندهیم.
پس از نماز جماعت، دیدیم ترافیک آنقدر سنگین است که ماشین اصلا هیچ حرکتی نکرده است. معلوم شد که بخاطر حفظ امنیت، جلوتر تفتیش است لذا مسیر بسیار بسیار کند است.
برخی گفتند با توجه به این که فقط سی کیلو متر تا کربلا مانده است، بقیه راه را پیاده برویم تا قبل از اذان مغرب وارد حرم شویم و تا صبح در آن جا بیتوته کنیم.
برخی هم مخالفت کردند و گفتند با ماشین سریع تر می رسیم.
بالاخره قرار شد صبر کنیم تا راه باز شود و بقیه را با ماشین برویم. تا اذان مغرب طول کشید تا مقداری ماشین جلوتر آید ولی فایده نداشت چون خیلی ماشین جلوی ما بود.
در نهایت همان جایی که نماز جماعت ظهر و عصر را اقامه کرده بودیم، نماز جماعت مغرب و عشا را هم خواندیم رفتیم برای تسویه حساب با راننده. او هم تمام هزینه تا کربلا را از ما گرفت با این که ما را به آن جا نرسانده بود. نفری ده هزار دینار عراقی دادیم و پیاده شدیم و رفتیم.
چند کیلو متر جلوتر، از سیطره تفتیش که رد شدیم، نفری هزار دینار دادیم و سوار اتوبوس شدیم و بالاخره به کربلا رسیدیم...
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
osulefegh-bayad-ghabl-v-mostaghel-az-fegh-ghande-shavad@almorsalat.mp3
3.34M
#راه_و_رسم_طلبگی
🔉🔉 #بشنوید
💢چرا علم اصول را باید مستقل از علم فقه و قبل از آن فراگرفت؟
🔰استاد علی فرحانی
🔸🔸🔸🔸🔸
🔘برخی معتقدند که نیاز نیست که علم اصول، مستقل از علم فقه خوانده شود، بلکه می توان مباحث مورد نیاز علم اصول را در ضمن فقه مورد بررسی قرار داد.
🔘استاد در این صوت تبیین می کنند که چرا لازم است که قبل از وارد شدن در مباحث فقهی، علم اصول را فراگرفت و در آن مبانی مورد نیاز را اخذ کرد و سپس وارد در فقه شد.
🔸🔸🔸🔸🔸
📌بخشی از جلسه دوم تدریس مکاسب، مبحث اجازه و رد، ۹۸/۶/۲۵، مدرسه فقهی امیرالمومنین (ع)
#اصول #فقه
#پای_درس_استاد
🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
@almorsalat
@Hoseinmehrali