eitaa logo
‌‌‌❀﴾‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ دلــدادگـــــٰــان حسینــی ﴿‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀
1.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
110 فایل
بِسّمِ رَبِّ شُهَداءِ وَ الصِّدیقین📿🥀 شُهَدا سَنگ نِشانَند،که رَه گُم نَشَوَد...🤍 انتقاد پیشنهادی دارید در خدمتیم🌱 https://daigo.ir/secret/2727781386 ادمین تبادل @soleimsnyphotgjd @Mohamaadii1919 کـپی حلـال با ذکر یکـ صلوات برای ظهور مولا:)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هـے شُهدا از اون بالا بالا ها واسہ ما پا در میونـے مۍڪنند ؛ هـے ما از این پایین پایینا با گناه خرابش مۍڪنیم! میگم‌ بس نیست؟! ڪاش بگردیم خودمون رو پیدا ڪنیم!(:
‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ امام حسین علیه‌السلام: کارخوبی‌که‌انجام‌داده‌اید اماآن‌رابا‌سرعت‌و‌شتاب واشتیاق‌انجام‌نداده‌اید، آن‌عملتان‌را،اصلابه‌حساب‌نیاورید.. - استادپناهیان
ایستاده‌ایم‌تاثابت‌ڪنیم یگانہ‌راه‌ماادامه‌مقاومٺ دراین‌جنگ‌است... پیروزی‌حقیقۍبی‌هیچ‌شڪ وتردیدۍازآن‌ماسٺ... :)✌️🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید علی‌اکبر نظری‌ثابت سال 1344 در شهر مقدس قم به دنیا آمد. 15 ساله بود که عازم جبهه شد. در نخستین اعزام رسمی به عنوان نیروی سپاه، جذب واحد اطلاعات عملیات تیپ 17 علی‌بن‌ابیطالب(ع) شد. با سرعت مراحل پیشرفت را طی کرد و در عملیات خیبر با انتخاب و اصرار شهید مهدی‌ زین‌الدین به عنوان جانشین اطلاعات عملیات لشکر 17 علی‌بن‌ابیطالب(ع) مشغول کار شد؛ این مسئولیت در سن 19 سالگی به او واگذار شد. مجموعه لیاقت‌ها و استعدادهای کم‌نظیر و شخصیت استوار و قوی‌اش در کنار معنویت و پارسایی عجیب او، باعث شده بود علی‌اکبر جوان یکی از فرماندهان برجسته، زیرک، سریع‌الفکر و برنامه‌ریز لشکر 17 به شمار آید. سرانجام این روح پرتلاطم در سن 22 سالگی و در شب شانزدهم اسفند 1364 در منطقه عمومی فاو در حین اجرای عملیات والفجر8 از کالبد مطهرش پرواز کرد.جسم پاکش در گلزار علی‌بن جعفر قم در قطعه 9 ردیف سه شماره 345 درست در جایی که چند روز قبل از شهادت خود آن را به مادر و همسرش نشان داده بود گمنام و بی‌نشان آرمید. آنچه در پی می‌آید گوشه‌ای از کرامات مزار شهید نظری است که از زبان پدر و مادر او نقل شده است؛ شهیدی که به یکی از کسانی که خوابش را دیده بود این طور می‌گوید: «توی دنیا فامیلی من نظری ثابت بود اما در این دنیا علوی صدایم می‌کنند». مقام والای شهید نظری و شفای یک مادر شهید پدر شهید علی‌اکبر نظری ثابت نقل می‌کند به گلزار شهدا که رسیدم دیدم خانم مسنّی دارد سنگ قبر فرزندم را می‌شوید. بالای سرش رسیدم گفتم: «خانم شما این شهید را می‌شناسید؟ گفت: تا یک هفته پیش او را نمی‌شناختم. گفتم: پس چی شد که شناختید؟ در پاسخ گفت: من خودم سیده‌ام و مادر شهید هستم. فرزندم در ردیف دوم پیش پای شهید زین‌الدین مدفون است. بیماری لاعلاجی گرفتم و مدت‌ها دنبال مداوا بودم. هرکاری کردم خوب نمی‌شدم؛ خیلی ناراحت بودم. از خدا خواستم تا حداقل خواب فرزند شهیدم را ببینم. وقتی به خوابم آمد، به پسرم گله کردم که مگر تو شهید نیستی؟ من مادرت هستم و سیده‌ام! کاری بکن و از خدا بخواه شفا بگیرم. پسرم گفت: برو سر قبر علی‌اکبر. گفتم: کجاست تا پیدا کنم؟ گفت: عصر پنج‌شنبه پدرش می‌آید سر قبرش، بگرد پیدا می‌کنی. چند بار آمدم تا پیدا کردم. به شهید شما متوسل شدم و شفا گرفتم. بار دیگر از خدا خواستم تا خواب پسرم را ببینم. به خوابم آمد. از او پرسیدم: چرا مرا به آن‌ شهید حواله دادی؟ گفت: در این عالم شهداء درجه و جایگاه‌های متفاوتی دارند. هرکسی در دنیا اخلاص و تلاش بیشتری داشته در اینجا درجه و مقام بالاتری دارد. به همین خاطر شما را به شهید علی‌اکبر نظری ارجاع دادم. مادر شهید نظری می‌گوید: سر مزارش نشسته و توی حال خودم بودم. جوانی با ظاهری خیلی شیک و امروزی آمد نشست کنار سنگ مزار فرزندم و شروع کرد به فاتحه خواندن! پرسید شما که هستید؟ گفتم مادر شهید هستم؛ کاری داشتید؟ گفت: من مشکلی داشتم که این شهید برایم حل کرد. گفتم: چطور مادر؟ گفت: هفته پیش به گلزار آمدم دیدم آقایی با عکس شهید اینجا نشسته است. من اصلاً علاقه و اعتقادی به شهدا، گلزار و این مسائل نداشتم. با خودم گفتم اگر این شهید مشکل مرا حل کند پس معلوم است شهیدان حساب و کتابی دارند. همان شب شهید شما با همان لباس رزم و پوتین به خوابم آمد و رو به من کرد و گفت: «چون به شهداء توسل کردی آمدم تا مشکل تو را حل کنم. برو خیالت راحت باشد که مشکل تو کاملاً حل شده و دیگر هیچ غصه‌ای نخور.»‌فردای آن روز مشکلم حل شد. از آن روز تا به حال هر بار که به گلزار بیایم بر سر مزار پسر شما می آیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از کودکی عشق تو بود در سینه ام عشق تورو با هیچ عوض نخواهم کرد آقا حضرت امام حسین (ع)🥺❤️
انگشت‌به‌لب‌مانده‌ام‌از‌قائده‌ی‌عشق ما‌یار‌ندیده‌تب‌معشوق‌کشیدیم🫀 _یاصاحب‌الزمان ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
دوستان عزیز کسی هست کانال برای فروش داشته باشه یا سراغ داشته باشه به این آیدی پیام بده 💎 👉@Mho999 👉@Mho999
قسم به شرف،قسم به شهادت،قسم به انقلاب،قسم به رسالت،قسم به خداکه تاآخرین قطره خون خودعلیه دشمنان داخلی وخارجی می جنگیم قسم به خیبرو نی و هور و جزیره مجنون قسم به روح خمینی قسم به سید علی به امر رهبرو فرموده های ولی قسم به عارف جبهه به مصطفی چمران به گریه در دل سنگر تلاوت قرآن قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی قنوت ودست جدای حسین خرازی قسم به جو خه ی اعدام وسینه ی نواب به عالمان شهید فتاده در محراب به انتهای افق.سرگذشت حاج احمد خوراک کوسه شدن در تلاطم اروند قسم به پیکر بی سر قسم به حاج همت به چادر وبه حجاب زنان با عفت به صبحگاه دوکوهه به دردو صبر از رنج غروب دشت شلمچه به کربلای پنج قسم به سید حسن شیرمرد حزب الله به جنگ سی وسه روزه نبرد حزب الله قسم به باکری وباقری و زین الدین به غرش نهم دی به فتنه ی رنگین قسم به قدرت خون در برابر شمشیر به یک پدر که نیامد پسر و اوشده پیر به مادرسه شهیدی که خم نکرد ابرو به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو به دست خالی رزمنده ای که می جنگید به آن جنازه که باچشم باز می خندید قسم به خون خلیلی شهید راه حیا به ندبه و به کمیل وزیارت عاشورا که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم?? حسینی ام حسنی ام و زینبی هستم با رمز یا زهرا یاقسم نامه رو یاد کنید🌺✅
امیرالمؤمنین علیه السلام: مِن کفّاراتِ الذُّنوبِ العِظام إعانةُ المَلهُوفِ و التَّنفیسُ عَنِ المَکرُوب از کفاره های گناهان بزرگ رسیدن به داد مظلوم گرفتار و غم زدایی از فرد اندوهگین است حکمت 24 نهج البلاغه
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌احتیاط کن؛ توی ذهنت باشد که یکی دارد مرا می‌بیند! دست از پا خطا نکنم! مهدیِ فاطمه خجالت بکشد، وقتی می‌رود ،خدمتِ مادرش که گزارش بدهد، شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد...!🥀 احتیاط کن؛ •| شهید سید مجتبی‌ علمدار |•
آیت‌الله‌فاطمۍنیا: بعضۍ از اعمال‌وگناهانمون مانـع اجابت دعا هستن.... یڪۍ از اونا دل‌شڪستنه💔 متاسفانه بعضۍازما بہ‌راحتۍدل‌ میشڪنیم و توفیقاتو از خودمون‌ دور می‌ڪنیم.. بیاید‌مواظبِ‌حرف‌زدنامون‌باشیم‌🙂╯