eitaa logo
مجنون اݪحسین عݪیہ السݪام
246 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.5هزار ویدیو
259 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
😔 شیعیان بس نیست غفلت هایمان؟ غربت و تنهایی مولایمان؟ ما عبد و عبید دنیا گشته ایم غافل از مهدی زهرا گشته ایم
سه شنبه شب✨ دلم در آرزوی دیدنت گیرد بهانه😔 به سوی جمکرانت می شود هر دم روانه🕌 چه می شد که ز کویت یابن الزهرا💚 تو می دادی به ما قدری نشانه😔🙏 💔 🌷
🥀 ✨ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْوَلِیُّ الْمُجْتَبَی وَ الْحَقُّ الْمُنْتَهَی... 🌱✨سلام بر تو ای گوهری که خدا تو را برای خودش آفریده است. سلام بر تو که تمام حقایق عالم، پرتویی از خورشید توست. سلام بر تو و بر روز طلوعت...✨🍃 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس 🥀خوش آن صبحی که با یاد شما آغاز می‌گرددخوشبخت آن دلی که لبریز از هوای شماست خرم آن چشمی که اشکبارِ فراق شماست چه سربلندند منتظران امیدوار که عمری در انتظار رویت خورشید، در قلب‌ها بذر مهر شما را کاشته‌اند بیچاره آن که دری غیر از سرای مهر شما را کوبید...
‍ پلان اول : مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم. کیان: این کار را نکنید امیر مختار: برای چه؟ کیان: چون وقتی شما وارد عرصه ی نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد] پلان دو : عمار در میانه های جنگ صفین به شهادت میرسد . علی علیه اسلام تنها شده ، در میان لشکریان قدم میزند ، اشک میریزد و ندا میدهد : «أین عمار؟ ...... أین عمار؟» عمار کجاست؟ عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد . تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق میبست ، اما حالا .. پلان سه : چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛ 💥حمله فرهنگی ، 💥ناتو فرهنگی ، 💥شبیخون فرهنگی ، همه را میگوید اما ما فقط نگاه میکنیم . ⚡️کار به جایی میرسد که ندای «أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم . حالا خودش یک تنه به میدان می آید ، حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد ، برجام دو و سه و چهار ، دنیای گفتمان . همه را رد میکند ، ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند . اما .... حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده . تنها شده ، خودش یک تنه به جنگ میرود . خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم . میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟ یعنی حال و اوضاع لشکر خرااب است . کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است جواب اراجیف نااهلان را بدهد ... أين عَمّار ؟ تکرار تاریخ* *معلم تاریخمان میگفت:* *که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ...* ❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!! ❗️❗️علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!! ❗️❗️و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!! ❗️👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ... کسی گوش نکرد !! ❗️📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!! ❗️👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!! ❗️👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ... 📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم... ❗️👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!! 📌علی (ع) گفت:من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که از این مذاکرات دارید نمیرسید. ❗️👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!! 📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ... 👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد ❗️👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!! علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است... ❗️👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت: شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است. اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!! ❌⭕️👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید 👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند. ❗️👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!! ❗️👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت ❗️❗️و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد ❗️👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!! ❗️❗️ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست .... 🌑🌑 👇👇👇👇👇 📌امام علی (ع) از همان ابتدا خوشبین نبود ... چون دشمن شناس بود ... . . ❗️❗️👈 اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد...... *باشد که از تاریخ درس گیریم* 👆👆 ✅❗️❗️رفقا برای این متن زحمت کشیده شده لطفا نشر حداکثری. 🌹
❤ 🌼یا رب چه شود زان گل نرگس خبر آید ✨آن یار سفر کردهٔ ما از سفر آید 🌼شام سیه غیبت کبری به سر آید ✨امید همه منتظران،منتظر آید
کاش‌روزی‌برسه،که‌به‌همه‌مژه‌بدیم.. یوسف‌فاطمه‌آمد!! دیدی؟! من‌سلامش‌کردم:) پاسخم‌داد ، امام‌پاسخش‌طوری‌بود باخودم‌زمزمه‌کردم‌که‌امام‌.. میشناسدمگراین‌بی‌سروبی‌سامان‌را؟! وشنیدم‌فرمود : توهمانی‌که«فـــرج»میخواندی• .
🌷شهیدی‌ که‌ امام‌ زمان‌ کفنش‌ کرد شهیدی بود که همیشه ذکرش‌ این‌ بود، نمی‌دونم‌ شعر خودش‌ بود یاغیر.. 🌷یابن‌الزهرا..یا بیا یک‌ نگاهی به من‌ کن یا به دستت‌ مرا در کفن‌ کن از بس‌ این‌ شهید به امام‌ زمان عجل‌الله تعالی‌فرجه علاقه داشت‌..به دوست‌ روحانی خود وصیت‌ می‌کند.اگر من‌ شهید شدم‌ دوست‌ دارم‌ در مجلس ختم‌ من‌ تو سخنرانی کنی روحانی می‌گوید: ما از جبهه برگشتیم‌ وقتی آمدیم‌ دیدیم عکس‌ شهید را زده‌اند.. پیش‌ پدر و مادرش‌ آمدم‌ گفتم: این‌ شهید چنین‌ وصیتی کرده‌ است‌ آیا من می‌توانم‌ در مجلس‌ ختم‌ او سخنرانی کنم آنان‌ اجازه‌ دادند..در مجلس‌ سخنرانی کردم‌ بعد گفتم‌ ذکر شهید این‌ بوده‌ است: یابن‌الزهرا..یا بیا یک‌ نگاهی به من‌ کن... یا به دستت‌ مرا در کفن‌ کن وقتی‌ این‌ جمله را گفتم، یک‌ نفر بلند شد و‌ شروع‌ کرد فریاد زدن. وقتی آرام‌ شد گفت: من‌ غسال‌ هستم‌ دیشب‌ آخرهای شب به من‌ گفتند: یکی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون‌ پشت‌ جبهه شهید شده‌ است باید او را غسل‌ دهی وقتی که می‌خواستم‌ این‌ شهید را کفن‌ کنم دیدم‌ یک‌ شخص‌ بزرگواری وارد شد..گفت: برو بیرون‌ من‌ خودم‌ باید این‌ شهید را کفن‌ کنم. من‌ رفتم‌ در وسط‌ راه‌ با خود گفتم‌ این شخص‌ که بود و چرا مرا بیرون‌ کرد !؟باعجله برگشتم‌ و دیدم این‌ شهید کفن‌ شده‌ و تمام‌ فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود.. از دیشب‌ نمی‌دانستم‌ رمز این‌ جریان‌ چه بود. اما حالا فهمیدم.. نشناختم 📚منبع: کتاب‌ روایت‌ مقدس‌ ص۹۶ 🌹 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع)
❣️❣️ 🍃السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ...✋ 🌼سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده. سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد. 📗صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578.
❣   ﴿سَلٰام پــِـــدر مهربآنم۔۔𔘓﴾ ✨آمـَــــدنت نَزدیک أست... و صِدٰا؎قدم هـــــآیت، لَرزه بَر جـــــآن ۔۔ ❍↲طٰاغوت هـــــآ۔۔ أندٰاختہ! _سـَــــلٰام بَر تـُـᰔـــو و بَر روز؎ ڪِہ بُت هـــــآ؎ روزگٰار؛ یِکےیکے بہ دستـــــآن؛ «↫اِبـــــرٰاهیمے۔۔» تـُــــو سُقوط ڪُنند۔᯽! 『 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ...』