📝#چکیده_شب_چهارم سخنرانی #فاطمیه 1441 (7بهمن98)
🔲 با موضوع: «بررسی عوامل فراموشی #ایام_الله در گذر تاریخ»
▪️حجتالاسلام محمدصادق حیدری
🔹گفته شد که «قبیله محوری» (به عنوان #روابط_سیاسی حاکم بر جهان در آن دوران) نقشی اساسی در فراموشی و به انزوا بردن #ایام_اللهی همانند غدیر داشت و موجب هجوم به خانه وحی و در نتیجه شهادت حضرت زهرا(س) شد. در تایید این مهم، وقتی یکی از جوانان ایرانی از «حذیفه» ــ استاندار مدائن در زمان حکومت امیرالمومنین(ع) ــ میپرسد: «این اصحاب رسول خدا که صحیفه ملعونه را نوشتند چه خصوصیتی در آنها بود که همه مردم به سبب اینان نظرشان عوض گردید و دگرگون شدند؟» حذیفه پاسخ داد: «آنان رؤسای قبائل بودند که عده زیادی از مردم با آنان بودند و اطاعتشان میکردند».
🔸در زمانی که روابط سیاسی حاکم بر جهان به دست شرق و غرب مادی و دنیاپرست افتاده بود، #یوم_الله 22 بهمن رقم خورد و این #روابط_مادی را شکست و لذا «فرعونهای آرمیده در تخت قدرت» احساس خطر کردند و بر حذف فیزیکی انقلاب از طریق روابط و تخصص و علمِ حاکم بر «جنگ» متمرکز شدند که سختافزارهای نظامی پیچیده و گرانقیمت در آن محوریت داشت.
🔹اما با وجودِ عدم بهرهمندی ایران از سخت افزارهای نظامی پیچیده، توانستیم انگیزههای #شهادت_طلبانه را به منشأی برای تغییر در #روابط_نظامی و جنگی موجود تبدیل کنیم و آن را عامل پیروزی خود قرار دهیم. البته این بدان معنا نیست که با وجود شهادتطلبی به ابزار نیاز نداریم بلکه شهادتطلبی ابزار جدیدی برای خود تعریف میکند؛ به عنوان مثال وقتی عنصر شهادتطلب با ابزار سادهی «موتورسیکلت همراه آرپیجیزن» ترکیب شد، توانست کارآمدی یک تانک پیشرفته را خنثی کند.
🔸تغییر در #طراحی_نقشههای_عملیاتی نیز از جمله عناصر دیگر رقم زننده موفقیتهای ما در جنگ تحمیلی بود به عنوان مثال: به جای حمله به خط اول دشمن، خط دوم و سوم او را مورد هجوم قرار دادیم. البته این کار بسیار پر ریسک، نیازمند به اطلاعات دقیق از جغرافیای تحت تسلط دشمن بود و به همین دلیل خود فرماندهان در اطلاعات عملیات و بررسی خطوط دشمن حضور پیدا میکردند تا در این عملیاتهای بیسابقه و پرخطر، شخصا هدایت نیروهای خودی را به عهده بگیرند. البته این نوآوریهای معجزگون، برخاسته از تجارب میدانی بود و تبیین آن، نیازمند بررسیهای عمیق و مدیریت صدها پایاننامه است.
🔹علیرغم تحقق #ایام_الله در جنگ تحمیلی با مکانیزم فوق، نظام اسلامی در نهایت ناچار به قبول #قطعنامه_598 شد و حضرت امام #جام_زهر را نوشید. به نظر میرسد #علت_محوری_پذیرش_قطعنامه این بود که تجربههای موفق ابتدای جنگ، در مقابل دانش نظامی و کلاسیکِ متداول که هم استدلالش، هم ساختارهایش و هم سختافزارهای متناسب با آن موجود بود، نتوانست خود را تئوریزه کند و پایدار بماند و قابل انتقال به سطوح مختلف رزمی بشود. لذا در قالب ابداعات و تجربیات شخصی فرماندهان باقی ماند و بعضا با شهادت آن فرمانده از بین میرفت.
🔸بالاتر از آن، سایر عرصههای اداره نظام در اقتصاد و فرهنگ را نیز با این نحوه جنگ هماهنگ نکردیم. لذا سازمان برنامه و بودجه به عنوان مرکز محاسبات کشور اعلام کرد هزینه برای ادامه جنگ نداریم! یعنی وقتی نرمافزار اداره کشور، مادی بود و حوزه و دانشگاه نتوانستند نسخهای متناسب با آرمانها در اختیار نظام قرار دهند، وجود موارد زیادی از اخلاص و سادهزیستی مسئولین و فرماندهان ما در دهه 60 نیز نتوانست مانع قبول قطعنامه و نوشیدن جام زهر توسط امام(ره) شود.
🔹با توضیحات فوق، تفسیری نخبگانی از تاکید رهبری بر « #شجاعت توام با #تدبیر حاج قاسم» و همچنین « #مکتب_سلیمانی» شکل میگیرد. در واقع مکتبِ حاج قاسم سلیمانی، شکستنِ معادلات کلاسیک جنگ و حفظ و ارتقای آن تجارب میدانی موفق و تکیه بر آنها بود؛ آن هم در زمانی که به دلیل تئوریزه نشدن آن تجارب، بسیاری از همرزمان او مبتلا به #تخصص_متداول_جنگی شدند. آن بزرگوار با سازماندهی نیروهای مردمی شهادتطلبِ در منطقه، مهندس و #معمار_محور_مقاومت در بعد امنیتی و نظامی شد و توانست با هزینهای ناچیز، ابهت امریکا و هزینههای چند تریلیون دلاری آن در نقاط مختلف منطقه را به صورت همزمان ناکارآمد کند.
🔸البته این تجارب هنوز به علم و فرمول و قاعده تبدیل نشده و قابلیت بالایی برای انتقال و تعمیم پیدا نکرده و قائم به اشخاص محدودی است. به همین دلیل شهادت چنین ارکانی، آسیبهای جدی وارد میسازد و لذا باید گفت بخش اصلی ادامه راه حاج قاسم، #تئوریزه_کردن تجربیات بینظیر او و همرزمانش و سپس تعمیم آنها به سایر عرصههای اداره کشور است؛ به نحوی که شکستن معادلات و #محاسبات_مادی و طراحی محاسبات و #معادلات_الهی در #فرهنگ و #اقتصاد را نتیجه دهد و یوماللههای بعدی را محقق کند.
✅@HossiniehAndisheh
🔆 بخشهایی از «تحلیلی نوین از #مکتب_سلیمانی»
🔹در زمانی که روابط سیاسی حاکم بر جهان به دست شرق و غرب مادی و دنیاپرست افتاده بود، #یوم_الله 22 بهمن رقم خورد و این روابط مادی را شکست و لذا «فرعونهای آرمیده در تخت قدرت » احساس خطر کردند و به عادت کفار (لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ) و در اولین گام، بر حذف فیزیکی انقلاب متمرکز شدند.
🔸اولین مواجهه نظام اسلامی با ابرقدرتها، در موضوع درگیری با روابط و تخصص و علمِ حاکم بر «جنگ» بود که سختافزارهای نظامی پیچیده و گرانقیمت در آن محوریت داشت. اما با وجودِ عدم بهرهمندی ایران از سخت افزارهای نظامی پیچیده، توانستیم انگیزههای #شهادت_طلبانه را به منشأی برای تغییر در روابط نظامی موجود تبدیل کنیم و آن را عامل پیروزی خود قرار دهیم.
🔹علیرغم تحقق #ایام_الله در جنگ تحمیلی با تغییر در معادلات جنگیِ حاکم بر جهان و دکترین نظامی مدرن، نظام اسلامی در نهایت ناچار به قبول #قطعنامه_598 شد و حضرت امام #جام_زهر را نوشید. علت «محوری» پذیرش قطعنامه این بود که ما نتوانستیم سازمان جنگ متناسب با انگیزههای شهادتطلبانه را ــ که در ابتدای دفاع مقدس ایجاد شد ــ تئوریزه نماییم و بالاتر از آن، نتوانستیم سایر عرصههای اداره نظام در اقتصاد و فرهنگ را نیز با این نحوه جنگ هماهنگ کنیم.
🔸با توضیحات فوق، تفسیری منطقی از تاکید رهبری بر « #مکتب_سلیمانی» شکل میگیرد. #حاج_قاسم_سلیمانی کسی بود که توانست در برابر هجمههای دکترین نظامی متداول که زمینه وابستگی به شرق و غرب را فراهم میآورد، تجربههای موفق دفاع مقدس را روزآمد کند و ارتقا دهد و ابهت امریکا و هزینههای چند تریلیون دلاری آن در نقاط مختلف منطقه را به صورت همزمان ناکارآمد کند و #یوم_اللههای دیگری را رقم بزند.
🔹اما چه شد امریکا جرأت یافت سردار سلیمانی را «رسماً و علناً» به شهادت برساند؟ به نظر میرسد همان #عوامل_انزوای_ایّام_الله، سبب وقوع این مصیبت گردید: وقتی دشمن مشاهده کرد که بخشی از مردم با فاصله دو سال در سال 96 و 98، در اعتراض به ناکارآمدیهای اقتصادی به خیابان آمدند، احساس کرد که پایگاه مردمی نظام آسیب دیده است. از طرف دیگر، نحوهی موضعگیری نخبگان دینی_سیاسی عراق پس از هجوم امریکا به پایگاه #حشد_الشعبی و همچنین پس از ورود نیروهای مردمی به سفارت آمریکا، زمینهی دومی برای چنین جنایتی فراهم کرد.
🔸پس ادامه مسیر حاج قاسم(ره) و تحقق #انتقام_سخت، وابسته به رفع موانع ذکر شده و تئوریزه کردن تجربیات بینظیر او و همرزمانش است؛ یعنی باید این تجارب، به #علم و فرمول و #قاعده تبدیل شود تا این قواعد به سایر عرصههای اداره کشور تعمیم پیدا کند؛ به نحوی که شکستن #معادلات_مادی (#جهاد_کبیر) و طراحی محاسبات و #معادلات_الهی در عرصه #اقتصاد و #فرهنگ را نتیجه دهد تا نظام اسلامی #قوی شده و یوماللههای بعدی را محقق کند.
✔️ فایل PDF متن کامل تحلیلی نوین از «مکتب سلیمانی»👇👇👇
✅@HossiniehAndisheh
🔰ضرورت تحلیل منطقی و قاعده مند از علل قبول قطعنامه 598🔰
برای خروج کشور از ناهنجاری ها، راهکارهای کوتاه مدتی مانند «تعمیم نهادسازی انقلابی» مطرح شد. اما این پیشنهاد اگر مبتنی بر راهکار میانمدت و بلندمدت نباشد و یک تحلیل علمی بر همهی این راهکارها حاکم نشود، در طول زمان با موانع جدّی مواجه خواهد شد. همچنانکه در پایان دوران دفاع مقدس چنین مشکلی پدید آمد. در واقع بهدلیل پیچیدگی جنگ در دنیای امروز و کثرت موضوعات آن، یک دستگاه #محاسباتی_پیچیده برای ادارهی جنگ لازم است و اگر این دستگاه محاسباتی براساس فرهنگ مذهب نباشد، استفاده از نسخههای متداول و دستگاههای محاسباتی موجود اجتنابناپذیر است. همین مسأله بود که موجب شد حضرت امام ناچار به قبول #قطعنامه شود زیرا مسئولان نظامی، سیاسی و اقتصادی براساس محاسبات متداول، به این نتیجهی #کارشناسی رسیدند که کمبود ادوات نظامی و کمبود پول و بودجه، امکان ادامهی جنگ را از بین برده و همین بررسی کارشناسی را به حضرت امام منتقل کردند و ایشان نیز به تعبیر خود، جام زهر را نوشیدند. اما اگر دکترینِ نرمافزارها و سختافزارهای نظامی براساس ادبیات انقلاب تغییر میکرد و تفاوت وضعیت زندگی در جبهه و زندگی در پشت جبهه از بین میرفت، سرنوشت جنگ بهگونهی دیگری رقم میخورد. همچنانکه نهادسازی بدون تغییر سختافزارها و نرمافزارهای ادارهی کشور باعث شده تا مقام معظم رهبری علیرغم بدبینی به نتیجهبخش بودنِ مذاکره با امریکا، #برجام را تجربه کنند و در صورتی که راه نوینی برای ادارهی کشور برمبنای دین و انقلاب ارائه نشود، برجامهای دیگری نیز به ایشان تحمیل خواهد شد.
📚کتاب گفتمان انقلاب اسلامی؛ فصل سوم، گفتار اول، مبحث دوم
✍️ حجتالاسلام و المسلمین مرحوم استاد صدوق
#قطعنامه
#جام_زهر
#کارشناسی
#برجام
✅ @HossiniehAndisheh
⊱✦🔹﷽🔹✦⊰
✳️ «جهنم، سوزانندگی و خستگی؛ به اندازه سیصد و نود و چهار هزار و صد و شصت و دو روز» ✳️
✅ قبلا هم گفته بودم که نیمه شعبانها دلم میگرفت. یک دلیلش شاید همان بود که شاعر میگفت: این جشنها برای من، «آقا» نمیشود/ «شب»، با چراغ عاریه «فردا» نمیشود. اما دلیل محکمترش را بعداً فهمیدم. وقتی داشتم زندگینامهی آخرین نائب خاص را میخواندم و ناگهان دیدم که نوشته «علی بن محمد سمری» در نیمه شعبان سال سیصد و بیست و نُه قمری، شیعه را تنها گذاشته.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ یعنی نیمه شعبان به جز روز ولادت حضرت حجت، روز آغاز غیبتکبری هم بوده. روزی که دست ما از دامن شما کوتاه شد. بعد با کمک یک سایت، «نیمه شعبان سال سیصد و بیست و نه» را تبدیل کردم به تاریخ شمسی. مصادف شد با آخرین روزهای اردی «بهشت» و شنبهای را نشان داد که «جهنمِ» بدون شما بودن آغاز شده. گفتم «جهنم»؟! جهنم قاعدتاً باید آدم را آزار بدهد و این قدر بسوزاند که خستهاش کند اما امثال من که در همهی این «سیصد و نود و چهار هزار و صد و شصت و دو روز»ی که از بیشُمایی گذشته، خوبیم و خیلی وقتها بهمان خوش میگذرد. خدا را شکر.
راستی شما چطورید آقا جان؟
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ ...البته بعضیها هم هستند که در «جهنمِ» نبودن شما خوب نیستند و در همه این «هزار و صد و دوازده سال و سه ماه و هجده روز» بهشان خوش نمیگذرد و میسوزند و خسته میشوند. مثل همانهایی که حضرت رضا (ع) در دعا برای شما توصیفشان کرد:
«الذین سلوا عن الاهل و الاولاد و تجافوا الوطن و عطلوا الوثیر من المهاد و رفضوا تجاراتهم و اضروا بمعایشهم...»
آنهایی که زن و بچه را فراموش کردند و از وطنشان کَندند و بسترهای راحت را معطل کردند و کار و کاسبیشان را کنار گذاشتند و به نان و آب خودشان ضرر و ضربه زدند...
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ مثل همه نوّاب عامَ شما و مثل همه شهیدان رکابشان که از امّت شما حفاظت کردند و در دنیای دریده شده از الحاد و التقاط و زیر آتش کفر و نفاق ـ که میسوزاند و خسته میکند _ سدّ و سنگری برای دفاع از ایمان مومنین ساختند و بعد اینطور خودشان را روایت کردند:
«که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند؛ هرگز امان نامۀ کفر و شرک را امضا نمی کنیم.» [پیام پذیرش قطعنامه]
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
❤️ تقدیم به #خمینی کبیر که گفت: «اگر همه عالَم را بگردید، خستهتر از من نمیتوانید پیدا نمیکنید و لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهمتر است» و تقدیم به چشمهای خسته و خمار و خونگرفتهی شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#جمعه_ناک
#قطعنامه_598
#جام_زهر
#قاسم_سلیمانی
✅ @HossiniehAndisheh
🔰ترورها و تلهها🔰
🔹طبق بیانیه گام دوم، شاخصه اساسی در هویت انقلاب اسلامی، تبدیل «دوگانهی شرق و غرب مادّی» به «دوگانهی اسلام و استکبار» است و مهندس میدانی تداومِ این دوگانه در مقیاس منطقه و در عرصه نظامی و امنیتی، کسی نبود جز #حاج_قاسم_سلیمانی و لذا ترور او، پدیدهای در سطح ضربه به هویت انقلاب است.
🔸اما علیرغم بیان صریح رهبری نسبت به انتقام سخت و مطالبهی قویِّ مردمی، محاسبات مادی و متداول در نظام کارشناسی باعث شد تا «کیف و کمّ پاسخ» به نحوی شکل بگیرد که «انتقام سخت» به «یک سیلی» تبدیل شود و عدم پاسخ متناسب به این جنایت بزرگ، به زخمی ترمیمنشده در افکار عمومی مبدّل گردد. یعنی پیشبینیِ نظامی مبنی بر «ضربه محدود توسط ایران (عینالاسد) و سپس پاسخ امریکا و آنگاه آغاز انتقام سخت» به دلیل عدم پاسخ امریکا به عملیات عینالاسد، محقق نشد و عملاً فرصت مناسب را برای پاسخ در خور به مطالبه رهبری و مردم، از بین برد.
🔹پس از عملیات بینظیر طوفانالاقصی و ضربهی هویتی به رژیم صهیونیستی و گرفتاری آن در باتلاق غزه، غاصبان قدس شریف تلاش کردهاند تا تصویری از دستاورد متقابل برای افکار عمومی خود بسازند و به بازدارندگی ایران به عنوان رأس محور مقاومت ضربه بزنند و لذا سلسله عملیاتهایی از ترور شهیدان عطایی و تقیزاده تا اوج آن در ترور شهید سید رضی و حمله به زائران مزار حاج قاسم سلیمانی شکل گرفت. در نتیجه، دشمن دوباره به همان زخم کهنه نیشتر زده و مطالبه انتقام با استدلالهای کارشناسی متداول از قبیل «نقشه و تلهی اسرائیل برای بازکردن پای ایران به جنگ غزه» مواجه شده و نوعی دوگانگی و جدل را در میان بدنه انقلابی رقم زده و اتهاماتی از قبیل «ترس تصمیمگیران و تعلل آنها» و در مقابل، «عدم اطلاع منتقدان و تندروی آنها» میان مومنین رد و بدل میشود.
🔸اما باید توجه داشت که هم تأکید منتقدان بر «از بینرفتن بازدارندگی نسبت به امنیت شخصیتهای برجسته محور مقاومت و تداوم آن» یک واقعیت غیرقابلانکار است که نیازی به اطلاعات خاص ندارد (به طور نمونه: ترور شهید فخریزاده کمتر از یکسال از شهادت حاج قاسم و ترور شهید رضی کمتر از یکماه از ترور سرداران نیروی قدس در سوریه) و هم شجاعت مسئولان نظامی کشوری که «دائماً در حال درگیری با استکبار و تحمل هزینههای مختلف آن است و توانسته با تشکیل محور مقاومت، اسرائیل را از چند جهت تحت فشار بگذارد»، غیرقابل نفی است.
🔹در واقع اگر ترس و خوفی هم وجود دارد، صرفاً «وصف اخلاقی برای چند شخص» نیست بلکه مولودِ محاسبات متداول و «وصفی برای یک نظام عقلانیت» است که میتواند شجاعت فردی را نیز از طریق استدلالهای خود، به بیعملی منتهی کند. یعنی همان چالشی که نقش اصلی را در «پذیرش قطعنامه» و نوشیدن #جام_زهر توسط امام راحل داشت و بدلیل عدم تمرکز نخبگان حوزه و دانشگاه بر یافتن پادزهر، آثار سوء آن همچنان ادامه دارد.
🔶 امروز نیز کارشناسی مرسوم نظامی، به «نیفتادن در دام و تله اسرائیل برای ورود ایران به جنگ» استناد میکند؛ اما:
✔️اولا اگر پاسخ سخت ایران به ترورها و جنایات اسرائیل، نقشه دشمن برای افتادن در تله او (جنگ با ایران) بود، به طریق اولی این اتفاق باید در نحوه پاسخ او به حملههای حزبالله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق مشاهده میشد؛ خصوصاً با توجه به اینکه جنگ با این گروهها در مقایسه با جنگ با ایران، برای آن رژیم بسیار آسانتر است. اما ضربه کاریِ طوفانالاقصی باعث شده تا اسرائیل توانایی باز کردن جبهه جدید جنگ با گروههای فوق را نداشته باشد؛ چه برسد به ایران. پس اساساً بهترین زمان برای پاسخ سخت، اکنون است که اسرائیل عملاً دچار چنین محذورات بزرگی شده و الا پاسخ سخت پس از پایان جنگ غزه، اتفاقا خطر آغاز جنگ جدید را افزایش میدهد.
✔️ثانیاً بازدارندگی در برابر ترورها بالاخره باید از نقطهای آغاز شود و الا با استدلال مرسوم، هیچگاه به دوران این بازدارندگی نخواهیم رسید چون همواره در پاسخ، خطر ورود به جنگ وجود دارد.
✔️ثالثاً زخم کهنه در افکار عمومی نسبت به مساله انتقام را نمیتوان با ارجاع به دستاوردهای بلندمدت یا عملیاتهای سرّی ِفاقد بازدارندگی، درمان کرد و الا اقناع و اتحاد بدنه انقلابی ضربهپذیر خواهد شد.
🔷 تلهی اصلی، #محاسبات_متداول است و نه نقشه اسرائیل برای وارد کردن ایران به جنگ! پس باید تمام توان تصمیمگیران بر «فاصله گرفتن از محاسبات کارشناسی متداول (مادی) در کمّ و کیف پاسخ» متمرکز شود؛ به نحوی که هم موجب ترمیم زخم کهنه در افکار عمومی شده و هم باعث بازدارندگی در مقابل ترورها شود. به عنوان نمونه، پایگاههای دخیل در هدایت و پشتیبانی ِ ترورهای اخیر (با پیوست جهاد تبیین از سوی دستگاه اطلاعاتی و افشای مستند این پایگاهها) میتوانند با تمرکز بر #تلفات_انسانی_بالا، هدف حمله قرار گیرند.
✍️ حسینیه اندیشه
✅@HossiniehAndisheh