eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
برگدای خانه اش معصومه، عصمت می‌دهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت می‌دهد برکسی که خاک شد، تاثیر ِتربت می‌دهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت می‌دهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلاً او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک «در» گیر کرد سینه‌ی زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مأنوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشم‌های بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دستْ گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دستِ قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکانِ نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه دار مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بس کن باسرش بازی نکن 🔸شاعر:
غزل مناجات با امام زمان عج پایان سال و وقت حساب و کتاب شد پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد هر روز با گناه دلت را شکسته ام بین من و تو این همه عصیان حجاب شد گفتند پای نامۀ ما گریه می کنی حال شما ز دیدن نامه خراب شد با این وجود تا که گره خورد کار من یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد امسال هم گدای شب جمعۀ حرم با یک دعای مادرتان بی حساب شد ما را بخر عزیز دل شاه کربلا جان کسی که صورتش از خون خضاب شد نازم به بانویی که به معراج قتلگاه در پاسخش نوای الیّ خطاب شد گودال فوق عرش و تجلی رب آن در پاره حنجر پسر بوتراب شد عمری ست روضه خواندم و باور نمی کنم زینب چگونه وارد بزم شراب شد
زمزمه مناجات باخدا رحمت حق شد تمام * به پا شده بارِ عام ماه مناجاتيان * اي رمضان السلام الهنا يا كريم سيدنا يا كريم ماهِ خدا آمده * وقت عطا آمده بارِ دگر بندة * بي سر و پا آمده الهنا يا كريم سيدنا يا كريم خداي توبه پذير * آمده ام سر به زير از منِ شرمنده تو * بيا و خُردِه مگير الهنا يا كريم سيدنا يا كريم سفره تماشايي است * به پا چه غوغائي است ماه ضيافت شده *وقت پذيرائي است الهنا يا كريم سيدنا يا كريم شنيده ام دلبري * عاشق چشم تري نيمة شب از كرم *ناز گدا مي خري الهنا يا كريم سيدنا يا كريم ناله و آهم ببين * بار گناهم ببين براي رسوائيم * روي سياهم ببين الهنا يا كريم سيدنا يا كريم آمده ام با علي *پَر بكشم با علي تا كه ببخشي مرا * نعره زنم يا علي علي علي يا علي به سر هوای نجف * منم گدای نجف خانة زهرا بُوَد * صحن و سرای نجف علی علی یا علی بي دل و شيدا شدم * بندة مولا شدم عزت من بس همين * عاشق زهرا شدم علي علي يا علي مكن مرا اي خدا *لحظه اي از خود جدا تو را قسم بر حسين* تشنه لب كربلا تشنه لب عالمين سيدنا يا حسين لشگریان می زدند . خنده کنان می زدند بیشتر از دیگران . شمر و سنان می زدند وای حسینم حسین زینب کبری دوید * داد سر او کشید بی سر و پا خنده کرد رأس حسین را بُرید خرابه گشته حرم.منتظردلبرم کاش ببافد یکی . موی سپید سرم یاابتا یاحسین درد سره قافله . شدم دراین فاصله چشم تو روشن شدم.همسفره حرمله یاابتا یاحسین دختری آواره ام.مرگ شده چاره ام مسخره کردند همه. روسری پاره ام یاابتا یاحسین روزی من غم شده. قامت من خم شده دخترک ناز تو . موی سرش کم شده اشک غریبی نریز.بگو به من ای عزیز بعدتو آیا ببین . شدم شبیه کنیز
کشته شد در مسجد کوفه امیرمومنان تسلیت صاحب زمان فاطمه آید به استقبال او قامت کمان تسلیت صاحب زمان 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 آن غلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست واومصیبت زین عزا تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست واومصیبت زین عزا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 چشم خود را باز کن اشک حُسینَت را ببین یا امیرالمؤمنین دست زینب را بده دست یل ام البنین یا امیرالمؤمنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 کشته شد شیر خدا در کوفه با تیغ جفا آه و صد واویلتا در غم او می کند زهرا عزاداری به پا آه و صد واویلتا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 شام وصل حیدر و زهرای اطهر امشب است کوفه در تاب و تب است از فراقش سر به دیوارِ یتیمی زینب است کوفه در تاب و تب است 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 دیده بگشا منبر و سجاده ی خود را ببین یا امیرالمؤمنین همچو زهرای جوان هستی چرا نقش زمین یا امیرالمؤمنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 فرق حیدر دگر از تیغ جفا گشته دو تا کوفه شد غرق عزا وا علیا شده ذکر همه ی آل عبا کوفه شد غرق عزا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 مرتضی در سجده اش افتاده از جوش و خروش زینبش رفته ز هوش ناله ی فزت و رب الکعبه اش آید به گوش زینبش رفته ز هوش 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 قد قتل آید به گوش از سوی جبریل امین یا إله العالمین از جبین مرتضی خون می چکد روی زمین یا إله العالمین 🔹🔹🔹🔹🔹 جبریل امین گشته در افلاک عزادار (علی حیدر کرار) از خون علی چشم ملائک شده خونبار (علی حیدر کرار) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 از خنده ی قاتل شده جان همه بر لب (امان از دل زینب) گه یاد پدر گریه کند گه در و دیوار (علی حیدر کرار) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 از باغ جنان نوحه کنان زمزمه آید (بوی فاطمه آید) با پهلوی بشکسته نماید ز تو دیدار (علی حیدر کرار) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 یک عمر علی سوخت نهان در دل شبها (به یاد غم زهرا) ای چاه تویی محرم آن آه شرر بار (علی حیدر کرار) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹
؛ هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم می‌زند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه‌ات؟ کو سرت، کو حنجرت، کو یاورت، کو دخترم؟ بشکند دست کسی که دستْ بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک می‌ریزم سرم مثل من پیشانی‌ات با تیزی سنگی شکست درد می‌گیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می‌برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم ✍
؛ هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم می‌زند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه‌ات؟ کو سرت، کو حنجرت، کو یاورت، کو دخترم؟ بشکند دست کسی که دستْ بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک می‌ریزم سرم مثل من پیشانی‌ات با تیزی سنگی شکست درد می‌گیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می‌برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم ✍