eitaa logo
حوزه علمیه حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) شهرستان قدس
124 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(۴) یَومَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِكُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ وَ أَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِى رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(سوره آل عمران، آیات ۱۰۶ و ۱۰۷)؛ روز قیامت چهره‏ هایى نورانى و چهره‏ هایى تاریك خواهد بود. به آنان كه چهره‏ هایشان تاریك است گفته می شود: چرا بعد از اینکه ایمان آوردید كافر شدید؟! پس اكنون به خاطر آن كفری که ورزیدید طعم عذاب را بچشید و به آنان هم كه چهره‏ هایشان نورانى است در رحمت الهى مقیم می شوند و براى همیشه در آن می مانند. این یک اصل قرآنی است که حالت و نوع زندگى انسان و نیز پاداش و كیفرهاى او در جهان دیگر در حقیقت تجسمى از اعمال و روحیات و افكار او در این جهان است.(سوره آل عمران آیه ۳۰) به عبارت دیگر: هر كارى كه در این جهان از انسان سر می زند آثار وسیع و گسترده‏ اى در روح انسان باقى گذاشته و کم کم چهره جان او را صورتگری می کند. درک این تغییرات در دنیا برای اکثر مردم امری ناممكن است؛ ولى در قیامت که روز ظهور حق و حقیقت و آشکار شدن باطن افراد است(سوره طارق، آیه۹) آن واقعیت نهفته در جان که در حقیقت چهره واقعی جان انسانهاست رونمایی شده و پدیدار می گردد. روسفیدى و روسیاهى در قیامت هم که این آیات به آن اشاره می کنند در حقیقت تجسّم همان حالات و روحیّات انسان در دنیاست. ادامه مطلب👇
(۵) وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا(سوره نساء، بخشی از آیه ۶۴)؛ و اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند، و پیامبر هم برای آنان طلب آمرزش می کرد، یقیناً خدا را بسیار توبه پذیر و مهربان می یافتند. در این آیه راه بازگشت را به روی گناهکاران و آن‌ها که به نحوی از انحاء مرتکب گناهی شدند، گشوده و به یکی روش‌های توبه که تضمین قبولی در آن شده اشاره می‌کند. که اگر گنه‌کار نادمی به رسول خدا ص پناهنده شده و در پیشگاه او از خداوند بخشنده طلب عفو و بخشش نماید رسول الله نیز دست به دعا برداشته و برای او درخواست آمرزش نماید خداوند خواسته او را اجابت کرده و گنه‌کار را می‌بخشد. ادامه مطلب👇
(۶) یَأَ ایهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلَّهِ شهُدَاءَ بِالْقِسْطِ وَ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلىَ أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى‏ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (سوره مائده،آیه ۸)؛ ای اهل ایمان! براى خدا قیام کنید و شهادت عادلانه دهید. دشمنى گروهى نباید سبب شود که عدالت را رعایت ننمایید. عدالت ورزید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا داشته باشید زیرا که خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است. "شنئان" به معنای بغض و کینه ایست که همراه فاصله گرفتن باشد.(التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶ ص۱۲۵) آیه مورد بحث در مورد شهادت دادن به ناحق علیه کسى است که در آن، شاهد به دلیل بغضى که نسبت به مشهود علیه دارد سعی می کند تا با ضایع کردن حق او، انتقام خود را از او بگیرد. ادامه مطلب👇👇
(۷) لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ (سوره مائده، آیه۸۲)؛ بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی می‌یابی که می‌گویند: «ما نصاری هستیم»؛ این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمی‌ورزند. گر چه خطاب در این آیه متوجه شخص رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است، لیکن آیه شریفه در مقام بیان قانون و ضابطه‌ای کلی برای عموم جامعه اسلامی است ( برگرفته از تفسیر المیزان ج ۶ ص ۸۰)؛ آن قانون همیشه جاری این است که در بین سه گروه مشرک، یهودی و مسیحی، رابطه مسیحیان با اسلام از نظر پذیرش و احترام به قوانین مسلمین بهتر از دو گروه دیگر بوده است. آنچه تاریخ همواره از جانب یهود و مشرکین شاهد آن بوده، سرسختی در پذیرش، بغض و کینه و خیانتی است که آن‌ها در برابر اسلام روا داشته‌اند. البته این بدان معنا نیست که تمام یهودیان و یا مشرکین این‌گونه اند.
(۸) یَوْمَ یَأْتىِ بَعْضُ ءَایَاتِ رَبِّكَ لَا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانهَُا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فىِ إِیمَانهَِا خَیرًْا  قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ(سوره انعام،بخشی از آیه ۱۵۸)؛ آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‌آوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاورده‌اند ، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام نداده‌اند، سودی به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستی دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می‌کشیم!» لحظه ای که مرگ یا عذاب قطعی فرا می رسد کسی که تا کنون ایمان نیاورده در این شرایط هولناک ناگهان برگشته و ادعای ایمان می کند پیام آیه این است که چنین ایمانی که از سر اختیار نیست و از روی ناچاریست سودی به حال صاحبش ندارد و نیز اگر قبلا ایمان آورده ولی تا این زمان عمل صالحی از او سر نزده است چنین ایمانی هم نمی تواند دردی از او دوا کرده و مایه نجاتش از جهنم شوند. ادامه مطلب👇
(۹) وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِْم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ (سوره اعراف، بخشی از آیه ۹۶)؛اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. در این آیه خداوند متعال به صراحت وعده می‌دهد که اگر باورهای مردم باورهای توحیدی شود و از شرک و خرافه پاک گردد و در عمل هم به آنچه خدا گفته است به قدر میسور عمل کنند درهای رحمت و برکت الهی از آسمان و زمین به روی مردم گشوده می‌شود. از عبارت اهل القری (مردم یک منطقه) به دست می‌آید که ملاک نزول برکات، ایمان و عمل اکثری مردم است پس اگر بیشتر مردم دین باور و دین دار بودند وعده حق عملی خواهد شد و بی مبالاتی تعدادی از مردم، تأثیری در عملی شدن آن وعده نخواهد داشت اما اگر برعکس شد درهای رحمت نیز بسته می‌شوند و دین داری عده‌ای هم نمی‌تواند آن‌ها را باز کند. 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 Instagram: @howzeh_elmiyeh_bagheraloloom
(۱٠) وَإِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ؛ سوره اعراف، آیه ۲۰۴؛ و هرگاه قرآن خوانده شود، به آن گوش دهيد و ساكت شويد (تا بشنويد)، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد. كلمه‌ى «انصات»، به معناى ساكت شدن، براى گوش دادن است. آيه بیان میکند که هنگام تلاوت قرآن، از روى ادب سكوت كرده و آيات آن را گوش دهيد.
(۱۱) يَااَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَآءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبّكُمْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِى الصُّدُورِوَهُدىً وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ؛ آیه ۵۷ سوره یونس؛ اى مردم ! قطعا از سوى پروردگارتان پند و اندرزى براى شما آمد كه مايه ى شفا براى آنچه در سينه هاى شماست و هدايت و رحمتى براى مؤمنان است . نکات قابل استفاده از آیه: ۱. موعظه ، بازداشتنِ آميخته با هشدار و انذار است .( مفردات راغب ذیل واژه موعظه) ۲. شِفاء لما فى الصدور يعنى مايه ى پاكى روح وقلب از آفات روحى است . زيرا امراض روحى سخت تر از امراض جسمى است و هنر قرآن نيز در همين شفابخشى به امراض روحى است . پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((اذا التبسَتْ عليكم الفِتن كاللّيل المُظلم فعليكم بالقرآن فانّه شافع مشفّع ...)) در هجوم فتنه هاى تيره و وحشتناك ، به قرآن پناه بريد كه هم موعظه است ، هم شفا، هم نور و هم رحمت .( بحار، ج ۹۲، ص ۱۷) امام صادق عليه السّلام فرمود: ((شفاء لما فى الصدور من الامراض الخواطر و مشبّهات الامور)) قرآن ، براى تمام امراض روحى و شبهات و افكار شفاست .( تفسير نورالثقلين) گويا آيه اشاره به مراحل چهارگانه ى تربيت و تكامل دارد، يعنى : الف : مرحله ى موعظه ، نسبت به كارهاى ظاهرى . (موعظة من ربّكم ) ب : مرحله ى پاكسازى روح از رذايل . (شفاء لما فى الصدور) ج : مرحله ى راهيابى به سوى مقصود. (هدىً) د: مرحله ى دريافت رحمت الهى . (رحمة للمؤمنين ) ادامه مطلب👇
(۱۲) قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ؛سوره یوسف، آیه ۱۰؛ یکی از برادران گفت: «یوسف را نکشید! و اگر می‌خواهید کاری انجام دهید، او را در نهانگاه چاه بیفکنید؛ تا بعضی از قافله‌ها او را برگیرند (و با خود به مکان دوری ببرند)» نهى از منکر داراى برکاتى است که در آینده روشن مى‌شود. نهى «لاتقتلوا» حضرت یوسف علیه السلام را نجات داد و در سال‌هاى بعد او مملکت را از قحطى نجات داد. همانگونه که آسیه با نهى «لاتقتلوا» به فرعون در آن روز، جان حضرت موسى(علیه السلام) را نجات داد و او در سال‌هاى بعد بنى‌اسرائیل را از شرّ فرعون نجات داد. این نمونه روشن وعده الهى است که مى‌فرماید: «من احیاها فکانّما اَحیى الناس جمیعاً» هر کس یک نفر را زنده کند پس گویا همه مردم را زنده کرده است.(سوره مائده، آیه ۳۲) 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 Instagram: @howzeh_elmiyeh_bagheraloloom
(۱۳) وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُون (سوره یوسف علیه السلام، بخشی از آیه ۱۰۶)؛ اکثر آنها که ایمان مى‏آورند، ایمانشان آمیخته با شرک است و مشرک هستند. مراد از این شرک، شرک آشکار بت پرستان نیست؛ زیرا هیچ مومنی اهل پرستش بت نیست و بر آن سجده نمی کند؛ بلکه منظور، شرک پنهان است ( تفسیر المیزان ج‏۱۱ ص ۲۷۶) که امام هادی علیه السلام در توصیف آن فرمود: الْإِشْرَاکُ فِی النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ عَلَى الْمِسْحِ الْأَسْوَدِ فِی اللَّیْلَهِ الْمُظْلِمَه(تحف العقول ص ۴۸۷)؛ نفوذ شرک در ضمیر مردم، پنهان‏تر از آنست که مورچه سیاهى در شب تیره و تار بر روى گلیم سیاهى راه برود. وقتى انسان در آن شرائط متوجه راه رفتن مورچه نشود قطعا از این شرکی که پنهان‏تر از آنست هم آگاه نخواهد شد. شرک آن است که انسان در اداره امور عالم به منشا اثری غیر از خداوند متعال عقیده پیدا کند و او را شریک خدا قرار دهد. امام صادق علیه السلام در توضیح این آیه فرمود: شِرْکُ طَاعَهٍ وَ لَیْسَ شِرْکَ عِبَادَهٍ (الکافی ج۲ ص ۳۹۷)؛شرک در این آیه شرک در طاعت است؛ نه شرک در عبادت. ادامه مطلب👇
(۱۴) وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم (سوره حجر، آیه۲۱) هیچ چیز در جهان وجود ندارد، مگر آنکه منابع آن نزد ماست‌ و ما آن را جز به اندازه معین نازل نمی‌کنیم. بنا بر این آیه چنان نیست که قدرت خداوند محدود باشد، بلکه منبع و مخزن و سرچشمه همه چیز نزد اوست، و او توانایی بر ایجاد هر مقدار در هر زمان را دارد، ولی همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزی‌ها نیز به مقدار حساب شده‌ای از طرف خدا نازل می‌گردد. یک داستان جالب و درس آموز: روزی معاویه لعنه الله علیه در توجیه ظلم و زراندوزی خود و ساکت کردن اعتراض‌های مردمی دست به تحریف معنوی قرآن زد و گفت: مردم! مگر شما حقانیت کتاب خدا را قبول ندارید؟ گفتند: بله قبول داریم. گفت: پس این آیه را در آن بخوانید که فرمود وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. بعد ادامه داد: مگر شما حق بودن این آیه را قبول ندارید؟ گفتند: بله قبول داریم. گفت: پس چرا به دارایی من معترضید؟ منظور معاویه از این حرف این بود که بر اساس این آیه خدا به شما آن مقدار داده و به من هم این قدر عنایت کرده است؛ شما که مسلمانید و قرآن را قبول دارید پس چرا به زر اندوزی و ثروت من اعتراض می‌کنید و از فقر خود گله مندید؟ ادامه مطلب 👇
(۱۵) وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْ‏ءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیتَ وَ قُلْ عَسى‏ أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً؛ سوره کهف، آیات ۲۳و ۲۴؛ و هرگز در مورد کاری نگو: «من فردا آن را انجام می‌دهم» مگر اینکه خدا بخواهد و هرگاه فراموش کردی، (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور؛ و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند» گفتنِ «ان‌شاءاللّه» که اعتقاد به قدرت و مشیّت الهى را مى‌رساند، تکیه‌کلام اولیاى الهى است. چنان‌که در قرآن نیز از زبان پیامبران نقل شده است: یعقوب به فرزندانش مى‌فرماید: ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنینَ (یوسف ۹۹) وارد مصر شوید، ان‌شاءالله در امانید. ادامه مطلب👇
(۱۶) وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ؛ سوره طه، آیه ۱۳۱ و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است! از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: هر کس چشم به دست مردم داشته باشد، غم او طولانى شود و غیظش باقى ماند. (الکافی؛ ج۸، ص۱۶۸) گرچه قرآن كريم، مال دنيا را خير، فضل‌ و زينت‌ مى‌داند و بهره‌مندى از آن را حلال و مجاز مى‌شمارد، ليكن دلبستگى شديد به آن را مذمّت مى‌كند. چرا كه زندگى دنيا مثل يك غنچه، عمرى كوتاه دارد و با يك نسيم از بين مى‌رود. آری این نعمتهای ناپایدار، «شکوفه‌های زندگی دنیاست» (زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا). شکوفه‌هایی که زود می‌شکفد و پژمرده می‌شود و پرپر می‌گردد و بر روی زمین می‌ریزد، و چند صباحی بیشتر پایدار نمی‌ماند. در عین حال اینها همه «برای آن است که ما آنان را در آن بیازماییم» 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 Instagram: @howzeh_elmiyeh_bagheraloloom
(۱۷)  وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى‏ فىِ الظُّلُمَتِ أَن لَّا إِلَاهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنىّ‏ِ كُنتُ مِنَ الظَّلِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نجََّیْنَاهُ مِنَ الْغَمّ‏ِ وَ كَذَالِكَ نُجِى الْمُؤْمِنِینَ(سوره انبیاء علیهم السلام، آیات ۸۷ و ۸۸) و یاد كن صاحب ماهى (حضرت یونس) را ‏ زمانى كه خشمناك از میان قومش‏ رفت و گمان كرد كه ما زندگى را بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ پس در تاریكى‏هاى شب، زیر آب و در دل ماهى‏، ندا داد كه: معبودى جز تو نیست تو از هر عیب و نقصى منزّهى، همانا من از ستمكارانم. پس ندایش را اجابت كردیم و از اندوه نجاتش دادیم و این‏گونه مؤمنان را نجات مى‏دهیم. «نون» در لغت به معنى ماهى عظیم یا به تعبیر دیگر نهنگ یا وال است‏. مراد از ذو النون (صاحب ماهى)، یونس پیغمبر علیه السلام است كه از طرف پروردگار بر اهل نینوا مبعوث شد و ایشان را دعوت كرد ولى ایمان نیاوردند. پس از مدتی که از ایمان آوردنشان نا امید شد نفرینشان كرد و از خدا خواست تا عذابشان كند. ادامه مطلب👇
(۱۸) .....بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَآءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَهُمْ بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُونَ؛ سوره مومنون ، آیات ۷۰و ۷۱؛ او (پیامبر)حق را برای مردم آورده؛ امّا بیشترشان از حق کراهت دارند (و گریزانند).و اگر حقّ، از هوس‏ هاى آنان پیروى مى ‏کرد، قطعاً آسمان‏ها و زمین و کسانى که در آنها هستند تباه مى‏ شدند، ولى ما قرآنى به آنها دادیم که مایه‏ یاد (و شرف و حیثیّت) آنهاست، امّا آنان از این یاد روی گردانند. اگر حقّ، تابع هوس‏ هاى مردم باشد، نظام هستى فاسد و تباه مى‏ شود، زیرا: ۱- هوس ‏هاى مردم - حتّى هوس‏ هاى یک نفر - در زمان‏هاى مختلف، متضاد است. ۲- هوس‏ هاى مردم، مفسده دارد. ۳- خواسته‏ هاى مردم، یک ‏بُعدى است و به ابعاد دیگر و آثار دور و نزدیک توجّه ندارد. در بـسـيـارى از آيـات قـرآن (اكثريت ) مورد مذمت و نكوهش قرار گـرفـتـه انـد، در حـالى كـه مـى دانيم در دنياى امروز، معيار قضاوت و سنجش خوب و بد اكـثـريـت جـامـعـه هـا مـحـسـوب مـى شـود، و ايـن امـر بـسـيـار سـؤال انگيز است . ادامه مطلب 👇
(۱۹) مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا(سوره فرقان، آیه۷۰)؛ آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، کسانی هستند که خدا بدی‌هایشان را به خوبی‌ها تبدیل می‌کند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. این آیه بشارتی است شگفت به کسانی که گناه کرده‌اند و از گذشته خود پشیمانند. در این فراز سخن از عفو و بخشش نیست بلکه گامی فراتر و لطفی بیشتر به چشم می‌خورد و آن تبدیل گناهان به حسنات است. اگر گنه‌کاری واقعاً از کرده خود پشیمان شد و در عقیده و عمل خود بازنگری کرد و راه جبران و صلاح را پیش گرفت خداوند به او وعده داده که گناهانش را تبدیل به حسنات خواهد کرد. گناه آن اثری است که با ارتکاب نهی خدا در نفس ایجاد شده و در آن باقی می‌ماند. و نیز تا ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمی‌شود و گناه و اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است. حال اگر چنین ذاتی با توبه، ایمان و عمل صالح تبدیل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از خباثت شد؛ لازمه این تبدیل این است که آثاری هم که در سابق داشت به نام گناه، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس پاک و طیب متناسب باشد و آن این است که عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد. 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 Instagram: @howzeh_elmiyeh_bagheraloloom
(۲٠) فَسَقَى‏ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلىَّ إِلىَ الظِّلّ‏ِ فَقَالَ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىَّ‏َّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ(سوره قصص، آیه ۲۴)؛ پس موسى‏، دام‏های آن دو را آب داد؛ سپس به سوى سایه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل مى‏کنى، نیازمندم‏. وقتی حضرت موسی(علیه السلام) بعد از چند روز سفر با پای پیاده به شهر مدین رسید در بدو ورود اجتماع جمعیتی چوپان که برای آب دادن به دامهایشان بر سر چاهی تجمع کرده بودند توجه اش را جلب کرد. همانجا دو دختر جوان را دید که با فاصله ایستاده و در انتظار خلوت شدن دور چاهند تا برای گوسفندانشان آب بکشند. موسای خسته، گرسنه و بی جا و مکان برای رضای خدا به پیش رفت و برای آن دو از چاه آب کشید. ادامه مطلب👇
(۲۱) وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(سوره عنکبوت، آیه ۶۹)؛ کسانى که در راه ما جهاد کنند ما آنها را به طرق خویش هدایت مى‏کنیم، و خداوند با نیکوکاران است‏. «مجاهدة» یعنى به کار بردن آخرین حد وسع و قدرت در دفع دشمن که بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهرى، جهاد با شیطان و جهاد با نفس. «جاهَدُوا فِینا؛ جهادشان همواره در راه ماست‏» کنایه از این است که جهادشان چه در راه عقیده و چه در راه عمل در امورى است که متعلق به خداوند متعال است. « سُبُلَنَا؛ راه‏هاى خدا» عبارت است از راه ‏هایى که آدمى را به سوى او هدایت و به او نزدیک مى‏کند؛ چون به عنوان مثال وقتى مى‏گویند این راهِ سعادت است، معنایش این است که: این راه به سعادت ختم مى‏شود. نکته قابل توجه اینکه هدایتی که در آیه آمده است از جنس هدایت ابتدایی که همه انسانها از آن برخوردارند نیست. هدایت ابتدایی همان نشان دادن راه در ابتدای کار است که این هدایت ابتدایی با فرستادن پیامبران و بیان احکام الهی در مورد تمام انسانها محقق می شود. از این مرحله به بعد کسانی که طبق آن برنامه های عمل کردند و قدری در مسیر خدا حرکت کردند هدایت ویژه الهی شامل حال آنها می شود که این می شود هدایت مضاعف. 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 Instagram: @howzeh_elmiyeh_bagheraloloom
(۲۲) وَقَرْنَ فِى بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُوْلَى‏ وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِیْنَ الزَکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (سوره احزاب، آیه۳۳)و در خانه‏ هاى خود قرار گیرید و همچون دوران جاهلیّتِ نخستین، با خودآرایى ظاهر نشوید (و زینت‏هاى خود را آشکار نکنید)، و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید، و از خدا و رسولش اطاعت کنید؛ همانا خداوند اراده کرده است که پلیدى (گناه) را از شما اهل بیت (پیامبر) دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. «قَرْنَ» از «وقار» یا «قرار» است، و نتیجه‏ى هر دو معنا یکى است. یعنى براى خودنمایى از خانه‏هاى خود خارج نشوید. «تبّرج» از «بُرج» به معناى خودنمایى است، همان گونه که برج در میان ساختمان‏هاى دیگر جلوه‏ى خاصّى دارد. جاهلیّتِ اُولى نشان دهنده‏ ظهور جاهلیّت اُخرى‏ است که ما امروز شاهد آنیم. در حدیث نیز آمده است: «ستکون الجاهلیّة الاخرى» به زودى جاهلیّت دیگرى فرا مى‏ رسد. اگر در جاهلیّت آن روز دختر را زنده به گور مى‏ کردند، امروز با سقط جنین، هم دختر را نابود مى‏کنند، هم پسر را. ادامه مطلب👇
(۲۳) وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنهَُمَا بَاطِلًا ذَالِكَ ظَنُّ الَّذِینَ كَفَرُواْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ كَفَرُواْ مِنَ النَّارِ أَمْ نجَْعَلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ كاَلْمُفْسِدِینَ فىِ الْأَرْضِ أَمْ نجَْعَلُ الْمُتَّقِینَ كاَلْفُجَّارِ (سوره ص، آیات ۲۷ و ۲۸)و ما آسمان و زمین و آنچه را كه میان آنهاست، بیهوده نیافریده‏ ایم؛ این پندار كافران است. پس واى بر آنان كه منکر آتش دوزخند. آیا كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده‏اند مانند مفسدان در زمین قرار مى ‏دهیم یا اهل تقوا را مانند بدكاران قرار می دهیم؟! در این آیات دو دلیل بر وجود و یا ضرورت وجود قیامت اقامه شده است: یکی اینکه اگر قیامتی نباشد وجود این جهان مادی باطل و بیهوده خواهد بود چون هدفی برای بودنش وجود نخواهد داشت. اینکه موجوداتی خلق شوند و از آسمان و زمین این عالم استفاده کنند و بعد هم هیچ به هیچ این نظام یک نظام بی هدفی خواهد بود که ساحت قدس الهی از چنین بیهوده کاری و عمل لغوی مبراست. ادامه مطلب👇
(۲۵) وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَكِن یُنزَِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرُ بَصِیرٌ(سوره شوری، آیه۲۷)؛ اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان مى‏كنند ولى به اندازه‏اى كه مشیت او اقتضاء کند نازل مى‏كند زیرا او به حال بندگانش آگاه و بیناست. كلمه «قَدَر» به معناى كمیت و حجم هر چیز است. پس این كه مى‏فرماید:«وَ لكِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ» به این معنا است که خداى تعالى هر چیز را به كمیت و حجم و مقداری که مشیتش اقتضاء کند نازل مى‏كند. ادامه مطلب👇
(۲۶) إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ أُوْلَئکَ أَصْحَابُ الجَْنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا جَزَاءَ بِمَا کاَنُواْ یَعْمَلُونَ(سوره احقاف، آیات ۱۳و۱۴)؛ بی‌تردید کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است، سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می‌شوند؛ اینان اهل بهشت‌اند که به پاداش اعمال شایسته‌ای که همواره انجام می‌دادند، در آن جاودانه‌اند. در این فراز قرآن کریم به کسانی که گفتند: «رَبُّنَا اللَّهُ» و بعد «استقامت ورزیدند» سه وعده ویژه داده است: «لَا خَوْفٌ» و «لَا هُمْ یحَْزَنُونَ» و نیز «أُوْلَئکَ أَصْحَابُ الجَْنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا» منظور از گفتن«رَبُّنَا اللَّهُ» اقرار و شهادت به انحصار ربوبیت در خدای سبحان است و مراد از آن پایداری و استقامت این است که آن‌ها از آنچه به حقانیتش شهادت می‌دهند و باور دارند؛ منحرف نمی‌شوند و رفتاری بر خلاف آن و بر خلاف لوازم آن نمی‌کنند. ادامه مطلب 👇
(۲۷) الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ اتَّبَعَتهُْمْ ذُرِّیَّتهُُم بِإِیمَانٍ أَلحَْقْنَا بهِِمْ ذُرِّیَّتهَُمْ...... (سوره طور، بخشی از آیه ۲۱)؛ کسانى كه ایمان آوردند و فرزندانشان [به نوعى‏] در ایمان از آنان پیروى كردند، فرزندانشان را [در بهشت‏] به آنان ملحق مى‏ كنیم‏. يكي از نعمتهایی که خدا به بهشتیان داده و موجب سرور آنها می شود وعده ایست که در این آیه آمده است. خداوند متعال در مورد اهل بهشت می فرماید: ما از میان فرزندان مؤمنین، آنهایى را كه در ایمان به خدا به نوعى از ایشان پیروى كردند به آنها ملحق مى‏كنیم. و این كار را بدان جهت مى‏كند كه مومنین خشنود گشته؛ چشمشان روشن شود. بی تردید این نیز خود یك نعمت بزرگ است كه انسان، فرزندان با ایمان و مورد علاقه ‏اش را در بهشت در كنار خود ببیند، و از انس با آنها لذت برد. کدام فرزندان شخص مومن به او ملحق می شوند؟ در این الحاق تمام فرزندان با ایمان فرد مومن که به نحوی بهره ای از ایمان او برده و در آن مسیر حرکت کرده اند به او ملحق می شوند حتی فرزندانی که از نظر ایمان در مرتبه ای پایین تر قرار دارند. در این لطفی که خداوند به مومن در بهشت می کند هم فرزندان بالغ دارای ایمان و هم فرزندان نابالغی که در حکم مومن هستند به او ملحق می شوند. 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 Instagram: @howzeh_elmiyeh_bagheraloloom
(۲۸) فَاتَّقُواْ اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُواْ وَأَطِيعُواْ وَأَنفِقُواْ خَيْراً لِّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‏،(سوره تغابن، آیه ۱۶) پس هر قدر مى‏توانيد، تقوای الهی را مراعات کنید و سخن او را بشنويد و اطاعت كنيد و انفاق كنيد كه براى شما بهتر است و هر كس از شرّ بخل نفس خويش درامان بماند، پس آنان همان رستگارانند. نکته های قابل استفاده از آیه؛ «يوق» به معناى حفظ و نگهدارى و «شُحّ» به معناى بخل و تمايل نفسانى است. در حديث مى‏خوانيم كه امام صادق‏عليه السلام پيوسته دعا مى‏كرد: «الّلهم قِ شحّ نفسى» خدايا! مرا از بخل نفس حفظ كن. هنگامى كه سؤال كردند: چرا دائماً اين دعا را مى‏خوانيد؟ حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «و من يوق شحّ نفسه فاولئك هم المفلحون» ادامه مطلب 👇
(۲۹) وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكاَنُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (سوره جن، بخشی از آیه ۱۵)؛ ستمگران که منحرفین از جاده عدالت اند هیزمان جهنمند. همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند. این آیه از آیاتی است که با صراحت تمام اعلام می دارد که جهنم و عذاب آن باطن همین گناهانی است که افراد در دنیا خود را به آن آلوده کردند. آیه مورد بحث نظیر آیه ۲۴ سوره بقره (فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاس‏) تبهکاران و ستمگران را هیزم و عامل برافروختگی جهنم معرفی می کند؛ همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت دروغ، دزدی، بی حجابی و بد حجابی را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند. 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 Instagram: @howzeh_elmiyeh_bagheraloloom
(8) قُل مَن حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزقِ ۚ قُل هِیَ لِلَّذینَ آمَنوا فِی الحَیاةِ الدُّنیا خالِصَةً یَومَ القِیامَةِ ۗ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَومٍ یَعلَمونَ ﴿سوره اعراف، آیه۳۲﴾بگو: «چه كسی زینتهای الهی را كه برای بندگان خود آفریده، و روزیهای پاكیزه را حرام كرده است؟!» بگو: «این‌ها در زندگی دنیا، برای كسانی است كه ایمان آورده‌اند؛ (اگر چه دیگران نیز با آن‌ها مشاركت دارند؛ ولی) در قیامت، خالص (برای مؤمنان) خواهد بود.» این گونه آیات (خود) را برای كسانی كه آگاهند، شرح می‌دهیم! فرق عمده پیشرفت اسلامی و غربی؛ اسلام انسان را یك موجود دوساحتى می‌داند؛ داراى دنیا و آخرت؛ این پایه‌ى همه‌ى مطالبى است كه در باب پیشرفت باید در نظر گرفته بشود؛ شاخص عمده این است؛ فارقِ عمده این است. اگر یك تمدنى، یك فرهنگى و یك آئینى، انسان را تك ساحتى دانست و خوشبختى انسان را فقط در زندگى مادىِ دنیائى به حساب آورد، طبعاً پیشرفت در منطق او، با پیشرفت در منطق اسلام - كه انسان را دو ساحتى می‌داند - بكلى متفاوت خواهد بود. كشور ما و جامعه‌ى اسلامى آن وقتى پیشرفته است كه نه فقط دنیاى مردم را آباد كند، بلكه آخرت مردم را هم آباد كند. پیغمبران این را می‌خواهند: دنیا و آخرت. نه دنیاى انسان باید مغفول عنه واقع بشود به توهم دنبالگیرى از آخرت، نه آخرت باید مغفول عنه واقع بشود بخاطر دنبالگیرى از دنیا. این بسیار نكته‌ى مهمى است. اساس، این است. آن پیشرفتى كه در جامعه‌ى اسلامى مورد نظر است، اینچنین پیشرفتى است.
(9) إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ آیه ۲۰۴ سوره اعراف و هرگاه قرآن خوانده شود، به آن گوش دهيد و ساكت شويد (تا بشنويد)، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد. كلمه‌ى «انصات»، به معناى ساكت شدن، براى گوش دادن است. اين آيه مى‌گويد: هنگام تلاوت قرآن، از روى ادب سكوت كرده و آيات آن را گوش دهيد. البتّه سكوتِ واجب، تنها در زمانى است كه امام‌جماعت مشغول خواندن حمد و سوره نماز باشد كه بايد مأمومين ساكت باشند و در بقيّه موارد مستحب و نشانه‌ى ادب است. اگر فرمان سكوت هم نبود، خرد و ادب اقتضا مى‌كرد كه در برابر كلام خالق، سكوت كنيم. حضرت على عليه السلام مشغول نماز خواندن بود كه فرد منافقى چندين بار بلندبلند قرآن خواند، در هر بار حضرت سكوت مى‌كردند و سپس نماز را ادامه مى‌دادند. امام باقر عليه السلام فرمودند: قاريان قرآن سه گروه هستند: گروهى قرآن را وسيله‌ى كسب و كار و معاش خود دانسته، خود را بر مردم تحميل مى‌كنند، گروهى تنها قرآن را به زبان دارند و در عمل، احكامش را رعايت نمى‌كنند و گروهى كه قرآن را تلاوت كرده و دواى درد خود مى‌دانند و همواره با آن مأنوسند، خداوند به واسطه‌ى اين افراد عذاب را دفع كرده و به خاطر آنان باران نازل مى‌كند و اينان افرادى نادر هستند. 🆔 eitaa: @Howzehbagherolum_ghods 🆔 eitaa:https://eitaa.com/joinchat/3184263216Ce8f6c2ccd8