هر آن سرّی که داری که با دوست در میان مَنِه، چه دانی که وقتی دشمن گردد و هرگز گزندی که توانی، بدشمن مرسان که باشد وقتی دوست شود.
رازی که نهان خواهی، با کس در میان منه و گرچه دوست مخلص باشد که مران دوست را نیز دوستان مخلص باشد، همچنین مسلسل.
خامشی به که ضمیر دل خویش
با کسی گفتن و گفتن که مگوی
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی
سخنی در نهان نباید گفت
که بر انجمن نشاید گفت
تفسیر: تمام رازهاي زندگي را با دوستانت در ميان مگذار زيرا ممکن است روزي دشمن تو گردند. همچنين آنقدر به دشمنت بدی نکن چرا که ممکن است روزي دوست تو گردند. به دوست گر چه عزيز است راز دل مگشا که دوست نيز بگويد به دوستان عزيز.