eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
151 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ____ به تمنای لب تو قلب دریا سوخته  صورتت افتاده روی خاک وصحرا سوخته پیکرت را جمع کردم قد یک گهواره شد زیر خورشید عراق این قد و بالا سوخته چشمهایت را که دیدم چشمهایم تار شد تیر را جوری زده پلک تو حالا سوخته تیرها نه درمیاید نه از آن سو میرود جای جای تو در این اوضاع یکجا سوخته کاش میشد تا همینجا پیش تو خاکم کنند من که پیش چشمهام انگار دنیا سوخته پاشو برگردیم خیمه قبل آنکه بشنوی درمیان شعله ها گیسوی زنها سوخته تو نباشی دخترانم را اراذل میزنند صورت هر دختری در بین دعوا سوخته 🔸شاعر: _____________________ 🔹
رفتی و بی تو شیعه بلاها کشیده است خیری از این تباهی دنیا ندیده است شیرینی ظهور تو از یاد شیعه رفت حالا همیشه تلخی عالم چشیده است در جمعه های بی تو به تفریح می رویم بنگر که کار ما به کجاها رسیده است دارم سوال از تو که آیا غریب عصر چشمی برای غربت تو خون چکیده است؟ دیگر بیا که منتظرت جان به لب شده از بس ز منکران تو طعنه شنیده است گفتی که بین روضه ی عباس حاضری آقا بیا که روضه ی دست بریده است آقا ببین که جدّ تو در بین هلهله با گریه از دودست جدا بوسه چیده است جانش به لب رسیده زمانی که با دو دست تیر از میان چشم برادر کشیده است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن ای که عمری بی کس و تنها درون خیمه ات می کنی خون گریه هر صبح و مسا یابن الحسن دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن تیرباران شد عمویت در میان علقمه در یم خون زد ز کینه دست و پا یابن الحسن تیر از چشمش کشیده،جدّ تنهایت حسین شد قدش در علقمه از غُصه تا، یابن الحسن رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن ای که عمری بی کس و تنها درون خیمه ات می کنی خون گریه هر صبح و مسا یابن الحسن دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن تیرباران شد عمویت در میان علقمه در یم خون زد ز کینه دست و پا یابن الحسن تیر از چشمش کشیده،جدّ تنهایت حسین شد قدش در علقمه از غُصه تا، یابن الحسن رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)