مردم همّت کردند، خاتمی باخت
🔹سید محمد خاتمی، متنی طولانی درباره انتخابات نوشته و ضمن کلی آسمان و ریسمان، نوشته است "عدم شرکت (بی سابقه) بالای پنجاه درصد از مردم و وجود درصد بالای آراء باطله نشانه دلسردی و نومیدی مردم و فاصله آنان با حکومت زنگ خطری است که باید همه را به خود بیاورد".
♦️اما دریغ از این که چند خط هم با همین ادبیات، درباره رویگردانی مطلق مردم از خودش و جبهه مدعیان اصلاحات حرف بزند! درباره انتخابات هر تحلیلی صورت بگیرد، این یقینی است که رای دادگان و رای ندادگان، فارغ از دلایل متعدد در تحلیل رفتار شان، یکصدا و همدل، از روی نعش "نفاق خاتمی و هم طیفان او" عبور کردند.
🔹خاتمی و 16 حزب اصلاح طلب به همراه صد ها چهره سیاسی و نشریه و سایت و کانال، در این انتخابات از آقای همتی و لیست جمهور (برای شورای شهر) حمایت کردند، در حالی که قبل از آن، مردم را از رئیسی می ترساندند و مدعی بودند باید مقابل مهندسی انتخابات ایستاد. آنها در مناظرات هم به هر بد اخلاقی ممکن دست یازیدند.
♦️نتیجه هفت هشت ماه دروغ گویی پر حجم و از پشت رسانه های ضد انقلاب چه بود؟ رئیسی شش برابر ائتلاف خاتمی رای آورد اما رای همتی به سه میلیون رای نرسید: 95 درصد کل واجدان حق رای، و 72 درصد رای دهندگان، مطلقا به دعاوی دروغ خاتمی و اعوان و انصارش بی محلی کردند.
🔹این در حالی بود که جماعت لافزن، هشت سال مدعی بودند مردم، پشت قباله خاتمی و جبهه اصلاحاتند، و رای 4 درصدی روحانی با حمایت خاتمی به بالای 50 درصد رسیده. هشت سال لاف زدند و معیشت مردم را دچار مصیبت کردند.
♦️28 خرداد، ابطال ده ها هزار سخنرانی و تحلیل باسمه ای، برای معجزه گر و قدیس سازی از کلاهبرداری به نام خاتمی بود، که حتی پس از تو دهنی خوردن از مردم -رای دهنده و رای ندهنده- اظهار شرمندگی و عذرخواهی نمی کند و باز هم منافقانه و با ادبیات دشمنان حرف می زند. مردم همت کردند، اما برای ادب کردن منافقین.
@IMANI_mohammad
معیارها و کمیتهای مهم
در ارزیابی میزان مشارکت - ۱
میزان مشارکت در انتخابات اخیر، نیازمند بحث منطقی و مستدل است. هر انتخاباتی، دو وجه دارد: رای دهندگان و رای ندادگان. نتیجه انتخابات، بر اساس رایهای اخذ شده، معلوم میشود؛ اینکه منتخبان، چه میزان رای و چند درصد آرا را حائز شدهاند و رقبا، چه قدر رای کسب کردهاند؟
وجه دوم، که معمولا در همه کشورها محل ابهام است، رای ندادن بخشی از واجدان حق رای به علل متعدد است. اگر وجه اول انتخابات، روشن است، وجه دوم، در تاریکی قرار دارد و کسی نمیتواند رای ندادگان را مصادره به مطلوب خود کند.
1- اولا باید میان افرادی که «نتوانستهاند رای بدهند»، با افرادی که «نخواستهاند رای بدهند»، تفاوت قائل شد. افراد معتنابهی هستند که مایلند رای بدهند اما امکان رای دادن برایشان فراهم نمیشود. مثلا آقای وهابزاده مشاور وزیر بهداشت گفته است «گروههای حساس، بیماران و سالمندان، جمعیتی حدود 10 میلیون نفر را تشکیل میدهند که بسیاری از آنها به خاطر نگرانی از کرونا نتوانستند در انتخابات شرکت کنند». این 10 میلیون نفر، بیش از یک ششم (17 درصد) کل واجدان حق رای را شامل میشود.
کارشناسان جهانی معتقدند موضوع نگرانی از کرونا، موجب کاهش مشارکت 10 تا 20 درصدی در انتخابات کشورهای مختلف طی دو سال اخیر شده است. نظرسنجیهای مختلف در کشور ما هم قبل از انتخابات نشان میداد که به احتمال قوی، نگرانی از کرونا، موجب کاهش 10- 11 درصدی نرخ مشارکت خواهد شد.
مانع بعدی مشارکت، اختلالهای جدی در چند ساعت اولیه روز رایگیری (بعضا تا ساعت 11 صبح) در شماری از حوزههای رایگیری است که گزارشهای متعددی در این باره منتشر شده است.
موضوع سوم، حضور 3 میلیون و 500 هزار شهروند ایرانی واجد حق رای
(6 درصد کل واجدان حق رای)، در کشورهای مختلف است که طبیعتا آمار آنها به عنوان بخشی از 59 میلیون ایرانی واجد حق رای لحاظ شده، اما در همه کشورها به یک اندازه دسترسی و امکان رای دادن ندارند. در برخی کشورها (مثل کانادا) که اصلا امکان اخذ رای فراهم نبوده، و در برخی مناطق، مستلزم مسافرت 10– 12 ساعته بوده است. در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا نیز که با حمایت یا تغافل مسئولان امنیتی این کشورها، گروهکهای وحشی تروریستی اقدام به حمله و ضرب و شتم رای دهندگان میکردهاند و تصاویر برخی از این تعرضها منتشر هم شده است.
2- ثانیا درباره افرادی که به علل مختلف «نخواستهاند رای بدهند»، نمیتوان ذهن خوانی و ادعای بیسند مطرح کرد و کسانی که عمدا چنین کاری بکنند، در واقع مرتکب «رای دزدی» (نظر دزدی/ تصمیم دزدی) میشوند. در همه کشورها، 15 تا 30 درصد شهروندان در هر صورت، به انتخابات اهمیت نمیدهند و در قطبیترین و هیجانیترین شرایط اجتماعی و سیاسی هم میل به مشارکت ندارند؛ بیآنکه الزاما سیاسی و تحریمی باشند.
قابل توجه است: در انتخابات اخیر آمریکا که در داغترین وضعیت سیاسی و شرایطی به شدت قطبی شده برگزار شد، حدود 62 درصد مردم شرکت کردند اما 38 درصد رای ندادند. در انتخابات سال 88 ایران نیز که داغترین انتخابات بود و مشارکت به 85 درصد رسید، باز هم 15 درصد مشارکت نداشتند. در سیزده دوره انتخابات ریاست حمهوری ایران، میزان مشارکت به ترتیب: 67، 64، 74، 54، 54، 50، 79، 67، 62، 85، 72، 73 و 49 درصد بوده است.
نکته مهم بعدی این است که «رای ندادن افراد» (به علت نتوانستن یا حتی نخواستن) را نمیتوان در خدمت مثلا «تحریم کنندگان» مصادره و تفسیر کرد. کجا ثابت شده که کسانی که نخواستهاند رای بدهند یا میل به مشارکت نداشته اند، از تحریم کنندگان تبعیت کردهاند؟! با کدام سند و مدرک و دلیل و برهان منطقی؟!
آرای باطله نیز همین گونه است. باید معلوم شود چند درصد آرای باطله به قصد «باطله» بوده، و چند درصد در اثراشتباه رایدهنده و کوتاهی متصدیان صندوق. مثلا در تهران، برگزاری همزمان چهار انتخابات (ریاستجمهوری، شورای شهر، مجلس، و خبرگان) و اینکه رایدهنده باید نام 26 نفر را در چهار برگ رای مینوشت و در چهار صندوق کنار هم میانداخت، برای برخی افراد مشکل ساز شده بود.
همین طور است خط خوردگی محتمل برخی برگهها، یا ناقص و یااشتباه و مغلوط نوشتن نام نامزد مورد نظر. البته مثلا رایدهندهای هم بوده که به جای نوشتن نام نامزد، نوشته «من همسر میخواهم»!. کجای این رای نادرست و امثال آن، قابل مصادره به تحریم است؟ فرد اگر میخواست تحریم کند که رای نمیداد. بنابراین رندان سیاسی چگونه آراء باطله (غیر صحیح) را به نام تحریم مصادره میکنند؟! مجموعه آرای باطله (فارغ از خطا و قصور یا تعمد رایدهنده و یا رای گیرندگان)، متعلق به کسانی است که مشخصا تحریم انتخابات را پس زده، و رای دادهاند.
🔻ادامه دارد🔻
@IMANI_mohammad
معیارها و کمیتهای مهم
در ارزیابی میزان مشارکت - ۲
3- ثالثا باید تفاوت و بعضا حتی تعارض میان «خطا در رای دادن (یا رای ندادن)»، با «گلایهمند و منتقد بودن»، «مخالف بودن»، و «معارض بودن» را دید و این طیفهای متنوع را سهوا یا عمدا با دیگری خلط نکرد که این کار، رهزن منطق و درک درست است. با جرئت میتوان گفت گلایه مندترین و منتقدترین افراد نسبت به سوء عملکرد برخی دستگاهها، اتفاقا موافقترین طیفها در میان مردم نسبت به جمهوری اسلامی هستند که حاضرند جان خود را برای نظام و کشور فدا کنند و در عمل هم جان فشانی کردهاند.
به عبارت دیگر، صرف انتقاد و گلایه و حتی اعتراض داشتن، مرز مشارکت و عدم مشارکت در انتخابات نیست. همچنانکه هر منتقد یا معترضی، معارض و تحریمچی نیست.
نکته مهم در این میان که یک علت عمده کاهش مشارکت میباشد، نارضایتی از شرایط دشوار اقتصادی و بر عکس از آب درآمدن وعدههای دولت است. این واقعیت، یک علت عمده دلخوری و نارضایتی طبقات ضعیف جامعه و افول میزان مشارکت بوده است. اما منطقا از این دلخوری به حق (واحیانا تصمیم نادرست رای ندادن) هم نمیتوان همراهی با «انگیزه مسموم» جبهه معارض انقلاب را اسنتتاج کرد.
4- بیانصافترین و غرضورزترین تحلیلگران در این میان، طیفی است که یک سر آن به جریان براندازی و تحریم در خارج از کشور میرسد و یک سر دیگر آن، در رقابت انتخاباتی حضور جدی -و بد اخلاقانه- داشت. طیف مدعی اصلاحات و اعتدال، با کارنامه خود در دولت، بیشترین ضربه را به امید و اعتماد مردم زد، و با ادبیات سیاه خود، به این دلسردی شدت بخشید. اما با این همه، پس از ناکامی سنگین در انتخابات، به جای اینکه ابطال دعاوی خود را بپذیرد، رندانه جا خالی داد و مدعی «آرای باطله و رای ندادگان» شد!
اما با کدام وکالت؟ چند نفر از «رای ندادگان» یا آنها که رای شان به علل مختلف «رای صحیح» محسوب نشده، به خاتمی و دار و دستهاش، یا رئیسو اعضای حلقه انحرافی، و یا گروهکهای ورشکسته وکالت دادهاند که سخنگوی شان باشند و یا رفتار انتخاباتی شان را مصادره به مطلوب کنند؟! چند درصد؟ کجا و کی؟ اگر وکالت نداده اند، تحلیلهای مغرضانه، کلاهبرداری رسمی است.
مشخصا درباره خاتمی و اصلاحطلبان طلبکار، باید تاکید کرد که «رای دادگان و رای ندادگان»، فارغ از علت رفتار شان، یکصدا و همدل، از روی نعش «این طیف» عبور کردند. خاتمی و 16 حزب اصلاحطلب به همراه صدها چهره سیاسی و نشریه و سایت و کانال، در این انتخابات از آقای همتی و «لیست جمهور» (برای شورای شهر) حمایت کردند، در حالی که قبل از آن، مردم را از آقای رئیسی میترساندند و مدعی بودند باید مقابل مهندسی انتخابات ایستاد. آنها در مناظرات هم به هر بد اخلاقی ممکن دست یازیدند.
اما نتیجه هفت هشت ماه دروغ گویی پر حجم و از پشت رسانههای ضد انقلاب چه بود؟ آقای رئیسی برابر ائتلاف خاتمی 18 میلیون رای آورد؛ اما رای آقای همتی به سه میلیون رای نرسید؛ 6 برابر! از زاویه نگاه دیگر، 95 درصد کل واجدان حق رای، و 72 درصد رای دهندگان، مطلقا به دعاوی دروغ خاتمی و اعوان و انصارش بیمحلی کردند. در انتخابات شورای شهر تهران نیز، نفر اول لیست مورد حمایت خاتمی 32 هزار رای کسب کرد که یک فاجعه و سرشکستگی تمام عیار برای اوست.
این در حالی بود که جماعت لافزن، هشت سال مدعی بودند مردم، پشت قباله خاتمی و جبهه اصلاحاتاند، و رای 4 درصدی روحانی با حمایت خاتمی به بالای 50 درصد رسیده است. آنها هشت سال لاف زدند و همزمان مردم را در بدیهیئت معیشت، گرفتار رنج و ناتوانی کردند؛ ضربهای که آرزوی بر زمین مانده دشمنان خبیث بود.
این جماعت اگر صداقت داشتند، باید قبل و بعد از انتخابات به خاطر کارنامه مدیریتی مصیبتبار خود، از مردم و نظام عذرخواهی کنند، نه اینکه با ادبیات کینهتوزانه دشمن سخن بگویند. اتهام مشابهی متوجه دستاندرکاران حلقه انحرافی است که دولت دهم را گرفتار حاشیه کردند و به جای مقابله هوشمندانه با تحریمهای دشمن، درگیری و تنش را به داخل کشاندند و عملا، جاده صف کن طیف اشرافی غربگرا برای بازگشت به دولت در سال 92 شدند. حکایت افراطیون مدعی اصلاحات و «حلقه انحرافی» حکایت همان ضربالمثل است که «خود میکشند و خود تعزیه میدارند»!
🔻این یادداشت در روزنامه کیهان منتشر شده است🔻
@IMANI_mohammad
سوء مدیریت و تورم 43 درصد
چگونه به مشارکت مردم آسیب زد؟
🔹آقای روحانی ضمن انکار تاثیر سوء مدیریت دولت در کاهش میزان مشارکت انتخاباتی گفت: " دلیل مشارکت 48 درصدی از نظر من روشن است. بیخودی نگوئیم بخاطر معیشت، مردم نیامدند. من علت را می دانم، اما نمی خواهم اشاره کنم.".
♦️این اظهارات عجیب "آقای تورم ساز" در حالی است که بنابر اعلام مرکز آمار، نرخ تورم سالانه خرداد ماه، به 43 درصد رسید. این رقم، یک رکورد بی سابقه در دو دهه گذشته است و نسبت به همین ماه قبل، 2 درصد افزایش نشان میدهد. نرخ تورم نقطهای هم در خرداد ماه به عدد 47/6 درصد رسید.
🔹مرور نتایج نظرسنجی های مراکز دولتی هم ادعای روحانی را رد می کند. بر اساس نظرسنجی "ایسپا" که اواخر شهریور 99 منتشر شد، "69 درصد مردم معتقد بودند وضع اقتصادی، پنج سال قبل (پیش از برجام) بهتر بود و وضع زندگی در این مدت بدتر شده. فقط 12 درصد گفته بودند وضع شان بهتر شده است".
♦️"87 درصد مردم خواستار نظارت دولت بر قیمتها بودند"؛ چیزی که خلاف آن در این 9 ماه اتفاق افتاد و دولت در سه ماه گذشته استارت زننده چند باره گرانی ها در اقلام اساسی بود .
🔹در همان نظرسنجی، 53 درصد مردم، علت اصلی مشکلات را ناکارآمدی برخی مدیران و 22 درصد هم تحریمها عنوان کرده، و 25 درصد هم دلایل دیگر را برشمرده بودند. 55 درصد معتقد بودند دولت توانمندیهای زیادی در کمک به بهبود وضع زندگی مردم دارد. همچنین 80 درصد معتقدند دولت باید در حد زیاد برای رونق کسب و کار دخالت و نظارت کند».
♦️همچنین بر اساس نتایج نظرسنجی اواخر اردیبهشت ماه امسال که توسط خبرگزاری دولتی ایرنا انجام شد و آقای رئیسی، در میان 13 نامزد محتمل، محبوبترین فرد بود، مردم «مهمترین ویژگیهای رئیسجمهور آینده» را به ترتیب، «مردمی بودن، داشتن سابقه اجرایی قوی، داشتن برنامه و داشتن روحیه ضدفساد» دانستند . بیشترین تعداد شرکتکنندگان در نظرسنجی، از رئیسجمهور آینده انتظار داشتند وضعیت اقتصادی و معیشتی را بهبود بخشد.
🔹متاسفانه دولت ظرف سه ماه گذشته به جای این که به بازار ثبات بخشد و نشاط و امید و میل به مشارکت را در مردم را افزایش دهد، به تزریق سیستماتیک گرانی به بازار و تشدید دومینوی نورم اصرار داشت و همزمان، آقای روحانی با ادبیاتی که اعصاب مردم را بیشتر خورد می کرد، دستور می داد دستگاه های دولتی دیگر تا پایان دولت، کالایی را گران نکنند!
@IMANI_mohammad
اتفاق مهم
♦️"ساخت درونی قدرت"، مقدمه قدرتمندی هر کشور است.
🔹"انسجام در حاکمیت"، ویژگی مشترک کشورهایی است که فارغ از مدل حکومتی، قدرتمند و پیشرفته شده اند.
♦️همدلی و هماهنگی دولت جدید با مجلس و قوه قضائیه می تواند از استهلاک ظرفیت ها بکاهد و مطالبه مردم و رهبری درباره "ایران قوی" را عملی کند.
🔹این، اتفاق بسیار مهم و مبارکی است؛ باید قدر شمرد و از مکاید شیاطین برای رخنه در همدلی پدید آمده غافل نشد.
@IMANI_mohammad
.
بادکنک ترکید
♦️اگر یک فلش بک بزنیم به سه ماه قبل ، به نظر می رسد بخت با برخی سیاسیون همسو با ائتلاف صلاحات و اعتدال یار بود که به دلایل مختلف، جزو نامزد هایی نهایی انتخابات نبودند.
🔹مشخصا باید از ظریف، جهانگیری، سید حسن خمینی و لاریجانی نام برد. البته آنها با صراحت یا تلویحا، در کنار خاتمی و 16 گروه اصلاح طلب، از همتی حمایت کردند، اما توانستندفقط ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی (حدود 8 درصد کل آراء ماخوذه) از مردم بگیرند .
♦️بخت ظریف و سید حسن بلند بود که طعمه فضا سازی های موهوم نشدند. البته با هماهنگی سران جبهه اصلاحات، اعلام شد "ظریف، معاون اولی همتی را پذیرفته"، تا شوکی برای جهش رای اصلاح طلبان باشد. اما نشد.
🔹قاطبه مردم حاضر نشدند بعد از یک تجربه تلخ هشت ساله، دولت ائتلافی را تمدید کنند. این پایان قدیس سازی موهوم از برخی چهره ها هم بود.
♦️اصلاح طلبان درباره مقبولیت خود، سال ها در بادکنک تبلیغات دمیده و آن را که تهی از معنا بودند فربه کرده بودند. آن بادکنک 28 خرداد ترکید.
@IMANI_mohammad
.
می شود با تو دل به دریا زد...
♦️از ۲۰۰ کشور دنیا، تنها ده یازده کشور، به طور جدی بر سر تولید واکسن کرونا با یکدیگر رقابت می کنند و ایران با افتخار تمام، یکی از این کشور های پیشتاز است.
🔹هم اکنون در کشور ما، هشت واکسن در مراحل مختلف تولید یا آزمایش هایی قرار دارند. این موفقیت بزرگ در تولید واکسن یک بیماری نو ظهور و خطرناک در حالی است که آمریکا و غرب، از هیچ تحریمی حتی در حوزه دارو دریغ نکردند.
♦️واکسن "تولید ایران" که امروز به رهبر انقلاب تزریق شد، حاصل همت نخبگان جوان ایرانی و نمادی درخشان از مهار تحریم ها، بلکه تبدیل تهدید به فرصت خلاقیت است. اکنون ایران یکی از چند کشور سرآمد در تولید واکسن کروناست.
🔹کاش این جرئت و همت جاری در جان جوانان نخبه ، در رگ های برخی مدیران بی اعتماد به توانمدنی ملت اهم جاری می شد. و بزودی با تشکیل دوت جدید، جاری می شود، ان شاء الله.
♦️جرئت شکست مرز های دانش و فناوری و قدرت را امام خمینی (ره) و امام خامنه ای عزیز، به جوانان نخبه دادند.
🔹"شاید از حادثه می ترسیدیم- تو به ما جرأت طوفان دادی".
#ایران_قوی
@IMANI_mohammad
واقعیت مذاکرات وین
و اطلاعات گمراه کننده روحانی
🔹چرا شش دور مذاکرات برای احیای برجام به بن بست خورده است؟ واقعیت ها از بی صداقتی آمریکا حکایت می کند؛ اما متاسفانه آقای روحانی، روایتی تحریف آمیز ارائه می کند.
♦️او طی چند ماه اخیر بارها ادعا کرده بیل به کمر تحریم ها خورده و تحریم ها برداشته شده است(!) و ضمنا یکی در میان، حل نشدن مسئله را به مانع تراشی در داخل نسبت داده است!
🔹او اخیرا گفت "اگر به آقای عراقچی اختیار بدهیم، همین امروز می رود و توافق را نهایی می کند" و "اگر بروکراسی پارلمانی (مجلس) نبود، تحریم تمام شده بود. خداوند ما را از شر بروکراسی نجات دهد".
♦️این سخنان در حالی است که مصوبه مجلس، با نظارت و تایید شورای عالی امنیت ملی بوده و تضمینی برای لغو تحریم هاست. اما در عین حال باید پرسید روحانی دقیقا اختیار چه کاری را می خواهد؟
🔹مرور مواضع مقامات آمریکایی نشان می دهد که دولت ناقض برجام، نه این توافق را محترم و معتبر می شمارد، نه می خواهد همه تحریم های پسا برجامی را لغو کند، و نه حتی تضمین می دهد که دوباره عهد شکنی نکند. بلکه فقط می خواهند مجوز بازگشت به برجام و دسترسی به مکانیسم ماشه را به دست آورد!
♦️وزیر خارجه آمریکا دیروز ضمن شرط گذاری گفت: "اختلافات با ایران درباره شرایط بازگشت به تعهدات همچنان پا برجاست. زمانی به توافق میرسیم که ایران به تعهدات خود عمل کند"!
🔹همزمان، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: "واشنگتن نمی تواند هیچ تضمینی برای خارج نشدن دوباره از برجام پس از احیای آن به ایران بدهد. در مذاکرات، موضوعات اساسی مانند گامهای هستهای، تحریمها، توالی زمانی گامها همچنان باقی ماندهاند".
♦️سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز ضمن رد اظهارات رئیس دفتر روحانی درباره لغو 1400 تحریم، به مجله فوربز گفت "هیئت مذاکره کننده آمریکا با لغو تحریم های دولت ترامپ در زمینه، بیمه، نفت و صنعت کشتیرانی و برخی افراد ایرانی موافقت نکرده است".
🔹همچنین بلینکن چند هفته قبل گفته بود "برجام، به شکل کنونی قابل بازگشت نیست. #توافق_پیشین (!!) با ایران، شامل مواردی بود که این کشور را بیش از پیش به قدرت هسته ای نزدیک کرد؛ از این رو باید تلاش کنیم برخی مفاد آن را تغییر دهیم. ما به دنبال یک توافق قوی تر و طولانی تر هستیم. این توافق باید شامل بندهایی باشد که برخی فعالیت های هستهای ایران تا سال ۲۰۲۵ متوقف شود"!
♦️در حالی که آمریکا نه حاضر است تحریم های اصلی را لغو کند و نه تضمین روشن بدهد، چرا روحانی اصرار دارد اطلاعات گمراه کننده بدهد ؟! به نظر او، چرا آمریکا حاضر نیست تضمین بدهد که دوباره عهد شکنی نکند؟ و با این وجود، چرا باید به مکانیسم ماشه (بازگرداندن تحریم های سازمان ملل) دسترسی پیدا کند؟!
@IMANI_mohammad
سنگ پای سازمانی اصل!
♦️تاج زاده توییت زده: "بقای دولت کنونی افغانستان در مقایسه با دولت طالبان به سود مردم آن کشور است. با امنیت و منافع ملی ما نیز سازگارتر است. باوجود این تندروهای وطنی به استقبال حاکمیت طالبان رفتهاند. چرا؟".
🔹حالا خوبه هم حزبی های همین آقا در سازمان مجاهدین (انقلاب)، به هنگام حمله آمریکا به افغانستان بیانیه دادند و مدعی شدند که ایران باید کنار طالبان، با آمریکا وارد جنگ شود! همین ها هنگام حمله آمریکا به عراق هم می گفتند صدام خالد بن ولید است و باید کشور را در حمایت از او وارد جنگ با آمریکا کرد!
یعنی یادش رفته یا خودش را به خواب زده؟!
♦️با مزه این که به قول حجاریان، همه اعضای سازمان، به خاطر زیادی جمعیت، در یک فولکس قورباغه ای جا می شدند و همین ها -چه آن روز و چه امروز- از طرف مردم حرف می زنند
#آلزایمر
@IMANI_mohammad
🔹دولت چگونه میتواند
پیشران پیشرفت شود؟
♦️یادداشت روز کیهان:
https://kayhan.ir/
@IMANI_mohammad
درس های ۳ دولت برای رئیسی -۱
دولت چگونه میتواند پیشران پیشرفت شود؟
1- دوره خدمتگزاری رئیسجمهور منتخب، جناب آقای رئیسی، از اواسط مردادماه آغاز میشود و پس از آن، نوبت معرفی اعضای کابینه است. بر این اساس، یک ماه پیش رو، دورهای طلایی در انتخاب همکاران و ریلگذاری دولت است.
رئیسجمهور اگرچه جایگاه ممتازی در نظام سیاسی و مدیریتی دارد، اما این ترکیب «تیم دولت» است که جهتگیری و میزان پیشبرد برنامههای او را مشخص میکند.
2- مهندسی ارکان دولت، منطقا متوقف به نقشه و برنامهای است که رئیسجمهور در پی آن است. به عبارت دیگر، تدوین نقشه کلان دولت، مقدم بر انتخاب وزرا و معاونین است. این برنامه و اولویتهای آن است که تعیین میکند راس هر وزارت و معاونتی، چه کسی قرار بگیرد؟
لزوم برنامه، ضمنا به ما میگوید که اعضای کابینه نه به شکل منفرد و جزیرهای، بلکه باید در قالب یک تیم چیده شوند. شرط حضور در دولت، کاربلدی و امانتداری و پاکدستی است. اما یک ویژگی لازم دیگر، روحیه فعالیت تیمی است. نداشتن اخلاق کار تیمی در کنار خلأ برنامه یا ضعف فرماندهی رئیسجمهور، موجب واگرایی و گسست در دولتهای مختلف طی سه دهه اخیر شد.
3- تیم دولت، برای حل چالشهای بزرگ اقتصادی باید همدل و هماهنگ باشد. در غیر این صورت، دستگاهها، رفتار جزیرهای خواهند داشت و احیانا دچار تعارض و تناقض میشوند. بازخوانی برخی عبرتهای تاریخی، به درک موضوع کمک میکند.
دولت مدعی اصلاحات چنان دچار کج کارکردی شد که مردم در انتخابات سال 84 به همه نامزدهای این طیف (هاشمی، معین، کروبی و مهرعلیزاده) «نه» قاطع گفتند. علت نارضایتی مردم، اولا انحراف گفتمانی دولت، و ثانیا آشفتگی ستاد اقتصادی آن بود. فقط چهار سال زمان برد تا طرح ساماندهی اقتصادی روی کاغذ بیاید! پس از آن هم درگیری در داخل دولت ادامه داشت.
4- عملکرد ناهماهنگ دولت خاتمی چنان بحرانساز شد که بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت. رسول منتجبنیا عضو مجمع روحانیون، تیرماه 1380 گفت: «مجموعه کابینه آقای خاتمی با طرح ساماندهی اقتصادی هماهنگ نبود. این مدیران به سیاست تعدیل اقتصادی معتقد بودند. دستگاههای زیرمجموعه، موجب نابسامانی اقتصادی شدند که امروز بر جامعه حاکم است».
محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران، 13 بهمن 1379 تاکید کرد: «تابل قبول نیست که بعد از سه سال و نیم، تازه شاهد بروز اختلاف میان دو نظریه اقتصادی یک کابینه مشترک باشیم. تیم اقتصادی خاتمی آلیاژی و شکننده است و آزمون و خطای زیادی داشته. به خاطر این ناهمگونی، نمیتوان کاری کرد».
5- محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب هم 30 بهمن 1379 اظهار داشت: «تیم اقتصادی دولت، تیم متجانسی نبود که بتواند مسائل را به طور هماهنگ پیگیری کند. کسانی که در دولت سابق (سازندگی) تفکر سیاست تعدیل اقتصادی را تعقیب میکردند، با بنبست مواجه شدند و در دولت خاتمی هم قطعا ناموفق عمل کردند و برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کردند».
عیسی کلانتری وزیر کشاورزی هم که پس از ادغام این وزارت در «جهاد کشاورزی» کنار رفت، شهریور 1380 گفت: «مشکل اصلی در سازمان مدیریت و برنامهریزی است. تا اینها سر کار هستند وضع بهتر از این نمیشود. سرمایهگذاری کشاورزی با سالانه 2 درصد کاهش مواجه است. تفکر دولت این نبوده که با رونق کشاورزی به کشور کمک کند. تا آمدیم از کشاورز حمایت کنیم، انبوه محصولات به داخل سرازیر شد».
عبدالعلیزاده وزیر مسکن نیز 25 تیر 1380 گفت: «مدیران دولتی، هیچ ریسکی را قبول نمیکنند و اگر کار را خراب کنند، مجازات نمیشوند. مدیران بخش خصوصی، با ندانمکاری مدیران دولتی، با ورشکستگی رو به رو میشوند. این سخنان، اعتراف من است» و حسین نمازی وزیر اقتصاد، شهریور 1380 تاکید میکرد: «سیاست تعدیل اقتصادی باعث گرانی شد».
6- ناهماهنگی و تعارض و ناکارآمدی، تا پایان دولت خاتمی ادامه یافت؛ چنانکه او پس از هفت سال سردرگمی، در تاریخ 2 اردیبهشت 83، طهماسب مظاهری و محمد ستاریفر (وزیر اقتصاد، و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی) را یکجا برکنار کرد و گفت:
«هر دو كمكهاي شاياني را به خصوص در تدوين طرح ساماندهي اقتصادي انجام دادند. اما در تعامل با يكديگر جرقههايي ميزدند كه باعث ناهماهنگي ميشد. ما با بررسيهايي كه انجام داديم، به منشوري مكتوب رسيديم كه بازهم اين دو دستگاه به هر دليل به يكديگر چفت نشدند و من توفيق ايجاد تفاهم و هماهنگي را ميان آنها نداشتم. يكسال و نيم از دولت باقی مانده. در اين مدت، كار تازهاي را نميتوانيم انجام دهيم، تنها در چارچوب برنامه سوم حركت ميكنيم و در اين مدت هماهنگي در ميان اعضاي دولت بسيار مهم است».
♦️ادامه دارد♦️
@IMANI_mohammad