آزار مردم حجت الاسلام #رفیعی #حسینیه‌ @Husainiyah https://eitaa.com/joinchat/4254400841C80da73aa4b

ماجرای مسلمان شدن داوود کیم، خواننده معروف کره‌ای‌ #حسینیه‌ @Husainiyah https://eitaa.com/joinchat/4254400841C80da73aa4b

🔷رنگ خدایی 🔻تفسیر سوره حجرات جلسه هفدهم 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙حجت‌الاسلام #احمدی ⭕️مسجد حسینیه و مرکز نیکوکاری حضرت سیدالشهدا علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/4254400841C80da73aa4b

#فایل‌صوتی تفسیر قرآن کریم، سوره واقعه جلسه هفتم توصیف اصحاب شمال حجت‌الاسلام والمسلمین #احمدی زمان: یک شنبه ۲۷ اسفند 1402 شب هفتم رمضان 1445 #حسینیه‌حضرت‌سیدالشهداع‌قم @Husainiyah

🌙 #ماه_رمضان 🍃 #جزء_هفتم_قرآن_کریم 📕(از صفحه ۱۲۱، آیه ۸۲ سوره مائده) #ترتیل استاد #پرهیزکار #حسینیه‌ @Husainiyah https://eitaa.com/joinchat/4254400841C80da73aa4b

🌙 #ماه_رمضان 🕌 #دعای_روز_هفتم_ماه_رمضان 🤲 #دعای_ماه_مبارک_رمضان #حسینیه‌ @Husainiyah https://eitaa.com/joinchat/4254400841C80da73aa4b

▪️ اهمیّتِ هدایت یک نفر، برای امامِ‌ معصوم #حسینیه‌ @Husainiyah https://eitaa.com/joinchat/4254400841C80da73aa4b

🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸حضور در جمع غافلین علت یأس از رحمت خدا🔸 در سورۀ حمد پس از بسم الله و بعد از «الحمد لله»، دوباره «الرحمن الرحیم» تکرار شده است. چرا؟ به این خاطر که رحمت، اساسی‌ترین مسأله در حضور قلب و توجه انسان است و تا رحمت الهی شناخته نشود، دریچۀ قلب انسان باز نمی‌شود. از دلایلی که انسان از رحمت خدا مأیوس می‌شود، نشست و برخاست با غافلین است. در دعای ابوحمزه می‌خوانیم که «اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيتَني فِي الْغافِلينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيسْتَني»: «شاید در گروه غافلین من را دیده‌ای که از رحمتت مأیوسم کرده‌ای»! اگر انسان با غافلین باشد از رحمت خدا مأیوس می‌شود و اگر متوجه رحمت خدا شود، ذاکر می‌گردد.

شبی که مرحوم کاشف الغطاء پسرش را سعادتمند کرد! مهدی #سلحشور #حسینیه‌ @Husainiyah https://eitaa.com/joinchat/4254400841C80da73aa4b

🧿قسمت چهارم از سری پنجم برنامه #زندگی_پس_از_زندگی؛ تجربه گر: آقای حسین حاتمیان #زندگی_پس_از_زندگی در این قسمت روایت تجربه‌ی نزدیک به مرگ آقای حسین حاتمیان را می‌شنویم: 🏮افتادن از ارتفاع و دیدن صحبت کردن دیگران 🏮کمی بالا رفته دیدن جسم خود و متوجه اتفاق شدن 🏮تا به سمت راست نگاه کردم جایی زیبا دیدم که همه چیز حرف میزد و به من خوش امد میگفت 🏮صدایی شنیدم که گفت آن خانه برای توست میخواهی ببینی گفتم بله و به آن نزدیک شدم 🏮 حتی بعد از آن به دیدن پدر و برادرم رفتم، که در فاصله ای نزدیک از دستشان داده بودم 🏮چند نفر از دوستان و آشنایان را دیدم که وعضیت خوبی نداشتند بعضی از آنها زنده و بعضی مرده بودند که باعث ناراحتیم شد 🏮آخرین نفری که دیدم برادر همسرم بود که وعضیت او باعث شادیم شد 🏮از من پرسید هر روز صبح به چه کسانی سلام می دادی؟ و من عادت داشتم هر روز قبل نماز صبح به ۱۴ معصوم سلام بدهم و آنجا گفت می دانستی جواب سلام واجبه؟ تا گفتم آره، روبرویم یک خانه کاهگلی زیبا دیدم. معصومین(ع) به حالت نیم دایره داخل بودند ولی اجازه نداشتم جلوی در بروم. با آنها سلام و علیک کردم و جوابم را دادند. آنجا حس کردم اول مظلوم عالَم مولا امیرالمومنین(ع) است.